تاریخندانی تا به کجا؟/ بازهم درخواست تغییرنام خیابان نوفللوشاتو!
این در حالی است که بر خلاف تصور خواستاران این اتفاق ، تغییر نام خیابان فرانسه و بخشی از خیابان چرچیل به «نوفل لوشاتو» در پی پیروزی انقلاب 1357 و به پاس گرامیداشتِ 118 روز اقامت تاریخی امام خمینی رهبر فقید انقلاب در این دهکدۀ حومۀ پاریس صورت پذیرفت. در نامۀ بسیج دانشجویی اما آمده وجه تسمیه این است که سفارت فرانسه در آن واقع است!
این نامه به سه دلیل اسباب تأسف است. هر چند به خاطر حساسیت نسبت به اهانت به پیامبر گرامی اسلام قابل درک و رفتار و گفتار رییس جمهوری فرانسه محکوم است اما این نوع واکنش از سه منظر جای افسوس دارد:
نخست این که بسیج دانشجویی دانشگاه تهران خیال میکند وجه تسمیه، قرار داشتن سفارت فرانسه در آن است!
یعنی به خاطر سفارت فرانسه، نام یک دهکدۀ حومۀ پاریس راکه تا قبل از انقلاب ایران خود فرانسویها هم چندان نمیشناختند، روی خیابان گذاشتهاند و نه خود پاریس را! آیا این جوانان اینقدر با تاریخ انقلاب اسلامی بیگانهاند؟ پس این همه درس تاریخ انقلاب و داعیه انقلابیگری به چه کار میآید؟
دوم به این سبب که 6 سال قبل هم در تجمع اعتراضی گروهی با عنوان «دانشجویان بسیجی» درمقابل سفارت فرانسه در تهران که در تقبیح کارتونهای نشریۀ فرانسوی شارلی ابدو صورت پذیرفته بود برخی از تظاهرکنندگان تابلوی خیابان «نوفل لوشاتو» را کندند و خواستار تغییر نام این خیابان شدند.
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران اگر از مهمترین فراز انقلاب ایران در 42 سال قبل بیخبر است آیا از اتفاقی در 6 سال پیش هم اطلاع ندارد؟ در همان موقع نوشتم:
« ظاهرا این افراد نمیدانستند که «نوفل لو شاتو» نام دهکدهای در نزدیکی پاریس است اما شهرت جهانی آن به خاطر اقامت 118 روزۀ امام خمینی در آن از مهرماه تا بهمن 1357 در خانهای در همین دهکده است تا جایی که به یکی از نشانه های انقلاب اسلامی ایران بدل شده است.
موتور جست و جوی گوگل هم در مقابل «نوفل لو شاتو» به تصاویر متعدد و مشهور رهبر فقید انقلاب می رسد.»
تأسف سوم این است که بدانند و خبر داشته باشند ولی چون به «انقلاب در انقلاب در انقلاب» باور دارند و از امام و نوفللوشاتو احساس بینیازی می کنند و هر چند سال یک بار میخواهند از نقطۀ صفر شروع کنند.
امام خمینی در حال عبور از خیابان در نوفل لوشاتو- از خانه به باغچه مقابل
دربارۀ فروض اول و دوم می توان گفت بیگانه بودن با نام «نوفل لو شاتو» بی هیچ تردید و بزرگ نمایی نشانه بی اطلاعی از مهم ترین مقطع تاریخ انقلاب اسلامی - دوران اقامت امام در این دهکده - است و این در حالی است که شماری از شخصیت های انقلابی که همراه امام در آن دهکده بودند همچنان زندهاند و از7 رییس جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی 3 رییس جمهوری پیوسته یا گسسته در آن باغچه مقابل محل اقامت امام حاضر شده و زیر درخت سیب نشسته اند.(ابوالحسن بنیصدر اولین رییس جمهوری، سید محمد خاتمی و حسن روحانی رییس جمهوری کنونی)
همان 6 سال قبل که همین ها یا دوستان و همفکران شان تابلوی خیابان نوفل لوشاتو را کندند مسعود دهنمکی فیلمساز موردعلاقۀ این معترضان نوشت: «شرف المکان بالمکین». نوفل لوشاتو یک مکان است که نام و یادامام خمینی را در اذهان زنده می کند و نه فرانسه را و امام هر جای دیگر هم رفته بود این اعتبار را به آن مکان می داد.
