چگونه جنگ غزه برای عربستان فرصت ساز شد؟/ ریاض تهران را دور می زند!
به گزارش اقتصادنیوز، پیش از 7 اکتبر 2023، به نظر می رسید که دکترین ایالات متحده برای خاورمیانه در حال تحقق است. واشنگتن مدعی بود که درباب برنامه هسته ای ایران با تهران به توافقی ضمنی دست یافته و همزمان تلاش داشت تا با ارانه تضمین های دفاعی به ریاض، زمینه را برای عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان هموار کند.واشنگتن همچنین برای تعریف کریدور تجاری بلندپروازانه که هند را از طریق خاورمیانه به اروپا متصل میکند تا نفوذ چین در منطقه را خنثی کند، برنامه ریزی کرده بود.در این میان موانعی هم وجود داشت. تنش بین تهران و واشنگتن همچنان بالا بود و کابینه راست گرای اسرائیل مشغول توسعه شهرک سازی در کرانه باختری بود.در همین راستا، ماریا فانتاپی،محقق مدعو در بنیاد کارنگی و ولی نصر،استاد دانشگاه جان هاپکینز تحلیلی را در فارن افرز منتشر کرده و در چارچوبش به اشتباه محاسباتی واشنگتن در ارتباط با ایران و متحدانش پرداختند، اشتباهی پر هزینه.اقتصادنیوز، این مقاله را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست آن تحت عنوان « بایدن و معمای ایران/ غزه؛ میدان رویارویی در سایه تهران و واشنگتن؟» منتشر شد و بخش دوم در ادامه آمده است.
بازی واشنگتن با کارت ریاض
ایالات متحده با حمایت از توقف درگیری ها برای رساندن کمک های بشردوستانه به غزه، نزدیکی به قطر جهت آزادی اسرا و همچنین تاکید بر اداره نوار غزه توسط تشکیلات خودگردان، تلاش دارد تا حمایت بی قید و شرط خود از اسرائیل را به گونه ای توجیه کند.با این حال، بعید به نظر می رسد که این گام های کوچک زمینه ساز ثبات در منطقه شود. در واقع، چنین کنش هایی می تواند نتیجه ای معکوس داشته باشد. چنین روندی می تواند منطقه را به سوی درگیری گسترده تر سوق دهد. افزایش بی اعتمادی به ایالات متحده، ناتوانی این کشور جهت برقراری ثبات و فقدان دیدگاه مشترک برای همگرایی، موجب می شود تا دولت های مختلف به دنبال منافع کوتاه مدت باشند. از همین رو واشنگتن باید برای جلوگیری از وقوع بدترین سناریو، مفروضات اصلی اش را بازنگری کند، تعهد خود به خاورمیانه را تجدید و چشم اندازی تازه برای منطقه ارائه دهد.
پس از پایان جنگ، واشنگتن می تواند دکترین خود را مورد بازنگری قرار دهد. اگرچه ریاض به این زودی روابط خود را با اسرائیل عادی نخواهد کرد، اما همچنان یکی از معدود دولتهای منطقه است که روابط خوبی با بازیگران خاورمیانه و شمال آفریقا دارد. این کشور حتی روابط صمیمانه، اما غیر رسمی، با اسرائیل برقرار کرده و بدین طریق نقش دلال کلیدی در منطقه را ایفا می کند.در هر صورت، ارائه فرصتی به عربستان در میانه جنگ غزه، برتری ریاض را تقویت خواهد کرد. اجلاس مشترک عربی و اسلامی که شامل سران کشورهای عربی و ایران و ترکیه بود، اولین گام در این راستا قلمداد شد. برخلاف مصر، اردن یا سایر کشورهایی که معمولا میان اسرائیل و مخالفانش میانجیگری می کنند، عربستان سعودی اعتبار و روابط منطقه ای لازم برای دسترسی به توافق صلح را دارد.
ریاض در یک قدمی تحقق جاه طلبی هایش!
عربستان سعودی برای نیل به صلح قادر است با ایران و ترکیه و همچنین اسرائیل همکاری کرده تا به چارچوبی گسترده برای تحقق صلح میان اسرائیل و فلسطین دست یابد. توافقی با لحاظ کدن خطوط قرمز می تواند صلح پایدار در مرزهای اسرائیل را تضمین و جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل را مهار کند.سعودی ها ظاهرا تمایلی برای پرداختن بیش از اندازه به موضوع فلسطین ندارند. اما منافع عربستان در تحقق صلح و برقراری امنیت منطقه است.بحران پایدار، چشم انداز اقتصادی این بازیگر را به خطر خواهد انداخت. برای تحقق این سناریو، ایالات متحده باید از ریاض حمایت دیپلماتیک کند تا عربستان بتواند رضایت ایران را هم داشته باشد. واشنگتن باید سایر متحدان عرب را نیز برای حمایت از ریاض تحت فشار قرار داده و پیمان دفاعی که قبل از 7 اکتبر با ریاض روی میز بود اجرایی کند. هرچند دیگر نمی تواند به عنوان پیش شرط خواستار به رسمیت شناختن فوری اسرائیل باشد.
عربستان سعودی در حالی که پیشنهاد صلح برای اسرائیل و سرزمینهای فلسطینی را ارائه میکند، باید ثابت کند که میتواند با همسایگان خلیجفارس رایزنی کرده و جاهطلبیها و نگرانیهای امنیتی شان را لحاظ نماید – مولفه ای که پیش از 7 اکتبر مورد توجه قرار نگرفت. تحقق چنین سناریویی مستلزم تکیه ریاض به اهرم های دیپلماتیک است. اما اگر ریاض بتواند به تسهیل مسیر توافق اسرائیل و فلسطین و دستیابی به امنیت منطقه ای کمک کند، جاذبه دیپلماتیکی را که خواهانش است را به دست خواهد آورد. در همین حال، اجرایی شدن پیمان دفاعی با ایالات متحده، قابلیتهای نظامی که برای تثبیت موقعیت پادشاهی به عنوان بازیگر برتر اقتصادی و سیاسی خاورمیانه مورد نیاز است را محقق خواهد کرد.
پلن واشنگتن برای ایران!
حل مسئله فلسطین برای ایجاد خاورمیانه باثبات ضروری است. اما این تنها چالش پیش روی منطقه نیست. به عنوان بخشی از هر معامله بزرگ، واشنگتن باید تنش ها با ایران را نیز کاهش دهد و از توافق خود با ریاض برای محدود کردن جاه طلبی های (ادعایی) این کشور استفاده کند. پس به خودی خود، معامله با ریاض خطری دارد که می تواند نتیجه ای معکوس داشته باشد. دلایل زیادی وجود دارد که ایران به توافق آمریکا و عربستان پاسخ مثبتی ندهد. برای مثال، مقیاس و کیفیت تسلیحاتی که از ایالات متحده به عربستان سرازیر می شود، تهران را مردد می کند. این کشور همچنین برنامه هسته ای غیرنظامی عربستان را ذاتا تهاجمی خواهد دید، صرف نظر از اینکه واشنگتن چقدر محدودیت هایی بر آن اعمال کند. ایران همچنین تصور می کند که معاهده دفاعی آمریکا و عربستان منجر به گسترش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه خواهد شد. بنابراین، ممکن است به چنین فعل و انفعال های تحریک آمیزی واکنش نشان دهد.
اگر اسرائیل و عربستان سعودی در نهایت روابط خود را عادی کنند، اسرائیل ممکن است حضور نظامی و اطلاعاتی مستقیم در خلیج فارس داشته باشد؛ چنین رخدادی برای تهران غیر قابل قبول است. خوشبختانه ریاض نمی خواهد به تنش زدایی در روابطش با تهران پایان دهد. از زمانی که عربستان سعودی روابط خود را با ایران از سر گرفته، انصار الله حمله به خاک عربستان را متوقف کردهاند. ریاض و تهران با هم آتش بس پایداری را در یمن پس از سال ها جنگ وحشیانه برقرار کردند. اکنون، طرف های یمنی در حال حرکت به سوی توافق دائمی هستند. این امنیت تازه کشف شده با دستیابی به اهداف عالی اقتصادی را برای عربستان آسان کرده است. در نتیجه، به نظر میرسد که ریاض دیگر دیدگاه اسرائیل برای ایجاد محور مشترک نظامی و اطلاعاتی جهت مقابله با نفوذ منطقهای ایران را باور ندارد.