ترامپ و مثلث ایران، روسیه و چین/ سازناکوک پوتین و آینده مبهم جنگ اوکراین/ آمریکا اژدهای زرد را مهار میکند؟
به گزارش اقتصادنیوز، دیوید سنگر، خبرنگار ارشد نیویورک تایمز با انتشار یادداشتی مدعی شد: بایدن زمانی که تلاش داشت تا از میراث سیاست خارجیاش دفاع کند، تاکید داشت که دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب ایالات متحده باید از فرصتهای دیپلماتیک و ژئوپلیتیکی که ایجاد شده بهره برداری کرده است تا ضمن رویارویی با تهدیدهای چین و روسیه تحولات و تنشها در خاورمیانه را نیز مدیریت کند.
به باور ناظران، شاید بایدن تنها عضو دولت سی و ششم آمریکا بود که چنین موضعی را اتخاذ کرد، چرا که بسیاری از اعضای تیمش در روزهای اخیر و در جریان مصاحبهها و پادکستها، تاکید دارند که امروز دشمنان ایالات متحده با چالش و مسائل خود دست به گریبانند.
آزمون ترامپ
سنگر در ادامه یادداشت ادعاییاش در نیویورک تایمز آورد: روسیه در اوکراین منزوی و گرفتار شده است. چین با رکود اقتصادی و جمعیتی دست و پنجه نرم میکند. ایران نیز به واسطه تغییر معادلات خاورمیانه بر تحولات منطقه متمرکز است.
علاوه بر این، سرانجام - پس از 15 ماه دیپلماسی فشرده - آتشبس اسرائیل و حماس آغاز شد و گروهی از گروگانها آزاد شده و به ادعای گروهی خاورمیانه در آستانه تغییری بزرگ قرار گرفته است.
به ادعای سنگر، تاکید بایدن بر مدیریت تنشها و هشدار به ترامپ در باب این که زمینه را برای تشدید تنشها هموار نکند، مقولهای منفعت طلبانه است؛ چرا که شخص رئیس جمهوری و اعضای تیمش انتقادهایی جدی به سیاست خارجی بایدن دارند.
آنها عقب نشینی آشفته ایالات متحده از افغانستان را به چالش کشیده و میگویند همین رویکرد ضعیف و منفعلانه واشنگتن به چهرههایی چون ولادیمیر پوتین جسارت داد تا حمله به اوکراین را کلید بزند. فراتر از آن، ترامپ و حامیانش مدعیاند که رویکرد منفعلانه بایدن در ارتباط با ایران موجب شده تا تهران (به ادعای این گروه) در آستانه گریز هستهای قرار بگیرد.
آنها حتی سیاستهای سختگیرانه دولت دموکرات در ارتباط با چین را قبول ندارند و تصور میکنند بایدن میتوانست از رویکرد سخت گیرانهتری پیروی کند. به ادعای سنگر، با کنار گذاشتن این بحث، مطمئناً فرصتهای دیپلماتیکی وجود دارد که ترامپ میتواند از آنها استفاده کند، اگرچه تاریخ و هشدارهای شوم اخیر نشان داده که اگر رئیس جمهوری منتخب به آنچه گفته دست نیابد، ممکن است دشمنان و متحدانش را هدف اقدام نظامی نرم قرار دهد.
معمای صلح در اوکراین
این نویسنده در ادامه مدعی شد: شواهد بسیار کمی وجود دارد مبنی بر اینکه پوتین مشتاق توافقی است که بتواند او را از جنگی خارج کند که تاکنون نزدیک به 200 هزار کشته و بیش از نیم میلیون زخمی برای روسیه برجای گذاشته است. از زمان مناظره تلویزیونی ترامپ با کامالا هریس، معاون وقت جو بایدن و نامزد دموکراتها، رئیس جمهوری منتخب آمریکا متعهد شده که توافقی با روسها ظرف 24 ساعت حاصل کند.
او حتی مدعی بود که پیش از ادعای سوگند شاید زمینه برای صلح هموار شود. اکنون، جای تعجب نیست که معادلات پیچیدهتر شده است. فرستاده ویژه ترامپ برای اوکراین، کیت کلوگ، ژنرال بازنشسته 80 ساله که در دولت نخست ترامپ در شورای امنیت ملی خدمت میکرد، اخیرا به فاکس گفت: «بیایید این بازه زمانی را 100 روز تعیین کنیم تا مطمئن شویم که راهحل محکم و پایدار است.
این در حالی است که ترامپ گفته که "به زودی" با پوتین ملاقات خواهد کرد، زمانی قابل توجه، به ویژه به این دلیل که بایدن در طول سه سال گذشته با رهبر روسیه صحبت نکرده است.
سنگر در ادامه میپرسد: معامله با روسها ممکن است چگونه باشد؟ او خود در پاسخ مینویسد: اولاً، بیشتر مقامات بایدن و ترامپ، حداقل در محافل خصوصی، اذعان میکنند که روسیه به احتمال زیاد نیروهای خود را در 20 درصد از خاک اوکراین که اکنون اشغال کرده نگه میدارد -آن هم به عنوان یکی از شروط آتش بس احتمالی-
در این میان، بخش سخت هر توافقی، توافق امنیتی است. چه کسی تضمین میکند که پوتین از توقف جنگ برای تسلیح مجدد، استخدام و آموزش نیروهای جدید، درس گرفتن از اشتباهات سه سال گذشته و تهاجم مجدد استفاده نکند؟
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، استدلال میکند که تیم ریاست جمهوری سال گذشته را صرف تعریف معاملهای برای حراست از امنیت کردند، اما ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین نسبت به این موضع گیریها تردید دارد. او با یادآوری اینکه هیچکس به توافقنامه امنیتی سال 1994 که اوکراین با ایالات متحده، بریتانیا و روسیه امضا کرد، توجه چندانی نکرد، تاکید کرده که فقط عضویت در ناتو میتواند پوتین را متوقف کند.
با این همه، خطوط کلی توافق در عصر ترامپ فعلا در هالهای از ابهام قرار دارد. به باور سنگر، آتش بس میتواند توسط نیروی حافظ صلح اروپایی که به احتمال زیاد توسط نیروهای بریتانیایی، آلمانی و فرانسوی هدایت میشوند، اجرا شود.
دو مقام ارشد بایدن گفتند، نکته کلیدی این است که آیا ترامپ مایل است نقش کلیدی آمریکا در ارائه اطلاعات، تسلیحات و اجازه حمله به خاک روسیه در نزدیکی مرز اوکراین را حفظ کند یا نه. (ترامپ دراین زمینه پیشنهاداتی داده اما نگفته که این مجوز را لغو خواهد کرد. همزمان جی دی ونس، معاونش و از منتقدان اصلی حمایت نظامی آمریکا از اوکراین است.)
در چنین شرایطی سالیوان اصرار دارد که برای ترامپ بسیار مهم است کاری را انجام دهد که بسیاری از اعضای حزب او از آن نفرت دارند؛ ادامه حمایت نظامی. او گفت: «یک توافق خوب برای آمریکا به معنای تحقق خواستهها با تکیه بر اهرم فشار است». البته روسها خواهان یک توافق بسیار بزرگتر هستند؛ توافقی که در آن ایالات متحده سلاحها و نیروهای خود را از اروپا خارج کند، ام در این مورد، ترامپ فعلا سکوت کرده است.
ترامپ و دوراهی جنگ و صلح در خاورمیانه
سنگر در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد: تحولات ایران در ماههای اخیر میتواند ترامپ را به سمت مذاکره با تهران بر سر سرنوشت برنامه هستهای و نقش این کشور در خاورمیانه سوق دهد، یا میتواند بستر را برای توسل به گزینه نظامی در عصر دوم ریاستش هموار سازد.
در شرایط کنونی به واسطه رویارویی اسرائیل با مقاومت بالاخص حماس و حزبالله، معادلات خاورمیانه تغییر کرده است. همزمان به واسطه تحولات سوریه، تهران مسیر لجستیکی که به واسطهاش حمایتهای خود را در اختیار مقاومت، بالاخص حزبالله قرار میداد، از دست داد.
در این میان نباید رویارویی عریان تهران و تلآویو و خروج دو بازیگر از منطقه خاکستری را از قلم انداخت. به ادعای سنگر، در چنین شرایطی دولت مسعود پزشکیان، رئیس جمهور جدید ایران، از انعقاد یک توافق جدید با آمریکا و غرب میگوید. این در حالی است که ایران غنی سازی اورانیوم خود را افزایش داده و به ادعای ناظران در آستانه گریز هستهای قرار دارد.
با این حال، مقامات امنیت ملی بایدن در جلسات توجیهی خود با دولت آینده ترامپ گفتهاند که اگرچه ایران مواد کافی برای عبور از آستانه گریز هستهای را داراست، اما هنوز هیچ مدرکی مبنی بر تصمیم ایران جهت تغییر دکترین هستهایاش در دست نیست.
با این همه، تغییر دکترین هستهای گزینهای است محتمل و در آستانه مراسم تحلیف، ترامپ درباره احیای کمپین «فشار حداکثری» خود صحبت کرده و وقتی از او در مورد حملات نظامی احتمالی سؤال میشود، پاسخ می دهد: «هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد.»
به ادعای سنگر، رویکرد او به سان کتاب بازیاش در کره شمالی در سال 2017 است که کیم جونگ اون را پیش از سه جلسه نشست و نامههایی گرم، مرد کوچک موشکی خواند. (آن موشکهای گرم اکنون در زرادخانه های پیونگ یانگ قرار دارند و به واسطه شکست دیپلماسی و مذاکرات، کره شمالی به چیزی بین 60 تا 100 سلاح هستهای مجهز است).
به ادعای این خبرنگار، نقش نتانیاهو میتواند تعیین کننده باشد، شاید عزم ادعایی نخست وزیر اسرائیل برای حمله ادعایی به سایتهای هستهای ایران لحظهای حساس برای تصمیم گیری باشد؛ لحظهای که میتواند پای آمریکا را به درگیری باز کند.
