حمله به کورسک و گفتمان بیاعتبار پوتین/ چگونه تزار جامعه مدنی را از دست داد؟
به نوشته اقتصادنیوز، اوایل آگوست، زمانی که نیروهای اوکراینی در مسیر 385 مایل مربع از خاک روسیه در منطقه کورسک، از مرز روسیه عبور کردند، کرملین مدعی شد که همه چیز را تحت کنترل دارد. شبکه دولتی «آر تی» یک روز پس از آغاز حمله گزارش داد: «ارتش میگوید کییف در دستیابی به هدف خود جهت تثبیت جایگاهش در روسیه شکست خورده است». با این حال در رسانههای اجتماعی روسیه، چنین تبلیغاتی چندان دلچسب نبود. نیروهای اوکراینی که رهبری نظامی روسیه را غافلگیر کرده بودند، از مرز عبور کرده و صدها سربازروسی را به اسارت گرفتند. ده ها هزار نفر از ساکنان این منطقه فرار کردند. در روزها و هفتههای بعد، به نظر میرسید که نیروهای روسی قادر به انجام ضدحمله قابل توجه نیستند. همزمان یکی از محبوبترین کانالهای ملیگرای طرفدار جنگ در اپلیکیشن پیامرسان تلگرام، که ۱.۲ میلیون مشترک دارد، از بیکفایتی فرمانده ارتش، والری گراسیموف و «حامیانش در کرملین» شکایت داشت. به طور معمول، انتقاد مستقیم از رئیس جمهور روسیه در رسانه های اجتماعی تحت کنترل دولت نادر است، اما اکنون خود پوتین هدف قرار گرفته است. در OK، پلتفرم رسانه اجتماعی روسی که در میان جمعیتی مسنتر محبوب است، گفته شده بود: «او(پوتین) کشور را ویران میکند.». این عبارت بخشی از مقاله فارن افرز است، اقتصادنیوز این یادداشت را ترجمه کرده که بخش نخست آن تحت عنوان «کورسک؛ اعتبار از دست رفته تزار؟/ چگونه کرملین ماشین جنگی اش را توجیه می کند؟» منتشر شد و در ادامه بخش دوم آمده است.
روایت تلخ از اقتصاد جنگی روسیه
پس از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، هزینههای دولتی خدمات پزشکی به شدت کاهش یافت، در حالی که هزینههای دفاعی افزایش پیدا کرد. کرملین در بودجه سال 2023 خود، هزینههای خدمات پزشکی را 23 درصد کاهش داد که چشمگیر است. در رسانههای اجتماعی مردم به واسطه دلایلی چون زمان انتظار طولانی برای دریافت خدمات اولیه پزشکی ناشی از کمبود کارکنان، از کار افتادن تجهیزاتی مانند دستگاه تنفس مصنوعی و کمبود واکسن و شیمی درمانی شکایت داشتند. در مطالعه مارس 2024 در مورد تأثیرات تبلیغات روسیه، آزمایشگاه فیلتر نشان داد که برای جبران چالشهای موجود در ارتباط با این موضوع، رسانههای دولتی بر سرمایهگذاریهای پزشکی تازه متمرکز شدند؛ سرمایهگذاریهای دولتی با هدف عبور از تحریمهای اعمالی غرب. چنین تبلیغاتی در کوتاه مدت موجب شد تا افکار عمومی بار دیگر به ساختار اعتماد کند، اما تجربیات خود مردم داستان متفاوتی را روایت میکند. از همین رو میتوان گفت که تلاشهای کرملین در این زمینه نیز شکست خورد.
