درباره پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا
تجارت ایران در همه چهار دهه پس از انقلاب اسلامی در چارچوب داد و ستد با چند کشور شکل گرفته بود و ایران پس از برجام امیدوار بود مناسبات با اروپا نیز توسعه یابد و ایران همانند دهههای پیش از انقلاب اسلامی تجارت با غرب را توسعه دهد. اما برقراری دوباره تحریمهای آمریکایی راه را برای برداشتن گامهایی برای توسعه تجارت با کشورهای دیگر بهویژه کشورهایی که به نوعی با روسیه متحدند باز کرد. تشدید تحریمهای آمریکا و پیوستن اروپا و سایرکشورها به آمریکا در تحریم ایران، باعث شد نگاه ایران به منطقه اوراسیا جدیتر شود و اثری مثبت در این مورد داشته است. به این ترتیب اگر تحریمها نبود و وضعیت سیاست خارجی و تجارت خارجی ایران عادی بود، شتاب دادن به مذاکرات الحاق ایران به اتحادیه اقتصادیه اوراسیا نیز شاید در دستور کار قرار نمیگرفت.
ضرورت و منافع پیوستن ایران
با وجود تردیدهایی که در اصالت پیوستن ایران به اتحادیه اوراسیا وجود دارد به نظر میرسد تا همین جای کار نیز گام خوبی برداشته شده است و ایران باید در مسیر تکمیل و نهایی کردن مسائل فنی و تکنیکی و الزامهای این پیوند با یک اتحادیه اقتصادی جدیتر باشد. واقعیت این است که ایران از نظر عضویت در اتحادیههای اقتصادی یکی از کمتحرکترین کشورها و تقریبا میتوان گفت کشوری منزوی است. فایده پیوستن ایران به اتحادیه اوراسیا این است که از این انزوا خارج شده و برای تجارت آزاد که راه نجات اقتصاد ایران نیز به حساب میآید تمرین کند. اگر ایران بتواند در انتهای مسیر پیوستن به اتحادیه اوراسیا تواناییها و ناتوانیهای خود را از نظر آزادی تجارت بشناسد، بزرگترین فایده را به دست آورده است و این شاید از فایده کوتاهمدت که راه فرار از تحریم است مهمتر و منطقیتر باشد. از سوی دیگر و براساس آمارهای ارائه شده از سوی سازمان توسعه تجارت ایران، اتحادیه اوراسیا در سال ۲۰۱۸ رقمی معادل ۳۱۸ میلیارد دلار کالا از جهان وارد کرده و در همین سال ۵۴۷ میلیارد دلار کالا نیز به جهان صادر کرده است. به این ترتیب ایران با عضویت در اتحادیه اوراسیا وارد بازار بزرگی میشود و میتواند از این بازار بالقوه بزرگ سود ببرد.
چه باید کرد؟
اگر ایران میخواهد بهصورت راهبردی با اوراسیا پیوند تجاری برقرار کند باید الزامهای این اتحادیه را که داری ساختار قانونی و بینالمللی است و اجرای پروتکلهایی که برای اعضا یک ضرورت است را بپذیرد. بنابراین نخستین کاری که ایران باید انجام دهد آمادگی ذهنی، اجرایی و اقتصادی برای پیامدهایی است که شاید روزی به دردسر منجر شود. بهطور مثال اگر روزی برسد که قزاقستان که یک کشور عمده تولیدکننده محصولات کشاورزی است بخواهد در بازار محصولات کشاورزی ایران حضور واقعی داشته باشد، ایران باید بپذیرد که نمیتواند با استناد به اینکه دادن بازار گندم به قزاقستان برخلاف اصول خودکفایی است، از ورود گندم این کشور به ایران خودداری کند. از سوی دیگر توجه داشته باشیم اگر ایران نتواند به مرور و مطابق با الزامهای این اتحادیه به حذف یا کاهش واقعی و دامنهدار تعرفه واردات تن دهد اصولا از اوراسیا بیرون میماند.
امتیازهای ایران
واقعیت این است که درایران وقتی از امتیاز تجاری صحبت میشود همه نگاهها به این سو میرود که ایران چه کالایی میتواند صادر کند که البته نگاه نامناسبی نیست و از این نظر ایران به وضعیت ممتازتری میرسد. کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا، به دو گروه پیچیده و ساده از منظر صادرات کالا تقسیمبندی میشوند. ارمنستان، قرقیزستان و بلاروس در زمره گروهی هستند که بیشتر به سوی تولید کالاهای مصرفی و غذایی متمایل هستند و از سوی دیگر کشورهایی نظیر روسیه و قزاقستان بیشتر به صادرات مواد خام روی آوردهاند. با این حال بررسی بازارهای کشورهای عضو به خوبی نشان میدهد که تولیدات ایران از حوزههای پالایشی و پتروشیمی تا دامداری و دامپروری میتواند فرصتهای خوبی را در این بازارها داشته باشد. بنابر برآوردهای مرکز مطالعات اتحادیه اوراسیا، مهمترین کالاهایی که همه عضوهای اتحادیه به آنها نیازمند هستند عبارتند از دخانیات، مواد پتروشیمی و پالایشی، لبنیات و بخشهایی از گروه خوراکی. اما بیشترین فایده و امتیاز برای ایران تمرین مناسب برای تجارت آزاد در بلندمدت است و البته واردات مناسبتر از کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا.