تکرار سناریوهای نخ نما شده-2

آتش بس؛ بنزینی که روی آتش ریخته شد/ چرا صلح تحمیلی ترامپ میان اوکراین و روسیه بی‌نتیجه است؟

کدخبر: ۷۰۷۳۴۲
اقتصادنیوز: به باور ناظران، برقراری آتش‌بس میان روسیه و اوکراین برای آن که پایدار باشد و بستر را برای صلح واقعی هموار سازد، باید با در نظر گرفتن متغیرهایی صورت گیرد. از جمله این متغیرها می‌توان به تعریف ضمانت‌های اجرایی قدرتمند اشاره کرد، به‌گونه‌ای که در صورت نقض مفاد توافق، بتوان با توسل به این ضمانت‌ها متجاوز را مهار کرد. در غیر این صورت، برقراری چنین آتش‌بسی همانند ریختن بنزین بر آتش خواهد بود.
آتش بس؛ بنزینی که روی آتش ریخته شد/ چرا صلح تحمیلی ترامپ میان اوکراین و روسیه بی‌نتیجه است؟

به گزارش اقتصادنیوز، ۱۸ فوریه، مقامات روسیه و ایالات متحده در عربستان سعودی دیدار کردند تا مذاکراتی را برای پایان دادن به جنگ در اوکراین آغاز کنند؛ اولین گفت‌وگوی سطح بالا از زمان حمله گسترده روسیه در سال ۲۰۲۲.

با این حال، این مذاکرات بدون حضور نمایندگان اوکراین برگزار شد. پیش از این نشست، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، امتیازاتی به ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، اعطا کرد و سپس به ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، هشدار داد که «با جنگ جهانی سوم قمار می‌کند».

اتخاذ رویکردی که دربرگیرنده روایت‌ها و مواضع روسیه باشد، می‌تواند اقدامی تحریک‌آمیز اما هوشمندانه برای کشاندن پوتین به میز مذاکره قلمداد شود، البته تنها در صورتی که ترامپ استانداردها را در روند مذاکرات تعیین کند.

این عبارات بخشی از یادداشت نشریه فارن افرز است که اقتصادنیوز آن را در دو بخش ترجمه کرده است و بخش نخست با عنوان «اوکراین روی گسل؛ اسب تروا، امتیاز اهدایی ترامپ به پوتین/ آمریکا اوکراین را در آستانه جنگ داخلی قرار خواهد داد؟» ترجمه شد و در ادامه بخش دوم ونهایی آمده است.

 پازل گم شده در توافق های مینسک

از آنجا که هیچ آتش‌بسی به‌طور کامل منافع اوکراین یا روسیه را تأمین نخواهد کرد، هرگونه توافقی نیازمند نظارت و اجرای سخت‌گیرانه توسط یک طرف ثالث در طول مذاکرات و پس از امضای توافق خواهد بود. یکی از ضعف‌های اساسی توافقات مینسک، عدم وجود مکانیسم‌های اجرایی مؤثر بود.

در هیچ‌یک از متون توافق به ضامن‌های اجرایی یا عواقب نقض توافق اشاره‌ای نشده بود. با وجود این ضعف، دو تلاش ناموفق برای اجرای توافقات مینسک صورت گرفت، اما هر دو فاقد ساختار مناسب بودند. نخستین تلاش به مأموریت ویژه نظارت سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) مرتبط بود. این نهاد در مارس ۲۰۱۴، پیش از تشدید درگیری‌های نظامی، تأسیس شد و بعدها به‌عنوان بخشی از توافقات مینسک برای نظارت بر آتش‌بس و راستی‌آزمایی خروج تسلیحات سنگین از خط مقدم درگیری‌ها گماشته شد. اما این مأموریت هیچ‌گاه مسئولیت تخلفات را متوجه هیچ‌یک از طرفین نکرد و نه‌تنها توانایی بازگرداندن پایبندی به توافقات را نداشت، بلکه حتی مکانیسمی برای اعمال مجازات علیه ناقضان توافق نیز در اختیارش نبود.

دومین تلاش به مرکز مشترک کنترل و هماهنگی (JCCC) مرتبط می‌شد. این نهاد در سپتامبر ۲۰۱۴ توسط روسیه و اوکراین تأسیس شد و متشکل از افسران نظامی هر دو کشور بود. هدف از این نهاد، ایجاد امکان نظارت بر هر دو طرف خط مقدم برای شناسایی تخلفات آتش‌بس بود، اما فاقد هرگونه مکانیسم تحریمی برای اجرای توافقات بود. در سال ۲۰۱۷، روسیه نمایندگان خود را از این مرکز خارج کرد و آن‌ها را با نمایندگان جمهوری‌های خودخوانده دونتسک و لوهانسک جایگزین کرد، مسئولیت خود را از بین برد و بار دیگر بازیگران نیابتی‌اش را به جای خود قرار داد.

111

ابهامات حقوقی و سوءاستفاده روسیه

اجرای توافقات مینسک همچنین به دلیل نبود شفافیت در مورد طرف‌های امضاکننده و تعهدات آن‌ها مختل شد. روسیه نقش خود را تحریف کرده و خود را به‌عنوان میانجی میان اوکراین و جمهوری‌های نیابتی در دونتسک و لوهانسک معرفی کرد. در نهایت، هیچ‌کدام از طرف‌هایی که باید پاسخگوی اجرای توافقات می‌بودند، از نظر حقوقی تعهد روشنی نداشتند. نه رئیس‌جمهور اوکراین و نه رئیس‌جمهور روسیه توافقات مینسک ۱ و ۲ را امضا نکردند. همچنین، پارلمان‌های اوکراین و روسیه هیچ‌یک از این توافقات را تصویب نکردند. در سال ۲۰۱۵، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه‌ای صادر کرد که از طرفین می‌خواست توافق مینسک ۲ را اجرا کنند، اما این درخواست تأثیر عملی چندانی نداشت. این نواقص ساختاری هرگونه تلاش برای اجرای توافق را بی‌نتیجه کرد.