دولت در مسائل اقتصادی با چالشهای مشابه مواجه بوده است. در میانه تورم بالا، روسها حتی در مرفهترین مناطق شکایت دارند که حقوقهایشان کمتر و کمتر میشود. بدهی خانوارها افزایش یافته است: میزان بدهیها بین سالهای 2021 و 202 16.9 درصد افزایش یافت و بین سالهای 2022 و 2023 به میزان 18.1 درصد رشد داشته است. روسها از وامهای کوتاهمدت برای حل این موضوع استفاده کردهاند. کرملین با ترویج این خبر که حقوقها بالاخص در مناطق فقیر مانند بوریاتیا، در جنوب سیبری، در حال افزایش است، تلاش کرده تا به دغدغهها پایان دهد. در همین حال، بانک مرکزی و وزارت کار برنامه آموزش عمومی ویژه در زمینه سواد مالی را برای هشدار در مورد خطرات وامهای پرداختی و وامهای خرد تامین کردهاند. اکنون نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد پس از دو سال اعتماد مصرفکننده به اقتصاد جنگی، نگرانیها در حال افزایش است: «شاخص اعتماد مصرفکننده» در ماه اوت هشت درصد کاهش یافت – یعنی در بازه ای که کورسک هدف حمله قرار گرفت-. روسها به طور فزایندهای میگویند که وضعیت اقتصادی آنها در سال گذشته کاهش یافته و آنها نگران آینده هستند.
نگرانیهای اقتصادی اغلب یکی از مهمترین دغدغههای خانواده سربازان است. کرملین اکنون به مردانی که با ارتش قرارداد میبندند، دستمزدهای گزاف و پاداشهایی تا 380 هزار دلار میدهد. همانطور که بر یکی از پوسترهای استخدام نوشته شده: "در حالی که برای افتخار به وطن خود خدمت میکنید، میتوانید بازسازی خانه را کامل کنید و لوازم جدید برای آشپزخانه خود بخرید." اما وقتی با خبرنگارانی صحبت کردم که اخبار مناطق فقیرتری را پوشش میدهند که سربازان زیادی از آنجا میآیند، می.گویند که خانوادههای این مناطق به مراتب بیشتر نگران هستند که دولت برای سربازان کشته شده غرامت نپردازد. برخی میترسند که سربازان کشته شده عمداً در میدان نبرد رها شوند تا دولت هرگز مجبور به شناسایی کشته شدگان نشود و در نتیجه از پرداخت پول اجتناب کند. گاهی اوقات، نگرانیهای اقتصادی روسها به خشونت تبدیل شده است. همانطور که واسیلی گاتوف، تحلیلگر رسانههای روسی تبعیدی و یکی از همکاران مهمان در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، توضیح داده، زمانی که تخم مرغ در اوایل سال گذشته کمیاب شد، برخی افراد به مرغداران حمله کردند. در مورد اثرات گاه متناقض تبلیغات کرملین گفته شده، در میان شایعات مربوط به مشکلات زنجیره تامین و افزایش قیمتها، کرملین کمپین سنگینی را به راه انداخت و به مردم گفت که تخم مرغهای زیادی وجود دارد. نتیجه این بود که مردم خلاف این تبلیغ را باور کردند و برای خرید تمام تخممرغهای موجود هجوم بردند و این بحران را تشدید کرد.
فلج دستگاه تبلیغاتی کرملین
غالبا شکاف قابل توجهی بین گزارشهای خبری آرام روسیه و نارضایتی از تحولات در رسانههای اجتماعی روسیه وجود دارد. در کنار مسائل اقتصادی، ماشین تبلیغاتی کرملین برای مقابله با شوکهای عظیم و غیرمنتظره مربوط به جنگ کار دشوارتری دارد. به عنوان مثال، بسیج نسبی پوتین در پاییز 2022، مهاجرت گسترده غیرمنتظره را تسریع کرد. کرملین به صورت آنلاین اخبار مثبتی را در مورد این اقدام منتشر کرد که باعث بهبود نگرش عمومی برای حدود دو هفته قبل از سقوط مجدد وضعیت اقتصادی شد. بنابراین کرملین پیامهای بیشتری را در این باره مخابره کرد، اما متوجه شد که احساسات عمومی دوباره در حال سقوط است. با هر موج تبلیغات، توانایی کرملین برای حفظ حمایت عمومی از بسیج موثرتر میشد. شورش حیرت انگیز پریگوژین در ژوئن 2023 را در نظر بگیرید. همانطور که ارتش واگنر پریگوژین به سمت مسکو حرکت میکرد، رسانههای دولتی کرملین در حالی که منتظر دستورالعمل بودند سکوت کردند. همچنین به سرعت مشخص شد که نخبگان، ارتش و عموم مردم روسیه بهطور خاص نگران توقف شورشگران نیستند. از آنجایی که کشور رویدادها را با کنجکاوی جالب دنبال میکرد، برخی از وبلاگ نویسان مشهور نظامی روسی طرف پریگوژین را گرفتند. در نهایت، پریگوژین برتری خود را از دست نداد و دو ماه بعد، در یک سانحه هوایی حذف شد. اما این اپیزود نشان داد که ماشین تبلیغاتی کرملین چقدر راحت میتواند مختل شود.
حمله اوکراین به کورسک جدیدترین شوک این چنینی است. در هفتههایی که از آغاز حمله اوکراین میگذرد، دولت مدام تلاش کرده تا عملیات را کماهمیت جلوه دهد و ادعا کند که نیروهای روسی در حال رسیدگی به این مشکل هستند. اما پنهان کردن اولین حمله بزرگ به خاک روسیه پس از جنگ جهانی دوم برای مسکو دشوار بوده است. حتی اخبار دولتی محلی جرأت کردند از پاسخ پوتین انتقاد کنند. یکی از تیترهای منتشر شده این است: "ساکنان منطقه کورسک معتقدند که دولت آنها را رها کرده است."در هر یک از این شوکها، کرملین ناتوانی خود را در مدیریت حوادث غیرمترقبه نشان داده است. بلافاصله پس از حمله به کورسک و شورش پریگوژین، تلویزیون دولتی روسیه که قبلاً از بالا هدایت میشد، به حال خود رها شد. وقتی به رسانههای تحت کنترل دولت دستور داده نمیشود که چه موضعی اتخاذ کنند، وقتی به ملیگرایان تلگرامی اجازه میدهند تا احساسات خود را نشان دهند و دستورات واضحی به آنها صادر نشود، ناگهان شبه پلورالیسم میهنپرستانه پرورش یافته توسط رژیم فرو میپاشد. ممکن است وسوسه انگیز باشد که به این نتیجه برسیم که حکومت مرد قدرتمند روسیه یعنی پوتین در برابر افت موقت ماحصل دستکاری گفتمان و رفتار عمومی غیرقابل نفوذ است. اما حتی در روسیه، این تغییرات مهم است، زیرا نشان میدهد که دولت قادر به کنترل جامعه به میل خود نیست. انتخابات روسیه را لحاظ کنید، کارزاری که همه میدانند پوتین پیروز آن است. همانطور که استیون هولمز و ایوان کراستف در اوایل سال 2012 استدلال کردند، کرملین بر تقلب آشکار رای دهندگان و آموزش کارمندان ایالتی برای نحوه رای دادن تکیه دارد. هدف این نیست که کسی را متقاعد کنیم که این انتخابات آزاد و منصفانه است، بلکه نشان دادن این است که دولت قادر به تقلب است و این قدرت را دارد که کشور را وادار به بازی مسخره کند.
