ایران در عصر ترامپ؛ تغییر دکترین هستهای یا بازگشت به میز مذاکره؟/ پیمان تهران و مسکو؛ مقدمه سازی برای تقویت اهرم چانهزنی
به گزارش اقتصادنیوز، نشریه نشنال با انتشار یادداشتی مدعی شد: در آستانه مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، دو موضوع مهم برجسته شد. نخست، توافق آتش بس میان اسرائیل و حماس که فارغ از همه پیچیدگیها در غزه به تنشهای حاکم پایان داد.
موضوع دیگر که محور اصلی این مقاله است، امضای پیمان راهبردی بین روسیه و ایران است. این توافق که توسط ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران امضا شد، اولین گام بزرگی است که دو قدرت برای تعمیق روابط خود از زمانی که نفوذ جمعیشان در خاورمیانه با سقوط دولت بشار اسد در سوریه تحت تاثیر قرار گرفت، برداشتند.
چین و امضای توافق جامع میان تهران و مسکو
این نشریه در ادامه ادعا کرد: مشارکت استراتژیک 20 ساله - با تمرکز بر تقویت همکاری در حوزههای امنیت، دفاع و تجارت - میتواند به عنوان تلاشی از سوی دو کشور برای افزایش توانشان به عنوان بازیگران فعال در توازن قدرت منطقه تلقی شود.
به ادعای نشنال، زمانی نه چندان دور مشارکت غیررسمی سه جانبه شامل ایران، روسیه و چین دارای ارزش قابل توجهی بود. اما تحولات اخیر در شام در کنار بحران اقتصادی در ایران موجب شده تا تهران بیش از هر زمان دیگر بر معادلات داخلی و منطقهای متمرکز شود. این در حالی است که در این مدت چین تلاش داشته تا رویکرد بیطرفانه اتخاذ کرده و از دخالت در معادلات خاورمیانه خود را کنار کشد.
به ادعای ناظران، پکن در جریان رویارویی تهران و تلآویو و همچنین در برابر تحولات سوریه که زمینهساز سقوط دولت بشار اسد شد، در حاشیه باقی ماند.
این نشریه در ادامه ادعا کرد: پیمان استراتژیک پکن با تهران - که شامل توافقهای اقتصادی، نظامی و امنیتی است - زمانی به عنوان یک معاهده بین دو قطب قوی منطقهای اعلام شد. امروز یکی از قطبها، ایران، درگیر چالشهایی است. بنابراین، این پیمان، پیمانی است بین یک ابرقدرت جهانی که در حال حاضر بر اولویتهای رقابتی خود با ایالات متحده، -نزدیکترین رقیب خود،- و یک بازیگر منطقهای که در تلاش برای افزایش توان بازدارندگیاش است، متمرکز است. با این همه توافق تهران و مسکو در این بازه زمانی قابل توجه و تامل است.
معنای معامله ایران و روسیه برای ترامپ
به ادعای ناظران، ایران به دلیل معادلات خاورمیانه و بحران اقتصادی حاکم امضای این توافق را ضرروری قلمداد میکرد. همزمان تمایل مسکو برای امضای این خطوط ناشی از اجبار بود. از دلایل این اجبار هماهنگی بر قیمت نفت، همکاری فناوری، کریدور ترانزیتی آتی بین روسیه و هند از طریق ایران و نفوذ تهران در قفقاز جنوبی در میانه روابط روسیه با آذربایجان و ارمنستان تاکید میشود (به ویژه اینکه ارمنستان هفته گذشته یک معاهده استراتژیک با ایالات متحده امضا کرد).
به ادعای این نشریه، منافع اقتصادی توافق جدید ایران و روسیه برای هر دو طرف قابل توجه است و اهرمهای سیاسی قدرتمندی را در اختیار دو بازیگر قرار خواهد داد. علاوه بر این، خوانش مسکو از وضعیت ژئوپلیتیک کنونی این است که توافق بین روسیه و ایالات متحده - که فراتر از اوکراین گسترش مییابد و مسائل خلع سلاح را نیز در بر میگیرد - آسان نخواهد بود و از همین رو دستیابی به یک راهحل سریع دور از ذهن است. از این رو، از منظر روسیه، تأخیر در اعلام این خبر سود چندانی نداشت.
در حالی که ترامپ گفته است که دیدار با پوتین در مقطعی از سال جاری در دستور کار است، با این همه مقدمات چنین دیداری باید فراهم شود. در همین حال، خودیهای کرملین منتظر خواهند بود تا لحن و محتوای گفتوگوی تلفنی که انتظار میرود بین دو رهبر پس از تحلیف ترامپ انجام شود را بسنجند.
به ادعای نشنال، معامله با ایران، به ویژه در باب برنامه هستهای این کشور ، به وضوح در فهرست اولویتهای سیاست خارجی ترامپ قرار دارد. بنابراین، ارتقاء روابط روسیه و ایران به سطح یک پیمان استراتژیک به این معنی است که اگر دولت واشنگتن تصمیم به اقدام نظامی (ادعایی) علیه ایران بگیرد، میتوان انتظار داشت که مسکو در کنار تهران قرار خواهد گرفت.
در این میان، مجموعهای از سوالهای مهم برجسته میشود؟ ایران در سال 2025 با چه رویدادهایی روبرو است؟ آیا مقامهای رسمی ایران در نهایت دکترین هستهای این کشور را تغییر خواهند داد؟ یا با مدیریت مسعود پزشکیان و اصلاح طلبان، ایران در مسیر متفاوتی قرار خواهد گرفت؟
روابط آمریکا و ایران لزوماً با روابط آمریکا و اسرائیل تلاقی میکند، اما به نظر نمیرسد که ترامپ بر سر دوراهی منتظر سبز شدن چراغ زرد برای تجاوز ادعایی نظامی به ایران (با کمک اسرائیل) باشد. در عوض، او ممکن است ترجیح دهد که چراغ قرمز بماند و از رویارویی نظامی با ایران جلوگیری شود، زیرا معتقد است که مسئولیت حفظ آن بر عهده تهران است.
توافق آتشبس غزه برای همه روشن کرده که ترامپ به سادگی عقبنشینی نمیکند و به اسرائیل اجازه نمیدهد آنچه میخواهد انجام دهد. او استیو ویتکاف، فرستاده ویژه خود را به خاورمیانه فرستاد تا به تیم جو بایدن، رئیس جمهور کنونی ایالات متحده در حصول توافق کمک کند؛ این اتفاقی پیش پا افتاده نیست، حتی اگر این نگرانی وجود داشته باشد که تحریکات اسرائیل یا حماس می تواند توافقی که شکننده است را از بین ببرد.