در مجموع، دست‌کم هشت سند مختلف، از جمله پروتکل‌ها، یادداشت‌ها، ضمائم و تصمیمات گروه تماس سه‌جانبه وجود داشت که همگی در شکست توافقات مینسک نقش داشتند. از همین رو، هر بند از یک توافق‌نامه باید با بیشترین دقت و لحاظ کردن جزئیات ممکن تنظیم شود. این امر شامل تعیین تعهدات مشخص، مهلت‌های دقیق، و معیارهای فنی برای نظارت و پاسخگویی است تا از هرگونه سوءاستفاده و تفسیر نادرست جلوگیری شود. علاوه بر این، باید در توافق تدابیر امنیتی مشخصی در نظر گرفته شود که در صورت نقض آن‌ها، فوراً و به‌طور مستقل اجرا شوند.

روسیه به‌دنبال تضعیف تضمین‌های امنیتی اوکراین خواهد بود؛ بنابراین لازم است که اوکراین و متحدانش پیش از ورود به مذاکرات با روسیه، بر سر این تضمین‌ها توافق کنند. مکانیسمی برای نظارت، راستی‌آزمایی و پاسخگویی باید در توافق گنجانده شود تا موارد نقض آتش‌بس را به‌طور بی‌طرفانه و سریع شناسایی کند، مسئولیت را به‌طور شفاف به یکی از طرفین نسبت دهد، و مهم‌تر از همه، تخلفات را در صورت لزوم، با اعمال تحریم‌ها علیه ناقضان اصلاح کند.

با توجه به نبود اعتماد میان طرفین، تشکیل یک مأموریت مشترک حافظ صلح، با حضور نیروهایی که تمامی طرف‌های مذاکره‌کننده بر آن توافق دارند، می‌تواند راهکاری مؤثر باشد.

555

چالش‌های فنی در اجرای آتش‌بس

اجرای آتش‌بس باید با در نظر گرفتن ماهیت جنگ مدرن طراحی شود. جبهه درگیری در اوکراین بیش از ۳ هزار کیلومتر امتداد دارد که حدود ۹۷۰ کیلومتر آن درگیر رویارویی است. این میزان حداقل ده برابر گسترده‌تر از جبهه درگیری در زمان مذاکرات مینسک است. با توجه به استفاده از پهپادها، موشک‌های هدایت‌شونده دقیق و سیستم‌های جنگ الکترونیک، تصور اینکه چنین منطقه درگیری وسیعی را بتوان بدون یک مکانیسم اجرایی قدرتمند کنترل کرد، توهمی بیش نیست.

از همین رو، اروپا باید نقش پررنگ‌تر، مسئولانه‌تر و منسجم‌تری نسبت به دهه ۲۰۱۰ ایفا کند. در جریان مذاکرات مینسک، فرانسه و آلمان به‌عنوان میانجی عمل کردند، اما به دلیل عجله در توافق، دچار اشتباهات راهبردی شدند. آن‌ها از به رسمیت شناختن جمهوری‌های نیابتی روسیه در دونتسک و لوهانسک خودداری کردند، اما با اجازه دادن به این بازیگران نیابتی برای امضای توافقات، هیچ تعهد مشخصی را بر روسیه تحمیل نکردند.

امروز، بیشتر کشورهای اروپایی به این درک رسیده‌اند که امنیت اوکراین، امنیت اروپا نیز هست. سهل‌انگاری در مذاکرات مینسک نباید دوباره تکرار شود. با این حال، روسیه و ایالات متحده در تلاشند تا کشورهای اروپایی را از مذاکرات جدید کنار بگذارند؛ کشورهایی که از اشتباهات گذشته درس گرفته‌اند.

999

چشم‌انداز بلندمدت مذاکرات

دونالد ترامپ برای دستیابی به توافق آتش‌بس در اوکراین، یک بازه زمانی از چند روز تا چند ماه تعیین کرده است. با این حال، او هیچ خواسته‌ای از پوتین نداشته است، در حالی که روسیه همچنان اوکراین را در میدان نبرد تحت فشار قرار می‌دهد و به زیرساخت‌های غیرنظامی این کشور حمله می‌کند. عجله در دستیابی به توافق دقیقاً اشتباهی است که مذاکرات را به نفع روسیه رقم خواهد زد. حتی اگر ترامپ تصور کند که می‌توان یک توافق موقت را بعداً گسترش داد، حرکت شتاب‌زده نتیجه معکوس خواهد داشت.

پیش از آغاز مذاکرات، خطوط درگیری باید تثبیت شوند تا از تأثیرگذاری نبردهای جاری بر مذاکرات جلوگیری شود. برطرف کردن ابهامات و نقایص اجرایی توافقات گذشته زمان‌بر خواهد بود و مستلزم آمادگی و هماهنگی گسترده میان اوکراین، روسیه، اروپا و ایالات متحده است. فرآیند مذاکرات مینسک در مقطعی به کاهش موقت درگیری‌ها کمک کرد، اما در نهایت، جست‌وجوی یک راه‌حل پایدار را تضعیف کرد و زمینه را برای درگیری‌های گسترده‌تر فراهم ساخت. این فرآیند همچنین میراثی منفی برای تمامی طرف‌های درگیر به جا گذاشت.

بهره‌گیری از درس‌های مینسک برای یافتن یک راه‌حل پایدار، نه‌تنها برای حفظ منافع آمریکا، بلکه برای اعتبار ترامپ نیز حیاتی خواهد بود.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید