انتقاد تند مصطفی هاشمی طبا از مسئولان/ دولتمردان ما نه ارزش دلار را میفهمند، نه حقیقت را به مردم میگویند
به گزارش اقتصادنیوز، مصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت: راهبندانهای متمادی، حرکت از شانه خاکی، صفهای طویل برای بنزین، بنزیننداشتن برخی جایگاهها، نبودن دستشویی عمومی، رستورانهای پرازدحام و اغلب کثیف، تعمیرگاههای بیحوصله، انبوه زباله در همهجا، رعایتنکردن مقررات و شیوع پرخاشگری، بیبندوباری برخی افراد از همه نوع حاصل تدبیر دولتهای گذشته درباره این نوع مسافرتها و احتمالا تدبیر نداشتن دولت چهاردهم به خاطر ضیق وقت است.
هرچند بعید است این دولت بتواند در این زمینه تدبیری بیندیشد، چون احتمالا خواهند گفت اتوبان تهران-شمال تکمیل میشود و مسئله حل خواهد شد و صد البته باید بدانند نه اتوبان تکمیل میشود و نه با تکمیل آن این مسائل حل خواهد شد.
همه این اتومبیلها چه در حرکتهای سریع یا بسیار کند، یا در توقفها و راهبندانها یا در صف تهیه بنزین یا در تفحص برای پیداکردن جای پارک مشغول سوزاندن بنزین هستند و دولت (بخوانید دولتها) در کوشش برای تولید بنزین حتی با کیفیت پایین و واردات آن هستند، به طوری که امسال قرار است شش میلیارد دلار بنزین وارد شود.
ما برای آنکه شش میلیارد دلار پول خود را از کره جنوبی بگیریم، چه ناراحتیهایی را متحمل شدیم، آخر هم نفهمیدیم این پول که بیش از یک میلیارد دلار آن هزینه نگهداری از آن شده است، چه بلایی بر سرش آمد و چه شد. حال خیلی راحت شش میلیارد دلار بنزین وارد میکنیم.
حقیقت آن است که دولتمردان ما نه ارزش دلار را میفهمند، نه حقیقت را به مردم میگویند. روزانه چند میلیون لیتر بنزین از ایران به صورت قاچاق صادر میشود؛ کالایی که تولید آن انحصارا در اختیار معاونت پخش و پالایش وزارت نفت است. شیوههای قاچاق متراکم آن گاهی از صداوسیمای ملی پخش شده است و هیچکس نیست بگوید این حجم از بنزین چگونه به قاچاقچیان داده میشود.
مگر میتوان از پمپ بنزینها با کارتهای بنزین این حجم را تأمین کرد. به یقین وزارت نفت از محل تأمین این حجم بنزین قاچاق آگاه است اما به مردم نمیگوید. زیرا مصلحت نیست و چنین است که مصلحتها حقیقتها را ذبح کردهاند. آقای دکتر پزشکیان هم که قرار است صادقانه با مردم روبهرو شود و حقیقتها را بگوید، نخواهد گفت؛ البته بخشی از حقایق را خواهد گفت اما بخشهای بسیاری را که مردم نباید بدانند، نخواهد گفت و البته در آن بخش از بیان صادق است.
این چه سیاستی است که کارخانجات ما برای تولید ارز ندارند ولی هرکس که اتومبیل دارد، هر مقدار که بخواهد میتواند بنزین مصرف کند. این چه عدالتی است که عموم مردم بدون اتومبیل، فاقد اتوبوس شهری هستند و در مترو و اتوبوس مثل خرما به هم چسبیدهاند ولی یک نفر با یک اتومبیل دو هزار کیلویی هرچه بخواهد بنزین میتواند مصرف کند و به خاطر جابهجایی وزن 80 کیلویی، دو هزار کیلو اتومبیل را جابهجا کند. میگویند اگر سهمیهبندی شود، فساد رخ میدهد. آری ممکن است فسادهای جزئی رخ دهد، درحالیکه در شرایط فعلی فساد انبوه رخ میدهد. فساد انبوه را قبول داریم ولی از فساد جزئی میهراسیم. اما فساد انبوه و کلان کدام هستند.
1- ضایعکردن شش میلیارد دلار درحالیکه میتوان صرف ناوگان عمومی کرد.
2- عدم صادرات بنزین درحالیکه میتوان با ارز حاصل از صادرات به بهبود ترابری کمک کرد.
3- جلوگیری از قاچاق بنزین و قطع دست واسطههای قاچاق
4- آلودهشدن هوای شهرها
5- اتلاف میلیاردها ساعت وقت مردم
6- مصرف روغن، لاستیک و قطعات یدکی و افزایش تصادفات
اقتصاددانان و دولتمردان خواهند گفت کدام کشور سیستم سهمیهبندی دارد؟
میگوییم کدام کشور 40 سال فضای جنگ با آمریکا دارد؟ کدام کشور مورد تحریم آمریکا و اروپاست؟ کدام کشور با شبکه بانکی دنیا بیگانه است، کدام کشور به جبهه مقاومت و مبارزه با اسرائیل و امپریالیسم کمک میکند، کدام کشور مرزهایش باز است و بر آن کنترل ندارد، در کدام کشور حجم پول در دست مردم مانند ایران است، کدام کشور با قیمت یک لیتر بنزین آن از سوپرمارکت چیزی نمیتوان خرید؟ کدام کشور اتومبیلهای فرسوده را از بازار خارج نمیکند، کدام کشور سالانه یک میلیون اتومبیل پرمصرف به بازار عرضه میکند.
کدام کشور سالانه 20 هزار مقتول و 300 هزار مجروح تصادفات دارد. آری آنچه خوبان همه دارند، ایران تنها دارد. اگر همه چیزمان مثل دیگران شد، مصرف بنزینمان هم مثل دیگران میشود؛ والا در ایران هیچ راهی جز سهمیهبندی و پایبندی به آن وجود نخواهد داشت.
دولت توجه کند که با افزایش قیمت بنزین علاوه بر آنکه مصرف پایین نخواهد آمد، اولا تورم جدیدی اضافه خواهد شد و ثانیا مسائل اجتماعی جدیدی بروز خواهد کرد. پوست خربزهای است به زیر پای دولت.
امروز در همه ابعاد چارهای جز صرفهجویی و جلوگیری از اسراف نداریم.ما نیاز به اقتصاد ریاضتی داریم. دست از وعده و وعید بردارید. ما کشور در حال جنگ هستیم. چرا نمیخواهید تبعات آن را مردم بدانند. اگر دولت رفاه هستید، تسلیم جریان بینالمللی بشوید. 40 سال تجربه کافی نیست؟ هم سرزمین ایران دارد از بین میرود و هم مردم منتظر رفاه بیشتر و رفع مشکلات هستند. اگر صادق هستید حقیقتها را به مردم بگویید.