سلطان عمان پیام آمریکا را به ایران آورد؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان، یکی از مواردی که در دیدار سلطان عمان با رهبر انقلاب مورد اشاره قرار گرفت، موضوع سیاست منطقهای دولت سیزدهم و تقویت روابط با همسایگان بود. رهبر انقلاب در این دیدار درخصوص اظهار خرسندی سلطان عمان از آغاز روابط مجدد ایران و عربستان گفتند: «این موضوعات نتیجه سیاست خوب دولت جناب آقای رئیسی برای گسترش و تقویت روابط با همسایگان و کشورهای منطقه است.» از مرداد ۱۴۰۰ که ابراهیم رئیسی، دفتر ریاستجمهوری در پاستور را تحویل گرفت، بارها اظهار داشت که توجه ویژه به همسایگان و کشورهای منطقه از محورهای اساسی سیاست خارجی دولت او خواهد بود. بعد از گذشت حدود دوسال از دولت سیزدهم زمان مناسبی برای بررسی کارنامه سیاست خارجی این دولت و صحتسنجی ادعای محور بودن اصلاح روابط با همسایگان است. رئیسی از زمان آغاز به کار خود تاکنون 12 سفر خارجی را در دستورکار داشته که 11 مورد از آن به کشورهای منطقه بوده است. رئیس دولت سیزدهم تنها برای شرکت در اجلاس سازمان ملل بود که آمریکا را بهعنوان یک مقصد غیرمنطقهای برای سفر خود برگزید. همچنین تاکنون بالاترین مقامات 11 کشور دنیا به ایران سفر کردهاند که تنها رئیسجمهور ونزوئلا در بین آنها یک چهره منطقهای محسوب نمیشود. حضور در چندین اجلاس بینالمللی، تلاش برای حذف دلار از مبادلات تجاری بهویژه با کشورهای منطقه، انعقاد چندین قرارداد برای توسعه شبکه حملونقل بینالمللی و افزایش حجم مبادلات تجاری با کشورهای منطقه ازجمله دستاوردهای راهبرد منطقهمحور سیاست خارجی دولت سیزدهم است. به بهانه حضور سلطان عمان در ایران به مرور برخی از مهمترین دستاوردهای این راهبرد موفق دولت پرداختهایم.
بررسی سفرهای خارجی رئیس دولت سیزدهم
بررسی سفرهای خارجی رئیسی در دوسال گذشته میتواند از معیارهای بررسی کارنامه دولت باشد. او از تابستان ۱۴۰۰ تا هفته گذشته که از سفر اندونزی بازگشت، درمجموع ۱۲ سفر خارجی داشته است. در میان این سفرها 6 سفر با هدف شرکت در اجلاسهای بینالمللی و منطقهای صورت گرفتهاند. اولین سفر او در شهریور ۱۴۰۰ به تاجیکستان به قصد شرکت در اجلاس سران سازمان شانگهای صورت گرفت. مهمترین دستاورد این سفر موافقت همه اعضای اصلی این سازمان با تبدیل نوع عضویت ایران از عضو ناظر به عضو اصلی بود. پنج سفر دیگر نیز به ترتیب عبارتند از دو سفر به ترکمنستان جهت شرکت در اجلاس «سازمان همکاری اقتصادی منطقهای» (اکو) و اجلاس کشورهای ساحلی خزر، سفر به سمرقند در شهریور ۱۴۰۱ جهت شرکت در اجلاس سالیانه کشورهای عضو پیمان شانگهای، سفر به نیویورک در همان ماه به قصد شرکت در نشست سالیانه سازمان ملل و سفر به قزاقستان برای حضور در نشست سران کشورهای عضو «کنفرانس تعامل و اقدامات اعتمادساز در آسیا» (سیکا). گرچه این سفرها نیز به دستاوردهای مهمی برای کشور منتج شدند اما 6 سفر دیگر از آن جهت که کاملا در چهارچوب روابط دوجانبه صورت گرفتهاند از اهمیت بالاتری برخوردارند. رئیسی تا امروز به کشورهای روسیه، قطر، عمان، چین، سوریه و اندونزی به قصد دیدارهای دوجانبه با سران این کشورها سفر کرده است. با کنار گذاشتن نشست سالیانه سازمان ملل که همیشه در دستور کار تمامی رئیسجمهورها قرار داشته و بررسی عناوین سایر نشستهایی که او در آنها شرکت کرده و همچنین بررسی مقاصد سفرهای دوجانبه او، بهخوبی متوجه رویکرد منطقهمحور سیاست خارجی دولت سیزدهم میشویم. همچنین رئیسی در این مدت میزبان عالیترین مقامات اجرایی کشورهای روسیه، عراق، سوریه، ترکیه، قطر، بلاروس، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان، ونزوئلا و عمان بوده است. بهجز ونزوئلا سایر این کشورها همگی از کشورهای منطقه و عمدتا از همسایگان ایران به حساب میآیند و سفرهای مقامات عالی این کشورها به تهران دلیل دیگری برای نشان دادن توجه دولت سیزدهم به منطقه است.
عزم جدی برای حذف دلار از مبادلات اقتصادی
یکی از مهمترین اهدافی که ایران در گسترش روابط خود با کشورهای منطقه و نیز دیگر شرکای تجاری خود به دنبال آن بوده حذف دلار از مبادلات تجاری است. شاید بتوان مهمترین هدف تهران از پیوستن به سازمان همکاری شانگهای و نزدیک شدن به دیگر سازمان های بینالمللی را استفاده از ظرفیتهای مالی غیروابسته به دلار توصیف کرد در همین راستا نیز در طی چند ماه اخیر چند اتفاق مهم رخ داده است که از جمله آن میتوان به اتصال شبکه بانکی شتاب ایران به میر روسیه اشاره کرد. احسان خاندوزی در این باره گفته است: «اتصال شبکه شتاب کشور به شبکه پرداخت الکترونیکی کشورهای منطقه پیگیری شد. بهطور مشخص درمورد روسیه این اقدام به ثمر نشسته است. در ماههای آینده برای تجار ایرانی و روس که مبادله انجام میدهند بدون نیاز به مراجعه به شبکههای بینالمللی و ارزهای غیرمحلی این امکان را فراهم میکنیم.» سیداحسان خاندوزی البته امکان استفاده از این شبکه را به ماههای آینده موکول کرده است. اسفند ماه سال گذشته نیز معاون بینالملل بانک مرکزی از توافق بین ایران و چین برای حذف دلار و انجام مبادلات تجاری با ارزهای ملی خبر داده بود. همچنین سیدابراهیم رئیسی در سفر خود به اندونزی در نشست مشترک با جوکو ویدودو، رئیسجمهور اندونزی اعلام کرد: «دو کشور تصمیم گرفتهاند که مبادلات خود را با ارزهای ملی انجام دهند.» وزیر راه و شهرسازی ایران نیز در سفر به سوریه پس از دیدار با بشار اسد، رئیسجمهور این کشور حذف دلار در مبادلات تجاری دو کشور و همچنین پیوستن سوریه به کریدور ریلی ایران، عراق و سوریه را مورد تاکید قرار داد.
بهبود روابط با دولتهای عربی
بعد از توافقنامهای که در اسفند ماه گذشته بین ایران و عربستان به امضا رسید، اصلاح و بهبود قریبالوقوع روابط کشورمان با برخی از کشورهای عربی منطقه دور از انتظار نیست. واکنش مثبت کشورهایی مانند امارات، بحرین، اردن و سودان به این توافق از نشانههای ابتدایی بهبود روابط ایران با این کشورها است. مصر هم یکی از مهمترین کشورهایی است که اصلاح روابطش با جمهوری اسلامی دور از انتظار نیست. مصر با اختلاف بسیار زیاد (بیشتر از دو برابر نسبت به کشور دوم) پرجمعیتترین کشور اتحادیه عرب است و طبق آمار بانک جهانی، بعد از عربستان و امارات متحده عربی، سومین اقتصاد بزرگ این اتحادیه به حساب میآید. علاوه بر این نکات، مصر شرایط سیاسی و جغرافیایی ویژهای دارد. تسلط کامل این کشور به کانال سوئز که یکی از مهمترین گذرگاههای دریایی دنیاست امتیاز مهمی برای این کشور محسوب میشود. همچنین مصر تنها کشوری است که به نوار غزه دسترسی زمینی دارد و به صورت بالقوه توانایی نقشآفرینی موثری در قضیه فلسطین دارد. اما تیرگی این روابط این کشور با ایران، به هردو طرف صدماتی وارد کرده و طرفین را از بهره بردن از مزایای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این رابطه دوجانبه محروم ساخته است. البته ناگفته نماند که سردی روابط دیپلماتیک ایران و مصر تنها به قطع ارتباط ایران و عربستان برنمیگردد؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر، از محمدرضا پهلوی برای اقامت در این کشور دعوت کرد و او تا زمان مرگش در این کشور ماند. همین اقدام مصر باعث شد تا روابط ایران و مصر به مدت 20 سال به کلی قطع شود. حمایت مصر از عراق در جریان جنگ با کشورمان نیز در تیرگی هرچه بیشتر روابط بین دو کشور موثر بود. گرچه در زمان ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد تلاشهایی برای احیای روابط دو کشور صورت گرفت اما درنهایت راه به جایی نبرد. بعد از سرنگونی حسنی مبارک هم گرچه محمد مرسی از احیای روابط با ایران استقبال کرد اما با توجه به دوران کوتاه ریاستجمهوری او و سرنگونیاش بعد از کودتای عبدالفتاح السیسی، در این مقطع هم پیشرفتی در روابط ایران و مصر حاصل نشد. اما امروز و بعد از توافق ایران و عربستان به نظر میرسد که ایران و مصر در آستانه بهبود روابط خود قرار دارند و بیشتر از همیشه به این امر نزدیک شدهاند. همانطور که پیشبینی میشد یکی از اهداف سفر سلطان عمان به ایران نیز میانجیگری بین ایران و مصر بود. با توجه به واکنش مثبت رهبر انقلاب به این میانجیگری به نظر میرسد که باید منتظر خبرهای مهمی در این رابطه باشیم.