وقتی پوتین کنترل جامعه را از دست می دهد
درک کنترل کرملین بر گفتار و رفتار عمومی، وضعیت تزار را تهدید و احتمالاً خاطرات بدی را از اواخر دوره شوروی زنده میکند. نخبگان کنونی کرملین به چشم دیدند که چگونه در سال 1989، زمانی که اروپای مرکزی به سرعت از چنگ مسکو خارج شد و دوباره در سال 1991 زمانی که اتحاد جماهیر شوروی به ظاهر مستحکم فروپاشید، کنترل اوضاع از دست رفت. امروز پوتین دائماً در پی هرگونه نشانهای از تکرار است و رویکرد خود را بر این اساس شکل داده است. هنگامی که مسکو میبیند که کنترل خود را بر گفتمان و رفتار اجتماعی از دست میدهد، سیاست را تغییر میدهد. گاهی کرملین سانسور را افزایش میدهد. اما همچنین میتواند به سادگی یک طرح نامطلوب را معکوس کند. بنابراین، کرملین تاکنون با وجود نیاز فوری ارتش به نیروی انسانی، از بسیج نیروی انسانی خودداری کرده است. در میدان نبرد، هر زمان که نیروهای اوکراینی روسیه را عقب میرانند، همانطور که با ناوگان روسیه در دریای سیاه انجام دادند، پوتین به جای به خطر انداختن موقعیتی که دیگر کنترلش را در دست ندارد، عقبنشینی میکند.
همانطور که رادک سیکورسکی، وزیر امور خارجه لهستان در ماه سپتامبر گفت، اگر غرب میخواهد روسیه را متوقف کند، باید محاسبات پوتین را در مورد خطرات و هزینههایی که در داخل برای به راه انداختن جنگ در حال حاضر و راهاندازی جنگهای جدید در آینده با آن مواجه است، تغییر دهد. انجام این کار مستلزم پیروزی در میدان نبرد، جنگ اقتصادی موثر، وحدت دیپلماتیک و تسلیح مجدد نیروهای اوکراینی است. اما اطلاعات نقش مهمی نیز دارد، نقشی که قبلاً در برخی از بزرگترین جنگهای قرن بیستم نشان داده شده است. مشکل پیش روی اوکراین و شرکای آن در تلاش برای دستیابی به روسهای معمولی بی شباهت به چالشی نیست که بریتانیا در قبال شهروندان آلمان نازی در جنگ جهانی دوم با آن روبرو بود. در ابتدا، بریتانیا امیدوار بود که بتواند جنبش ضد دموکراتیک در آلمان را تشویق کند. اما در نهایت متوجه شد که تداوم این رویکرد ناامیدکننده است. صرف نظر از ارزشهای لیبرالی که آلمانیها میتوانستند به شکل خصوصی بدان پایبند باشند، هیچ جنبش جدی طرفدار دموکراسی برای حمایت از آن وجود نداشت. لرد جان ریث، وزیر اطلاعات بریتانیا و موسس بیبیسی، با مشاهده جبهه ملی مردمی که هیتلر سالها صرف ساخت آن کرده بود، نتیجهگیری کرد: «ممکن است نارضایتی وجود داشته باشد، اما صدایی ندارد. این ماشین جنگی است که باید آن را شکست دهید».
با این حال، دو سال پس از جنگ، تلاشهای ارتباطی بریتانیا در محوریت قرار گرفت. اگرچه برخی از بخشهای دولت همچنان امیدوار بودند که چشمانداز دموکراتیک آلمان همچنان قابل دستیابی باشد، بخش جدیدی در داخل ستاد اجرایی جنگ سیاسی، نهادی که بر تمام تلاشهای ارتباطی خارجی بریتانیا نظارت میکرد، رویکرد عملگرایانهتری را امتحان و دهها سازمان را سازماندهی کرد. ایستگاههای رادیویی خرابکارانه، اعلامیهها و روزنامهها بر اقتصاد، انشعاب بین ارتش و حزب نازی، تنش بین آلمان و متحدانش و خشم سرکوب شدهای که بسیاری از مردم عادی آلمان نسبت به بوروکراتها احساس میکردند، متمرکز بودند. هدف تبدیل آلمانیها به گروهی دموکرات نبود، بلکه درگیر کردن چیزی بود که سفتون دلمر، رئیس عملیاتهای ویژه در PWE، «سگ خوک» درونی آلمانیها مینامید: خشم، حسادت و میل به مراقبت از خود که اغلب میتواند موجب شود تا تبلیغات دولتی درباره «عظمت ملی» تضعیف شود.