کارت های روی میز آقای رئیس جمهور در مقابل غرب
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، تنشها میان غرب و روسیه طی هفتههای گذشته به شکل محسوسی و فزایندهای تشدید شده است.
آنتون ترویانوسکی، تحلیل گر نیویورکتایمز در لیتوانی با انتشار یادداشتی با عنوان «صفحه شطرنج استراتژیک پوتین را مجموعهای از حرکات بیثبات کننده تشکیل میدهد» به بررسی آخرین تحولات در این زمینه پرداخته است.
نشانههای بروز یک درگیری تمام عیار
تجمع رعبآور نیروهای روسی در نزدیکی مرز اوکراین، بحران مهاجران در مرز بلاروس با اوکراین که رهبران غربی آن را «جنگ ترکیبی (هیبریدی)» از سوی یک متحد کرملین مینامند و تشدید نگرانیها در مورد تامین گاز طبیعی که اروپا را با وحشت از زمستانی سرد مواجه کرده، همگی بیانگر چنین وضعیتی هستند.
کارتهای پوتین روی میز
ولادیمیر وی.پوتین، رئیس جمهور روسیه، به طور فزایندهای کارت های خود را روی میز گذاشته است: او مایل است ریسکهای بزرگتری را به جان بخرد تا غرب را مجبور به تن دادن به خواستههایش بکند. آمریکا و متحدانش در حال درک گسترش بیثباتی به صورت غیرمتعارفی هستند، وضعیتی که در آن پوتین به طور همزمان در چند بحران بی ثبات کننده نقش ایفا می کند.
در پهنای اروپا از دریای بالتیک تا دریای سیاه، همان جایی که مسکو و غرب برای دههها بر سر نفوذ با یکدیگر رقابت کردهاند، تهدید یک درگیری نظامی جدید در حال افزایش است. طی ماه اخیر، بمبافکنهای هستهای دوربرد روسیه گشتزنیهای مکرری را در نزدیکی مرز اتحادیه اروپا با لهستان داشتهاند و تجمع نظامی غیرعادی و مخفیانه در جنوب غربی روسیه باعث شد مقامات اطلاعاتی آمریکا و اروپا هشدار دهند که کرملین شاید در حال فراهم کردن زمینه برای تهاجم جدید علیه اوکراین باشد.
احترام به خطوط قرمز روسیه
پنجشنبه پوتین طی یک سخنرانی برای دیپلماتهای روسی، صریحتر از قبل اظهار کرد از ارتش خود برای وادار کردن غرب برای احترام به منافع روسیه در منطقه استفاده میکند. وی گفت که کشورهای غربی بالاخره متوجه شدند که روسیه در دفاع از «خطوط قرمز» خود –نسبت به حضور نیروهای ناتو در نزدیکی مرزهایش- جدی است.
پوتین گفت: «هشدارهای اخیر ما دریافت شده و تأثیر خاص خود را هم به جا گذاشته است: بالاخره تنشها در آنجا افزایش یافته است. برای آنها مهم است تا زمانی که ممکن است در این وضعیت باقی بمانند تا به ذهنشان خطور نکند که در مرزهای غربی ما نوعی درگیری به راه بیندازند که ما به آن نیاز نداریم».
تشدید تنشها
تنشها با مسائل دیگری هم تشدید شده است: بحران مهاجرتی که توسط بلاروس -متحد نزدیک روسیه- در مرزهای اتحادیه اروپا ترتیب داده شده است؛ و به دلیل تنگنای انرژی که روسیه –به عنوان تامین کننده اصلی گاز طبیعی اروپای غربی- از آن برای تحت فشار گذاشتن اتحادیه برای تصویب یک خط لوله جدید از آن استفاده کرده و اهرم فشار کرملین در منطقه را افزایش میدهد.
آستا اسکایسگیریت، مشاور سیاست خارجی رئیسجمهور لیتوانی –کشوری عضو اتحادیه اروپا و ناتو که در ماه های اخیر با موجی از مهاجرت از بلاروس همسایه روبرو شده- میگوید: «این یک وضعیت امنیتی منطقهای است که در حال حاضر بسیار نگران کننده است».
روز جمعه در بلاروس، تنشهایی که در اوایل هفته منجر به درگیریهای خشونتآمیزی در گذرگاه اصلی مرزی لهستان شد، رو به فروکش گذاشت. افسران امنیتی بلاروس که اسلحه کلاشینکف حمل می کردند، از اطراف یک انبار بزرگ که حدود 2000 مهاجر در آن نگهداری می شد، مراقبت میکردند. بسیاری از مهاجران ابراز نگرانی و ناامیدی کردند که به جای پیشروی به سمت لهستان، اکنون در حال بازگشت به عقب هستند، و این نشان میدهد که اگر مهاجران امید خود را برای رسیدن به اروپا از دست بدهند، ممکن است الکساندر جی.لوکاشنکو، رئیسجمهور بلاروس در کنترل فوران خشم آنها دچار مشکل شود.
اعتماد به نفس فزاینده پوتین
به نظر میرسد در مسکو، پوتین به طور فزایندهای احساس اعتماد به نفس میکند. امسال او چالش بزرگ حاکمیتش را از سوی الکسی آ.ناوالنی، رهبر زندانی اپوزیسیون، مهار کرد، و این در حالی است که دیگر چهرههای مخالف همچنان دستگیر و یا مجبور به تبعید میشوند. علیرغم اینکه روسیه دارای یکی از بدترین آمارهای مرگ و میر ناشی از کووید-19 در جهان است، در نظرسنجیهای مستقل او از محبوبیت بالای شصت درصد برخوردار است. حزب روسیه متحد او در انتخابات پارلمانی سپتامبر به پیروزی قابل توجهی دست یافت و با وجود شواهدی مبنی بر تقلب، اعتراضات کمی را برانگیخت.
پوتین همچنین فرماندهی ارتش پیشرفتهای را بر عهده دارد که به تسلیحات مدرنی از قبیل موشکهای مافوق صوت پیشرفته و زیردریاییهای با قابلیت حمل بمب هستهای مجهز است. و این در حالی است که روسیه به دنبال ایجاد شراکت تنگاتنگتری با چین است –از جمله اینکه روز جمعه دو کشور گشتزنی مشترکی توسط بمبافکنهای استراتژیکشان بر فراز اقیانوس آرام انجام دادند.
خط قرمز اصلی روسیه
در عین حال، تحلیلگران روسی میگویند، کرملین به طور فزایندهای نگران این است که غرب در حال گسترش ردپای نظامی خود در اروپای شرقی پس از شوروی است. لیتوانی و دو کشور بالتیک دیگر که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند -لتونی و استونی- به عنوان اعضای ناتو میزبان نیروهای غربی هستند. در مورد بلاروس، نزدیکترین متحد روسیه نیز غرب از مخالفان تبعیدی لوکاشنکو حمایت کامل داشته است.
اما در حال حاضر این اوکراین است که «خط قرمز» اصلی روسیه را تشکیل میدهد. کرملین در ماه سپتامبر اعلام کرد «گسترش زیرساختهای ناتو در خاک اوکراین» - جایی که غرب نیروهای اوکراینی آموزش و مجهز میکند- عبور از یکی از این خط قرمزها محسوب میشود. در واقع در هفتههای اخیر، فعالیتهای نظامی ایالات متحده و متحدانش در منطقه دریای سیاه در نزدیکی اوکراین -جایی که رئیسجمهور ولدیمیر زلنسکی به طور فزایندهای لحن ضدروسی به کار میبرد- مقامات روسیه را خشمگین کرده است.
اوکراین، به مثابه ناو غربی پهلوگرفته در مرز روسیه
به گفته دیمیتری ترنین، رئیس اندیشکده مرکز کارنگی مسکو، برای روسیه، لحظه کنونی به خوبی میتواند نقش معکوس بحران موشکی کوبا در سال 1962 به نظر برسد؛ زمانی که جان اف کندی آماده بود تا به بهای جلوگیری از استقرار موشکهای اتحاد جماهیر شوروی در نزدیکی سواحل فلوریدا، خطر جنگ هستهای را به جان بخرد. محققان مؤسسه صلح بینالمللی کارنگی در واشنگتن این ماه نوشتند که «کرملین به طور فزایندهای اوکراین را به مثابه یک ناو هواپیمابر غربی میبیند» که در مرز جنوب غربی روسیه پهلو گرفته است.
ترنین درباره رویکرد جدید پوتین میگوید: «او معتقد است که زمان آن فرا رسیده تا در سیاست خارجی خود تغییر جهت دهد». در دیدگاه در حال تحول رئیس جمهور روسیه از غرب، او گفته: «شما فقط زبان زور را می فهمید».
به دنبال تضمین نفوذ در اروپای شرقی
در هنگامه تنشها، روسیه به عنوان مقدمهای برای نشست دوم میان پوتین و بایدن، گفتگوها با واشنگتن را در طیف وسیعی از موضوعات دنبال میکند – و این نشانگر این است که کرملین امیدوار است تضمینی به دست آورد که نفوذش در اروپای شرقی مورد احترام قرار خواهد گرفت. پوتین روز پنجشنبه، بدون ارائه جزئیات بیشتری، گفت روسیه برای «تضمینهای بلندمدت واقعی که امنیت روسیه را در منطقه تضمین میکند» تلاش خواهد کرد.
بایدن گفته که به دنبال یک رابطه «باثبات و قابل پیشبینی» با روسیه است و در عین حال متعهد شده که به مبارزه با اقدامات روسیه که خلاف ارزشهای دموکراتیک یا منافع آمریکا است ادامه دهد. سرگئی آ.ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، هفته گذشته در مصاحبه با نیویورکتایمز از تعامل با بایدن استقبال کرد و در عین حال تصریح کرد که روسیه در انتظار دریافت امتیازات است.
ریابکوف گفت برای روسیه، ثبات و پیشبینیپذیری به معنای «مداخله کمتر آمریکا در امور داخلی ما، و تلاش کمتر ایالات متحده برای محدود کردن تعاملات کاملا قانونی و مشروع ما با دوستان، متحدان و شرکای ما در سراسر جهان» است.
روسیه در ماههای اخیر میزبان تعدادی از مقامات آمریکایی برای گفتوگو در مسکو بوده است -از جمله ویلیام برنز، رئیس سیا، و این هفته، توماس وست، نماینده آمریکا در امور افغانستان. روز چهارشنبه، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، تلفنی با نیکولای پاتروشف، دبیر شورای امنیت پوتین صحبت کرد. دفتر پاتروشف گفت که این تماس مربوط به «تماسهای آتی» بین روسای جمهور و «بهبود فضای روابط روسیه و آمریکا» است.
درک مقاصد مسکو، به جای کرملینولوژی قدیمی
بایدن پیش از اینکه در ماه ژوئن گذشته با پوتین در ژنو دیدار کند، با رهبران کشورهای حوزه بالتیک دیدار کرد تا به آنها اطمینان دهد ایالات متحده به تعهدات دفاعی خود تحت ائتلاف ناتو ادامه خواهد داد. افرادی که با تفکرات بایدن آشنا هستند میگویند دولت بر این باور است که گفتگوهای مستقیم بیشتری -از جمله گفتگوی میان بایدن و پوتین- برای درک بیشتر مقاصد مسکو ضروری است، نه اینکه صرفاً بر روی کرملینولوژی قدیمی (مطالعه و تجزیه و تحلیل سیاست ها و رویکردهای اتحاد جماهیر شوروی) تکیه کند.
سودای احیای اتحاد جماهیر شوروی
با این حال خانم اسکایسگیریت معتقدست: «ما نباید سادهلوح باشیم. ما باید بسیار مراقب کارهای او در زمین باشیم و در دام لفاظیهای پوتین نیافتیم». پوتین چه میخواهد؟ پاسخ خانم اسکایسگیریت ساده است: «بازسازی اتحاد جماهیر شوروی».
ترنین هم معتقدست با توجه به این که تهاجم شوروی به افغانستان در دهه 1980 به سرعت بخشیدن به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کمک کرد، پوتین علاقه چندانی به تهاجمات و اشغال تمام عیار دیگر کشورها ندارد. اما تضمین تعهد بینالمللی نسبت به اوکراین بهعنوان یک کشور بیطرف، به همراه خودمختاری بیشتر شرق این کشور که طرفدار روسیه است، یک اولویت حیاتی برای کرملین است.
به گفته ترنین «پوتین به این نتیجه رسیده که کانالها، ابزارها، اشکال و روشهای معمول دیپلماتیک کار نمیکند. بدین ترتیب وضعیت، به طور بالقوه، وضعیت نسبتا بدی است».