استراتژی پرهزینه ترامپ برای خاورمیانه

معنای انتصاب مارکو روبیو برای ایران و اسرائیل/ شاهین‌های آمریکایی چه خوابی برای کرانه باختری دیده‌اند؟

کدخبر: ۷۰۰۹۰۵
اقتصادنیوز: در باب استراتژی ترامپ در ارتباط با خاورمیانه تحلیل‌ها بسیار است؛ بالاخص آن که غرب آسیا در قیاس با چهار سال گذشته به شدت تغییر کرده است. گروهی براین باورند که ترامپ اعمال فشار حداکثری علیه ایران در کنار پروژه عادی سازی را در اولویت‌های خود قرار خواهد داد و گروهی دیگر از تاکتیک‌های متفاوت ساکن کاخ سفید می‌گویند؛ تاکتیک‌هایی که می‌تواند برای این منطقه پرهزینه باشد.
معنای انتصاب مارکو روبیو برای ایران و اسرائیل/ شاهین‌های آمریکایی چه خوابی برای کرانه باختری دیده‌اند؟

به گزارش اقتصادنیوز، فرست پست با انتشار یادداشتی مدعی شد: با برگزاری مراسم تحلیف دونالد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده تحلیل‌ها در باب تغییرات احتمالی سیاست خارجی ایالات متحده در ارتباط با غرب آسیا افزایش یافت.

بالاخص در شرایطی که چشم انداز ژئوپلیتیکی خاورمیانه که ترامپ از دولت بایدن به ارث برده، دگرگونی‌های قابل توجهی را تجربه کرده است. در طول یک سال گذشته، ایران و اسرائیل رویارویی مستقیم را تجربه کرده و از منطقه خاکستری خارج شدند، همزمان اسرائیل بار‌ها مواضع حماس و حزب‌الله، متحدان ایران را هدف قرار داد و در نهایت، شورشیان مخالف، در مدت کوتاهی علیه بشار اسد، متحد کلیدی تهران در منطقه قیام کردند و ظرف کمتر از دو هفته به قدرت او پایان دادند.

معنای انتصاب روبیو برای خاورمیانه

به ادعای این وبگاه، تصمیمات اخیر سیاسی که ترامپ اجرایی کرد ممکن است به طور یکسان به پویایی ژئوپلیتیک غرب آسیا مرتبط نباشد. اما در مجموع برای تحقق یک هدف اتخاذ شده‌اند. یکی از تصمیم‌های رئیس جمهوری آمریکا که ممکن است پیامد‌های غیرمستقیم برای سیاست‌های مرتبط با خاورمیانه داشته باشد، کنار گذاشتن برایان هوک است؛ تصمیم ترامپ برای پایان دادن به فعالیت‌های هوک نشان‌دهنده استراتژی بزرگ‌تر رئیس جمهوری برای برای جستجو و حذف منصوبان و چهره‌هایی است که دیدگاه، رای و نظرشان در تقابل با خواست رئیس جمهوری قرار دارد.

هوک در دوره اولیه دولت ترامپ به دلیل نقشش به عنوان فرستاده امور ایران شناخته شد. در نوامبر ۲۰۲۴، گزارش شد که او بخشی از تیم انتقالی است. با این حال، طبق گفته پولیتیکو در اوایل ژانویه، به نظر می‌رسد که این ارتباط به سرعت به پایان رسیده است.

تصمیم مهم دیگری که در ۲۴ ساعت ابتدایی دولت ترامپ اتخاذ شد، تأیید انتصاب مارکو روبیو به عنوان وزیر امور خارجه جدید بود. گیدئون سار، وزیر امور خارجه اسرائیل، از این انتصاب استقبال کرد. این امر با توجه به روابط نزدیک روبیو با اسرائیل و همچنین دیدگاه‌های سیاسی قابل توجه او در مورد خاورمیانه گسترده، به ویژه در رابطه با نیاز مبرم برای اجرای سریع سیاست‌های اساسی ایالات متحده، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

انتصاب روبیو همچنین با استقابل فراوان مسرور بارزانی، نخست وزیر اقلیم کردستان عراق مواجه شد. او اخیراً در مذاکرات دیپلماتیک در امارات و اردن برای بهبود روابط اقلیم کردستان در غرب آسیا شرکت داشته است. اقلیم کردستان آماده است تا در سال‌های آتی از حمایت قابل توجه آمریکا برخوردار شود؛ گزاره‌ای که می‌تواند به عنوان یکی از اولویت‌های سیاست خارجی ایالات متحده تعریف شود.

