ضرر افزایش قیمت دلار نیمایی و آزاد برای دولت
به گزارش اقتصادنیوز، سیدکمال سیدعلی به هم میهن گفت: برای اینکه بتوانیم نرخ بازار آزاد را پایین اما نرخ نیمایی را بالا ببریم به یک ثبات اقتصادی خاص و درآمدهای ارزی زیادی نیاز است تا امکان یکسانسازی نرخ ارز صورت بگیرد. سیدعلی معتقد است پایین نگه داشتن نرخ ارز نیمایی به خاطر بالا نرفتن تورم درست نیست و باید برای آن راهحل مناسب داشته باشیم اما متاسفانه نداریم.
این مسئول پیشین پیشنهاد داده اگر قیمت تمامشده کالاهای اساسی را سازمان حمایت از توزیعکنندگان و مصرفکنندگان دربیاورد، نرخ ارز کالاهای اساسی نیز به درستی تعیین خواهد شد اما متاسفانه در تمام این سالها نتوانستهایم نظارت بر توزیع را درست پیش ببریم.
دولت به دنبال یکسانسازی نرخ ارز است اما شاهد افزایش نرخ ارز نیمایی هستیم، فکر میکنید دلیل آن چیست؟
هرچقدر فاصله نرخ ارز ترجیحی و نیمایی با نرخ بازار آزاد بیشتر شود، حل مسئله به دلیل شکافی که وجود دارد سختتر خواهد بود؛ یعنی امکان یکسانسازی یا تکنرخی کردن ارز وجود ندارد. اگر هدف تکنرخی کردن است باید افزایش نرخ نیمایی را داشته باشیم وگرنه هرچقدر این شکاف بیشتر شود امکان رسیدن به هدف را نخواهیم داشت.
اما نکتهای در اینجا وجود دارد و آن اینکه برخی افراد مانند وزیر اقتصاد برای رسیدن به نتیجه این نگاه را داشتند که باید بازار آزاد را کاهش و بازار نیمایی را افزایش دهیم، اما این اتفاق در سالهایی که تلاش کردیم رخ نداد. البته در یک سال گذشته و قبل از تنشهای منطقهای تقریباً دلار آزاد ثابت نگه داشته شد ولی نرخ نیمایی حرکت آنچنانی به سمت بالا نکرد اما اکنون هر دو نرخ در حال افزایش هستند و اینگونه نیست که بتوانیم نرخ بازار آزاد را پایین بیاوریم اما نرخ نیمایی را بالا ببریم تا به هم نزدیک شوند مگر اینکه یک ثبات اقتصادی خاص و درآمدهای ارزی زیادی ایجاد شود تا امکان یکسانسازی نرخ ارز صورت بگیرد.
ما وقتی منابع ارزی کم و مشکلات ارزی داریم امکان یکسانسازی واقعی را نخواهیم داشت، یکسانسازی واقعی وقتی رخ میدهد که یک نفر به بانک مراجعه کرد هر مقدار که خواست ارز بگیرد.
موضوع تکنرخی کردن با یکسانسازی متفاوت است، وقتی تکنرخی صورت میگیرد یعنی رانت توزیع نمیشود اما وقتی یکسانسازی را اعلام میکند باید از نرخ تعیینشده دفاع کند و آن را افزایش ندهد و بانک مرکزی بتواند نیازهای ارزی همه مردم را پاسخ دهد و محدودیت ارزی وجود نداشته باشد.
بنابراین در ارتباط با افزایش صادرات باید نرخ نیمایی را افزایش دهیم و از طرف دیگر رانت کمتری توزیع کنیم. هماکنون که نرخ نیمایی به حدود ۵۲ هزار تومان رسیده و نرخ بازار آزاد حدود ۷۲ هزار تومان است، یعنی شخص واردکننده ۲۰ هزار تومان منتفع شده است. پایین نگه داشتن نرخ ارز نیمایی به خاطر تورم درست نیست و باید برای آن راهحل مناسب داشته باشیم اما متاسفانه نداریم.
شما چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
در تمام این سالها هیچگاه نشده که از طریق نظارت بر توزیع، کالاهایی که با نرخ نیمایی وارد میشود و با نرخ بازار آزاد فروخته میشود را کنترل کنیم. به نظر من حرکت نرخ افزایش نیمایی درست است ولی اهداف دولت از جمله یکسانسازی نرخ ارز، کنترل تورم، نیاز به منابع ارزی، ورود منابع خارجی به کشور و کنترل نقدینگی را تامین نمیکند.
ضرورت دولت برای یکسانسازی با وجود تبعات تورمی چیست؟
دولت راه دیگری ندارد، باید برای عدم افزایش نرخ نیمایی جایگزین داشت. دولت مابهالتفاوت این دو نرخ را باید تامین کند تا بتواند مثلاً به وزارت بهداشت بدهد تا از بانک مرکزی ارز بخرند و دارو وارد کنند. فرض کنید در بودجه ۴۵ هزار تومان برای تبدیل ارزهای نفتی گذاشته باشند، فاصله این قیمت تا ارز نیمایی که قرار است ۳۸ هزار و ۵۰۰ تومان باشد را دولت باید از جیب خود تامین کند که اصلاً چنین بودجهای ندارد بنابراین باید تناسبی باشد تا ارز نیمایی و ترجیحی و آزاد به سرانجام برسند. هماکنون ارز در بازار آزاد ۷۲ هزار تومان است و قیمت واقعی آن هم همین است و پایین نخواهد آمد.
اگر دولت میتوانست با ایجاد تعرفه برای برخی از واردات کالاها در گمرک اقداماتی را انجام دهد، حداقل درآمدی از واردکننده که کالا را با نرخ نیمایی آورده، به دست میآورد، یعنی کالا وارد کشور میشد و مابهالتفاوت ۵۲ هزار تومان نرخ نیما و ۷۲ هزار تومان نرخ بازار آزاد از طریق تعرفه تامین میشد چون این کالا با نرخ آزاد فروخته میشود.
فکر میکنید نرخ ارز کالاهای اساسی باید چه مقدار باشد؟
اگر قیمت تمامشده را سازمان حمایت از توزیعکنندگان و مصرفکنندگان به خوبی دربیاورد نرخ ارز کالاهای اساسی نیز به درستی تعیین خواهد شد. متاسفانه در تمام این سالها نتوانستهایم نظارت بر توزیع را درست پیش ببریم و حتی شرکتهای دولتی نیز به مشکل برمیخورند. اتفاقی که افتاده این است که به واسطه فاصله نرخ نیما و آزاد، اکنون ۲۰ هزار تومان سود به واردکننده داده میشود و حداقل ۱۵ هزار تومان نیز از کالای خود سود میبرد که قطعاً این عدد بیشتر نیز خواهد شد؛ تازه این در شرایطی است که دولت بتواند از آنها مالیات بگیرد.
متاسفانه سیستم کنترل در این زمینه کم است و عملی هم نیست مگر اینکه نرخ ارز نیمایی را به جایی برسانیم که مابهالتفاوت آن را دولت از طریق تعرفه بگیرد. نکته دیگر اتفاق مثبتی است که برای صادرکننده دارد چراکه هر چقدر نرخ نیما بالا برود باعث افزایش صادرات خواهد شد.