پوپولیسم و قطبیدگی
البته این پدیده مختص ایران نیست و در سطح جهان در جریان است. ظهور انواع نئوناسیونالیسم در جوامع مختلف که یک نمونه آن انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا است، نتیجه همین پاپیولاریزه شدن جوامع و رشد پوپولیسم در سطح جهانی است. بخشی از این پدیده را میتوان محصول رسانههای جدید دانست که پوپولیسم یکی از خصایص اصلی آنهاست. بین شبکههای اجتماعی رایج در ایران فقط تلگرام است که در آن امکان خواندن و نوشتن یادداشتهای بلند و در نتیجه فکر کردن وجود داشت که فیلتر شد. دیگر ابزارهای رسانهای جدید و رایج به ندرت چنین امکانی دارند، مثل اینستاگرام که متن را کنار گذاشته و بیشتر تصویر است و توییتر که با محدودیت کلمات اغلب فقط امکان فحاشی فراهم است. ابزارهای رسانهای قدیمیتر مثل روزنامهها و متأخرتر مثل وبسایتها، به هرحال تا حدی تامل و تفکر را برمیانگیخت. امروز حتی روزنامهها نیز به طرف مینی مالایز کردن متن حرکت میکنند و به چیزهایی مثل اینفوگرافها روی آوردهاند. یا همین که شما به بنده میگویید نظرم را در ۳۰۰ کلمه تلخیص کنم در همین راستا است.
اندیشه یعنی به بیان درآوردن درونیات از طریق کلمات و جملات، و زمانی که کلمه حذف شود، اندیشیدن نیز کمرنگ و چه بسا بیرنگ شده و به یک احساس خام تبدیل میشود.
بهطور کلی خود ابزار رسانه منطق مشخصی را بر مخاطب تحمیل میکند که پیامدهای اجتنابناپذیری به دنبال خواهد داشت. منطق تحمیلی رسانههای جدید، سطحینگری و فقدان اندیشهورزی عمیق، عوام زدگی و پوپولیسم است که یکی از پیامدهایش قطبیدگی است.