وصلت ناباورانه بیتدبیری و بیصداقتی
سیاستمداران و سیاستگذاران و مجریان و نظامیان محترم! کشور برانگیخته است و التزام به حفظ کیان کشور و بازگشت امنیت روانی به جامعه و دور شدن از وضع دشوار موجود نیازمند اقداماتی است.
شرایط موجود ایجاب میکند که جنس آتشی که برپا شده شناخته شود و آبی که باید بر آن افشانده شود، فراچنگ آید-به دلو تدبیر و صداقت.
آنچه دیروز ایرانیان را در بهت فرو برد، تماشای ناباورانه وصلت بیتدبیری و بیصداقتی بود. وگرنه این ملت، با مرگ و شیون بیگانه نیست و تاکنون برای پاسداری از مملکت و ارکان ملکداری، از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. بیتدبیری، پیش از فرو افتادن هواپیمای مسافری آغاز شد و با سقوطش شتاب گرفت و با بیصداقتی در هم آمیخت و به مسابقهای شگفتانگیز بین مسوولان برای نادرست حرف زدن و نادرست عمل کردن انجامید.
این سقوط، طبیعی نبود و اگر همه آنها که باید به وظایفشان عمل کرده بودند، حالا خانوادههای قربانیان سانحه و میلیونها خانواده غمگسار ایرانی سوگوار نبودند و حکومت زیر چنین فشار سنگینی نبود. اگر طراحان نظامی کشور، قبل از آغاز حمله به پایگاه آمریکاییها، به این نکته بدیهی اندیشیده بودند که هر روز دهها هواپیمای غیرنظامی از مقابل رادارهای پدافند هوایی عبور میکنند و در پی آمادهباش ضروریِ پس از آن، احتمال خطای انسانی و تکنولوژیک وجود دارد. اگر مسوولان هواپیمایی که لابد همزمان با مردم عادی شنیده بودند وضع پدافندی کشور فعلا حساستر از همیشه است، در برنامه پروازها تغییری میدادند (اگر چند ساعت تاخیر پرواز رخ میداد، کسی تعجب و گلایه میکرد؟!) امروز روز دیگری بود.
مهمتر از اینها، این کارها را نکردید و فاجعه پیش آمد. پس از آن چه؟ یکی در همان ساعات اولیه سقوط هواپیما با قطعیتی که گویی از جنس علمالیقین است، علت حادثه را نقص فنی خواند، دیگری زبان به تهدید خبرنگاران گشود که سخن دشمنشادکن نزنند و سومی به جای ارائه گزارش تخصصی درباره سانحه، لاپوشانی علمی پیشه کرد و دلیلتراشی برای نشان دادن اینکه منطقا این هواپیما هدف قرار نگرفته است.
حالا هم سوگوار قربانیان هستیم، هم توان تیمار بازماندگان را نداریم، هم اعتبار کشور صدمه دیده، هم مسوولان کشور صدمه حیثیتی دیدهاند. زبانههای این آتش سهجبههای آنگاه فروکش میکند که آنچه دیروز در اطلاعیههای مسوولان نوشته شد و آنچه بنا به اقتضای مصلحتهای ملکداری نوشته و گفته نشد، پیش چشمان بهتزده مردم رخت واقعیت بپوشد؛ عدهای کنارهگیری کنند، عدهای کنار گذاشته شوند و همه قوای دخیل در این ماجرا، بدون زبان دور دهان چرخاندن و بیلفافه پوزش بخواهند و راه خانه خود پیش گیرند تا روزی که قوهقضائیه مسببان را کیفر دهد.