زیروبم همسویی حداکثری تهران با مسکو و پکن
به گزارش اقتصادنیوز ، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در 10 آوریل 2023 (21 فروردین 1402) تلویحاً همان حرفی را زد و تأیید کرد که سالها توسط رهبر جمهوری اسلامی در مورد خارجشدن جهان از تکقطبی و همترازی روسیه و چین با آمریکا بیان میشد: «جهان فقط اروپا و آمریکا نیست». این نشان میدهد که نظام ایران تصمیم خود را گرفته است: چرخش قطعی به سوی روسیه و چین و قطع امید از غرب بهویژه آمریکا.
محمود سریعالقلم، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل با انتشار یادداشتی در وبگاه موسسه خاورمیانه با عنوان «چرخش ایران به سوی روسیه و چین» تلاش داشته چرخش تهران به شرق را مورد بررسی قرار دهد. اقتصادنیوز این یادداشت بلند را در دو قسمت ترجمه کرده که پیش از این، بخش اول آن با عنوان «سه دلیل اصلی برای چرخش ایران به سوی روسیه و چین» منتشر شده و در ادمه بخش دوم و پایانی آن ارائه میشود:
ج) تداوم نظام سیاسی
ج-1) آمریکاستیزی ایران: سرمایهای برای روسیه
آمریکاستیزی ایران یکی از دارایی بسیار ارزشمند ژئواستراتژیک روسیه محسوب میشود، چراکه به یک معنا، ایران بلاروس جنوبی روسیه است. از منظر تاریخی، همۀ دولت روسیه در دو قرن اخیر، از امپراتوری تزاری گرفته تا اتحاد جماهیر شوروی تا فدراسیون روسیۀ امروز، سیاست مشابهی را در قبال ایران دنبال کردهاند، و آن این است که ایران را از مدار غرب دور نگه دارند.
ج-2) همکاری نظامی ایران و روسیه
از سوی دیگر، همکاری نظامی روسیه و ایران که در سوریه شروع شد وگسترش یافت و بر سر اوکراین مستحکم شد بهویژه در عرصههای سختافزار نظامی، نرمافزار سایبری و ابزارهای نظارت دیجیتالی، که ایران هیچ امیدی به رسیدن به آنها از طریق همکاری با غرب ندارد اهرم فشار تهران را در مقابل آمریکا و اسرائیل افزایش داده است.
انتظار میرود ایران علاوه بر سامانههای پدافند هوایی اس-400، 24 فروند جنگندۀ سوخو 35 نیز از روسیه دریافت کند. تهران نیز پهپادها و سامانههای تسلیحاتی ارزانقیمتی را در اختیار مسکو قرار داده است. رابطه در هر دو جهت در حال توسعه است. علاوه بر این، دو کشور در بخش انرژی نیز با یکدیگر همکاری میکنند و طبق گزارشها، روسیه 30000 تن سوخت دیزل به ایران در فوریه و مارس 2023 تحویل داده است. با این حال، با توجه به محدودیتهای فناوری روسیه در بخش انرژی، مشخص نیست که آیا این پروژهها در نهایت و به طور موثر محقق خواهند شد یا خیر.
ج-3) همکاری ایران و روسیه در عرصۀ امنیت داخلی
اگرچه روابط با روسیه بدون شک از زمان حمله به اوکراین خصوصاً در حوزۀ نظامی گسترش یافته است، اما میتوان انگیزههای دیگری را نیز برای ایران جهت تحکیم بیشتر روابط با مسکو برشمرد. حداقل دو دلیل مهم پشت تمایل ایران برای تشدید همکاری با روسیه و حرکت از یک رابطۀ تجاری به یک رابطۀ دوجانبۀ استراتژیک وجود دارد. اول، نیاز تهران به امنیت و حفاظت اطلاعات در قبال اسرائیل و آمریکا؛ و دوم، تمایل ایران به استفاده از کمکهای سیاسی و اطلاعاتی بالقوۀ مسکو در دورۀ انتقال به سومین رهبر جمهوری اسلامی. چنین انتظاراتی میتواند با یا بدون ولادیمیر پوتین در کرملین برآورده شود.
ج-4) ایران و دکترین پیرامونی اسرائیل
ایران به جایی رسیده است که برای حفظ نظام سیاسیاش، دیگر نمیتواند صرفاً به افزایش کنترل داخلی و گسترش بازدارندگی منطقهای وابسته باشد. «دکترین پیرامونی» سنتی اسرائیل، یعنی هدفگرفتن کشورهای غیرعربی برای ایجاد همکاریها و شبکههای امنیتی، اکنون به مناطق قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی گسترش یافته است. علاوه بر این، امروز اکثر همسایگان عرب ایران روابط دیپلماتیک عادی یا حداقل غیرخصمانهای با اسرائیل دارند که درنتیجه، اهرم فشار آمریکا در قبال تهران را بهبود بخشیده است.
ج-5) نرمش ایران در برابر روسیه
تهران گزینههای محدودی برای سیاست خارجی خود دارد. از یک سو، امیدی برای رسیدن به یک رابطۀ متعادل و پایدار با آمریکا ندارد. از سوی دیگر، اختلافات پایداری هم میان روسیه و غرب وجود دارد. در چنین شرایطی، ایران باید تسلیم مسکو شود.
برای ایران، چنین تسلیمی نهتنها برای تهیۀ سختافزار نظامی جدید، بلکه برای حفظ موقعیت خود در ماتریسِ درحالِتغییرِ منطقهای، جلوگیری از تهدیدات احتمالی آینده برای امنیت داخلی، و حفظ تداوم نظام سیاسی، ضروری است. چراکه تا زمانی که منافع روسیه در تضاد با منافع غرب باقی بماند، مسکو احتمالاً هر کاری که لازم باشد برای حفاظت از جمهوری اسلامی ایران انجام خواهد داد.
ج-6) چین و جمهوری اسلامی
برخلاف محاسبات استراتژیک و بلندمدت روسیه در قبال جمهوری اسلامی، چین خود را عمدتاً به روابط سیاسی و تجاری با ایران محدود میکند و به نظر میرسد بهجای مخالفت با ایالات متحده در خاورمیانه، محتاطانه و به موازات آن عمل میکند. پکن منافع تجاری و فناوری کوتاهمدت و بلندمدت بسیار زیادی در حفظ صلح و همکاری با اسرائیل و همچنین با کشورهای عربی بزرگ مانند عربستان سعودی و امارات دارد. علاوه بر این، واردات نفت از ایران را بهراحتی میتواند کنار بگذارد و با دیگر منابع موجود در بازار جایگزین نماید.
با این حال، میانجیگری اخیر پکن بین ایران و عربستان سعودی نشان میدهد که برای چین، روابط خوب با جمهوری اسلامی اهرمهای سیاسی مفیدی را هنگام حرکت در منطقه و همچنین در رقابت جهانی با ایالات متحده فراهم میکند.
سازش ایران با عربستان
ایران از میان سه دشمن اصلی خود، یعنی آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی، اخیراً به این نتیجه رسیده است که نزدیکی با عربستان سعودی امکانپذیر است و در مارس 2023 با کمک میانجیگری چین، یک چرخش کامل را در برابر عربستان سعودی انجام داد.
یکی از دلایل این سازش این بود که عربستان با ابزارهای سیاسی و مالی و رسانهای که دارد، هم در میان اقلیتهای ایرانی داخل کشور و هم در میان گروههای اپوزیسیون ایرانی در اروپا و آمریکا، نفوذ گستردهای ایجاد کرده است. برای کاهش این نفوذ و در ازای کاهش حمایت عربستان از مخالفان جمهوری اسلامی، ایران تصمیم گرفت که در مورد یمن امتیازاتی را به عربستان بدهد. از میان تمام اهرمهایی که ایران در خاورمیانه در اختیار دارد، به نظر میرسد یمن کمترین ارزش را داراست، بهویژه در مقایسه با لبنان، عراق، و سوریه.
دلایل تلاش ایران برای همسویی حداکثری با روسیه و چین
بدیهی است که حرکتهای افزایشیِ ایران به سمت چین و روسیه ناشی از عدم تمایل به تعریف مجدد پایههای دکترین امنیت ملی این کشور است. بر خلاف ایالات متحده و اروپا، روسیه و چین نگران نظام سیاسی داخلی و ساختارهای قانون اساسی حکومتی ایران نیستند. جهتگیری کنونی ایران در سیاست خارجی نیز نهتنها در تقابل با چشمانداز کلی پکن یا مسکو نیست، بلکه از بسیاری جهات، تمایل ضدغربی ایران در این منطقۀ حساس از جهان، در خدمت این دو قدرت در روابط پرچالشی است که با ایالات متحده دارند.
ایران با همسویی با روسیه و چین در حوزههای امنیتی و تجاری، احساس میکند در برابر هرگونه قطعنامههای منفی احتمالی شورای امنیت سازمان ملل، بیمه میشود. همچنین با توجه به دورۀ بالقوه متلاطم انتقال و جانشینی رهبری، تهران قصد دارد با اتکا به مسکو و پکن برای حمایت امنیتی، سیاسی، اطلاعاتی و مالی، با کمترین چالش در این دورۀ حساس مواجه شود.
چالشهای پیشِرو
مفروض این مقاله این بود که هستۀ اصلی قدرت سخت در ایران، یا همان دولت عمیق این کشور، حفظ و تداوم نظام سیاسی و کنترل مسئلۀ جانشینی را در اولویت قرار داده است. این مقاله سعی کرد با همین مفروض نشان دهد که چه محاسباتی پشت چرخش سیاست خارجی ایران به شرق وجود داشته است. تقریباً همه مسائل حکومتی و سیاسی ایران تحتالشعاع این نگرانیهای میانمدت و بلندمدت قرار گرفتهاند.
اما سؤالی که امروز پیش روی نظام سیاسی ایران قرار دارد این است که چگونه دستگاه انقلابی داخلی میتواند در برابر این چالشهای داخلی و خارجی بیشمار، ازجمله رویارویی جمهوری اسلامی در برابر جهان غرب، تلاش و مقاومت کند؟
یکی دیگر از چالشهای بزرگ پیشِروی نظام سیاسی ایران این است: افکار عمومی ایران، گروههای متخصص و حرفهای، تحصیلکردگان و روشنفکران ایرانی، و همچنین بخش خصوصی نحیف کشور، که همگی عمیقاً به ایدهها، سیستمها و آداب و رسوم غربی خو گرفتهاند، آیا مایل خواهند بود این تغییر به سمت شرق را که توسط نخبگان سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی تدوین شده است، بپذیرند و خود را با آن سازگار کنند؟