بیتکوین سلطه دلار را میشکند؟
به گزارش اقتصادنیوز؛ پل کروگمن، ستوننویس برجسته روزنامه نیویورکتایمز در یادداشت اخیر خود با عنوان «قوانین اسکناس پشتسبز (Greenbacks)*» به چرایی سلطه دلار به عنوان ارز رایج بازارهای جهانی و چالش احتمالی بیتکوین برای آن پرداخته است.
* اسکناسهای پشتسبز در اینجا در معنای پول بدون پشتوانه به کار رفته است. این اسکناسها، پولهای کاغذی بودند که در طول جنگ داخلی آمریکا بین سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ توسط ایالات متحده چاپ شدند و پشت آنها سبزرنگ بود. آنها علیرغم قانونی بودن، از سوی ذخایر طلا یا نقره حمایت نمیشدند، و تنها با پشتوانه اعتبار دولت ایالات متحده چاپ شده بودند. از این رو نوعی ارز فیات یا بدون پشتوانه و فاقد ارزش ذاتی محسوب میشدند.
کروگمن در یادداشت خود آورده است:
«قرار بود رمزارز جایگزین ارز فیات (بدون پشتوانه) صادرشده از سوی دولت، در زندگی روزمره ما شود. اینگونه نشده است. اما یک چیز که هنوز از طرف معتمدان می شنوم این است که بیت کوین یا اتریوم یا شاید رمزارزهای تولید شده توسط چینیها، به زودی جایگزین دلار شده و به عنوان ارز رایج جهانی انتخاب میشود.
این اتفاق نیز بسیار بعید است، زیرا برای یک رمزارز، عمل کردن به عنوان پول جهانی بسیار سخت است، مگر اینکه از ابتدا به عنوان پول عادی عمل کند.
اگرچه هنوز هم قطعاً قابل تصور است که روزی از روزها، چیزی دلار را از سلطه فعلی خود خارج کند. من فکر میکردم یورو می تواند یک رقیب باشد ، اگرچه اکنون مشکلات اروپا این مسئله را دور از انتظار می نماید. هنوز هم هیچ چیز پول که برای همیشه ثابت بماند وجود ندارد.
اما آیا اهمیتی دارد؟ معلم قدیمی من چارلز کیندلبرگر میگفت هرکسی که وقت زیادی را صرف فکر کردن در مورد پول بینالمللی کند کمی دیوانه میشود. منظور وی، فکر میکنم این بود که چیزی مانند غلبه دلار به نظر میرسد که باید بسیار مهم بوده باشد، چرا که ستون قدرت آمریکا در جهان است. بنابراین برای افراد -به ویژه افرادی که در این زمینه متخصص نیستند- بسیار دشوار است که ذهن خود را با این واقعیت که این یک مسئله کاملاً بیاهمیت است، کنار هم بگذارند.
واقعیت سلطه دلار
اول از همه: سلطه دلار واقعی است. این روزها آمریکا کمتر از یک چهارم تولید ناخالص جهان را در نرخ بازار جهانی تشکیل می دهد؛ اگر شما این تفاوت ملی آمریکا را بخواهید در هزینههای زندگی خود تنظیم کنید، کمتر از این میزان است.
با این وجود دلار آمریکا در تجارت، ارز مسلط است: وقتی بانکی می خواهد رینگیت مالزی را با سل پرو عوض کند ، معمولاً رینگیت را با دلار و سپس دلار را با سل معامله می کند. بسیاری از تجارتهای جهانی نیز به دلار صورتحساب میشوند؛ یعنی قرارداد با دلار نوشته شده و با دلار نیز تسویه حساب ان است. و دلار حدود 60 درصد از ذخایر ارزی دولتی جهان را تشکیل می دهد: داراییهای ارزی که دولتها عمدتا در اختیار دارند تا بتوانند در صورت لزوم برای ثبات بازار مداخله کنند، دلاری است.
همانطور که گفتم ، این یک چیز بزرگ به نظر می رسد. دلار به تعبیری پول جهانی است و طبیعی است که زمانی از سوی وزیر دارایی فرانسه زمانی "امتیاز گزاف" نامیده شده است؛ «توانایی خرید وسایل به سادگی با دلارهایی که آمریکا چاپ میکند و دنیا باید تحویل بگیرد». هر چند وقت یکبار مقالات خبری را میبینم که ادعا میکنند که نقش ویژه دلار به آمریکا توانایی منحصر به فردی برای اجرای کسری تجاری سال به سال میدهد، گزینه ای که برای سایر کشورها بلااستفاده است.
به جز این که این ادعا درست نیست. در اینجا تراز حسابهای جاری (در تعریف گستردهتر، ترازهای تجاری) در ۳ کشور انگلیسی زبان از انتهای دهه ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۱۹، به عنوان درصدی از G.D.P خود آنها اندازه گیری شده است:
بله، آمریکا به طور مداوم کسری داشته است. اما استرالیا هم به طور مداوم حتی کسریهای بیشتری داشته است. انگلستان تا حدودی نوساناتی داشته اما به طور متوسط، این کشور نیز کسری های زیادی داشته است. ما در این زمینه خاص نیستیم.
با این وجود ، آیا بخاطر لینکه دلار یک ارز برتر است، ما نمیتوانیم ارزانتر وام بگیریم؟ در این زمینه، بحث یک اثر کاملاً ظریف در میان است. در حال نوشتن این متن، اوراق قرضه 10 ساله ایالات متحده حدود 1.6 درصد بازدهی دارند، اوراق 10 ساله انگلیس حدود 0.8 درصد، و ژاپن 0.07 درصد. عوامل زیادی بر هزینههای استقراض تأثیر میگذارد، اما اگر این واقعیت که نه پوند و نه ین ارزهای اصلی جهانی نیستند، یک بدهی عمده محسوب می شود، این دستکم در دادهها روشن نیست و رابطه مشخصی بین این دو متغیر وجود ندارد.
پوند یک ارز اصلی بین المللی بوده است. تا سال 1955 دلار به عنوان ارز ذخیره، از پوند پیشی نگرفت. حتی در اواخر دهه 1960 یکی از بازیگران اصلی بود. اما پس از آن نقش آن به سرعت محو شد. در سال 1975 پوند اساساً فقط یک ارز عادی در یک کشور پیشرفته بود که در داخل همان کشور استفاده می شد اما در خارج از کشور استفاده چندانی نداشت.
آیا وقتی این اتفاق افتاد ارزش پوند ضربه بزرگی خورد؟ خیر. نمودار نسبت نرخ واقعی پوند و دلار (چه تعداد دلار معادل یک پوند است؟) از اوایل ۱۹۶۰ قابل مشاهده است:
در طول این دههها، نوسانات بزرگی رخ داده است که منعکسکننده مواردی مانند سیاست پولی بسته دوران مارگارت تاچر و یا ادغام سیاست پولی بسته و کسری دوران رونالد ریگان است. اما پوند به طور کلی از زمانی که دیگر ارز جهانی نبوده، بسیار قوی تر از قبل شده است. این یک راز بزرگ نیست،بلکه احتمالاً نشان دهنده نقش مداوم لندن به عنوان یک قطب مالی جهانی در عصر جهانیسازی مالی است. اما باز هم ، دیدن شواهدی دال بر اینکه از دست دادن جایگاه ارز جهانی تفاوت زیادی ایجاد کرده، دشوار است.
کارکرد واقعی بنجامینها
بنابراین آیا جایگاه دلار کاملاً بی ربط است؟ خیر. محبوبیت دلار، به آمریکا یک صنعت صادراتی منحصر به فرد میدهد؛ یعنی خود دلار، یا به طور خاص، بنجامینها (اسکناس های 100 دلاری ، که پرتره بنجامین فرانکلین روی آن حک شده).
این روزها تجارت زندگی روزمره تا حد زیادی دیجیتال است. بسیاری از آمریکایی ها به ندرت از پول نقد استفاده می کنند. حتی کیوسک های میوه و سبزیجات در پیادهروهای نیویورک اغلب Venmo را قبول می کنند. با توجه به واقعیت زیسته، فهم اینکه چه مقدار ارز در گردش است عجیب است: بیش از 2 تریلیون دلار یا بیش از ۶ هزار دلار به ازای هر شهروند مقیم ایالات متحده.
این همه پول نقد برای چه استفاده می شود؟ یک سرنخ مهم، ارزش اسمی درج شده روی اسکناسهای است.
بله، این عمدتا بنجامینها هستند که به طور کلی حتی در فروشگاه ها قابل استفاده نیستند، اما برای پرداختهایی استفاده می شود که افراد نمیخواهند به راحتی ردیابی شوند، معمولاً به این دلیل که آنها کار غیرقانونی انجام میدهند.
و در اینجا جایی است که دلار نقش ویژه ای ایفا می کند: ما اسکناسهای درشت بیشتری در گردش داریم. در سال ۲۰۱۶ آمریکا نسبت به اندازه اقتصاد خود، و نسبت به سایر کشورها، ارزش اسکناسهای بزرگ در گردش ایالات متحده بیش از 6 درصد G.D.P آن بود. این رقم برای کانادا تنها یک سوم بود.
دلیل اصلی این تفاوت، تقریباً با اطمینان کامل می توان گفت این است که اسکناسهای 100 دلاری زیادی خارج از ایالات متحده نگهداری میشود.
در واقع، این تمایل خارجی ها برای نگهداری پول نقد آمریکایی در عمل به معنای آن است که جهان مقدار قابل توجهی پول (شاید بالغ بر یک تریلیون دلار) را با سود صفر به ایالات متحده وام داده است. وقتی نرخ بهره به اندازه کنونی پایین باشد این مسئله بزرگی نیست، اما در گذشته ارزش آن بیشتر بوده است؛ شاید به اندازه یکچهارم درصد G.D.P.
بنابراین، آمریکا از نقش ویژه دلار تا حدودی بهره میبرد. اما به سختی میتوان آن را محور اصلی قدرت ایالات متحده دانست. و البته که تأمین کننده اصلی پولهای مورد استفاده در فعالیتهای غیرقانونی جهان، نقشی پرشکوه و افتخارآمیز برای آمریکا نیست.
بنابراین آیا ممکن است دلار در نهایت تسلط خود را از دست بدهد؟ بله.
آیا اهمیت خواهد داشت؟ نه آنقدر که متوجه آن شوید.