گُردان «آزوف»؛ نئونازیهای اوکراین
یکی از اهداف اعلامی روسیه برای حمله به اوکراین بحث نازی زدایی از این کشور عنوان شده است و مسکو از این امر نیز به عنوان دستاویزی برای جنگ استفاده کرده است، نام گردان آزوف یکی از مهم ترین مواردی است که در این بین توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است.
گروهی که هواداران روسیه آن را یک جریان قدرتمند فاشیست، نئونازی و نژادپرست در اوکراین دانسته و در مقابل برخی دیگر آن را یک جریان ضد روس و میهن پرست اوکراینی فرض میکنند، دسته ای دیگر هم پا را فراتر گذاشته در این باره معتقدند اگر آزوف هم وجود نداشت روسیه برای تبلیغات خود مجبور به خلق آن بود، اما واقعیت چیست؟
در تحولات سال ۲۰۱۴ و به موازات بالاگرفتن درگیریها در نواحی شرقی اوکراین میان جدایی طلبان مورد حمایت روسیه و دولت مرکزی ارتش اوکراین از کمبود تجهیزات و نیرو رنج میبرد ، در همین بازه نیروی شبه نظامی داوطلب با نام گردان آزوف شکل گرفت که توانست با تکیه بر شبکه ای مبتنی بر ایدئولوژی راست افراطی و ملی گرایی به خصوص در جریان نبرد در شهر ماریوپل شهرت پیدا کرده خود را به عنوان مدافع کشور بازنمایی کند آن هم در شرایطی که عملا نیروی موثر نظامی دیگری در مقابله با جدایی طلبان ناحیه دونباس وجود نداشت.
در ادامه گردان آزوف رسماً به نیروهای نظامی اوکراین پیوست و توانست اعتباری هم نزد برخی در داخل اوکراین پیدا کند. اگر چه این گروه معمولا ماهیت نئونازی خود را رد میکند و بر وجهه ملی گرایی تاکید دارد، اما نمیتوان نفوذ گرایشات نئونازی و برتری نژاد سفید در میان آن ها را رد کرد همچنین سمبلهای متعدد نئونازی از جمله علامت سواستیکا در نمادهای این گروه به چشم میخورد.
آزوف همچنین ارتباطاتی با گروههای راست افراطی دیگر در اروپا مانند راه سوم در آلمان یا جنبش مقاومت نوردیک در کشورهای اسکاندیناوی را داشته است. این ارتباط فرصت بی نظیری را برای مسکو ایجاد کرد تا بتواند از آن بهرهبرداری تبلیغاتی کرده و اقدامات آن ها را به کل اوکراین تعمیم دهد.
با این حال اینکه گفته شود گردان آزوف نمایانگر کلیت نیروهای نظامی اوکراین و یا مردم این کشور است امری دقیق نیست، پیش از آغاز حمله تعداد اعضای گردان آزوف حداکثر تنها 2500 نفر بر آورده می شد که در مقایسه با ۲۰۰ هزار تن ارتش این کشور درصد قابل توجهی محسوب نمیشود.
این گروه که گرایشات ضد یهودی و ضد اقلیت روما (کولی) دارند در سطح سیاسی و انتخابات هم کمترین اقبالی نداشته و به عنوان یک گروه حاشیه ای هرگز نتوانسته در اوکراین به یک نیروی سیاسی مبدل شود، اما بازنمایی رسانه ای در مورد فعالیت های آن باعث تخریب وجهه این کشور شده است. پیش تر ایالات متحده دسترسی کمکهای نظامی خود به گردان آزوف را ممنوع کرده و آن را به عنوان گروه ملی گرایی افراطی مروج نفرت و برتری نژاد سفید طبقه بندی نموده است.
لازم به ذکر است که بحث راست افراطی و نئونازی ها پیچیدگی ها و تنوع زیادی دارند و وجود گروه های نئونازی هم محدود به اوکراین نیست، برای مثال داخل خود روسیه هم گروههای نئونازی و حامی برتری نژاد سفید وجود دارند که از جمله میتوان به "جنبش امپراتوری روسیه" اشاره کرد. همچنین بسیاری از هواداران صرب تبار روسیه که در طی روزهای اخیر در کشورهای بالکان راهپیمایی در حمایت از مسکو ترتیب داده اند از نظر ایدئولوژیکی راست افراطی محسوب میشوند.
از طرف دیگر، برخی از احزاب و جریان های سیاسی در اروپا که از نظر ایدئولوژیکی راست افراطی محسوب میشوند ارتباط نزدیکی با روسیه دارند، وجود دشمن مشترک (اتحادیه اروپا) ، مخالفت با ناتو و نیز قرابت های فکری باعث شده است تعدادی از سیاستمداران راست افراطی اروپا طی سال های اخیر پوتین را الگوی مناسب برای تحقق ملی گرایی، دمکراسی غیر لیبرال و از همه مهم تر حفاظت از ارزش های سنتی و هویت مسیحی بدانند. بنابراین به طور کلی جریان راست افراطی در اروپا به دو جناح متضاد طرفدار روسیه و مخالف روسیه تقسیم میشود.
حال تهاجم روسیه به اوکراین بر خلاف وعده پوتین برای نازی زدایی در واقع عاملی برای جذب نئونازی های اروپا هم در اوکراین مبدل شده است. تردیدی نیست که گروه های افراطی در هر دو سو از جنگ به عنوان فرصتی برای تمرین و کسب تجربیات میدانی استفاده میکنند و با استفاده از شبکه های فرامرزی همفکران خود با انگیزه های مختلف را از کشورهای ثالث به مرکز بحران جذب میکنند. امری که ضمن ایجاد چرخه معیوبی از خشونت باعث میشود داوطلبان در کشورهای ثالث پس از بازگشت به مبدا خود به تهدیدی امنیتی جدیدی مبدل شوند.
سید نادر نوربخش، تحلیلگر مسائل اروپا
منبع: سازندگی