شهروندان و انتخابات مجلس
بنابراین در عرصه سیاست نیز کالای قدرت که اثربخشترین متغیر جهتدهی کلان رفتارها است مبادله میشود. بر این اساس انتخابات مجلس نیز عرصه رقابت و مبادله قدرت است.
نظام انتخابات مجلس: مجلس وظیفه قانونگذاری در سطح ملی دارد و اصلیترین نهاد طراحی و ارزیابی در سیاستگذاری عمومی کشور محسوب میشود. طرحها و لایحهها زمانی به قانون تبدیل میشوند که مجلس آنها را تصویب کند و حکومت قانون به معنای قدرت تامه مجلس است. برنامههای توسعه و سند بودجهای کشور نیز در مجلس تصویب میشود و به یک معنا هر چه شکل طراحی و قانونگذاری دارد متولی آن مجلس است. در بعد اجرا نیز مجلس بر همه نهادها و شخصیتهای سیاسی کشور امکان بازرسی، نظارت، سوال و استیضاح دارد. یگانه نهاد مشروع پاسخگو کردن و بازرسی است. ابعاد سهگانه بالا مجلس را ماهیتی ملی میدهد که هر اندازه نمایندگان متخصص، باتجربه و ملی در آن حضور داشته باشند به همان میزان اصلیترین قوه شکلدهی به مطالبات شهروندان خواهند شد. اگر مجلس از افراد بیتجربه، ناشناخته، تفرقهطلب و فرقهای، بیادب و تندرو و لابیگران محلی تشکیل شود قوه مقننه همه کارکردهای اثربخشی خود را از دست خواهد داد.
نظام احزاب: مدرسه سیاست، برند و نامگذاری ویژه بر سیاستمداران، تربیت سیاسی و همه کارویژههای حرفهای سیاست در احزاب ساماندهی میشود. هیچ کشور پیشرفتهای وجود ندارد مگر اینکه احزاب ملی و حرفهای در عرصه سیاست در جامعه شکل دهند و سیاستمداران شایسته را معرفی کنند. رای دادن، سخنرانی، برنامهریزی، مانیفستهای سیاسی، سابقه و تجربه افراد و جریانها در احزاب شکل میگیرد و بدون آنها انتخابات نوعی سردرگمی و آشفتگی محسوب میشود. در ایران احزاب سیاسی به لحاظ قانون انتخابات درگیر و فعال در نظام انتخاباتی نیستند و تنها در تبلیغات، معرفی و ارائه لیست میتوانند مشارکت کنند. از سوی دیگر سیاستمداران احزاب را بهعنوان سازمانهای حرفهای و باشخصیت و تداومی نمینگرند، بلکه احزاب گروههای فشار و بدنه انسانی هستند تا با آنها کسب و حفظ قدرت را بدون مکانیزمهای تداوم دنبال کنند. ضعف شبکهسازی، تربیت و توانمندسازی حامیان و روابط قوم و قبیلهای در احزاب، بدنه مشارکتکنندگان به خصوص در شهرستانها را پرشور و دلگرم نکرده است. احزاب در شکافهای نسلی با رویکردهای میانه و رادیکال گرفتار شدهاند که کمکی به شفافیت و انتخاب شهروندان نمیکنند.
پیشبینی انتخابات: به علت کیفی بودن قانون انتخابات و همینطور پیوند نداشتن نظام انتخابات با نظام حزبی به احتمال زیاد سردرگمی شهروندان ناشی از پراکندگی و تکثر نامزدهای ناشناخته افزایش خواهد یافت. قانون انتخابات باید وزن ملی و برند نامزدهای انتخابات را با معیارهای تخصصی و جهانی و پیوند نظام حزبی و نظام انتخابات بالا ببرد. در شرایط فعلی با تضعیف نقش احزاب فضا برای گروهها و هویتهای پراکنده و فرقهای فراهم میشود. نامزدهای مستقل به سمت یارگیریهای محلی با دادن شعارها و وعدههای خارج از قانون اساسی و ورای نمایندگی مجلس حرکت کردهاند. چنین فضایی رایآوری افراد ناشناخته و محلی را افزایش خواهد داد. برای اینکه مجلس قوی تشکیل شود و بتواند نقش ملی و اثربخش ایفا کند، باید بدیهیات علم سیاست را به کار گرفت؛ جایی که قواعد مشخص در مورد نظام انتخابات و نظام حزبی وجود دارد. در شرایط فعلی وظیفه شهروندی ایجاب میکند که از میان نامزدهای فراوان و احزاب خلقالساعه و مسوولیتناپذیر بهصورت فردی متخصصان با تجربه و آگاهان باادب در زمینه حکمرانی ملی را شناسایی کرد. سیاستمدارانی میانهرو، با ادب، آرام و قانونمدار که سیاست داخله و خارجه را میشناسند و تعداد اندکی از آنها در مجلس میتوانند عدم قطعیتهای اقتصادی و سیاسی کشور را سامان دهند.