راز سکوت عجیب اسرائیل در مقابل توافق احتمالی واشنگتن وتهران!
به گزارش اقتصادنیوز این نشریه مینویسد، اسرائیل گاهی میتواند جای عجیبی باشد، اما یک کار است که به خوبی میداند چگونه انجام دهد و آن سر و صدا کردن است. این را از هر کسی که در اسرائیل بوده یا از پایگاههای ارتش دیدن کرده بپرسید، که چگونه سربازان بدون ترس از مجازات، با فرماندهان خود جر و بحث میکنند.
برای مثال، افتضاح این هفته پس از دیدار الی کوهن، وزیر امور خارجه با همتای لیبیایی خود، نجلا منگوش، در رم را در نظر بگیرید. از یک طرف، محرمانه نگه داشتن جلسه اقدام منطقی بود. لیبی هنوز برای اسرائیل به عنوان یک کشور متخاصم تلقی میشود، و کوهن در حال انجام برخی تلاشهای اولیه به سمت چیزی بود که تلآویو امیدوار بود روزی به عادی سازی منجر شود.
با این حال ساکت ماندن ماجرا رفتار معمول اسرائیل نیست. به همین دلیل است که اگرچه نحوه مدیریت آن ناامید کننده بود، اما شگفتآور نبود که طرف اسرائیلی ماجرا را افشا کند. حفظ اسرار نقطه قوت اسرائیلیها نیست. سکوت رویه اسرائیل و سیاستمدارانش نیست.
به همین دلیل است که سکوت نخست وزیر، بنیامین نتانیاهو در مورد برنامه هستهای ایران از زمان بازگشت وی به قدرت در ژانویه تا این حد تعجب برانگیز بوده است.
چرا نتانیاهو در قبال توافق ایران سکوت کرده است؟
اکوایران در ادامه ترجمه تحلیل اورشلیم پست آورده است: همه نشانهها حاکی از آن است که ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری جو بایدن به یک توافق موقت - یا حداقل نوعی تفاهم نانوشته - با ایران نزدیک شده است که بر اساس آن تهران غنیسازی اورانیوم خود را در ازای آزادسازی میلیاردها دلار اموال بلوکه شده، کاهش دهد.
زندانیان آمریکایی که در ایران نگهداری میشوند آزاد شدهاند، طبق گزارشها، ایران سرعت غنیسازی را کاهش داده و حتی برخی از ذخایر خود را رقیق کرده است، و نتانیاهو همچنان ساکت است. بله، دفتر او چند هفته پیش، پس از اعلام آزادی زندانی بیانیهای صادر کرد، اما این یک بیانیه مکتوب بود و در مقایسه با نحوه برخورد نتانیاهو با مسائل مربوط به ایران در گذشته، هیچ بود.
فقط به سال 2015 نگاه کنید. در آن زمان نتانیاهو به واشنگتن پرواز کرد و در مقابل کنگره، علیه رئیس جمهور وقت سخنرانی کرد تا تلاش کند نمایندگان را متقاعد کند تا برجام را از دستورکار خود خارج کنند. و زمانی که کاخ سفید اعتراض کرد و اعضای دموکرات به نتانیاهو هشدار دادند که سخنرانی در مقابل کنگره باعث تضعیف روابط میشود، او پیشتر رفت و گفت که وقتی نوبت به مسائل وجودی برای اسرائیل میرسد، او موظف است بدون توجه به هزینه، صحبت کند.
با این وجود، چرا نتانیاهو ساکت است؟ چرا با توافق مقابله نمیکند؟
سه پاسخ وجود دارد. اولین مورد این است که نتانیاهو ممکن است مانند گذشته مخالف توافق موقت یا تفاهم جدید بین ایران و آمریکا نباشد. شکی نیست که او نمیخواهد ایران به تسلیحات هستهای دست یابد و اگر احساس خطر کند، احتمالاً علیه آن اقدام خواهد کرد، اما او همچنین میداند که گزینههای اسرائیل در اینجا زیاد نیستند. وادار کردن ایران به توقف غنیسازی، حتی در یک توافق ضعیف ممکن است در حال حاضر بدترین گزینه روی میز نباشد.
دلیل دوم وضعیت سیاسی نتانیاهو است. بر کسی پوشیده نیست که جایگاه او در واشنگتن مانند گذشته نیست و تا روز پنجشنبه، او همچنان منتظر بود که ببیند آیا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در اواخر این ماه با بایدن ملاقات خواهد کرد یا خیر. توانایی نتانیاهو برای تأثیرگذاری بر اقدامات آمریکاییها، امروز نسبت به سال 2015 محدودتر است و در نتیجه، او باید با دقت زیادی نبردهای خود را انتخاب کند.
دلیل سوم به خاطر عربستان است. نتانیاهو به بایدن نیاز دارد تا یک توافق عادی سازی با پادشاهی را نهایی کند و اگر او شروع به جنگ با رئیس جمهورآمریکا بر سر ایران کند، می تواند بایدن را از کمک به پیشبرد روابط اسرائیل در خاورمیانه منصرف کند.
جالب اینجاست که نتانیاهو در مورد توافق با عربستان نیز عموماً ساکت بوده است. او هنوز در مورد درخواست عربستان برای اجازه غنیسازی داخلی اورانیوم صحبت نکرده است و وقتی در این باره سوال میشود، نزدیکترین مشاوران دیپلماتیک نتانیاهو به آمریکاییها ارجاع میدهند و میگویند که اگر آمریکا تضمین بدهد، اسرائیل به طور بالقوه میتواند با غنیسازی عربستان کنار بیاید.
می توان حدس زد که اگر موضوع درباره عربستان سعودی نبود، نتانیاهو هر کاری که میتوانست انجام می داد تا یک کشور اسلامی عربی را از داشتن توانایی غنی سازی داخلی محروم کند. به عنوان مثال، امارات متحده عربی یک برنامه انرژی هستهای دارد، اما تصمیم گرفته است که به عنوان راهی برای نشان دادن تعهد خود به عدم اشاعه هستهای، از غنی سازی داخلی و بازفرآوری سوخت هستهای صرف نظر کند.
به گفته اورشلیم پست، در حالی که در تمایل به عادی سازی روابط با عربستان سعودی در اسرائیل اتفاق نظر وجود دارد، ائتلاف حاکم باید برای آمریکاییها روشن کند که غنی سازی داخلی خط قرمز است.
مشکل اینجاست که به جای مذاکره با واشنگتن در مورد مسئله غنی سازی، کابینه نتانیاهو مشغول تلاش برای متقاعد کردن آمریکاییها است که به عنوان بخشی از توافق، اسرائیل را مجبور به دادن امتیاز به فلسطینیها نکنند؛ به یک دلیل ساده: این کابینه به دلیل ترکیب آن، نمیتواند به فلسطینیها امتیاز بدهد. و گنجاندن این تقاضا در توافق به معنای فروپاشی ائتلاف کابینه یا شکست عادی سازی است.
در نتیجه، اسرائیل اکنون در موقعیتی قرار دارد که باید مسائل حیاتی برای خود را به دقت انتخاب کند و این دلیل دیگری است که بازنگری قضایی باید به پایان برسد، و ایتامار بن گویر و حزبش باید از اظهارات نژادپرستانه خود -که فقط این احساس جهانی را تقویت میکند که اسرائیل در حال از دست رفتن است- دست بکشند.
ایران همچنان بزرگترین چالش اسرائیل است و در حالی که عادی سازی روابط با عربستان سعودی یک فرصت تاریخی است، تلآویو نمیتواند خطرات موجود در آینده را نادیده بگیریم. اسرائیل برای حل این مسائل به یک رابطه قوی با واشنگتن نیاز دارد، چیزی که در حال حاضر ندارد.