در همان یادداشت تصریح شد: تاریخ ندانی و تاریخ نخوانی اسباب گرفتاری است. به جای تلاش برای تاریخ نگاری آن گونه که دوست داریم و جلو آوردن مبداهای تاریخی ، تاریخ بخوانیم.
حدس نویسنده این است که چون خمینیِ نوفل لوشاتو باب میل صدا و سیما نیست این جوانان زیاد دربارۀ آن نمیدانند.
حالا چرا خمینیِ نوفل لوشاتو را صدا و سیما دوست ندارد؟ لابد یکی این که گرداگرد امام را چهرههایی چون بنیصدر و قطبزاده و یزدی تشکیل میدادند و روحانیونشان نیز غالبا روحانیونی نبودند که اکنون به نام امام از تلویزیون صحبت میکنند.
دیگر این میتواند باشد که رهبری انقلاب در مصاحبههای متعدد به جنبههای دموکراتیک جمهوری اسلامی اشاره میکرد و حتی در یکی از همین مصاحبهها گفتند: منظور ما از جمهوری مثل همین جمهوری فرانسه است منتها با محتوای اسلامی.
از این رو میتوان گفت چون خمینیِ نوفل لوشاتو باب میل صدا و سیما نیست و صدا و سیما به امام بهار 1360 که خطابآلود و عتابآمیز با ملیها و بنیصدر و مجاهدین (منافقین) صحبت میکرد بیشتر علاقه دارند و مدام بخشهایی از آن سخنرانیها خصوصا در خرداد 1360 را پخش میکنند.
جوانانی که بین 18 تا 28 سال سن دارند و انقلاب را درک نکرده و از تلویزیون هم ندیدهاند احساسی به نوفل لوشاتو ندارند و خیال میکنند به خاطر سفارت فرانسه است! در حالیکه اگر به خاطر سفارت فرانسه بود اسم خیابان باید فرانسه میماند یا پاریس یا ایفل یا لوور میشد حال آن که نوفل لوشاتو با انقلاب ایران و اقامت 118 روزۀ آیتالله خمینی در آن پیوند خورده است.
این که چرا خیابان مجاور سفارت فرانسه و نه خیابانی دیگر را نوفل لوشاتو نام گذاشتند به خاطر ذوق نامگذاران شهرداری تهران در سال اول بود که نکات فنی را رعایت میکردند. چرا که اگر خیابانی به نام کشور یا پایتختی تغییر یابد متقابلا آنان نیز چنین میکنند و به همین خاطر نام میدان آرژانتین و بزرگراه سئول باقی ماند. ( میدان آرژانتین البته یک چند میدان آفریقا شد ولی بعدتر میدان پایینتر را آفریقا خواندند و به خاطر تونل رسالت برچیده شد).
چنان که گفته شد در تغییر نامها مناسبتها یا نزدیکی آوایی لحاظ میشد. مثلا خیابان نواب به نواب صفوی . یا میدان کِنِدی به توحید به خاطر کانون توحید . خیابان کورش کبیر مشهور به جاده قدیم شمیران به دکتر شریعتی به خاطر حسینیه ارشاد با نماد شریعتی و آیزنهاور به آزادی به خاطر شباهت آوایی و نامیدن برج شهیاد به عنوان آزادی در راهپیماییهای رفراندومگونه تاسوعا و عاشورا (آذر 57).
نوفل لوشاتو هم در جوار سفارت فرانسه انتخاب شد تا هم اسم خیابان فرانسه تغییر یافته باشد، هم نام این دهکده باقی بماند و هم به مناسبات دو کشور که آن زمان به خاطر پذیرش امام نزدیک بود آسیب نرساند.
حال که دوباره عده ای پیدا شده اند و می خواهند نام خیابان نوفل لوشاتو تغییر کند و باید پرسید: تاریخ نمی دانند و نمی خوانند یا به عمد چنین می کنند و مگر همین 6 سال قبل همین خواست را نداشتند و توضیح داده نشد؟
ضمن این که چرا مدام دنبال کارهای سلبی و انتظار از دولت و شورای شهرند و مثل کشورهای دیگر – ترکیه، بنگلادش و پاکستان- نمیتوانند جمعیتی انبوه را راه بیندازند و اگر به خاطر کرونا منع شدهاند هیچ ابتکار دیگری بلد نیستند غیر از کندن تابلوی خیابان نوفل لوشاتو؟