همزمان بسیاری از اطرافیان ترامپ، توقف برنامه هستهای ایران را کلید باز کردن قفل جایزه صلح نوبل میدانند. حل چنین چالشی برای ترامپ دستاورد دیپلماتیک بزرگی است که میتواند بستر را برای تثبیت دستاوردهای دوران نخست رئیس جمهوری بالاخص اجرایی شدن توافق ابراهیم هموار سازد؛ توافقی که در سال 2020 زمینه را برای عادی سازی روابط امارت و بحرین با اسرائیل هموار کرد.
دولت بایدن در حال مذاکره با عربستان سعودی برای گسترش این توافق بود و آنتونی جی. بلینکن، وزیر امور خارجه اخیراً به یاد آورد که زمانی که حماس به اسرائیل حمله کرد، در مسیربازگشایی یکی از آخرین بخشهای این توافق قرار داشته است، اما فعلا قواعد بازی تغییر کرده است.
به ادعای سنگر، ترامپ میتواند بازی سهگانه امضا کردن توافق با سعودیها، قدرت بخشیدن به دولت جدید لبنان را امتحان کرده و همزمان به ساخت سوریه کمک کند. اما تحقق این مقوله مستلزم یک برنامه، نظم و انضباط و کمکهای زیاد آمریکایی است و میتواند با سیاست جناح انزواگرای جنبش «اول آمریکا» که او رهبری میکند، در تضاد باشد.
این امر همچنین جرقه مشاجرههایی را با برخی از منصوبان ترامپ، چهرههایی چون مایک هاکبی، منتخب رئیس جمهوری برای تصدی عنوان سفیر آمریکا در اسرائیل خواهد زد؛ چهرهای که مخالفت خود را با راهحل دو کشوری پنهان نکرده و از اسرائیل میخواهد که شهرکهای خود در کرانه باختری را گسترش دهد.
به ادعای سنگر، در چنین شرایطی ترامپ این فرصت را دارد که خاورمیانه را شکل دهد، به نحوی که طی دههها هیچ رئیسجمهوری این فرصت را نداشته است. اما انجام این کار ممکن است باعث درگیری با نتانیاهو و مشاورانش شود.
یک معامله چند مجهولی
تنش میان چین و تایوان میتواند اولین تهدید شرق آسیا علیه دولت دوم ترامپ باشد. اما به نظر میرسد که این تیک تاک است که چالش ساز شده و در این زمینه همه چیز به توان ترامپ منوط است؛ آیا یک بحران بینالمللی میتواند با یک معامله تجاری حل شود؟
ترامپ به دلایل امنیت ملی برای خروج تیک تاک از دست صاحبان چینی خیز برداشت، اما زمانی که متوجه شد این یک ابزار حیاتی برای مبارزات انتخاباتی است، رویکردش را تغییر داده است. اکنون او قول داده که پس از تایید قانون اجباری واگذاری توسط دادگاه عالی، اختلافها را حل کند. هیچ کس نمیداند که ترامپ تهدیدات امنیت ملی را در هسته اصلی پرونده تیک تاک چقدر جدی میگیرد، اما همین گزاره آزمونی است برای سنجیدن توانایی رئیس جمهوری در زورآزماییاش با شی جین پینگ.
نحوه برخورد ترامپ با این موضوع میتواند رویکرد احتمالیاش در باب سرنوشت تایوان، مشارکت در حال ظهور چین با روسیه و رقابت برای تسلط بر هوش مصنوعی را نیز تا حدودی ترسیم کند. ظهور شراکت چین و روسیه شاید بزرگترین تغییر ژئوپلیتیکی از زمان خروج ترامپ از واشنگتن در چهار سال گذشته باشد. همین هم صدایی ممکن است همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد؛ آیا جهان بیشتر درگیر بلوک بندیهای جنگ سرد میشود؟ آیا این دو کشور به نیروهای نظامی و سایبری علیه غرب میپیوندند، یا اینکه کشورها دوباره وارد جنگهای سرد جدید میشوند؟
در چند ماه گذشته، دولت بایدن راهبردی را برای مقابله با پیوند چین، روسیه، ایران و کره شمالی تنظیم کرد و همه چیز را طبقه بندی کرده و فضا را برای بحث عمومی درباره نحوه مدیریت از سرگیری درگیری ابرقدرتها محدود کرده است. در جلسات تایید، نامزدهای ترامپ راه امنی را در پیش گرفتند. سناتور مارکو روبیو از فلوریدا که قرار است عنوان وزارت خارجه را عهده دار شود، چین را "قدرتمندترین و خطرناکترین دشمن آمریکا" خواند.
در این میان، موضوع AI مطرح می شود که سالیوان آن را مهمترین دلیل رقابت طولانیمدت آمریکا با چین توصیف میکند، مقولهای که میتواند فاجعه آمیز باشد. بایدن با محدود کردن تراشههای چینی تلاش کرده تا ترامپ را در مسیری بی بازگشت قرار دهد. در این میان ترامپ یک انتخاب دارد، او باید یا کنار سرمایه گذاران فعال در حوزه فن آوری قرار بگیرد، همان هایی که از رویکرد بایدن خستهاند یا از رویکرد سلفش حمایت میکنند.