نگاهی به حقوق مردم و آقازادهها در عهد قاجار/ حقوق عمه، خواهر و نورچشمیهای ناصرالدین شاه چقدر بود؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از همشهری آنلاین، پرداخت حقوق همواره از دغدغههای مهم حاکمان ایران بوده است. بررسیهای تاریخی نشان میدهد ریشه مسئله پرداخت حقوق به دوره قاجار برمیگردد؛ یعنی زمانی که وزارتخانههای مختلف تشکیل شد و به تبع آن، کارکنان دولت چندبرابر شدند و بدین ترتیب شمار حقوقبگیران زیاد شد.
از همان دوران قاجاریه بهمانند امروز مشکلات مربوط به پرداخت حقوق و دستمزد وجود داشت. در این میان، آنچه که کار دولت را در زمینه پرداخت حقوق حقوقبگیران دشوارتر میکرد و به عدم تناسب میزان حقوقها و رشد نارضایتیها دامن میزد، پرداخت حقوقهای نجومی بود.
بهواقع میشود گفت پرداخت حقوقهای نجومی از زمان قاجار مُد میشود و به دوران بعد سرایت میکند. در دوره قاجاریه، خواص و نور چشمیهایی را داشتیم که بدون اینکه هیچ کاری بکنند، تنها بنا به شاهزادهبودن و قرابت با خاندان شاهی و نزدیکی به هرم قدرت، مبالغی را از بودجه کشور به صورت منظم تحت عنوان مقرری و مواجب دریافت میکردند. نمونه آن، عمه مظفرالدینشاه بوده است.
عمه شاه چقدر حقوق میگرفت؟
عمه مظفرالدینشاه، عزتالدوله، همان ملکزاده خانم دختر محمدشاه قاجار و مهدعلیا و خواهر ناصرالدینشاه بوده.
این شاهدخت قجری که این روزها غزل شاکری در سریال جیران در نقش او بازی میکند، در ۱۳ سالگی با میرزا تقی خان امیرکبیر ازدواج کرد و پس از قتل امیر، به اجبار به عقد میرزا کاظم خان نظامالملک، پسر آقا خان نوری صدراعظم، درآمد. عزتالدوله، در ادامه زندگی خود دو بار دیگر هم ازدواج کرد؛ یک بار با اعتضادالدوله و بار چهارم و آخر با یحیی خان مشیرالدوله از کارمندان بلندپایه وزارت خارجه.
این عمه مکرمه معظمه شاه بدون اینکه شغل و منصبی داشته باشد سالیانه ۱۲ هزار و ۸ تومان حقوق دریافت میکرده! (توجه داشته باشید که اعداد و ارقام در اسناد زیر به خط سیاق است. خط سیاق، خطی رمزمانند در حسابداری قدیم بود که اعداد و ارقام را برای جلوگیری از هرگونه دستکاری و تقلب به آن مینوشتند.)
زیادی رقم مقرری عمه خانم زمانی مشخص میشود که بدانید در آن دوره، میانگین حقوق سالیانه یک نیروی کار کف بگیر کمتر از ۵۰ تومان بوده. برای مثال، فرجالله بیگ تفنگدار ۲۰ تومان دستمزد میگرفته است.
چنانچه فرد حقوقبگیر دارای پُست و سِمت حکومتی بود هم رقم حقوق دریافتی او در مقابل رقم پرداختی به نور چشمیها و مقربین درگاه شاه توفیر چندانی نمیکرد. برای مثال، همانطور که در سند پایین میبینید میرزا اسماعیل خان، سرتیپ وزارت خارجه سالی ۱۶۶ تومان حقوق دریافت میکرد. یا مواجب کل کارکنان یک وزارتخانه مانند وزارت تجارت و کشاورزی ۲ هزار و ۷۰۰ تومان بوده است!
رقم عجیب دیگر نسبت به رقم مقرری عمه شاه، کل بودجه مدرسه دارالفنون است. دارالفنون به عنوان نخستین مدرسه نوین ایران و محل رشد و پرورش نخبگان ایرانی طبق سند زیر در یک سال ۳۹۰ هزار قران (۳۹ هزار تومان) بودجه از سمت حکومت دریافت میکرد. این بودجه ۳۹ هزار تومانی باید خرج پرداخت حقوق تمام معلمان ایرانی و فرنگی، متعلمین ارکستر و مخارج متفرقه میشد.
افزون بر عزتالدوله، رقم مواجب شاهزادههای قاجار هم موجود است که در قیاس با دریافتی عمه خانم، حقوق آنها بسیار بیشتر هم بوده است. برای مثال، کامران میرزا پسر ناصرالدینشاه و برادر مظفرالدینشاه ۲۹ هزار تومان و شعاعالسلطنه پسر مظفرالدینشاه ۱۱۵ هزار تومان حقوق میگرفتند.
حقوق نور چشمیهای قجری فیالفور پرداخت میشد
نکته جالب توجه در پرداخت حقوقهای نجومی به خواص دور قاجار، سریعالوصول و سهلالوصول بودن حقوق آنها بوده است.
همانطور که در سند مقرری عمه جان شاه در بالا ملاحظه میشود، محل پرداخت مقرری او، گمرک تعیین شده و عنوان شده که قبض مقرری در ذیل خرج دارالخلافه منظور شده است.
در دوره قاجار، گمرک منبع مالی بسیار خوبی بود و به بیان سادهتر همیشه پول داشت، بر این اساس براتهایی که به حساب گمرک صادر میشد به سرعت و به راحتی نقد میشد.
مواجب مختلف برای فک و فامیل شاه
مطلب مهم دیگر اینکه خواص و آقازادهها و مقربین درگاه شاه مضاف بر دریافت حقوق و مقرری سالیانه، در طول یک سال به انحاء و اسامی مختلف وجوه دیگری دریافت میکردند. این وجوه تحت نام عیدی و انعام پرداخت میشد.
البته غیر از مقرری سالیانه و مواجب ماهیانه و مناسبتی که به فک و فامیل شاه اعطا میشد، بیشتر آنها صاحب ملک و املاکی هم بودند که از قِبل آن، درآمدها و مالیات به دست میآوردند. حتی نوکران این طبقه هم از دست و دلبازی شاه بینصیب نبودند و آنها هم هر کدام املاکی داشتند و از محل این املاک عوایدی کسب میکردند.
اما چرخش روزگار بر وفق مراد ایل و تبار قاجار دوام نیافت و شکاف درآمدی بین خواص و عوام باعث عمیقتر شدن شکاف بین حکومت و مردم شد و بیراه نیست اگر گفته شود پرداخت حقوقهای نجومی و حیف و میل درآمدهای کشور از علل مهمی بود که اعتماد مردم به حکومت قاجاریه را خدشهدار کرد و این موضوع در طولانیمدت بر آتش نارضایتیهای اجتماعی افزود و قاجاریه را به ورطه سقوط کشاند.