جنگ غزه و اوکراین؛ رویارویی پر هزینه برای غرب/ برگ برنده حماس و روسیه
به گزارش اقتصادنیوز، جنگ در اوکراین نشان داد که جنگ مدرن اکنون در حال گذراندن دوره تهاجمی کالایی خود است. عامل این امر تا حدودی طعنه آمیز است: فناوری که در ابتدا برای اهداف نظامی توسعه یافته بود، مقوله هایی چون جی پی اس و اپتیک الکترونیکی پیشرفته، امروز برای محصولات مصرفی طراحی شده و قیمت آنها کاهش یافته است. نسخه های کالایی این فناوری اکنون برای ایجاد سیستم های تسلیحاتی جدید بسیار موثر و ارزان استفاده می شود
وقتی هزینه های جنگ کاهش یابد!
برجسته ترین قطعه از این نوع فناوری که اکنون در جنگ اوکراین کالایی شده، پهپاد «زالا لنست» روسیه است. این سلاح به طور گسترده برای هدف قرار دادن تانک ها و سایر وسایل نقلیه متعلق به نیروهای مسلح اوکراین استفاده شده است. در حال حاضر دیدن ویدیوهایی از پهپادهای لنست که برای نابودی تانک های پیشرفته مانند لئوپارد II آلمان استفاده می شوند، امری عادی است. خب هزینه های نسبی را در نظر بگیرید. پهپاد لنست حدود 35 هزار دلار قیمت دارد. به نظر می رسد تولید آن آسان و سریع باشد و گروه ZALA Aero اعلام کرده که تولید خود را «در سال جاری چندین برابر» افزایش خواهد داد. از طرف دیگر یک تانک لئوپاردII حدود 11 میلیون دلار قیمت دارد. همچنین تولید آن کند است و هر سال حدودا پنجاه عدد تولید می شود.
اینجاست که همه چیز پوچ می شود. بر اساس هزینه خالص، روسیه می تواند برای هر تانک لئوپارد II که آلمان تولید می کند 314 پهپاد لنست تولید کند. اگر با استفاده از تعدیل برابری قدرت خرید (PPP) قیمتهای نسبی را در دو کشور در نظر بگیریم، این امر حتی چشمگیرتر میشود - اینکه چگونه اقتصاددانان مقایسههای اقتصادی بینالمللی دقیقی انجام میدهند. با این کار متوجه میشویم که روسیه با هزینه تولید یک تانک لئوپارد II در آلمان میتواند ۶۸۳ پهپاد لانست تولید کند. این وضعیت این سوال را ایجاد می کند: آیا ارزش میدان نبرد یک لئوپارد II معادل نزدیک به هفتصد هواپیمای بدون سرنشین لنست است؟ احتمالا نه.
استراتژی نظامی غرب به بن بست رسید؟
آنگونه که نشنال اینترست نوشته، کالایی شدن میدان نبرد که در اوکراین دیدهایم، بخش عمده ای از استراتژیهای نظامی معاصر غرب را زیر سوال میبرد، که به نظر میرسد بر تولید تجهیزات باکیفیت و پرهزینه تمرکز دارد، چنین شرایطی صرفا در یک جنگ فرسایشی سخت نیست. از زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر سال جاری، شاهد بوده ایم که جنبه های مختلف استراتژی نظامی غرب با فرآیند کالایی سازی سریع میدان نبرد زیر سوال رفته است.
در آغاز جنگ غزه، حماس موشک های زیادی را پرتاب کرد. به ادعای نشنال اینترست، هزینه تولید هر موشک حدود 300 تا 800 دلار است. سیستم دفاع هوایی معروف گنبد آهنین، اسرائیل در برابر این تسلیحات خم شد. چرا که یک باتری 100 میلیون دلار قیمت دارد و هر یک از رهگیرهای تامیر که شلیک می کند حدود 5 هزار دلار آب خورده است.حتی بدون در نظر گرفتن هزینه سکو، حماس می تواند برای هر رهگیر تامیر نود و یک موشک داشته باشد. مقایسه هزینه در اینجا ساده است زیرا اسرائیلی ها قصد دارند از گنبد آهنین استفاده کنند. برای رهگیری هر موشک حماس که به سرزمین های اشغالی شلیک می حداقل یک رهگیر تامیر لازم است.
رویارویی پر هزینه
به طور مشابه، به نظر می رسد تانک های مرکاوای اسرائیل در برابر سیستم آرپی جی دست ساز حماس، آسیب پذیر باشند. آسیب پذیری تانک ها در برابر سیستم های آر پی جی، به ویژه در محیط های شهری ساخته شده، اتفاق جدیدی نیست. هیچ برآورد هزینه ای برای موشک های حماس وجود ندارد. اما با توجه به اینکه موشکهای RPG-7 را میتوان با قیمتی در حدود 300 دلار در بازار سیاه خریداری کرد، به نظر میرسد قیمت آنها 200 دلار باشد. با هزینه تانکهای مرکاوا ام 4 به ازای هر واحد 3.5 میلیون دلار، میتوان تخمین زد که حماس میتواند به ازای هر تانکی که اسرائیلیها تولید میکنند، 175 هزار موشک تولید کند. کالایی سازی تهاجمی میدان نبرد مدرن در روزهای اخیر زمانی که انصار الله موفق شدند محاصره دریایی دریای سرخ را ایجاد کنند، آن هم بدون داشتن نیروی دریایی، جنجالی شده است.
لحظه کلیدی در محاصره دریای سرخ، هدف قرار دادن موفقیت آمیز یک کشتی تجاری با موشک ضد کشتی بود. اطلاعات در مورد مدل خاص این موشک اندک است، اما شکی نیست که هزینه موشک به طور قابل توجهی کمتر از موشک های پدافند هوایی مورد استفاده کشتی های دریایی غربی برای مقابله با آنها است. در واقع، گزارشها نشان دادهاند که نیروی دریایی ایالات متحده از موشکهای 2 میلیون دلاری برای سرنگونی پهپادهای انصار الله استفاده میکند که هزینه آن تنها دو هزار دلار است.