پلن آمریکا برای ائتلاف ضد ایران؛ نقشه فریب عربستان و امارات چیست؟/ اهرم تازه واشنگتن برای صفآرایی در خلیجفارس
به گزارش اقتصادنیوز، از منظر عربستانسعودی و همسایهاش _امارات متحده عربی_، هوش مصنوعی نقش محوری در تلاش این 2 بازیگر برای تبدیل ثروت نفتیشان به مدلهای اقتصادی جدید ایفا میکند؛ آنهم قبل از اینکه جهان از سوختهای فسیلی دور شود. برای شرکتهای آمریکایی فعال در هوش مصنوعیِ و تشنه سرمایه و انرژی، 2 کشور خلیجفارس و صندوقهای مالی مستقل آنها، شرکای وسوسهانگیزی قلمداد میشوند. همزمان برخی سیاستگذاران در واشنگتن شاهد فرصتی هستند که تنها یک بار در یک نسل ظاهر میشود و قدرت محاسباتی آمریکا را برای فریب کشورهای خلیجفارس جهت دوری از چین و تعمیق ائتلاف (ادعایی) ضدایرانی در خاورمیانه افزایش میدهد. این عباراتی ابتدایی یادداشت نشریه فارن افرز است که اقتصادنیوز آن را ترجمه کرده است.
اهرم تازه واشنگتن برای همصدایی با اعراب
به نوشته فارن افرز، پادشاهیهای عرب باید انتظارات خود را تعدیل کنند. روابط اقتصادی و سیاسی عربستانسعودی و امارات با چین قویتر از همیشه است و بعید بهنظر میرسد که تغییر کند. هرچندکه کشورهای حاشیه خلیجفارس مشتاق دریافت تراشههای هوش مصنوعی پیشرفتهای هستند که در حال حاضر تنها ایالاتمتحده میتواند آنها را فراهم کند؛ اما آنان انگیزههای قوی و پایداری برای شرطبندیهای متقابل هم دارند و با قدرتهای بزرگ برای گرفتن امتیاز بیشتر، با یکدیگر در حال رقابتند.
در صورت لزوم، ایالات متحده و شرکتهای فناوری این بازیگران، باید با کشورهای خلیجفارس در زمینه هوش مصنوعی همکاری داشته باشد. اما آنها این اقدامات را در محدودهها و در چارچوب پادمانها بدون اینکه فریب بخورند باید انجام دهند؛ چراکه انجام این کار، همسویی استراتژیک پایدار را در خلیجفارس به همراه خواهد داشت.
علاقه دو کشور خلیجفارس به هوش مصنوعی موضوع جدیدی نیست، اما در ماههای اخیر برجسته شده است. عربستانسعودی قصد دارد صندوق 40 میلیارد دلاری برای سرمایهگذاری در هوش مصنوعی ایجاد و شتابدهندههای استارتآپهایی الهام گرفته از سیلیکونولی را راهاندازی کند؛ تا کدنویسها را به سمت ریاض بکشاند.
در سال 2019، امارات متحده عربی، اولین دانشگاه جهان را راهاندازی کرد که به هوش مصنوعی اختصاص داشت. این در حالی است که طبق آمار دولتی از سال 2021، تعداد کارکنان هوش مصنوعی در این کشور چهار برابر شده است. امارات همچنین مجموعهای از مدلهای زبانهای اصلی را منتشر کرده و ادعا میکند با مدلهای گوگل و متا رقابت میکنند. این بازیگر همچنین اوایل سال جاری یک شرکت سرمایهگذاری متمرکز بر هوش مصنوعی و نیمهرساناها راهاندازی کرد که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی را تحت مدیریت خود داشته باشد.
غولها در پادشاهیها
اشتیاق شرکتهای فناوری ایالات متحده این تمایل را تشدید کردهاند. زیرساخت مورد نیاز برای آموزش آخرین نسل مدلهای هوش مصنوعی از مقادیر زیادی انرژی، سرمایه و زمین استفاده میکند؛ سه متغیری که کشورهای خلیج فارس به وفور در اختیار دارند.
در همین زمینه سام آلتمن، مدیر اجرایی OpenAI با تجار اماراتی، در باب سرمایهگذاری چند تریلیون دلاری در تراشهها و مراکز داده صحبت کرده است و شرکتهای اماراتی تحت حمایت دولت، اخیرا در مجمعی برای جمعآوری سرمایه OpenAI شرکت داشتند.
در چنین شرایطی، مدیران ارشد غولهای نیمه هادی، شرکت تولید نیمه هادی تایوان و سامسونگ، ایده ساخت کارخانه در امارات را مطرح کردهاند. آمازون در اوایل سال جاری سرمایهگذاری 5.3 میلیارد دلاری برای مراکز داده در عربستانسعودی را ارائه کرد و استارتآپ هوش مصنوعی Groq را با غول نفتی دولتی عربستان سعودی _آرامکو_ برای ساخت یک مرکز داده عظیم هوش مصنوعی در این کشور شریک شد.
در همین حال، مایکروسافت 1.5 میلیارد دلار در شرکت فناوری پیشرو امارات _جی 42_ سرمایه گذاری کرده تا تجارت خود در اقتصادهای نوظهور گسترش دهد و برای جی 42 فرصت دسترسی به قدرت محاسباتی مایکروسافت را نیز فراهم کند.
از سوی دیگر، شرایطی که شرکتهای هوش مصنوعی آمریکایی یک فرصت تجاری را میبینند؛ برای برخی از سیاستگذاران در واشنگتن فرصتی استراتژیک است؛ چراکه به باور آنان، دسترسی به قدرت محاسباتی ایالات متحده میتواند نقش هویج را برای دور کردن کشورها از اکوسیستم فناوری چینی که به سرعت در حال گسترش هستند را ایفا کند.
ایالات متحده میخواهد روابط خود را با بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان تقویت کرده (و به ادعای این نشریه) ائتلاف ضد ایرانی در خاورمیانه را تعمیق بخشد. هم عربستانسعودی و هم امارات بهطور فزایندهای در منطقه و فراتر از آن نفوذ دارند؛ برای مثال، در سال 2023، امارات 45 میلیارد دلار در آفریقا سرمایهگذاری کرد که بسیار بیشتر از هزینههای چین در آن سال بود.
از همین رو، اینکه بازیگران حوزه خلیجفارس مبالغ هنگفتی از سرمایه خود را در شرکتهای فناوری ایالاتمتحده بهجای شرکتهای چینی سرمایهگذاری کنند، به نفع واشنگتن است. از طرفی دیگر، واشنگتن اهرم خوبی بر مشارکتها در حوزه فناوری دارد؛ زیرا صادرات تراشههای پیشرفته مورد استفاده در مراکز داده هوش مصنوعی به مجوزهای دولت ایالات متحده نیازمند است.
دولت ایالاتمتحده که ماههاست تأییدیههای را برای فروش در مقیاس بزرگ دریافت میکند، در حال بررسی این موضوع است که تحت چه شرایطی باید این فرآیند را انجام دهد. در همین حال برخی نگرانند که اگر کاخسفید به این مجوزها چراغ سبز نشان ندهد، چین بهزودی یک جایگزین را ارائه میدهد.
اهرم فشار واشنگتن
در اجلاس سران هوش مصنوعی در ریاض، موضوع کنترل صادرات ایالاتمتحده، محور اصلی این رایزنیها بود. گوگل و مایکروسافت، برجستهترین غرفهها را در ورودی داشتند؛ اما شرکتهای چینی علیبابا و هوآوی غرفههایشان در اتاق مجاور در گوشه و کنار مستقر بود. دو شرکتی که یادآوری ملموس از جایگزینهای شرکتهای چینی هستند که ممکن است در دسترس کشورهای خلیجفارس باشند البته مشروط به اینکه واشنگتن رویکرد محدودتری در پیش بگیرد.
اگرچه ایالات متحده فرصت اقتصادی و ژئوپلیتیکی در خلیج فارس دارد، اما خطرات قابل توجهی در باب انتقال خوشههای اصلی تراشههای هوش مصنوعی پیشرفته به رژیمهای مستبد با سیستمهای نظارتی دقیق وجود دارد زیرا تمایل به ماجراجویی نظامی و گسترش روابط با چین را افزایش میدهد.
قانونگذاران و مقامات پنتاگون نگرانند که شرکتهای چینی مرتبط با گروه ارتش آزادیبخش خلق چین از طریق مراکز داده در خاورمیانه به این تراشهها دسترسی داشته باشند، تا بدین طریق ابزاری برای دور زدن کنترلهای صادراتی ایالات متحده که بهدنبال محدود کردن دسترسی چین به فناوری پیشرفته هوش مصنوعی هستند را به دست بیاورند.
به طور کلی، اگر سیستمهای هوش مصنوعی پتانسیل رشد اقتصادی، طراحی سلاحهای زیستی مصنوعی جدید یا توسعه قابلیتهای سایبری جدید چشمگیر را به دست آورند، ممکن است توازن قدرت جهانی را مختل کنند؛ اگر این موضوع ثابت شود، زیرساختی که زیربنای سیستمهای هوش مصنوعی مرزی است - بهویژه، مراکز داده عظیمی که این مدلها در آن آموزش داده میشوند و میزبانی میشوند - نباید به سادگی از بین بروند.
همانطور که لئوپولد اشنبرنر، محقق سابق OpenAI در یادداشتی پرتیراژ نوشت: "آیا ما واقعاً میخواهیم زیرساخت پروژه منهتن توسط برخی دیکتاتوریهای دمدمی مزاج خاورمیانه کنترل شود؟" در این میان و بهطور خاص بهنظر میرسد که امارات متحده تلاشهای جدیای را برای کاهش این نگرانیها انجام داده است و با سیاست خاصاش، خود را یک مباشر مسئول فناوری هوش مصنوعی آمریکایی به تصویر میکشد.
