مقاومت پویا؛ ویژگیها و مقتضیات
اول: مفروض گرفتیم که مقاومت، مربوط به دوران گذار است؛ همانگونه که مقاومت پیامبر اکرم و بنیهاشم در سالهای هفتم تا دهم بعثت، دورانی شد برای گذار به هجرت. میان کیفیت و حجم فشار بیرونی، با نوع مقاومت ملی، نسبت وثیق و مستقیم برقرار است. «محاصره تمامعیار» ایالاتمتحده علیه جمهوری اسلامی ایران که با اعمال زور، به نظام بینالملل نیز تحمیل شده، محاصرهای هجومی و پویا است.
«مقاومت ملی» ما نیز باید پویا و فراگیر باشد: حصر و هجوم اقتصادی (مالی-پولی، تجاری، ترانزیتی،...) حصر و هجوم سیاسی، امنیتی و حتی نظامی، حصر و هجوم فرهنگی، اجتماعی و روانی، این چنین محاصره پویا و شدت یابنده، پیوندهای محیط ملی (بهویژه اعتماد ملت به نظام) و پیوندهای محیط منطقهای و بینالمللی کشور را هدف قرار دادهاست. در طرح آمریکا، ایران باید از درون، دچار شورش و انفجار و از بیرون محصور، منفعل و ضربهپذیر شود!
دوم؛ «مقاومت پویا»، علیه هجوم و حصر همهجانبه دشمن، نیاز به؛
۱- درک سیستماتیک از مقاومت و پویایی، ۲- سازمان شبکهای، ۳-نگرش، دانش و تجربه راهبردی در سطوح ملی و بینالمللی دارد. کشور- نظام اجرایی- برای مقاومت موثر و پویا، نیازمند چند ویژگی مهم است؛ یک- پاکسازی محیط داخلی نظام از «عوامل فساد»؛ دو- مصونسازی نظام از «عوامل نفوذ»؛ سه- حذف عوامل «ناکارآمدی و تضعیف» قوای نظام؛ چهار- «چابکسازی و موثرسازی» نظام تصمیمسازی و نظام کنترل و ارزیابی و نظارت بر قوای اجرایی کشور؛ پنج- کوتاه کردن فاصله میان مغز تصمیمگیری و دستگاه اقدام، وفق ملاحظات شرایط بحران، در ساختار اجرایی کشور. این پنج دستور، فقط میتواند «محیط اجرایی نظام» را برای مقاومت پویا آماده سازد. فساد، نفوذ، ناکارآمدی و افشال در دستگاه دیوانی، نتیجهاش عدم اعتماد و خلق نارضایتی و اعتراض و شورش و ناامنی در محیط ملی است. «مقاومت همهجانبه ملی»، باید نخست آسیبهای محیط داخلی را برطرف کند. مقاومت، از قلب سیستم تصمیمگیری و اجرایی کشور آغاز میشود. بدون این پنج گام، مقاومت جدی، معنا نمییابد. مقاومت پویا، نیازمند نرمافزار خاص است. نرمافزار، به معنای «رویکرد، راهبرد، سیاست و دستور کار»! این دستورکارها، در دو بخش داخلی و بینالمللی قابل احصا هستند.
سوم؛ اهداف ملی در «مقاومت پویا»: مهمترین رکن اهداف ملی در فرآیند مقاومت پویا، تغییر شرایط و تسلط بر محیط سیاست خارجی به جهت ختم محاصره و پایان دادن به شرایط تحریم است. مقاومت ایستا، فاقد ابتکار عمل در محیطهای داخلی و خارجی کشور است. انفعال، تاثیرپذیری، ضعف، بیبرنامگی، ناکارآمدی و آسیبپذیری، در اقتصاد، سیاست، امنیت و فرهنگ و روان جامعه، از ویژگیهای «ایستایی» است.
فرصتسازی، تولید قدرت، ابتکار عمل، کنترل روند بحران، انتقال بحران به محیط دشمن، تبدیل رقیب به همکار، ایجاد ظرفیت مشترک در منطقه و جهان، ایجاد پیوند محیطی، خاتمه بخشیدن به فشار دشمن، و داشتن برنامه برای عادی کردن شرایط، از اهداف و روشهای «مقاومت پویا» است. ایجاد هماهنگی بین اقطاب قدرت ملی، ایجاد هماهنگی بین اقدامات قوا و خروجی ساختارها و ارکان نظام، تناسب و همپوشانی بین سیاستهای داخلی و خارجی کشور، ظرفیتسازی برای مجموعه دستگاه سیاست خارجی کشور. اینها، از مهمترین اهداف و ضرورتهای تامین «مقاومت پویا» است. طبعا قدرت دیپلماسی ترکیبی، مشتمل بر عوامل قدرت سخت و نرم ملی، در قواره جریانسازی هدفمند دیپلماتیک، از ارکان تحقق اهداف فوق است.
چهارم، مقاومت پویا و «دستور کار» محیط داخلی؛ یک- پاکسازی، شفافسازی و «اصلاح انقلابی» محیط اقتصادی کشور؛ اقتصاد، محور مقاومت است. مهمترین حجم تحریم و محاصره دشمن، معطوف به اقتصاد کشور است. اما، این همه مشکل نیست! واقعیت این است که، محیط اقتصادی ما، از تعادل، پویایی، تکاملپذیری و «پاکدستی» لازم، برخوردار نیست. «رانت و فرصتطلبی»، اقتصاد کشور را متلاشی میکند. در حصر بنیهاشم، ابیطالب و خدیجه کبری، تمام هستی خود را ظرف سه سال، صرف بقا و حیات پیامبر و مسلمین کردند.
اینجا، متاسفانه «فساد رانت»، ویرانگر است. «رانت» در واردات، صادرات، ارز، پتروشیمی، خودرو، فولاد، بانک، صندوقهای بازنشستگی، بیمهها، بنگاههای بزرگ نظیر شستا، حملونقل، نظام گمرکی، نظام مالیاتی و ... اقتصاد سالم کشور را متلاشی کرده است. مدیران رانتی، هستی کشور و ملت را در شرایط بحرانی، صرف مطامع خود میکنند!
بخش اعظم نارضایتی عمومی، ناشی از این رانت و نابرابری است. «مقاومت پویا و جامع ملی»، باید از حذف رانت از اقتصاد کشور شروع شود. دو- رفع مانع از ملی/ مردمی شدن اقتصاد واقعی کشور؛ مملکتی که بیش از ۴۵ میلیون نفر نیروی کار دارد، نباید حدود ۲۰ میلیون بیکار داشته باشد. ساختار اقتصاد کشور، بهطور کلی دولتی و اختصاصی شده.
بیش از ۸۰درصد منابع مملکت فقط صرف حقوق و دستمزد هزینه جاری بخش «اداری، دولتی، دیوانی» کشور میشود. یک «دولت مصغره قدرتمند» باید به فوریت بهوجود آید تا قادر باشد علاوه بر سامان محیط ملی راهبردی، چرخه اقتصاد کشور را بسامان کند. تا تولید نباشد، اقتصاد بسامان نمیشود. مهمترین مانع «تولید ملی»، بخش اقتصاد دولتی است. نقش دولت در اقتصاد باید صرفا به تولید مقررات سازنده، تنظیم مناسبات اقتصادی و نظارت بر رشد و توسعه اقتصاد محدود شود.
دولت باید بهطور جدی از تصدیگری و نفوذ در منافع اختصاصی اقتصاد کشور انصراف دهد. سه- تنظیم روابط بین قوا؛ موتور تولید «فرآیندهای ملی»، در کشور ما بهشدت ضعیف است.
اجرای طرحهای بزرگ ملی، در گرو داشتن فرهنگ «فرآیندسازی» است. «فرآیندسازی و رویکرد شبکهای» در اجرا، بهخصوص در شرایط بحرانی، شرط موفقیت است. تناسب و هماهنگی قوا و بهخصوص مناسبات «سیویل-میلیتاری»، از مهمترین ارکان سامان محیط ملی و اجرایی است. دولت، از درون، باید دارای انسجام، اقتدار، درک کامل از شرایط خاص مملکت، ابعاد آسیبپذیری داخلی و ابعاد تهدیدات خارجی باشد. دولت باید بیش از سخن گفتن و صیانت نفس، دارای طرح و برنامه و اراده اقدام باشد. بهنظر میرسد بدنه دولت هنوز تهدید «حصر تحریم» را بهخوبی در نیافته! مجلس نیز بهشدت در انفعال است. «بازی بودجه» و موازنه پست، مهمترین اقدام مجلس است. هنوز یک اقدام نافع برای «شکستن حصر تحریم» از مجلس دیده نشده؛ حداکثر همت در بدنه دولت یا بعضا مجلس، اهتمام به «دور زدن تحریم» بوده است! فرق است میان «حذف تحریم» با «دور زدن تحریم». شکستن حصر و حذف تحریم، بر «تغییر شرایط و عادی کردن اوضاع» بنا میشود. دور زدن تحریم اما، بر مفروض تداوم تحریم استوار است. هدف ملی، باید «حذف حصر و خاتمه تحریم» باشد. چهار - ترتیبات سیاسی امنیتی؛ هجوم بیگانه، همهجانبه است. تمام ظرفیتهای ناامنیساز دشمن و رقیب، در جهت تحمیل ناامنی به داخل کشور و ایجاد آشوب داخلی است. همه ارکان نظام در حفظ امنیت و تامین ثبات داخلی مسوولیت دارند، نه فقط قوای مسلح. قوای سهگانه، باید در ایجاد فرآیند تامین امنیت، در جهت «مقاومت پویا»، مسوولیت بپذیرند.
ظرفیتهای ملی، بهخصوص در «محیط ملی سیاست خارجی»، از هماهنگی بینقوا و مناسبات «سیویل-میلیتاری» بارور میشوند. اجرای سیاست خارجی پویا و هدفمند، در جهت تامین منافع ملی، از نقطه «هماهنگی قوا» و تنظیم مناسبات «سیویل-میلیتاری» آغاز میشود. قدرت منطقهای ایران، غیرقابل تردید است. نفوذ ایران در عمق استراتژیک منطقه، بزرگترین سرمایه سیاسی امنیتی خارجی کشور است. این نفوذ و قدرت باید در جهت اهداف ضروری ملی بهکار گرفته شود. شکستن حصر و ختم تحریم، نیازمند «نقد کردن» اقتدار منطقهای ما است. ایجاد تناسب و ترتیبات نافذ «مناسبات سیویل- میلیتاری»، ضروری ترین رکن برای منظور فوق است. پنج- فرهنگی اجتماعی / داخلی: در حصر و تحریم فراگیر، ذهنیت و اراده ما مورد هجوم واقع میشود. بیشترین سرمایه دشمن و رقیب، بر خلع اراده و تسلط بر روحیه و روان ملی ما گذاشته شده. فرآیند «مقاومت پویا»، باید قادر باشد که آرامش و امنیت روانی جامعه را تضمین کند. فرهنگ مقاومت، باید در بستر تلاش، اطمینان، همکاری، حمایت و همبستگی ملی توسعه یابد.
بخش اعظم کمبودهای فعلی در جامعه، ناشی از حرص و هراس، ناامنی روانی و سودجویی فردی است. زمان جنگ تحمیلی را به یاد بیاوریم،. ملت، به حمایت از دولت و دیگر آحاد، تعهد داشتند. حرص و ولع در بیشتر داشتن و ذخیرهسازی، در حداقل وضع ممکن قرار داشت. احساس «ملت بودن»، بر تصور «مردم بودن» غلبه داشت! ما در فرآیند «مقاومت پویا»، در فضای فرهنگی اجتماعی، به همان روحیه و باور بهشدت نیازمندیم.