توسعه بسترهای حملونقل منطقهای
یکی از مواردی که همواره درمورد بسترهای تجارت خارجی ایران مورد انتقاد کارشناسان قرار داشته عدم توجه کافی به توسعه زیرساختهای حملونقل است. دولت سیزدهم که رویکرد خود در سیاست خارجه را گسترش روابط منطقهای و نگاه به شرق تعریف کرده در راستای تحقق این مهم اقدامات خوبی را نیز در حوزه حملونقل انجام داده که ازجمله آن میتوان موارد ذیل را مورد اشاره قرار داد؛ امضای توافقنامه جامع حملونقل بین ایران و روسیه، توافق احداث راهآهن رشت آستارا با هدف تکمیل کریدور شمال جنوب، توافق با دولت عراق بر سر اجرای خط ریلی شلمچه - بصره، تفاهم با قطر برای شروع مطالعه ساخت تونلی میان ایران و قطر از زیر دریا، توافق برای استفاده بیشتر خطوط هوایی تجاری قطر از آسمان ایران، آمادگی ایران و ارمنستان بهمنظور تسهیل در حوزه حملونقل دو کشور، تقویت و توسعه حملونقل میان ایران و عمان، افزایش حجم ترانزیت ایران و آذربایجان در پی اتمام پل آستاراچای و افزایش حملونقل ایران و ترکمنستان به بیش از ۵۰ درصد. میزان قرار دادهایی که دولت سیزدهم در حوزه حملونقل به امضا رسانده است این واقعیت را نشان میدهد که این دولت حداقل به توسعه روابط و تجارت با همسایگان بهعنوان یک راهبرد جدی مینگرد. وجود چنین عزمی این امید را به وجود میآورد که به لحاظ اجرایی نیز اتفاقات مثبتی در راستای عینیت یافتن راهبرد نگاه به شرق و توسعه روابط با همسایگان رخ دهد.
کمک دیپلماسی منطقهای به سایر ابعاد دیپلماسی
نقش تاریخی سلطان عمان در انتقال پیام بین ایران و آمریکا باعث شده تا هر گونه ارتباطی با عمان بدون ارتباط با مذاکرات هستهای تفسیر نشود. این تفسیر درمورد سفر اخیر سلطان عمان که همزمان شده است با تبادل زندانیان ایرانی و بلژیکی بیشتر قرابت میکند. بهویژه آنکه مک وارون، مشاور آمریکا در خاورمیانه نیز آن را مورد اشاره قرار داده و مدعی شده است: «پادشاه عمان حامل پیام آمریکا به ایران است.» تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه روابط منطقهای از آن جهت که از وابستگی اقتصادی ایران به رفع تحریمها و مذاکرات با طرف غربی میکاهد به مثابه برگ برندهای محسوب میشود که میتواند طرف غربی را از موضع زیادهخواهی پایین آورده و برای مذاکرات منطقی پای میز بکشاند. این امر باعث میشود تا تیم دیپلماسی نیز قدرت بیشتر برای انجام وظایف خود در راستای رفع تحریمها به دست بیاورد. در همین راستا امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشور ما نیز گفته است: «حتما ما به وظیفه خود برای لغو تحریمها از مسیر مذاکره و دیپلماسی با رعایت خطوط قرمز کشورمان ادامه میدهیم. البته میتوانم بگویم پیشرفتهای خوبی هم حاصل شده است.» زمانی که این اظهارات درمورد پیشرفت در مسیر مذاکره با غرب را میشنویم و آن را در کنار رویکرد خصمانه دولتهای غربی در یک سال اخیر قرار میدهیم این واقعیت بیشتر آشکار میشود که چگونه مهیا کردن برگهای برندهای همچون دیپلماسی منطقهای طرفهای غربی مذاکرات هستهای با ایران را به واقعبینی و مواجهه منطقی با ایران ناچار میکند.