سودای پوتین در خاورمیانه/ منفعتطلبی به سبک مسکو
به گزارش اقتصادنیوز، گروهی مدعی اند، اوریل 2024 به عنوان ماهی که "رویارویی در سایه" ایران و اسرائیل پایان یافت و دوره تقابل نظامی مستقیم دو بازیگر آغاز شد، در تاریخ ثبت خواهد شد.به ادعای آنها منطقه پس از ضدحمله بی سابقه ایران علیه اسرائیل در 13 تا 14 آوریل وارد دوره خطرناک و در عین حال جدیدی شد. تهران در واکنش به حمله تروریستی اسرائیل به دمشق و به شهادت رسیدن هفت نفر از فرماندهان ارشدش، صدها هواپیمای بدون سرنشین و موشک را به سمت سرزمین های اشغالی پرتاب کرد.
فرصت سازی به سبک مسکو
ایالات متحده این بار برای مهار و کاهش تنش خیز جدی برداشت، اما واشنگتن تنها قدرت خارجی متاثر از این تغییر پارادایم نیست.به نوشته استیمسون، روسیه در یک دهه گذشته در راستای تقویت شبکه ها و اعمال نفوذ خود در سراسر خاورمیانه، با چالش هایی روبرو است. دولت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در بازه ای از زمان با ایران در سوریه همکاری نزدیکی داشت و در عین حال در برابر حملات اسرائیل به مواضع متحدان ایران در سوریه از رویکرد منفعلانه ای پیروی می کرد.با این همه، آنچه در تقابل جدید میان ایران و اسرائیل هویدا است میتواند موقعیت روسیه در منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.رهبران مسکو مانند همتایان خود در پکن به دنبال ثبات بیشتر در خاورمیانه هستند. آشفتگی در منطقه می تواند به منافع روسیه آسیب برساند. به عنوان نمونه قدرت گرفتن گروه های رادیکال در بخش هایی از جمهوری های به جا مانده از شوروی؛ از جمله تاجیکستان به تهدیدی بالقوه برای مسکو تبدیل شده است. در این میان حمله تروریستی ماه مارس به سالن کنسرتی در مسکو، این تهدید را عریان تر کرد.
فراتر از مبارزه با تروریسم، روسیه به دنبال حمایت از دولت های عربی دوست، حفاظت از حضور نظامی روسیه در سوریه، جذب سرمایه گذاری خارجی از کشورهای ثروتمند عرب خلیج فارس، ایجاد روابط تجاری با منطقه است تا بدین طریق تحریم های غرب را دور زده و سیاست های خود در عرصه انرژی را با شورای همکاری خلیج فارس هماهنگ می کند. بنابراین، هرگونه جنگ همه جانبه برای منافع روسیه مضر خواهد بود. با این حال به ادعای ناظران، تشدید تنش اخیر بین ایران و اسرائیل میتواند از چند جهت به نفع روسیه باشد.نخست، این رویارویی که زمینه ساز سطح بالای ناامنی در خاورمیانه شد، پیام روسیه به دولتها و جوامع عربی را برجسته تر می کند؛ پیامی با این محتوا که ایالات متحده ضامن غیرمسئولانه و ناکارآمد ثبات در این بخش از جهان است. پوتین و دیگر مقامات روسی دههها است که حمایت یکجانبه آمریکا از اسرائیل را به چالش کشیده و آن را عامل اصلی ناتوانی در حل و فصل ریشهای بحرانهای خاورمیانه – بالاخص درگیری فلسطین و اسرائیل – می دانند.طبیعتا این پیام برای مخاطبان عرب که به طور فزاینده ای از ایالات متحده به خاطر تلفات انسانی در غزه خشمگین هستند، خوشایند است.
پسلرزه های همکاری تهران و مسکو برای اسرائیل
از منظری دیگر، تصاعد تنش ها در خاورمیانه، توجه جهانی را از اوکراین منحرف می کند. علیرغم تصویب نهایی کمک های بیشتر کنگره آمریکا به اوکراین، به نظر می رسد جنگ در این جغرافیا به بن بست خورده و با افزایش بازگشت دوم دونالد ترامپ، آینده حمایت ایالات متحده از کیف در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. تا پیش از این، روسیه از تاخیر کنگره در تأیید کمکهای جدید ایالات متحده و بمباران خارکف، اودسا و سایر شهرهای اوکراین سود بسیار برده است.علاوه بر این، پایان رویارویی در سایه ایران و اسرائیل می تواند نفوذ روسیه در منطقه از طرق دیگری تقویت کند. کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، با لحاظ کردن تعمیق همکاری نظامی روسیه و ایرا، ممکن است از پوتین بخواهد تا به واسطه نزدیکی اش با تهران، از اهرم های خود استفاده کند. این گزاره با توجه به ناتوانی آشکار ایالات متحده و اروپای غربی جهت نفوذ بر تهران، برای برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز دلگرم کننده است، این مقوله این امیدواری را به وجود می آورد که مسکو به واسطه روابط دیپلماتیک و نظامی نزدیکی که با ایارن دارد، می تواند از سطح تنش ها بکاهد.
گروهی از ناظران مدعیاند، اگر ایران در آینده هدف حملات ادعایی اسرائیل قرار بگیرد، مشارکت تهران با مسکو برای استراتژیهای دفاعی ایران اهمیت فزایندهای پیدا میکند. این گروه مدعیاند، رهبران ایران شاید به سامانههای دفاع هوایی پیشرفته روسیه برای کمک به سرنگونی جتها و موشکهای جنگنده رادارگریز اسرائیل نیاز پیدا کنند. روسیه و ایران همچنین ممکن است توافق ها برای تامین توانمندترین جت های جنگنده روسیه یعنی سوخو-35 را نیز نهایی نمایند. در مجموع، حمایت روسیه از ایران میتواند محاسبات اسرائیل در مورد ایمنی و قابلیت حملات آتی ادعایی علیه ایران را تغییر دهد و در خدمت مقابله با تهدید اسرائیل علیه تأسیسات هستهای، پایگاههای نظامی و سایر اهداف در داخل ایران باشد. گروهی از تحلیلگران مدعی اند، حتی اگر بحران در حال حاضر مهار شده باشد، خطر گسترش تنش ها به یک جنگ منطقه ای را نباید نادیده گرفت. ادامه جنگ در غزه و دیگر درگیریهای حلنشده در خاورمیانه، رویارویی (ادعایی) تهران و تل آویو را محتمل تر کرده و خاورمیانه را در آستانه عصر خطرناکی قرار می دهد.