بر اساس گزارشهای عمومی، امارات متعهد شده که مراکز داده خود را قفل کند و آنها را از سختافزارهای چینی که ممکن است راه نفوذی داشته باشند، دور نگه دارد و همچنین چگونگی غربالگری مشتریان و کارگران، و همچنین نظارت بر نحوه استفاده خریداران از تراشههایشان را مخفی نگه دارد. پس از آن تحت فشار ایالات متحده، جی 42 که ریاست آن را شیخ طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی امارات بر عهده دارد، از شرکتهای چینی جدا شد و فناوری هواوی را بهعنوان بخشی از قرارداد خود با مایکروسافت حذف کرد.
وزارت بازرگانی ایالات متحده ماه گذشته، تا حدی در پاسخ به این تلاشها، قانونی را وضع کرد که میتواند حمل و نقل تراشههای هوش مصنوعی به خاورمیانه را تسهیل کند. امارات اعلام کرده که به دنبال "تعامل" با ایالات متحده در حوزه هوش مصنوعی است؛ اما سیاستگذاران ایالات متحده باید درک کنند که چنین تعاملی بعید است که یکسو باشد.
به بازی با حاصل جمع صفر
عربستان سعودی و امارات با توجه به بیثباتی سیاسی داخلی آمریکا و تمایل پایدار ایالات متحده برای چرخش به سمت آسیا، انگیزههای قدرتمندی برای شرطبندی دارند.
چین بزرگترین مشتری و شریک تجاری نفت عربستانسعودی و بزرگترین شریک تجاری غیرنفتی امارات است. پکن در مورد نقض حقوقبشر یا فعالیتهای منطقهای خود هیچ اظهار نظری نمیکند. پهپادهای ساخت چین یکی از ابزارهای انتخابی امارات متحده عربی برای کمپینهای مخفیانه ابوظبی در سودان هستند و همچنین در اوایل سال جاری، نیروهای هوایی چین و امارات تمرینات مشترکی را در سینکیانگ و بسیاری از نقاط دیگر برگزار کردند. در این میان سرمایهگذاری ابوظبی، مدیریت صندوق متمرکز چینی جی-42 را بر عهده گرفته است. در کنفرانس دیگری در ماه گذشته در ابوظبی نیز مقامات چینی و اماراتی همصدا سال گذشته را "دوران طلایی" همکاری پکن و ابوظبی توصیف کردند.
به نوشته فارن افرز، حتی مواجهه با چنین پوششی، ایالات متحده نباید ممنوعیتی را برای فروش تراشههای پیشرفته هوش مصنوعی به خلیجفارس اعمال کند. بسیاری از قدرتهای نوظهور معتقدند که میتوانند با موفقیت در روابط خود با ایالات متحده و چین تعادل برقرار کنند؛ از همین رو سیاستگذاران ایالات متحده میبایست به این بازی با حاصل جمع صفر پایان دهند. گاهی اوقات، سیاستگذاران ایالاتمتحده باید در مناطق و بخشهایی که نفوذ ایالات متحده و چین در آنها همپوشانی دارند، راحتتر عمل کنند.
سیاستگذاران ایالاتمتحده باید مذاکرات خود را با کشورهای حاشیه خلیجفارس بر سر صادرات تراشه پیش ببرند. اما آنها باید این کار را بدون هیچ توهمی در مورد دولتهای که با آنها کار میکنند، خطرات موجود و یا احتمال اینکه چنین همکاریهایی به تغییر نظم سیاسی خاورمیانه کمک کند، به سرانجام برسانند.
در نتیجه کشورهای حوزه خلیجفارس روابط خود را با چین قطع نخواهند کرد؛ مگر در مناطق محدود. از همین رو، بدون تلاش جدی برای سرمایهگذاریهای پایدار در امنیت فیزیکی و سایبری، ساخت مراکز داده عظیم در کشورهای غیر متحد، خطر سرقت و سوءاستفاده از مالکیت معنوی را افزایش میدهد؛ بهویژه اگر آن مراکز میزبان وزنهای مدلهای مرزی باشند (پارامترهایی که رمزگذاری هوش اصلی یک سیستم هوش مصنوعی را عهده دار است).
ایالات متحده باید منابعی را برای نظارت - و اجرای - هر معاملهای که بهدست میآورد را اختصاص دهد. همچنین در غیاب راستیآزمایی مستقل، ایالات متحده باید به وعدههای که اماراتی و سعودی در مورد نظارت آنها بر فناوری ایالات متحده با اطمینان میدهند، با شک و تردید برخورد کند.
همزمان سیاستگذاران ایالات متحده باید شرکتهای فناوری آمریکایی را قویا تشویق کنند تا بزرگترین و پیشرفتهترین تاسیسات خود را در ایالاتمتحده راهاندازی کنند. در این عصر نوظهور دیپلماسیِ هوش مصنوعی، واشنگتن با چالشهای مشابهی مواجه میشود: پس باید تکثیر و گسترش فناوریهایی را که ممکن است پیامدهای مهم امنیت ملی داشته باشد را به درستی کنترل کند.