حلقه مفقوده ایران در راهبرد نجات برجام
این موارد نشاندهنده آن است که نوع نگاه ایران به مقوله برجام یک نگاه حقوقی و قانونی است تا یک نگاه سیاسی. اما نباید از این موضوع غفلت کرد که واقعیت نظام بینالملل آمیزهای از قدرت، نظم و حقوق است؛ یعنی نه صرفا قانون و حقوق است و نه صرفا نظم و قدرت.
اما به نظر میرسد که ایران طی یک سالی که گذشت تمام تمرکز خود را روی موضع قانون و حقوق معطوف کرده بود. تصور ایران بر آن بود که چون دارد حقوقی عمل میکند لذا اگر بخواهد در همکاری با جامعه جهانی آمریکا را نادیده بگیرد، تعاملات خود را با اروپا بیشتر تنظیم کند یا سعی کند تنها به روسیه و چین نگاه سیاسی داشته باشد، برای پیش بردن اهداف کشور کفایت میکند. بعد از خروج آمریکا از برجام شاهد بودیم که ایران از این کشور به دادگاه لاهه شکایت کرد که یک اقدام بسیار سنجیده بود، یعنی کار حقوقی در قبال اقدام آمریکا انجام گرفت اما از ابتدا تاکید بر آن بود که در کنار تلاش حقوقی باب دیپلماسی و سیاست را نیز نباید نادیده گرفت.
ایران بر این تصور بود که تنها راه حقوقی میتواند مشکلات را مرتفع سازد اما مشاهده کردیم که بعد از چند جهش کوتاه، متوقف شدیم. نباید فراموش کنیم که با خروج آمریکا از برجام، منافع آن دیگر در اختیار ایران قرار نگرفت. هرچند پیش از خروج آمریکا نیز ایران استفاده لازم را از برجام نکرده بود.
اخیرا پس از عدم تمدید معافیتهای نفتی، ایران نیز برخی تعهدات برجامیاش را کاهش داده است. باید توجه داشت که با در نظر گرفتن مفاد برجام، این اقدام به لحاظ قانونی و حقوقی اقدام درستی است. در برجام ظرفیتهایی پیشبینی شده است مبنی بر اینکه اگر طرفین به تعهداتشان عمل نکردند ایران چه اقداماتی میتواند انجام دهد. در این راستا ایران اقداماتی که در دست انجام داشت را به کمیسیون اعلام کرد. در برجام مکانیسمهایی برای حل اختلاف یا تنبیه طرفی که به تعهداتش عمل نکند پیشبینی شده است. البته اگر عضوی از برجام خارج شود مکانیسمی برای تنبیه آن پیشبینی نشده زیرا خروج یک عضو، برجام را ناتوان و ناکارآمد نمیکند، فقط ممکن است منافعی که متوجه کشوری خواهد شد را کاهش دهد. بعد از خروج آمریکا از برجام شاهد بودیم که ایران تلاش کرد از طریق مفاد برجام، تعهدات خود را کاهش دهد که این کار ایران کاملا قانونی است.
اما ضررهایی که ایران به دلیل خروج آمریکا از برجام متحمل شده صرفا با کاهش تعهدات از منظر قانونی برجام کفایت نمیکند بلکه باید مذاکرات جدی سیاسی صورت بگیرد. باید توجه داشت که پس از خروج آمریکا از برجام، ایران مذاکرات خیلی جدی در سطح وزرای خارجه یا روسای جمهور نداشت لذا کار سیاسی ایران بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای کافی نبود.
در یک ارزیابی کلی از یکسالگی خروج آمریکا از برجام میتوان گفت که طی این مدت ایران قانونی عمل کرد و این اقدام انزوای ترامپ را به همراه داشت. اما بهرغم این مسائل، باید توجه داشت که ایران به لحاظ اقتصادی زیان بسیاری را متحمل شد و معیشت مردم تحتالشعاع قرار گرفته است. به لحاظ سیاسی نیز ایران بارها این موضوع را تکرار کرده که آمریکاییها قابل اعتماد نیستند. در حالی که در عرصه روابط بینالملل به هیچکس نمیتوان اعتماد کرد. همچنانکه لرد پالمرستون، نخستوزیر اسبق بریتانیا گفته است که هیچ کشوری دوست و دشمن دائمی ندارد بلکه منافع دائمی دارد.
بنابراین ایران باید به آمریکا تصویری ارائه دهد که اگر این کشور در راستای منافع ملی ما عمل کند، ما آماده صحبت کردن هستیم.