پرونده زندانیان دو تابعیتی روی میز مذاکرات وین
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، گروه بینالمللی بحران (International Crisis Group) در ششمین سالگرد اجرای برجام و همزمان با حساسترین روزهای مذاکرات احیای توافق هستهای در وین گزارشی مبسوط با عنوان «ششمین سال اجرای برجام: حالا یا هرگز» منتشر کرده و ضمن ارائه تاریخچهای از مناسبات برجامی میان ایران، آمریکا و سایر طرفهای توافق، به تفسیر و تحلیل وضعیت کنونی پرداخته است.
گزارش گروه بحران که نویسنده اصلی آن «علی واعظ» رئیس پروژه ایران در این مؤسسه است، در ۵ فصل مجزا و ۴۲صفحه (همراه با فهرست، چکیده و ضمایم ۵۷ صفحه) تدوین شده و راهکارهایی برای عبور از مناقشه کنونی ارائه، و چشماندازی از سناریوهای پیش رو ترسیم شده است.
تدوین پیشنویشی با پرانتزهای متعدد؛ در انتظار تیم جدید رئیسی
در بخشی از این گزارش آمده است؛ پیشنویس توافقنامهای همراه با پرانتزهای متعدد درباره هشت موضوع باقیمانده در 20 ژوئن، درست پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران، در حال تدوین بود، و این زمانی بود که مذاکرهکنندگان برای رایزنی به پایتختهای متبوع خود بازگشته و انتظار داشتند تا پایان ماه برای دور هفتم گفتوگوها دوباره گرد هم آیند.
اما با به پایان رسیدن ماه و با گذشت هفتهها، به طور فزایندهای آشکار شد که تهران تصمیم گرفته تا زمان تشکیل دولت آتی رئیسی، تیم جدیدی را تشکیل نداده و مقدمات لازم را فراهم نکند، مذاکرات از سر گرفته نخواهد شد.
تاخیر در آغاز مجدد مذاکرات و شکافهای داخلی در تهران
با این حال، هم در داخل ایران و هم در میان اعضای برجام، عقبنشینی از مذاکرات در دوران انتقال ریاستجمهوری، به عنوان بازتابی از اختلافات داخلی در تهران و نشانهای از تغییرات عمیقتر در محاسبات ایران تلقی شد. برخی به این باور رسیدند که مقامات عالی به دولت روحانی –که از نظر آنها بر سر توافقی ناقص به تفاهم رسیده بودند-اعتماد ندارند و نمیخواهند تیم او به کار مذاکره پیرامون احیای برجام ادامه دهند.
روحانی در اواخر دوره ریاستجمهوری خود با اشاره به قانون دسامبر ۲۰۲۰ ، ابراز تاسف کرد که «فرصت توافق را از این دولت گرفتند». برخی دیگر ادعا کردند ایران دیگر به برجام علاقهای ندارد، اما از ظاهر دیپلماسی به عنوان پوششی برای گسترش چشمگیر برنامه هستهای خود - چه به عنوان اهرمی برای دستیابی به توافقی بهتر و چه برای تبدیل شدن به یک کشور دارای آستانه هستهای- استفاده میکند و در عین حال از مسئولیت شکست مذاکرات پرهیز میکند.
ناراضی از پیشنهاد روی میز
اما واضح است که ایران از پیشنهادی روی میز در ژوئن ناراضی بود. رهبری گلایه کردند که ایالات متحده بر «مواضع خصمانه» و «تقاضای بیش از حد» خود اصرار میورزد. او گفت واشنگتن از ارائه ضمانتها امتناع میکند، زیرا هیچ شرمی نسبت به عدول از تعهدات خود ندارد، همانطور که قبلاً به روشی بدون هزینه انجام داد. بسیاری در تهران علاوه بر نبود ضمانتها، نگران آن بودند که رفع تحریمها بیاثر و ناپایدار و شاید حتی برای اقتصاد ایران مضر خواهد بود، زیرا شبح اعمال مجدد تحریمها بر برنامهریزی بلندمدت سایه افکنده است.
علاوه بر این، همانطور که یک مقام ارشد سابق ایران توضیح داد، با انتقال قدرت و یکدست شدن حاکمیت، برای آنها این مسئله یک فاجعه سیاسی به شمار میرفت که دقیقاً در همان جایی قرار بگیرند که روحانی پس از خروج آمریکا از توافق در آن قرار گرفت. به اعتقاد او: «این یک وضعیت احمقانه است که دوباره در وضعیت شرمن آوری قرار گیریم، با این تفاوت که محافظهکاران دیگر نمیتوانند نیروهای معتدلتر را مقصر جلوه دهند».
اختلاف در میان محافظهکاران
علاوه بر نارضایتی از پیشنهاد ایالات متحده، ایران پس از روی کار آمدن دولت رئیسی در ماه اگوست، مجبور به روبرو شدن با اختلافات داخلی شد. در حالی که رئیسی در طول مبارزات انتخاباتی پایبندی خود را به توافق هستهای ابراز کرده بود، باید سهمی از قدرت را به یک جناح تندروتر در اردوگاه محافظهکاران میداد که انتخاب او را تسهیل کرده و در عین حال به شدت از برجام انتقاد میکردند.
رئیسی حسین امیرعبداللهیان، دیپلماتی با دیدگاههای نسبتاً عملگرایانه در مورد برجام را به عنوان وزیر امور خارجه منصوب کرد، اما در یک عمل سازشکارانه، علی باقریکنی، را که در دوره محمود احمدینژاد به عنوان معاون مذاکرهکننده ارشد هستهای خدمت میکرد و از دشمنان سرسخت برجام بود، به عنوان معاون امیرعبدالهیان معرفی کرد.
سپس دولت جدید هفتهها به بررسی چگونگی رویکرد تهران به مذاکرات پرداخت و روندی را –البته به شکل طولانیتر- طی کرد که تیم بایدن در اوایل سال 2021 طی کرده بود. زمانی که هیئت ایرانی آماده از سرگیری مذاکرات در وین شد، پنج ماه از زمانی که مذاکرات در ژوئن به تعویق افتاده بود، گذشته بود.
فقط زبان زور را میفهمند!
اما با این فرض که اهرم ایران سریعتر از ظرفیت غرب برای تحمیل فشارهای اقتصادی بیشتر و یا تهدید به اقدام نظامی عمل میکرد، تهران عجلهای هم برای این کار نداشت. در پایان، کسانی که از رویکردی کمتر آشتیجویانه حمایت می کردند و از اهرم رو به رشد هستهای ایران برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایالات متحده دفاع میکردند، دست برتر را به دست آوردند. رویکرد تیم جدید با عبور از مواضع پیشینیان و این دکترین بود که «ایالات متحده فقط زبان زور را درک می کند».
برجام در پایان خط؟
با وقفه دیپلماتیک پس از دور ششم در ژوئن که از هفته ها به ماهها کشیده شد، کاسه صبر غرب لبریز شد. آمریکا و اروپاییها هشدار دادند که ایده احیای برجام به شکل اولیهاش ممکن است به زودی به پایان خط برسد، زیرا برنامه هستهای ایران در حال پیش رفتن فراتر از آن بود که توافق احیا شده قادر به مهار آن باشد.
همانطور که یک مقام ارشد اروپایی در ماه دسامبر گفت: «اگر برنامه هستهای ایران در ماه ژوئن یک فیات بود، اکنون یک فراری است». در این میان، ایران با تقلید از تردید اولیه دولت بایدن، پس از تکمیل بررسیهای سیاست، مدام میگفت که «به زودی» به میز مذاکره بازخواهد گشت.
پیام کلیدی به تیم جدید رئیسی
در ماه اکتبر و اوایل نوامبر، ایران شروع به تعامل با 4+1 و اتحادیه اروپا کرد. پیام کلیدی آنها به مذاکرهکنندگان جدید هستهای ایران این بود که گروه 1+5 در مورد لزوم شروع مذاکرات از جایی که در ژوئن متوقف شدند، هم عقیده هستند. به موازات آن، رهبران ایالات متحده و تروئیکای اروپایی در 30 اکتبر بیانیه مشترکی صادر کردند و به صراحت بر تعهد جو بایدن «به پایبندی کامل [به برجام] تا زمانی که ایران همین کار را انجام دهد» تأکید کردند.
چند هفته بعد، برخی از همسایگان عرب ایران به دلیل نگرانیها بابت پیامدهای شکست مذاکرات، با اشاره به چشمانداز «روابط اقتصادی عمیقتر» در صورت احیای برجام به ایالات متحده و تروئیکای اروپایی پیوستند –تغییر موضعی قابل توجه نسبت به سال 2015، زمانی که این کشورها با این توافق مخالف بودند.
شروع مجدد پس از وقفه پنجماهه؛ بن بست اولیه
اما هنگامی که دور هفتم سرانجام پس از پنج ماه وقفه در 29 نوامبر از سر گرفته شد، مذاکرات بلافاصله به بنبست خورد. ایران دو پیشنویس ارائه کرد، یکی در مورد لغو تحریمها که طبق پیشبینیها، شرایط سختتری نسبت به مذاکرهکنندگان روحانی پیشنهاد میکرد. و دیگری در مورد اقدامات هسته ای، که در واقع از اکثر امتیازاتی که دو طرف طی شش دور مذاکرات از آوریل تا ژوئن بر سر آن توافق کرده بودند، عقبنشینی کرد.
درخواست وقفه در مذاکرات
پس از آن در اول دسامبر، ایران اعلام کرد که غنیسازی 20 درصدی اورانیوم را با استفاده از آبشاری متشکل از 166 دستگاه سانتریفیوژ پیشرفته IR-6 در تأسیسات فردو آغاز کرده است.
پیشر فتهای هستهای همراه با انعطافناپذیری ایران در مذاکرات، باعث شد تا اروپاییها خواستار وقفه در مذاکرات شوند تا از نمایندگان ایرانی بخواهند تا موضع رسمی خود را اصلاح کنند.
با تغییر دولتها نمی توان مذاکرات را متوقف کرد!
زمانی که طرفها چند روز بعد دوباره در وین گرد هم آمدند، به همان میزان که ایران تمایلی به عقبنشینی نداشت، غرب هم علاقهای به نشان دادن انعطافپذیری در برابر خواستههای ایران نداشت. یک مذاکرهکننده ارشد ایرانی گلایه کرد: «ما یک دولت جدید و [بنابراین] رویکرد جدیدی داریم. پس چرا نمیتوانیم پیشنهادات جدید خود را ارائه کنیم؟»
یک مقام اروپایی در پاسخ گفت: «اگر هر بار در هر یک از هفت کشور درگیر در این مذاکرات، دولت تغییر کند، تا زمانی که آنها دست به کار شوند، همه چیز را متوقف کنیم، هرگز نمیتوانیم به نتیجهای برسیم.»
گرفتن حد وسط؛ ناامیدی غربیها
در این شرایط، روسیه، چین و اتحادیه اروپا خود را در میانه میدان یافتند و با کمی تلاش به طرفین کمک کردند تا به حد وسط برسند. پس از بررسی مجدد تمام عناصر متن پیشنویس اقدامات هستهای، ایران موافقت کرد که کم و بیش به جایی که مذاکرات در ژوئن به تعویق افتاده بود بازگردد و در ازای آن، مذاکرهکنندگان عناصری از پیشنهادات ایران در مورد رفع تحریمها را به متن اصلی در داخل پرانتز برای بحث اضافه کردند. اما این واقعیت که نزدیک به دو هفته طول کشید تا اساس مذاکرات دوباره تعریف شود. مذاکرهکنندگان غربی را ناامید کرد.
از 27 دسامبر دور هشتم مذاکرات از سر گرفته شد و پس از یک وقفه کوتاه در سال جدید، همچنان ادامه دارد. همه شرکتکنندگان به درجهای از حرکت رو به جلو اشاره کردهاند، و بهرغم پیشرفتهای جدید ایران - این بار به شکل پرتاب ماهواره- فضای کلی مثبتتر از دور پرتنش هفتم به نظر میرسد. اما مقامات غربی همچنان سرعت پیشرفت مذاکرات را به طور غیرقابل قبولی کند ارزیابی میکنند.
نقش زندانیان دوتابعیتی در مذاکرات احیای برجام
گروه بحران در گزارش خود نوشته است: یک سوال کلیدی که با سرنوشت برجام مرتبط شده است، مربوط به شرایط افراد دوتابعیتی است که در ایران بازداشت هستند. آزادی آنها بخشی از مبادلهای بود که ایالات متحده و ایران به طور غیرمستقیم در وین و به موازات مذاکرات هستهای تا ماه ژوئن بر سر آن مذاکره میکردند. اما زمانی که مذاکرات هسته ای به حالت تعلیق بود، بحث بر سر مسائل کنسولی نیز به حالت تعلیق درآمد که باعث اختلاف عمومی بین تهران و واشنگتن شد.
پیشرفت یا بن بست در یک مسیر تقریباً مطمئناً روی دیگری تأثیر میگذارد.
این در حالی است که یکشنبه شب رابرت مالی، مذاکره کننده ارشد هسته ای آمریکا به رویترز گفته بعید است که ایالات متحده به توافقی با ایران برای نجات توافق هستهای 2015 دست یابد، مگر اینکه تهران چهار شهروند ایرانی-آمریکایی زندانی را آزاد کند.
روز دوشنبه هم سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در نشستی مطبوعاتی گفت: «درباره اتباع ایرانی بازداشت شده در آمریکا نگرانی خود را از ابتدا اعلام کردیم و این موضوع در دستورکار ما بوده و دو مسیر مختلف است. اگر آمریکا به توافقاتی که از قبل بود، پایبند باشد این موضوع انسانی قابل حل است. اگر اراده در طرف مقابل باشد میتوانیم به توافق پایدار و قابل اتکا برسیم».