مخالفان دیروز برجام تغییر جهت دادند

از آتش زدن برجام تا حمایت از مذاکره با آمریکا

کدخبر: ۴۷۵۱۶۱
شواهد نشان می دهد که این منافع شخصی، گروهی و سیاسی است که موتور محرک چرخش‌های سیاسی ناگهانی است، ادعایی که مصداق عینی آن را می‌توان در مقایسه اظهارات مخالفان دیروز توافق هسته‌ای و مذاکره با آمریکا با آنچه امروز از سوی این افراد مطرح می شود، مشاهده کرد.
از آتش زدن برجام تا حمایت از مذاکره با آمریکا

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از قرن نو، «سیاست است و هزار بازی» این جمله‌ را آنقدر از زبان قدیمی‌ها شنیده‌ایم که دیگر در تاروپود ذهنمان به خوبی جا خوش کرده و هر بار به نحوی مصادیق این جمله و این بازی‌ها، مقابل چشممان  رژه می‌رود؛ حالا هم که کار روزگار به مجلس یازدهم و دولت سیزدهم رسیده، ماجرای سیاست‌ بازی‌ها و شاید هم سیاست‌بازها خود به یک داستانی پر از شگفتی تبدیل شده است. 

صحبت‌ بر سر تغییر مواضع ضربتی است که خود از عجایب این بازی پر رمز و راز سیاست است و وقتی به مذاکره و توافق  با دول خارجی می‌رسد چشم‌ها را از تعجب بیشتر گرد می‌کند. 

مخالفت‌های آتشین به سکوت رسید

برای گفتن از چند و چون چند جمله مقدماتی،  تاریخ را تا مهر 1394 به عقب بر می‌گردانیم یعنی همان زمانی که موضوع برجام و امضای توافق هسته‌ای بعد از 12 سال مذاکره حسابی داغ شده بود. این توافق که هنوز جوهر امضایش خشک نشده بود، موافق و مخالف زیادی داشت که مقابل هم به خط شده بودند و هر کدام تلاش می‌کرد تا طرف مقابلش را متقاعد کند البته همه این مباحث در کمال منطق و استدلال پیش نمی‌رفت  چراکه در میان مخالفان، عده‌ای بودند که حرف و سخنشان از نقد و انتقاد گذشته بود و در رد هرگونه مذاکره و توافق صف‌آرایی کرده بودند و به قول معروف شمشیرشان را از رو بسته بودند؛ از تحصن‌های سازمان‌دهی شده مقابل مجلس گرفته تا مصاحبه‌های داغ وجنجال در صحن مجلس، هرآنچه از دست‌شان بر می‌آمد انجام دادند تا مانع امضا و اجرایی شدن برجام شود.

 اما در نهایت عایدی‌شان چیزی جز پذیرفتن «تصمیم نظام» نبود؛ البته این پذیرفتن به معنای سکوت نبود اتفاقا برعکس  صدای آنها از تریبون‌هایی که در اختیار داشتند لحظه‌ای خاموش نشد. 

این انتقادها و مخالفت‌ها با حرکات سینوسی مخالفان دولت وقت ادامه داشت تا اینکه اردیبهشت 97 با خروج آمریکا از برجام به اوج خود رسید و این طیف در صحن علنی مجلس با شعار مرگ بر آمریکا برجام را به همراه پرچم آمریکا آتش زدند. 

ذالنوری از برجام تا برجام 

مجتبی ذوالنوری عضو کمیسیون امنیت ملی در مجلس دهم، یکی از همان نمایندگانی بود که در صف اول مخالفت با برجام و هرگونه توافق با آمریکا قرار داشت همان کسی  که 19 اردیبهشت 97 عکسش در حال آتش زدن برجام بر روی خروجی رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفت. 

مخالفت‌های ذوالنوری با مذاکرات دولت روحانی تنها به نطق‌های پر از کنایه ختم نشد و طرح سوال از رئیس جمهور را هم کلید زد. 

« برجام بدبختی بود و ادامه‌اش بدبختی بیشتری برای مردم فراهم می‌کند» این یکی از همان جمله‌هایی است که ذوالنور در صحن علنی مجلس درباره برجام و مذاکرات  به زبان آورد البته  نظرش درباره این بدبختی، تنها یکسال دوام داشت و گویا بند این جملات به صندلی ریاست‌جمهوری گره خورده بود؛  «برجام حتما باید احیا شود»؛ « برجام با رفع تحریم‌ها باید اجرایی شود ما هیچ چیزی خارج از برجام را طرح نکرده و از سوی طرف‌ها نیز نخواهیم پذیرفت.» باورش سخت است اما اینها جملاتی است که به فاصله یکسال یعنی آذر 1400 از زبان مجتبی ذوالنوری بیان می‌شود. 

مُهر سکوت بر لب آقاتهرانی

مرتضی آقاتهرانی که در مجلس نهم و یازدهم، لیدر یکی از احزاب رادیکال اصولگرا یعنی «جبهه پایداری» را بر عهده داشت و دارد از سال 92 بعد از تغییر دولت و شروع مذاکرات جدید هسته‌ای میان ایران و 5+1  به یکی از مخالفان سر سخت این رویه تبدیل شد و هرچه احتمال رسیدن به توافق و امضای برجام جدی‌تر می‌شد مخالفت‌های او نیز شدت و حدت بیشتری به خود می‌گرفت. 

سال 94 وقتی پروسه مذاکرات به امضای برجام رسید دیگر آقاتهرانی یکی از مخالفان تمام قد این توافقنامه بود و این مخالفت‌ها تا آنجا پیش رفت که گفته می‌شد یکی از حامیان آبستراکسیون در جریان بررسی طرح دو فوریتی «اقدام متناسب دولت در اجرای برجام» در مهرماه 94 بود. 

او دولت را به دلیل امضای برجام رفوزه می‌دانست اما اظهار نظرهای تند و تیز آقاتهرانی و تاختن به دولت و تیم مذاکره کننده نیز تنها تا پایان دولت روحانی دوام داشت و این روزها که رئیسی و کابینه او بر سر کار آمده است گویا دیگر مشکلی در این باب وجود ندارد که مهر سکوت بر لب این نماینده تهران زده شده است. 

مراسم ختم و جشن تولد برای برجام 

«امروز بعد از مرگ برجام توسط یک جریان یک بازی سیاسی آغاز شده است که خسارت فراوانی را به کشور وارد می‌کند. مذاکره با آمریکا دیوانگی‌ست؛ آقای روحانی انگار شما نه مردم را شناختید و نه آمریکای بدعهد را شناختید. مردم اجازه نمی‌دهند این کار را انجام دهید. این بازی دو سرباخت است.» اینها را دو سال پیش نصرالله پژمانفر نماینده اصولگرا و مخالف برجام و مذاکرات در مجلس  یازدهم به زبان آورد. 

پژمانفر که عضو شورای مرکزی جبهه پایداری است یکی از همان مخالفات سرسخت برجام بود. او در تیرماه 97 گفته بود: «مهم‌ترین اشکالی که در رویکرد دولت در موضوع برجام اتفاق افتاد رویکرد تنش‌زدایی بود که نه تنها مشکلی از مشکلات ما را حل نکرد بلکه انباشتی از مشکلات را بر کشور ما تحمیل کرد.» 

البته  انتقادات تند پژمانفر هم بعد از روی کار آمدن رئیسی و شروع دور جدید مذاکرات تمام شد و دیگر از آن همه جوش و خروش برای خط بطلان کشیدن بر مذاکرات با آمریکا و احیای برجام دیگر خبری نیست. 

جهت مخالف مخالفان 

از آن روزی که برجام در صحن علنی مجلس به آتش کشیده شد و مخالفان توافق هسته‌ای با لبخند دور آن حلقه زده بودند عکس‌های زیادی به جا مانده و هرچقدر هم که حافظه تاریخی مردم ایران ضعیف باشد آن روز و آن ادعاها را فراموش نمی‌کند. 

محسن کوهکن نماینده سابق لنجان  یکی از اهالی آن جمع بود که در مخالفت با مذاکرات و برجام پرچم آمریکا را به آتش کشید  البته او این روزها مدافع مذاکرات و توافق هسته‌ای است و می‌گوید: «کسی که از کف عقلانیت برخوردار بوده نمی‌تواند در ارتباط با برجام، مخالف مذاکره باشد.»

احد آزادیخواه نماینده ملایر در مجلس دهم و یازدهم نیز یکی دیگر از افراد حاضر در صف مخالفان با توافق هسته‌ای بود او که زمانی برجام و FATF را محدود کننده ایران می‌دانست حالا دیگر سکوت پیشه کرده است و گویا مخالفتی با هیچ توافقی ندارد. 

هرچند روی کار آمدن دولت اصولگرا در تغییر مسیر مخالفان مذاکرات و برجام تاثیر زیادی داشت اما گاهی هم دلخوری‌های جناحی بر موفقیت‌های سیاسی اولویت داشت مانند «نقوی‌حسینی»  نماینده سابق ورامین که بعد از رد صلاحیت شدن در جریان یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی به یکباره مدافع برجام و مذاکرات شد و اعلام کرد نباید از برجام خارج شد. نقوی حسینی یک گام فراتر از این هم گذاشت و از مذاکره با آمریکا حمایت کرد. 

 سیب سیاست و چرخش‌ مواضع 

از آنجا که سیب سیاست تا به زمین برسد هزار چرخ می‌خورد، مواضع سیاسیون هم یک روی ثابت ندارد و با روی کار آمدن گروه‌ها و طیف‌های سیاسی مختلف، چرخشی بر همان مدار به خود می‌دهد؛ یا بهتر بگوییم این  منافع شخصی، گروهی و سیاسی است که موتور محرک  چرخش‌های سیاسی ناگهانی است، ادعایی که مصداق عینی آن را می‌توان در مقایسه اظهارات مخالفان دیروز توافق هسته‌ای و مذاکره با آمریکا با آنچه امروز از سوی این افراد مطرح می شود، مشاهده کرد.  

کسانی  که تنها با گذشت چندماه از استقرار دولت خودی به یکباره سبک و سیاق آنها نیز در مواجهه با روابط خارجی و نشستن بر سر میز مذاکرات تغییر کرد. 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید