اندازه فدراسیون جهانی والیبال عقل و درایت داریم؟
این سبب میشد گاهی چندین بار توپ بین دو تیم رد و بدل شود اما امتیازی به دست نیاید. فدراسیون جهانی والیبال در سال 1999 امتیازگیری به شیوه رالی را وضع کرد: هر تیمی توپ را در زمین حریف بخواباند امتیاز میگیرد. لیبرو یا بازیکن آزاد هم از سال 1997 به مسابقات و از سال 1998 در کتاب قواعد والیبال فدراسیون جهانی اضافه شد.
مطالعات زیادی درباره اثر تغییر قاعده امتیازگیری والیبال نشان میدهند: امتیازگیری به شیوه رالی، زمان انجام بازی والیبال را قابل پیشبینی کرده است. امتیازگیری به شیوه قبلی سبب میشد معلوم نباشد چند سرویس باید زده شود تا تیمی به امتیاز 15 و دو امتیاز فاصله با حریف برسد تا یک دست تمام شود. حالا معلوم است که هر سرویس یک امتیاز است و زمان تقریبی برد یکی از دو تیم مشخص است.
پیشبینیپذیر شدن زمان بازی والیبال به تلویزیونهای جهان اجازه میدهد زمان تقریبی نسبتاً دقیق لازم برای پخش یک مسابقه را بدانند، زمان اجاره کردن ماهواره یا تخصیص زمان به مسابقه در میان برنامهها را برنامهریزی کنند و به یکباره پخش والیبال در تلویزیونهای جهان رشد کند. ازدیاد پخش والیبال در تلویزیونها، درآمد تبلیغاتی تیمها و اقتصاد باشگاهها و ورزش والیبال را افزایش داده است. بازی سرعت بیشتری پیدا کرده و جذابتر شده، طیف گستردهتری از مخاطبان را جذب میکند. افزودن لیبرو، این بازی را برای کوتاهقدها هم ممکن و جذاب کرده است.
فدراسیون جهانی والیبال احتمالاً پولی برای ساختوساز زمینها و سالنهای والیبال نپرداخته، یارانه پخش تلویزیونی هم نمیدهد، به غیر از جوایز مسابقات، که آن هم محل تأمیناش باید از محل تبلیغات باشد، به تیمها یارانه و کمک هم نمیدهد (صرفنظر از بودجههایی که معمولاً خیلی اندک و صرف توسعه و ترویج آموزش رشتههای ورزشی در کشورهای عمدتاً توسعهنیافته میشود)؛ اما در دو دهه گذشته والیبال به تلویزیونها راه یافته، مسابقات جهانیاش اوج گرفته، و کشورهایی (نظیر ایران) که در گذشته در والیبال جایگاهی نداشتند، با قوانین جدید و پخش تلویزیونی که والیبال را مشهور ساخته، در این ورزش پیشرفت کردهاند.
داستان والیبال و تغییر دو قاعده شیوه امتیازگیری و افزودن بازیکن لیبرو، درس بزرگی دارد. حکومتها لازم نیست مثل بنّاها و کارگران ساختمانی، همیشه دستشان لای خاک، سنگ و سیمان باشد و دائم در حال ساختوساز چیزی باشند. مطالعات نشان میدهد حکومتها وقتی دائم دستشان ماله و اره و تیشه و گچ و سیمان است، حتماً ریگی به کفش دارند و کاسهای زیر نیمکاسه و لفت و لیسی به راه است.
حکومتها باید قاعدهگذارهای خوبی باشند و بعد از قاعدهگذاری درست که ثبات، پیشبینیپذیری و انگیزه کار و تلاش درست میکند؛ اگر کارهایی باقی ماند که مردم و بخش خصوصی سالم، انگیزهای برای انجام آنها ندارد و به هیچ روش بدون مفسدهای نمیتوان انگیزه فراهم کرد یا ریسک انجامش را کاهش داد،با احتیاط دست بهکار شوند.
شرایط البته در چند دهه گذشته به گونهای بوده که نه فقط مثل فدراسیون جهانی والیبال قواعدی وضع نمیشود که مولد ثبات، پیشبینیپذیری، جذابیت و انگیزه باشد؛ بلکه دائم شرایطی پدید میآید و قواعدی وضع میشود که خلایق غافلگیر شوند. همان قواعد مولد ثبات و پیشبینیپذیری در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بازمانده از گذشته نیز هر چه بیشتر نقض میشوند و آدمها دائم در حالت فوقالعاده زندگی میکنند.
انسان موجود زیستن در شرایط پیشبینیپذیر است. زندگی در جایی که هر روز آدمی را غافلگیر کند، به هیچ قاعدهای نتوان اتکا کرد، و هیچ سرمایهای از دستبرد غافلگیری در امان نباشد، به سرعت خستهکننده، جانفرسا، نفرتانگیز و ابتر خواهد شد. قواعدی وضع کنید که زندگی را برای مردم باثبات، پیشبینیپذیر، جذاب، زیبا و پرانگیزه سازد. سازوکارهای قاعدهمندی زندگی را که درست کنید، مردم خودشان دست بهکار ساختوساز هم میشوند، سرمایهگذاری میکنند و سرمایهها از اینجا نمیگریزند به گرجستان و ترکیه. هیجان پیشبینیناپذیری فقط برای بازی، سرگرمی و ماجراجویی - و نه زندگی واقعی - خوب است.
پیشبینیناپذیر کردن زندگی، آینده و حیات انسانها هنر نیست؛ هنر آن است که یک رشته ورزشی را با یکی دو قاعدهگذاری درست در جهان گسترش دهند، بدون رانت، بدون فساد، بدون دستور، بدون زور، بدون پول، بدون توهم؛ با سادهسازی با جذابیت، با پیشبینیپذیری، با عقلانیت.
مبع: کانال تلگرامی نویسنده