سایه موشکهای بالستیک ایران بر سر عینالاسد
به گزارش اقتصادنیوز ، تقریبا همزمان با حملات راکتی جدید شبهنظامیان عراقی به پایگاه نظامی عینالاسد، که محل استقرار نیروهای آمریکاییست، شبکه سیبیاس در گزارشی در برنامه شصتدقیقه، حقایق جدیدی از جزئیات حمله سال گذشته ایران به این پایگاه توسط موشکهای بالستیک را افشا کرده است. در شرایطی که تعلل و تردید دولت جو بایدن برای بازگشت به برجام، منطقه را در وضعیت تعلیق قرار داده، سجاد صفائی، با انتشار یادداشتی با عنوان «تشدید حملات موشکی نیاز به احیای توافق هستهای ایران را ضروری میکند» در پایگاه تحلیلی رسپانسیبل استیتکرفت، به تحلیل نسبت و رابطه این دو مقوله و تاثیر آن در کاهش خطر وقوع جنگ احتمالی میان ایران و آمریکا پرداخته است.
در آستانه جنگی تمام عیار
در صورتی که صحت اظهارات اخیر ژنرال مککنزی، فرمانده سنتکام، در مورد حمله موشکی به پایگاه عینالاسد در سال 2020 توسط ایران ثابت شود، ضرورت سرعت بخشیدن به روند احیای توافق هستهای ایران توسط جو بایدن بار دیگر ثابت میشود.
زمانی که دونالد ترامپ در 8 ژانویه 2020 اعلام کرد ایالات متحده پاسخ نظامی به حملات موشکهای بالستیک ایران به نیروهایش در عراق را نخواهد داد، جهانیان پس از گذراندن چند روز همراه با تعلیق و نگرانی، نفس راحتی کشیدند. این حملات به تلافی ترور ژنرال ایرانی، قاسم سلیمانی، توسط ایالات متحده انجام شده بود. اعلامیه ترامپ اختتام یک مناقشه نظامی بود که به راحتی میتوانست تبدیل به یک جنگ تمام عیار با ایران شود.
نظریه غالب: فرصت دادن به آمریکاییها
در حالی که رسانهها با هیجان در حال انتشار اخبار مربوط به این حمله بودند، عموم تحلیلگران، کارشناسان و سیاستمداران به دنبال پاسخ این پرسش پرسش بودند که آیا واقعا ایران برای جلوگیری از تشدید بیشتر منازعه عمدا دامنه حملات را به گونهای تدارک دیده که موجب کاهش تلفات طرف مقابل شود!
سیگنالها متعارض
با توجه به سیگنالهای مختلفی که از درون دولت ترامپ ارسال می شود، تحلیل هدف واقعی ایران پیچیدهتر میشود. در حالی که مقامات آمریکایی از جمله مایک پنس، مایک پمپئو و ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک مشترک، اعتقاد داشتند که حملات ایران با هدف کشتن آمریکاییها صورت گرفت، ترامپ در مقام تنها خوشبین ماجرا، خسارت وارده به نیروهای آمریکایی را «کم» توصیف و ادعا کرد که اکنون ایران «آرام گرفته است».
اما از زمان این حملات در ژانویه سال 2020 تا کنون، شواهد فزایندهای این ایده را به چالش کشیده که فرماندهان ایرانی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از افزایش تلفات نیروهای آمریکایی انجام دادهاند.
گزارشی که در طی برنامه اخیر شصتدقیقه پخش شد، به تحلیل بدیل اعتبار بیشتری میبخشد. این گزارش از قول شاهدان عینی حکایت از وضعیت آشفته و نابسامان پایگاه در زمان حمله موشکهای بالستیک میکند: نیروهایی که ناامیدانه تلاش میکنند در سنگرهای مجهزی پناه بگیرند که کفاف این تعداد از افراد را نمیکرد و خطر کشته شدن آنها در آن در اثر حملات شرایط قریبالوقوع به نظر میآمد.
اما علاوه بر گفتههای شاهدان عینی، برنامه شصتدقیقه مصاحبهای نیز با ژنرال مککنزی پخش کرد که در آن او مدعی بود ایران قصدی جز اهداف مرگبار برای نیروهای آمریکایی نداشته است. طبق برنامه شصتدقیقه، اگرچه بیشتر نیروها پایگاه را تخلیه کرده بودند، با این وجود تعداد قابل توجهی باید باقی میماندند. به گفته مککنزی، امکان این وجود داشت که بین 100 تا 150 سرباز آمریکایی در این حمله کشته شوند. با این همه، با وجود شدت قدرت انفجارها و آتش سوزیهای بعدی، هیچ یک از سربازان کشته نشد. (اگرچه بعداً آسیب مغزی 110 نفر از نیروها تشخیص داده شد).
برآوردها احتمالی: لطف الهی
همانطور که جفری لوئیس ، محقق منع اشاعه تسلیحات اشاره میکند، باید نظرات مککنزی را کمی اغراقآمیز پنداشت، به ویژه با توجه به ادعای غلط وی مبنی بر اینکه قاسم سلیمانی در حال تدارک حمله قریبالوقوعی علیه نیروهای ایالات متحده بوده است. با این حال، اگر گفتههای مککنزی را جد بگیریم، آنگاه توضیح این مسئله امکانپذیر میشود که چرا اعضای ارشد سپاه پاسداران ایران، که عامل پرتاب موشکهای بالستیک بودند، چنان برآوردهایی از تعداد تلفات آمریکاییها را ارائه می دادند. تخمین آنها از تعداد قربانیان احتمالی آمریکایی بین دهها و بیش از صد نفر در نوسان بود.
اما برای سربازان آمریکایی در پایگاه، رقم تلفات صفر تنها به لطف الهی نسبت داده شود. سرگرد ارتش آلن جانسون به شصت دقیقه گفت: «دست خدا از ما محافظت کرد، زیرا در غیر این صورت، هیچ کس نباید در این شرایط زنده میماند». سرهنگ استاچی کلمن از نیروی هوایی نیز گفت: «همه اینها به خاطر این بود که خدا در کنار ما بود!».
مرحلهای از زنجیره منازعات
اگرچه حمله موشکهای بالستیک ایران به انتقام ترور سردار سلیمانی انجام شد، اما لازم به یادآوری است که این درگیری نظامی پر از تعلیق در یک زمینه سیاسی رخ داد. این فقط تنها یک مرحله از زنجیره منازعات فزایندهای بود که با خروج ترامپ از توافق هسته ای ایران و راه انداختن کارزار فشار حداکثری علیه ایران آغاز شده بود.
اینکه در هر دو کشور امکان دامن زدن بر تنشها وجود داشته و حتی شرایط را به طور خطرناکی در آستانه وضعیت جنگ قرار دهند، با دیگر یادآور ضرورت این مسئله است که که دولت بایدن باید هر چه سریعتر برای احیای برجام به دنبال لغو تحریمهای ایران باشد. انجام این کار میتواند نقشی اساسی در جلوگیری از تشدید منازعاتی داشته باشد که به جنگ ختم میشود.
اما تا وقتی که دولت بایدن تحریمهای ترامپ را دستنخورده باقی بگذارد، احتمال درگیری نظامی بین ایالات متحده و ایران به شکل بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد. همانطور که گزارشات حادثه عین الاسد نشان میدهد، در صورت وقوع درگیری نظامی جدیدی، ایرانیان هم مایل و هم قادر به حملات مرگبار خواهند بود، چشم اندازی که نه به نفع ایران است و نه به ایالات متحده.
علاوه بر این، از زمان حمله به پایگاه عین الاسد، ایران برنامه موشکهای بالستیک خود را توسعه داده -از جمله ساخت موشکهایی با قابلیت پرتاب سریع علیه سامانههای دفاع ضدموشکی- و از شهر موشکی جدیدی در خط ساحلی خلیج فارس رونمایی کرده است. بایدن می تواند با احیای برجام و اطمینان از تداوم تعهد به آن به در سالهای آینده، احتمال حمله موشکی علیه نیروهای ایالات متحده در منطقه را به شدت کاهش دهد. حملات اخیر به عینالاسد، که توسط نیروهای عراقی نزدیک به ایران صورت پذیرفته، مهر تائید دیگری این است که زمان برای بازگشت به برجام زود نیست.