پنجم، «مقاومت پویا» و دستورکارهای حوزه راهبردی و سیاست خارجی: دو دسته هدف محوری، روند و فرآیند سیاست خارجی را در دوران گذار، شکل میدهند؛ این اهداف شامل الف- مدیریت حصر و تحریم و ب- شکستن حصر، لغو تحریم و عادی ساختن شرایط کشور است. سه رده دستور کار، در حوزه سیاست خارجی، لازمه پشتیبانی از مقاومت پویا و اهداف فوق است. دستورکارهای سهگانه، مربوط به «محیطهای سهگانه ملی، سازمانی و عملیاتی» سیاست خارجی هستند. محیط ملی سیاست خارجی، باید متناسب با مقتضیات مقاومت پویا سامان یابد. ساختارها، اهداف و اقدامات همه دستگاههای مرتبط با سیاست خارجی، باید وفق شرایط «لغو حصر و تحریم» بازتنظیم شوند. عملکرد نظام اجرایی کشور، هنوز رنگ و بوی شرایط عادی را دارد!
کشور قاعدتا باید از دو سال قبل، خود را برای سپری کردن یک دوران سخت پنج تا هفت ساله آماده میکرد. برای چنین آمادگی، اصولا باید به تحکیم مناسبات، روابط و پیوندهای بینالمللی کشور مبادرت شود.
هدف دشمن، انزوای ما بوده است. توسعه روابط بینالمللی، در شرایطی که ما در «حصر و منزویسازی» واقع شدیم، نوشدارو و باطلالسحر دشمن است. «دیپلماسی جامع و ترکیبی»، برای تغییر شرایط و شکست دشمن معجزه میکند. در این فضا دیپلماسی هوشمند، فعال، تیز و شفاف، مبتکرانه، فعال، پرشتاب و اقناعکننده، لازمه «مقاومت پویا» است. «دیپلماسی جامع و ترکیبی»، حاصل انطباق اهداف عملیاتی منطقهای ما با اهداف ملی در بستر حصر سیاسی اقتصادی است. راهبرد دیپلماسی جامع، در بستر مقاومت پویا چنین تعریف میشود: «ترکیب اقتدار و نفوذ راهبردی کشور با ضرورتها و مقتضیات محیط سیاسی و امنیتی ملی (در داخل و خارج از کشور)، در جهت توسعه مناسبات بینالمللی با حفظ اصول و ارزشهای ملی». یک فهرست جامع، از «مسائل حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی»، اولویتهای اصلی مقاومت پویا و دیپلماسی جامع را به شرح زیر شامل میشوند؛ * منطقه/ بحران تروریسم و ناامنی و جنگهای تجزیهکننده ژئوپلیتیک. * منطقه/ نفوذ قدرتهای بیگانه و ناموازنهسازی علیه محور مقاومت * منطقه/ مهار شرارت استراتژیک اسرائیل * منطقه/ کنترل توسعه تروریسم در حوزههای نفوذ پیرامونی ایران. * منطقه/ مهار توسعهطلبی و ناامنیسازی توسط سعودی و امارات. * منطقه/ کنترل تعارضات و تضادها و ایجاد و توسعه مودت. * حلقه اقیانوس هند / فرصتسازی از رقابتهای استراتژیک قدرتها. * حلقه آسیای مرکزی و قفقاز / فرصتیابی اقتصادی، توسعه نفوذ راهبردی، مهار نفوذ بیگانه، کنترل امنیت. * حلقه شمال آفریقا/ فرصتسازی استراتژیک، فرصتیابی ساختاری و اقتصادی. * جهانی/ اروپا: مشارکت در موازنه امنیتی- صندوق مشترک- مالکیت در ساختارهای لجستیکی متصل به سرزمین- احداث و مالکیت بانکها - شبکهسازی لجستیک- شبکهسازی ترانزیت- شبکهسازی مالی و خدمات مبادلات، تمرکز بر تامین انرژی و خط ترانزیت. * جهانی-منطقهای / تغییر و اصلاح تصور عمومی از نیات راهبردی ایران، تبیین نقش اقتدار ایران در ایجاد موازنه امنیتی منطقه، تبیین نقش موازنه صلح در منطقه - در کاهش خطر جنگ بزرگ، تمرکز بر تبادل ظرفیتهای سیاسی اقتصادی و فرهنگی، هدفگزینی و اولویتبندی در حفظ - ایجاد تا توسعه مناسبات، قرار گرفتن در چرخه زنجیره ارزش در سطح منطقهای و جهانی، مسیر انرژی و خط انتقال نفت و گاز و فرآورده، مهار تمایلات فرصتطلبانه روسی، ترکی، تعقیب مسیر انتقال جنوب شرق به شمال غرب. * روسیه/ تمرکز بر فرصتهای مشترک، کنترل بازی دوگانه، توجه به عملگرایی و فرصتطلبی روسی، رعایت موازنه منفعت محور، تاکید بر الزامات اخلاقی در همکاری عملیاتی، توجه به دامنه اهداف بلند روسی از خارج نزدیک تا سواحل مدیترانه و پهنه اقیانوس هند، ضرورت تکامل دیپلماسی همهجانبه. مناسبات دیپلماتیک با روسیه، بهویژه در شرایط بحران و حصر، باید جامع و ترکیبی و همهجانبه، بهشدت خطرپذیر و بهشدت محتاطانه باشد. (دیپلماسی روسی، بدیل روسی میطلبد) * ترکیه/ موازنه اقتدار و اقتصاد، سهمبندی در فرصتهای مکمل، مرزبندی در حوزههای چالشی، توسعه فرصتهای انرژی و خط انتقال، پیگیری مطالبات مشکوکالوصول. (آنکارا؛ عملگرا، فرصتطلب، تهاجمی، محتاط و نیازمند در امنیت و اقتصاد) * عراق / محور نقد کردن اقتدار منطقهای - مقتدر در سختافزار و امنیت، ضرورت تکامل ظرفیتهای نرمافزاری، مشارکت در اقتصاد و توسعه ظرفیت سیویل، نقد کردن ظرفیتهای زنجیره مشترک ارزش در اقتصاد و سیاست و امنیت. * چین/ فرصتساز، فرصتطلب، جسور، نیازمند، خسیس، توسعهطلب و همکار، در عینحال مخاطره ساز! از مهمترین عوامل برای کنترل تهدیدات اقتصادی آمریکا. چین، دیپلماسی خاص چینی میطلبد! * ایالاتمتحده؛ بازی بزرگ ما است؛ آمریکا را باید با ابزار ترکیبی مهار کرد. ترکیب اقتدار منطقهای، «ضددیپلماسی» (توسعه مناسبات دیپلماتیک و اقتصادی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران با بیشترین کشورهای قدرتمند، در جهت خنثی کردن منزویسازی ما) - مناسبات چالشی و مدیریت تضاد با ایالاتمتحده، حتما باید مشمول رویکرد «کنترل بحران، اقدام متقابل، بازی پرخطر، نمایش اقتدار، مشت آهنین و دستکش مخملین» باشد. «موازنه نسبی»، شاهبیت رفتار متقابل با رویکرد خصمانه یا پیچیده ایالاتمتحده است. «موضوعات مفهومی در فهرست اولویتهای سیاست خارجی جامع و ترکیبی». * تمرکز بر تناسب و ترکیب قدرت سخت و نرم، ایجاد تعهد و هدفمندی برای مجموعه ساختار سیاست خارجی، * تقسیم کار و تشریک مساعی میان ارکان ساختار سخت و نرم سیاست خارجی (بخشهای متعدد ساختار سیاست خارجی، از بخش ستاد دولت تا نیروهای مسلح، بخش اقتصاد خارجی، بخش امنیتی، فرهنگ و رسانه و دیپلماسی عمومی و... تا دستگاه دیپلماسی رسمی) * تمرکز بر توسعه مناسبات، دیپلماسی و مذاکره در جهت شکستن حصر و خنثیسازی تحریم. * استظهار دیپلماسی رسمی به دیپلماسی دفاعی، امنیتی، انرژی و دیپلماسی عمومی * دیپلماسی برای صلح * دیپلماسی برای عبور از بحران* دیپلماسی برای شکستن حصر و تحریم * دیپلماسی برای عادی ساختن شرایط خارجی و داخلی کشور . یک چنین ساختار سیستماتیک و نظری، در استظهار به اراده ملی، در یک برنامه حدودا پنج ساله، میتواند چالش حصر و تحریم را به فرصت جهش ملی تبدیل کند. انشاالله.