میراث بایدن برای کامالا هریس؛ تنشها در خاورمیانه و برجام/ استراتژی پنهان زوج دموکرات برای مقابله با ترامپ
به گزارش اقتصادنیوز، جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، خود را بهعنوان چهرهای در حال انتقال معرفی کرده بالاخص در شرایطی که ترامپ برای بازگشت به کاخ سفید خیز برداشت، از همین رو کناره گیری بایدن می تواند بستر را برای آمادگی نسل جدیدی از دموکراتها جهت مانور در آینده آماده کند. در مورد مسائل سیاست خارجی، غالبا احساس می شد که بایدن میان گذشته و آینده سرگردان بود، جهان بینی او توسط جنگ سرد شکل گرفته و در مفاهیم متعارف ضروری بودن آمریکا غرق شده است. با این حال، میراث سیاست خارجی بایدن تلاش برای پایان دادن به طولانیترین جنگ ایالات متحده و مشارکت در دیپلماسی خلاقانه است؛ از جمله دیپلماسی که منجر به آزادی زندانیان آمریکایی از روسیه در هفته گذشته شد.
اکنون که زمان آن است تا کاملا هریس رویکرد خود را نسبت به تحولات جهان تعریف کند. انتخاب تیم والز فرماندار مینه سوتا به عنوان معاون می تواند به هریس برای تبیین مواضعش کمک نماید. اما به گفته ناظران والز در قامت رهبر غرب میانه که با ترجیحات رای دهندگان هارتلند هماهنگ شده و سال های زیادی را در گارد ملی ارتش گذرانده تا در میدان سیاست، شاید تمایل چندانی نداشته باشد تا روی ایده های کهنه سیاست خارجی سرمایه گذاری کند.
به عقب برنمی گردیم
به نوشته فارین پالسی، شعار سیاست خارجی بایدن، «آمریکا بازگشته است» یک شمشیر دولبه بود. برای برخی از رای دهندگان، این شعار نشان از بازگشت آمریکا به وضعیت عادی قبل از ترامپ بود. برای دیگران، این شعار نمود بازگشت غیرانتقادی به وضعیت موجود بود که نه از نظر سیاسی محبوب است و نه از نظر استراتژیک عاقلانه. هریس در ماه گذشته در جریان راه اندازی کمپین ریاست جمهوری خود، برنامه ای اجمالی در باب آینده ارائه کرد. فریاد متشنج او که تکرار کرد "ما به عقب برنمی گردیم" ظاهراً مربوط به سیاست های دوران ترامپ است، اما می تواند به همان اندازه در مورد تفکر تحریف شده بسیاری از رهبران امنیت ملی آمریکا نیز صدق کند.اگر نظرسنجیها ملاک باشد، بسیاری از کسانی که هریس را تشویق میکنند، تمایلی به بازگشت به دورانی ندارند که مفاهیم استثنایی آمریکا، جنگهای ناگوار تغییر رژیم را توجیه میکرد؛ زمانی که ایالات متحده خود را تنها زرادخانه دموکراسی و مدافع این اصل میدانست. هریس ممکن است سیاست خارجی عملگرایانهتر و مترقیتری را توسعه دهد و استراتژی «آنچه میتواند باشد، بدون بار آنچه بوده است» را دنبال کند. این خط - که هریس بارها تکرار کرده - برای او به نوعی مانترا تبدیل شده است. هنگامی که در سیاست خارجی اعمال شود؛ می تواند یک واقع گرایی عملی و آینده نگر باشد که در واشنگتن بسیار نادر است.
بسیاری از کارشناسان در باب رویکرد پیشنهادی هریس اجماع دارند. داده های مطالعه اخیر بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی نشان داده که رویکرد کنونی ایالات متحده به جهان «به خوبی با چالشهای امروز و فردا سازگار نیست». این داده ها همچنین به تقاضای گسترده در میان تحلیلگران برای " جهت گیری مجدد استراتژیک بزرگ" اشاره دارد. این جهتگیری مجدد میتواند با توسل به رویکرد همهچیز-همهجا- به مقوله ای عاقلانهتر و استراتژیکتر از قدرت آمریکا بدیل شود. هریس و والز در قیاس با جمهوریخواهان در تغییر نگرش نسبت به اسرائیل برتری دارند. استقبال آمریکاییها از حمایت بیقید و شرط از اسرائیل با جوان تر شدن هر نسل کاهش می یابد و نگرانی از رنج فلسطینی ها افزایش. این رویکرد به فعالان کالج محدود نمی شود. نظرسنجی نشان می دهد که تفاوت های نگرشی قابل توجهی حتی بین افراد 60 ساله و 40 ساله وجود دارد. در سراسر جمعیت، صرف نظر از قومیت یا سن، حمایت گسترده ای از آتش بس در غزه وجود دارد.
چالشی به نام اسرائیل
با این وجود، احساسات طرفدار اسرائیل در ایالات متحده، به ویژه در میان رای دهندگان میانه رو، قوی باقی می ماند، و هریس را ملزم می کند تا در حالی که سعی می کند آرای زیادتری را به خود اختصاص دهد، بر خط باریکی حرکت کند. این ماموریت کوچکی نیست: هریس باید شراکت ایالات متحده و اسرائیل را در میانه بحران انسانی حاکم بر غزه، مدیریت کند. معاون رئیس جمهور بدون شک نظرسنجی ها را دیده است: رای دهندگان آمریکایی عرب تقریبا آماده بودند تا در انتخابات پیش رو از ترامپ حمایت کنند. برخی از فعالان تا آنجا پیش رفتند که او را "جو نسل کش" نامیدند و اصرار داشتند که او به اسرائیل اجازه داد تا غیرنظامیان غزه را بدون تبعیض بمباران کند. این گروه در ایالتهای مهم میدان نبرد مانند پنسیلوانیا و میشیگان مستقر هستند – ایالت هایی که در آن بیش از صد هزار در انتخابات مقدماتی به دموکراتها رای دادند.
در واقع، تنش بر سر اسرائیل و جنگ در غزه ممکن است در نهایت موجب شده باشد تا هریس به جای چهره هایی چون جاش شاپیرو فرماندار پنسیلوانیا، والز را انتخاب کرده باشد. فعالان با صدای بلند علیه شاپیرو به دلیل مواضع حامیانه اش در باب اسرائیل انتقاد کردند. (برخی استدلال می کنند که او به دلیل یهودی بودن رویکردی ناعادلانه دارد.) پس لرزه های تغییر نسل صرفا گریبان دموکرات ها را نگرفته است. سناتور ونس از متحدان ایالات متحده مانند آلمان انتقاد کرده و میپرسد چرا ایالات متحده به «سیاست احمقانه انرژی آلمان و سیاست دفاعی ضعیف» یارانه میدهد. پیشنهاد ونس هر چند به شکل تحریک آمیزی بیان شود، نمودی از جاه طلبی های بین المللی متواضع بسیاری از رای دهندگان میانه رو است. استراتژیستهای دموکرات باید قبل از اینکه ونس را به انجام فرامین ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه متهم کنند، این گزاره ها را مورد توجه قرار دهند. داده های نظرسنجی ها اخیرا نشان داده که آمریکاییها بیش از دو برابر احتمال دارد که طرفدار حل و فصل مذاکره در اوکراین باشند و اینکه آنها کاهش تنش را بر احیای کامل ارضی اوکراین ترجیح میدهند.
امتیاز هم صدایی والز با هریس
چنین احساساتی منعکس کننده ملتی خسته از جنگ است که هنوز زخم های درگیری های طولانی و پرهزینه ناشی از ماجراجویی های چند دهه ای در عراق و افغانستان در میان آنها خودنمایی می کند. همانطور که بایدن گفته ، مواضعی که کمک نامحدود به اوکراین را با بقای دموکراسی برابر می داند- باعث ناامیدی برخی از کارکنان امنیت ملی او شده است -از طرفی دیگر این رویکرد ممکن است باعث ایجاد شک و تردید در میان رایدهندگان مستقل شود. والز ممکن است به هریس کمک کند تا در دیپلماسی سرمایهگذاری کرده و کنش آمریکا برای مداخلهگری نظامی نجاتبخش جهان را کنار بگذارد. او در سال 2006 به دلیل مخالفت با جنگ عراق نامزد کنگره شد، بعداً رهبری گروهی از دموکرات ها را بر عهده گرفت که از باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا خواستند از جنگ با سوریه خودداری کند. والز همچنین یکی از حامیان پایان جنگ عربستان در یمن بود و از حامیان جدی توافق با ایران. او بر منافع متقابل ناشی از تجارت بین کوبا و ایالات متحده تاکید داشته و دارد.
ایالات متحده مدتهاست که نقش ستون فقرات ناتو و ضامن امنیت اروپا را ایفا کرده است. در حالی که این ساختار با موفقیت از حمله روسیه به کشورهای عضو جلوگیری کرد و وابستگی اروپا را تقویت و مانع از توسعه یک پایگاه صنعتی دفاعی یکپارچه قاره ای شده است. واقعیتهای ژئوپلیتیک امروز - تقویت چین و تضعیف اروپا - نیاز به تنظیم مجدد اولویتها و منابع سیاست خارجی ایالات متحده دارد.
جمهوری خواهان بر خوداتکایی اروپا تاکید دارند، اگر هریس و والز بر اهمیت متحدان اروپایی مانور دهند و در عین حال پیشرفت اروپا در زمینه امنیت را ستایش کنند و از شراکت متوازن تر ترانس آتلانتیک حمایت نمایند، جایگزین مسئولانه تری برای رقبای جمهوری خواه خود خواهند بود. این زوج می توانند بدون درگیر شدن در حماقت راهبردی، تردید عمومی نسبت به وضعیت موجود را بپذیرند. از آنجایی که این زوج دموکرات به دنبال شکستن سنت های حاکم سیاست خارجی هستند، هر دوی آنها باید در برابر اصول سرسخت و منسوخ در احزاب خود مقاومت کنند. ترامپ و ونس باید موضع جنگ طلبانه حزب جمهوری خواه در قبال چین را با دیدگاه های غیر شاهین رای دهندگان جوان تر هماهنگ کنند.