ترامپ و خاورمیانه‌ای متفاوت

عربستان سعودی در چارچوب سیاست خاورمیانه‌ای که در اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ تدوین شده بود، جایگاه مهمی را به خود اختصاص داد. در همین راستا ارتباطی که بین جرد کوشنر، داماد ترامپ و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، برقرار بوده و هست در دوره نخست ریاست ترامپ چندان مطلوب وزارت خارجه آمریکا نبود.

پادشاهی عربستان سعودی با سرمایه‌گذاری میلیارد‌ها دلار در تسلیحات آمریکایی، راهبرد «فشار حداکثری» علیه ایران را در آن بازه زمانی تأیید کرد. این کشور اگرچه رسما در ابتکار اصلی ترامپ و کوشنر در خاورمیانه، یعنی توافق آبراهام، مشارکتی نداشت اما متحدانش یعنی بحرین و امارات متحده عربی را به واسطه تصمیشان جهت عادی‌سازی روابط با اسرائیل به چالش نکشید، در حالی که خود این بازیگر نیز به طور همزمان روابط محتاطانه‌ای با تل‌آویو برقرار کرد که نشان دهنده پتانسیل تعاملات دو بازیگر در آینده بوده و هست.

با این همه امروز چشم انداز ژئوپلیتیکی خاورمیانه و عربستان سعودی در قیاس با دوره نخست ریاست ترامپ تغییر کرده است. در زمان تحلیف رئیس جمهوری، پویایی رهبری در ریاض نامشخص بود. بن سلمان از حمایت ترامپ برای حذف رقیبش، یعنی محمد بن نایف در ژوئن ۲۰۱۷، استفاده کرد. این رهبر بی‌تجربه که پدر بیمارش به او اختیارات گسترده داده، در آن بازه زمانی با سیاست ترامپ علیه ایران همسو شد.

در شرایط کنونی ولیعد تسلط خود را در پادشاهی تثبیت کرده است. او اخیراً بر اهمیت ثبات منطقه‌ای به عنوان سنگ بنای چشم انداز ۲۰۳۰، استراتژی اقتصادی متحول‌کننده‌اش تأکید کرده است. در سال ۲۰۲۳، بن سلمان با مشارکت چین، روابط دیپلماتیک خود را با تهران دوباره برقرار کرد. تعامل بن سلمان با ایران ماحصل رویکرد منفعلانه ترامپ در حمایت از عربستان سعودی پس از حمله موشکی و پهپادی انصارالله به تأسیسات نفتی این کشور در سال ۲۰۱۹ است.

ترامپ در دوره نخست ریاستش اهمیت این حمله را به حداقل رساند و از کنش نظامی ادعایی علیه ایران خودداری کرد. این انفعال عربستان را شگفت‌زده کرد. نزدیکی بن سلمان با ایران و مخالفت خوانی‌هایش با دولت بایدن در خصوص به رسمیت شناختن اسرائیل با عدم واکنش ترامپ به حمله ایران در سال ۲۰۱۹ مرتبط است.

اولویت‌های دولت دوم ترامپ

براساس یکی از سناریو‌ها، دولت دوم ترامپ مسیر منطقه خاورمیانه را به طور قابل توجهی تغییر خواهد داد. در نتیجه، چندین اولویت استراتژیک توسط دولت آمریکا در نظر گرفته شده است. یکی از اولویت‌های قابل توجه شامل تعریف مجدد استراتژی است که در قابش فشار حداکثری علیه تهران اعمال خواهد شد؛ فشاری که زمینه را برای بحران اقتصادی ایران هموار و به ادعای این وبگاه موجب انزوای این بازیگر خواهد شد.

اولویت دوم شامل احیای روابط دوجانبه بین ایالات متحده و اسرائیل، به ویژه از طریق تأیید مجدد حمایت واشنگتن و ارائه کمک به قابلیت‌های دفاعی تل‌آویو است. در واشنگتن بسیاری بر این باورند که دولت دوم ترامپ راه‌حل دو کشوری را پس گرفته و در ازای آن با سیاست‌های تل‌آویو در غزه و کرانه باختری هم‌صدا خواهد شد. گزاره سوم آن است که ایالات متحده فعالانه به دنبال گسترش دامنه توافقنامه ابراهیم خواهد بود، توافقی که عادی‌سازی روابط دیپلماتیک میان اسرائیل، امارات متحده عربی، بحرین و مراکش در دوره اولیه ریاست جمهوری ترامپ را تسهیل کرد.

بعلاوه، ایالات متحده قصد دارد حمایت تزلزل ناپذیر خود از کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را در کنار سایر ابتکارات طراحی شده برای تقویت اتصالات، افزایش دهد. در هماهنگی با اولویت‌های ذکر شده، پیش‌بینی می‌شود که دولت جدید نقشی محوری در مقابله با موضوعی که «انتفاضه جهانی» نامیده می‌شود، ایفا کند؛ جریانی که هدفش به چالش کشیدن اسرائیل است.

به ادعای این وبگاه، پیش‌بینی می‌شود ایالات متحده نقش مهمی در ارتقای اسرائیل در بستر‌های بین‌المللی و چند ملیتی ایفا کرده و در عین حال تعهد خود به اسرائیل و منافع این بازیگر را در گفتگو‌های دوجانبه برجسته کند. علاوه بر این، دولت ترامپ ممکن است تلاش کند تا حمایت مالی و رهبری نهاد‌هایی را که از ابتکارات‌یهودستیزی حمایت می‌کنند را تضعیف کند.

پلن ترامپ برای روسیه و چین

به ادعای فرست پست، پیش‌بینی می‌شود که دولت ترامپ به سرعت کمپینی را با هدف افزایش مؤثر صادرات انرژی ایالات متحده آغاز کند و در عین حال از طرح‌هایی حمایت کند که انرژی متعارف پایدار، مقرون به صرفه و فراوان را برای متحدان، شرکا و دوستانش فراهم می‌کند.

همزمان، دولت تلاش خواهد کرد تا درآمد حاصل از صادرات انرژی ایران و روسیه را کاهش دهد. در نهایت، می‌توان پیش‌بینی کرد که ایالات متحده تلاش‌ها برای مقابله با نفوذ جهانی چین را در اولویت قرار دهد، اقدامی که احتمالاً شامل مهار تعاملات پکن در خاورمیانه و آفریقا خواهد بود و در عین حال به ذینفعان منطقه‌ای چشم انداز‌های جایگزین برای همکاری، توسعه و سرمایه‌گذاری ارائه می‌دهد.

دونالد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده، تعامل پیچیده‌ای از استراتژی‌های ژئوپلیتیکی و پویایی‌های منطقه‌ای را در سراسر غرب آسیا برجسته می‌کند. رویکرد دولت او به توافقنامه ابراهیم و موضع آن در قبال مناقشه اسرائیل و فلسطین نقش مهمی در شکل دادن به آینده منطقه خواهد داشت.

اینکه چگونه دولت ترامپ تعادل ظریف بین حمایت از متحدان سنتی خود و مقابله با چالش‌های جدید ناشی از دشمنان منطقه‌ای را حفظ خواهد کرد، در سال‌های آینده دیده خواهد شد. سال‌های آتی شاهد تحولات عمده‌ای هستیم که اساساً خطوط سیاست خارجی ایالات متحده در غرب آسیا را تغییر می‌دهند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید