سرقت مشترک پدر و دختر از خواربارفروشیها

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه خراسان، زن۲۴ ساله ای که با پرداخت خسارت های مالباختگان موفق شد رضایت شاکیان خود را جلب کند، با تناقض گویی های آشکار تلاش می کرد فقط پدرش را عامل سرقت از خواربارفروشی ها معرفی کند.
او درباره سرگذشت خود گفت: کودک خردسالی بودم که پدرم به جرم حمل ونگهداری مواد مخدر به ۱۲سال زندان محکوم شد و من در منزل نزدیکانم بزرگ شدم. با وجود این، مادرم به زندگی مشترک با پدرم ادامه داد و از او تعهد گرفت که دیگر به دنبال مواد مخدر نرود ولی پدرم بعد از آزادی از زندان همچنان به خلافکاری های خود ادامه داد و برای تامین هزینه های اعتیاد به سرقت اموال مردم روی آورد؛ به همین خاطر هم مادرم حدود ۲سال قبل طلاق گرفت.
من هم زمانی که دختری نوجوان بودم و در منزل دایی ام زندگی می کردم، به تنهایی به مشهد آمدم و در یک کارگاه بافتنی مشغول کار شدم .آن زمان دختری ۱۶ساله بودم که عاشق صاحبکارم شدم و می خواستم با او ازدواج کنم ولی پدرو مادرم مخالف بودند . مادرم مرا در خانه حبس کرد تا با «رجب» ارتباطی نداشته باشم اما من در یک فرصت مناسب مدارک شناسایی خودم را برداشتم و به خانه پدر رجب رفتم. آن ها ابتدا مرا نپذیرفتند؛ چرا که تصور می کردند مادرم مرا به خانه آن ها فرستاده است ولی بعد با اصرار «رجب» همان جا ماندم و با هم ازدواج کردیم. در این مدت پدرم نیز گاهی که زندان نبود، به خانه ما می آمد و از خودروی من برای مسافرکشی استفاده می کرد.
روزی پدرم دو کیسه برنج به خانه آورد و مدعی شد آن ها را از افراد معتاد خریداری کرده است! البته پدرم سابقه سرقت دارد و در همین رابطه هم قبلا دستگیر و زندانی شده است اما این بار زمانی که من به خانه ام آمدم، نیروهای کلانتری گلشهر را دیدم که پدرم را دستگیر کرده اند. آن ها خودرو را توقیف کردند و مرا هم به اتهام همدستی با پدرم به کلانتری آوردند چرا که هنگام سرقت من هم همراه پدرم بودم!
در بازرسی از داخل خودرو مقدار زیادی خواربار مانند برنج، چای، گردو، قند و... کشف شد که پدرم به سرقت های سریالی اعتراف کرد ولی برخی از شاکیان مرا هم شناسایی کردند که مجبور شدم خسارت های آنان را بپردازم.
تناقض گویی های آشکار این زن جوان که مدعی بود در سرقت های سریالی پدرش نقشی ندارد، در حالی فاش شد که بررسی های تخصصی نیروهای انتظامی نشان داد مرد میانسال به همراه دختری جوان وارد فروشگاه های بزرگ می شد و مرد با پرت کردن حواس فروشنده، زمینه و موقعیت سرقت کالاها را فراهم می کرد و آنان در یک چشم بر هم زدن کیسه های برنج و دیگر کالاها را به درون خودرو انتقال می دادند و...