رونمایی از وضعیت زندگی بشار اسد در مسکو

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: این روزنامهنگار گفت: «غیرممکن نیست که هرکسی که به اسد پناهندگی داده است، روزی تصمیم بگیرد که این تبعیدی سوری را در مقابل خبرنگاران مورد تایید بیاورد و پیامی در دهان او بگذارد؛ شاید داستانی تکاندهنده درباره اینکه چقدر زندگی در روسیه خوب است.» اما در حال حاضر، مقامات روسیه چیزی از چنین افشاگری عایدشان نمیشود و اگر چیزی برای به دست آوردن ندارند، پس چرا اجازه چنین کاری میدهند؟ اگر چنین شود، چیزهای زیادی برای از دست دادن وجود دارد: ظاهر کردن اسد میتواند مقامات جدید سوریه را عصبانی کند و در مقابل، کرملین میتواند رویای حفظ پایگاههای نظامی خود در سوریه را برای همیشه فراموش کند.
اسد قوانین بازی را یاد گرفته است
عدم تبلیغات مانع از آن نشده است که محافل جمعی نخبگان مسکو مملو از شایعات درباره تجربیات خانواده اسد در مکان جدید خود نباشد. کانالهای تلگرام، ابزاری نسبتا موثر در فضای رسانهای خفقانآور روسیه، نیز سکوت نمیکنند و گهگاه اطلاعات مختلفی را به دست میدهند. کسانی که قطعات این اطلاعات را با هم جمع میکنند، همانطور که روزنامهنگار مستقر در مسکو انجام میدهد، میتوانند تصویر قابلاعتمادی از زندگی حاکم مخلوع سوریه جمعآوری کنند. ثروتی که اسد پیشاپیش به روسیه منتقل کرد، مهمترین مولفه این ماجرا را تشکیل میدهد.
این روزنامهنگار روس که نخواست نامش فاش شود، چنین تحلیل میکند: «بسیار ساده است: پس از دریافت پناهندگی، یا یک گدایی هستید که در معرض هوا و هوس کشور میزبان هستید یا ثروتمند و در نهایت رئیس هستید. میتوانید نفوذ را بخرید، آژانسهای مجری قانون را رام کنید و غیره؛ همه اینها تا زمانی است که زیادهروی نکنید، قوانین بازی را رعایت کنید و اشتهای زیادی نداشته باشید. بشار اسد قوانین بازی را یاد خواهد گرفت. در واقع، ممکن است از قبل آنها را فراگرفته باشد.»
به گفته این روزنامهنگار مستقر در مسکو، خانواده اسد در طول سالها حدود ۱۹آپارتمان مختلف در سراسر شهر مسکو خریداری کردند. قیمت یک آپارتمان معمولی در این مجتمع در آن زمان حدود ۲میلیون دلار بود؛ اما نمایندگان اسد واحدهای بالاتر از استانداردهای معمول را ترجیح دادند. «دی» افزود که این خریدها به اعضای خانواده بزرگ اسد چیزی بیش از یک کانال سرمایهگذاری جذاب داده است؛ این خریدها چیزی کمتر از یک بلیت ورود به باشگاه نخبگان مسکو بودند. شهر مسکو نمادی از شأن و منزلت است و با این نماد، امتیازات مربوط به آن نیز همراه میآید. یکی از این موارد، مشارکت در زندگی اجتماعی غنی در مسکو است؛ اما این روزنامهنگار اطمینان داد که اسد تاکنون بهطور کامل از آن اجتناب کرده است. او میگوید: «شاید توضیح در بیماری جدی همسرش اسما نهفته باشد، شاید خود اسد پس از واگذاری قدرت افسرده شده باشد یا شاید از سوی سازمانهای امنیتی روسیه به او دستور دادهشده که بهدلیل خطر ترور احتمالی بیرون نرود.»
این روزنامهنگار افزود: «من توضیح صحیح را نمیدانم، اما یک چیز غیرقابلانکار است: هیچکس اسد را در مراسم معرفی، میهمانی یا دیگر رویدادهای درخشانی که نخبگان مسکو به آن افتخار میکنند، ندیده است.»
این روزنامهنگار مستقر در مسکو پاسخ داد: «همان جهادگرانی که علیه رژیم او جنگیدند. فراموش نکنید که شهروندان کشورهای آسیای مرکزی که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند -مثلا ازبکها و تاجیکها- میتوانند بدون ویزا وارد روسیه شوند. شهروندان این کشور در کنار گروههای جهادی در عراق و سوریه جنگیدند، به عضویت داعش درآمدند، افراطگرایی رادیکال را تجربه کردند و برخی به کشورهای محل سکونت خود بازگشتند. آنها میتوانند در انتقام از مردی که رفقای جهادی آنها را سرکوب کرد به مسکو بیایند» و کار را تمام کنند.