معمای جاه‌طلبی چین در خاورمیانه-2

بی‌اعتنایی چین به توافق ایران و عربستان/ پکن در خاورمیانه چه می‌خواهد؟

کدخبر: ۶۸۳۱۰۲
اقتصادنیوز: تلاش‌های دیپلماتیک چین برای تعامل با بازیگران حاشیه خلیج‌فارس واشنگتن را در شرایط دشواری قرار داده است؛ ایالات‌متحده درصدد است تا پویایی‌های حاکم بر غرب آسیا را در راستای منافع خود بازتعریف کند. از همین رو، این کشور در تلاش است تا با تحت‌فشار قراردادن متحدان سنتی خود آنها را وادارد تا میان چین و آمریکا، یکی ار انتخاب کنند؛ اما پویایی‌های حاکم بر منطقه تغییر کرده و از منظر برخی کارشناسان چنین نسخه‌ای جواب نمی‌دهد.
بی‌اعتنایی چین به توافق ایران و عربستان/ پکن در خاورمیانه چه می‌خواهد؟

به گزارش اقتصادنیوز، موسسه مطالعاتی استیمسون با انتشار یادداشتی نوشت، هراس از جایگزینی چین به‌جای ایالات متحده در خاورمیانه، به‌عنوان نیروی محرکه سیاست ایالات متحده در منطقه قلمداد می‌شود. این در حالی است که جاه‌طلبی‌های چین در خاورمیانه ادامه دارد، هرچندکه فعلا تهدید جدی برای ایالات متحده محسوب نمی‌شود. از آنجایی‌که تعمیق روابط چین با خاورمیانه منعکس‌کننده یک منطقه چندجانبه چند لایه است، بعید است واشنگتن به‌راحتی بتواند پادشاهی‌های خلیج‌فارس را وادار کند تا یکی از دو طرف را انتخاب کنند. به نوشته این موسسه مطالعاتی، نزدیک‌شدن به خاورمیانه از دریچه رقابت قدرت‌های بزرگ، بازسنجی نقش ایالات متحده در منطقه را به‌خطر می‌اندازد. موسسه مطالعاتی استیمسون در این‌باره یادداشتی را منتشر کرده که اقتصادنیوز آن را در 2 بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «پشت‌پرده نفوذ خزنده چین در خاورمیانه/ اعراب بر سر دوراهی چرخش به سمت واشنگتن یا پکن» منتشر کرد و در ادامه بخش دوم و نهایی آن آمده است.

پشت‌پرده پیمان دفاعی با ریاض

قدرت‌های منطقه‌ای مانند عربستان‌سعودی و امارات نیز نگرانی ایالات متحده در مورد نفوذ چین را فرصتی برای گرفتن امتیاز از واشنگتن می‌دانند. برای مثال، وال‌استریت ژورنال گزارش داد که محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی می‌گوید، ریاض به‌واسطه بازی با قدرت‌های بزرگ علیه یکدیگر، در نهایت می‌تواند واشنگتن را تحت‌فشار قرار دهد تا خواسته‌هایش برای دسترسی بهتر به سلاح‌های آمریکا و فناوری هسته‌ای را بپذیرد. مهمتر از همه، روابط روبه‌رشد این 2 کشور با چین، به‌واسطه آنچه پکن در اختیارشان قرار داده، قابل تامل است. مقامات ایالات متحده با هشدار به گسترش نفوذ چین در خلیج‌فارس هشدار داده‌اند که پکن می‌تواند "به‌طور کامل" در منطقه نفوذ کند و خاورمیانه را  به"صحنه‌ای حیاتی برای رقابت استراتژیک" تبدیل کند. مقامات اکنون استدلال می‌کنند که برای جلوگیری از سوءاستفاده چین از خلاء حاکم، حضور نظامی در مقیاس بزرگ ایالات متحده باید حفظ شود. به همین ترتیب، انبوهی از تحلیل‌گران از واشنگتن خواسته‌اند که حضور نظامی‌اش در خاورمیانه را دوچندان کند؛ تعریف پیمان دفاعی با عربستان در همین قاب قابل تبیین است.

ایالات متحده که نگران تهاجمات چین است، تمام تلاش خود را کرده تا شرکای خود را نسبت به تعهدش به امنیت‌ آنان مطمئن کند. دولت جو بایدن، رئیس‌‌جمهوری آمریکا برنامه‌هایی را برای کاهش ردپای ایالات متحده در خاورمیانه و اتخاذ موضع سخت‌تر در قبال عربستان‌سعودی و امارات اجرایی کرده است. دولت واشنگتن یک "معامله بزرگ" را با عربستان‌سعودی دنبال کرده که هدف آن عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل و دور کردن ریاض از پکن است. اما با وجود ادامه جنگ غزه، گزارش شده که کاخ سفید در آستانه ارائه بسته امتیازاتی به عربستان‌سعودی -از جمله معاهده دفاعی و حمایت از برنامه هسته‌ای غیرنظامی- در ازای محدودیت همکاری فناوری با چین است. پس از گفت‌وگوهای قبلی در مورد ارائه تضمین امنیتی رسمی برای امارات، ایالات متحده این بازیگر را به عنوان "شریک دفاعی اصلی" در سپتامبر معرفی کرد تا ابوظبی را از مدار پکن خارج کند.

در عین حال، ایالات متحده به شرکای سنتی مانند عربستان‌سعودی و امارات متحده عربی تکیه کرده تا در مسائل مربوط به فناوری‌های حساس و امنیت، طرف‌هایی را انتخاب کند که نتایج متفاوتی نیز به همراه داشته است. جینا ریموندو، وزیر بازرگانی آمریکا، چشم‌انداز ایالات متحده را پس از سفر ماه آوریل به امارات این‌گونه خلاصه کرد و گفت: «وقتی نوبت به فناوری نوظهور می‌رسد، شما نمی‌توانید هم در اردوگاه چین و هم در اردوگاه ما باشید». در حالی‌که فناوری چین همچنان در حال گسترش است، واشنگتن اخیراً بر ایجاد مشارکت‌های متمرکز شده که هدفش محدودکردن روابط فناوری کشورها با چین است؛ به ویژه در قبال امارات. با این وجود به نظر می‌رسد اکثر کشورهای خاورمیانه تمایلی به کاهش تعاملات‌شان با چین ندارند.

221208140646-09-xi-mbs-120822

چرا چین به دنبال تغییر معادلات امنیتی نیست؟

در ادامه این گزارش آمده است: هشدارهای واشنگتن، جاه‌طلبی‌ها و نفوذ چین در خاورمیانه حداقل است. کالین کاهل، معاون وقت وزیر دفاع ایالات متحده، در یک سخنرانی در سال 2022 نسبت به تعمیق روابط با چین هشدار داد و به درستی اشاره کرد که «پکن نه قصد و نه توانایی یکپارچه‌سازی معماری امنیتی منطقه را دارد. این بازیگر روابط را صرفاً بر اساس منافع محدود، معاملات تجاری و ژئوپلیتیکی خود دنبال می‌کند.»

اگرچه تعامل چین در خاورمیانه در حال رشد است اما پکن همچنان بازیگری فرصت‌طلب است که عمدتاً بر منافع انرژی و اقتصادی خود متمرکز است. از همه مهم‌تر فارغ از نگرانی‌های ایالات متحده، چین علاقه‌ای به بر عهده گرفتن مسئولیت نظم امنیتی منطقه یا تسلط بر خاورمیانه ندارد. چین برای نشان‌دادن قدرتش در منطقه محدودیت‌هایی دارد و به شدت از مداخله نظامی، ایجاد اتحادها و حضور در پایگاه‌های خارجی در مقیاس بزرگ بیزار است و ماجراجویی‌های ناگوار ایالات متحده در خاورمیانه را داستان‌های هشداردهنده می‌داند.

بی‌میلی پکن برای مداخله تنها با واکنش خاموش این کشور به حملات مداوم حوثی‌ها علیه کشتی‌ها در دریای سرخ - که زنجیره تامین جهانی را مختل کرده- برجسته‌تر شده است؛ امری که تهدید جدی برای منافع اقتصادی چین ایجاد می‌کند. در واقع، چین خوشحال است که از چتر امنیتی ایالات متحده خارج شده و از مزایای اقتصادی تعامل منطقه‌ای خود بهره می‌برد؛ در حالی که واشنگتن بار امنیتی را به دوش می‌کشد. بعید است که این وضعیت تغییر کند، زیرا چین برای تامین منافع خود نیازی به تسلط بر منطقه ندارد و بیشتر نگران تشدید رقابت نظامی در اقیانوس هند و اقیانوس آرام و همچنین چالش‌های داخلی است.

در ادامه این گزارش نوشته شده که در باب اهمیت ابتکارات دیپلماتیک اخیر، هم درباره ایالات متحده و هم درمورد چین، اغراق‌ شده است. توافق عربستان و ایران را در نظر بگیرید. اگرچه نیویورک‌تایمز نوشت که چین «دیپلماسی خاورمیانه را تغییر داد» و وزیرخارجه این کشور مدعی شد که پکن در حال ایجاد «موج آشتی» است، اما این توافق محصول 2 سال مذاکره با میانجی‌گری عمان و عراق بود که چین صرفاً با میانجی‌گری خود این رایزنی‌ها را به سرانجام رساند. اخیراً، چین از تلاش‌ها برای حل‌وفصل جنگ غزه و بحران دریای سرخ دوری کرده و بدین طریق به شکلی ضمنی نشان داده که تسهیل توافق عربستان و ایران آغاز دوره جدیدی از تعامل عمیق دیپلماتیک نیست.

به همین ترتیب، تعدادی از توافق‌نامه‌های همکاری دوجانبه چین – مانند «مشارکت راهبردی جامع ۲۵ ساله این کشور با ایران – به پایان نرسیده است. چین ممکن است به‌دنبال تضعیف ایالات متحده در خاورمیانه باشد؛ اما هیچ مدرک محکمی وجود ندارد که نشان دهد، پکن قصد دارد جای واشنگتن را در منطقه بگیرد. از همین رو، چین به‌عنوان تسهیل‌کننده دیپلماتیک کلیدی عمل می‌کند، نه یک ضامن امنیتی مانند ایالات متحده و یا حتی لزوماً یک میانجی.

کشورهای منطقه هم به‌خوبی از محدودیت‌های چین به‌عنوان شریک در منطقه آگاه هستند. اگرچه مشتاق ایجاد روابط عمیق‌تر با چین هستند، اما نمی‌خواهند که این کشور جایگزین ایالات متحده شود. اما اگر رقابت با چین به نیروی محرکه سیاست خاورمیانه‌ای ایالات متحده تبدیل شود، سیاست‌گذاران نیز باید به پویایی‌های کلیدی چنین تغییری آگاه باشند. اما از آنجایی‌که روابط روبه‌رشد چین در خاورمیانه نتیجه تعهد منطقه به امنیت و تنوع‌بخشی به روابط است، باید گفت، رقابتی با مجموع حاصل جمع صفر برای نفوذ، و تلاش برای وادارکردن کشورها به انتخاب یک‌طرف، محکوم به شکست است.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید