اکونومیست بررسی کرد:

رویای آمریکایی ترامپ؛ آغاز «عصر طلایی» با تمایلات امپریالیستی/ برنامه پرزیدنت در دوره جدید چیست؟

کدخبر: ۷۰۰۳۲۳
اقتصادنیوز: «عصر طلایی» جدیدی که ترامپ تصور می‌کند به عصر طلایی دهه 1870 تا 1890 شباهت دارد. او می‌خواهد مانند مک‌کینلی از هنجارهای قرن بیستم رها شود اما ریاست جمهوری قرن بیست‌ویکم بسیار قدرتمندتر است.
رویای آمریکایی ترامپ؛ آغاز «عصر طلایی» با تمایلات امپریالیستی/ برنامه پرزیدنت در دوره جدید چیست؟

به گزارش اقتصادنیوز، نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل می‌کند که دونالد ترامپ نبوغی بی‌مانند برای جلب توجه و همچنین تجسم قدرت ریاست جمهوری دارد. مراسم سوگند او درساختمان کنگره آمریکا برگزار شد؛ همان جایی که چهار سال قبل طرفدارانش به صورت پلیس مشت زدند. قدرتی که او برای عفو کردن آنها از آن استفاده کرد در اصل برای گردهم آوردن کشور طراحی شده است: برای عفو مخالفان سیاسی، نه طرفداران رئیس جمهور (یا اعضای خانواده او). اما این یک قرارداد است نه قانون، و با روی کار آمدن ترامپ قراردادها به پایان رسیده‌اند.

از منظر اکونومیست، ترامپ هنوز توسط برخی از نهادهای قدرتمند آمریکا از جمله فدرالیسم و دادگاه‌ها محدود می‌شود؛ با اینحال بسیاری از نهادهای اخیر را کنار گذاشته است. اصلاحات حاکمیتی پس از «واترگیت» دیگر اعمال نمی‌شوند. اجماعی که  پس از 1945 از خاکستر زاده شد و طبق آن آمریکا باید یک کشور مسالمت‌جو باشد از بین رفته است. اما ترامپ به دنبال چیزهای بیشتری است: او می‌خواهد آمریکا را از هنجارها، مصلحت اندیشی سیاسی، بوروکراسی و در برخی موارد حتی از قانون آزاد کند. اما آنچه باقی می‌ماند چیزی هم قدیمی و هم جدید است؛ یک ایدئولوژی از دوران راه آهن که با آرزوی نصب پرچم در مریخ ترکیب شده است.

تمایلات امپریالیستی ترامپ

از قرن نوزدهم این ایده مطرح شد که مرزها همیشه باید درحال گسترش باشند. ترامپ در سخنرانی مراسم سوگند خود اعلام کرد که کانال پاناما را پس خواهد گرفت: آمریکا باید یک کشور درحال رشد باشد؛ کشوری که ثروت ما را افزایش داده و قلمرو ما را گسترش می‌دهد. گرچه این حرف‌ها می‌تواند تنها شعاری گذرا باشد، روسای جمهور صدسال است اینچنین صحبت نکرده‌اند. از اسلاف آقای ترامپ تنها کسی که او در سخنرانی‌اش زمان زیادی به او اختصاص داد «ویلیام مک‌کینلی» بود که در 1987 رئیس‌جمهور آمریکا شد. این انتخابی قابل تامل است. مک‌کینلی «امپرالیستی» بود که هاوایی، گوام، فیلیپین و پورتوریکو را به قلمرو آمریکا اضافه کرد. او طرفدار تعرفه‌ها هم بود، به‌طوری که پیش از اینکه رئیس جمهور شود کنگره را برای تصویب لایحه افزایش آن به 50 درصد تحت فشار قرار داد. او نیز از سوی غول‌های تجاری آن زمان حمایت می‌شود: جی‌پی مورگان و جان دی راکفلر به پول امروز حدود 8 میلیون دلار به کمپین او اهدا کردند.

قدرت بزرگ ریاست جمهوری آمریکا در قرن بیست‌ویکم

به گزارش اکوایران، بنابراین «عصر طلایی» جدیدی که ترامپ تصور می‌کند به عصر طلایی دهه 1870 تا 1890 شباهت دارد. او می‌خواهد مانند مک‌کینلی از هنجارهای قرن بیستم رها شود اما ریاست جمهوری قرن بیست‌ویکم بسیار قدرتمندتر است. مک‌کینلی زمانی حکومت می‌کرد که دولت فدرال 150 هزار کارمند داشت درحالی که بخش اجرایی ترامپ به‌طور مستقیم 4.3 میلیون نفر را استخدام می‌کند. رئیس‌جمهور امروز قدرتمندترین نیروی نظامی را در اختیار دارد و هزینه‌های دولت فدرال 9 برابر دهه 1890 است. قوه مجریه برای مبارزه در دو جنگ جهانی و پایان دادن به تبعیض نژادی در قرن بیستم هر روز قدرت بیشتری جمع کرد. آرتور شلزینگر در دهه 1970 این ریاست‌جمهوری را «امپراطوری» توصیف کرد؛ اما آمریکای مدرن امپراطوری نکرد. با اینحال حالا یک رئیس‌جمهور قدرتمند دارد که از دشمنان جاسوسی می‌کند تا نه‌تنها در خارج، بلکه در داخل هم مغلوب شوند.

رویای تسلط بر آمریکا و جهان

قصد ترامپ این است که قدرت عظیم ریاست جمهوری را بر داخل و خارج متمرکز کند تا به گونه‌ای بر آمریکا تسلط یابد که هیچ رئیس‌جمهور دیگری از زمان جنگ جهانی دوم چنین نبوده است. سیاست هم به نفع اوست؛ باتوجه به اینکه آمریکا حزبی‌تر شده است تصویب قوانین در کنگره سخت‌تر است. او در اولین دوره ریاست جمهوری خود نشان داد که وقتی کنگره به صورت مساوی تقسیم می‌شود تهدید به استیضاح دیگر به عنوان یک مانع عملی کار نمی‌کند. این تغییر قدرت از کنگره سبب شده دادگاه و قوه مجریه مسوول باشند. قوانین مهم درباره سقط جنین، تغییرات آب‌وهوایی، تبعیض مثبت، تامین مالی کمپین و آزادی بیان توسط رئیس جمهور یا قضات تعیین شده است. این دیوان عالی بود که تصمیم گرفت روسای جمهور برای اقدامات دولتی از پیگرد قانونی مصون هستند.

مانع قضات برای استفاده بی‌مرز از قدرت

این موضوع سبب تضاد میان ترامپ و دستوراتش و قضات و احکامشان از سوی دیگر می‌شود. درحالی که دولت جدید آزمایش می‌کند که تا کجا می‌تواند قانون را گسترش دهد، نبردهای دادگاهی حتمی هستند. و به‌نظر می‌رسد ترامپ از این چشم‌انداز لذت می‌برد. فرمان اجرایی او برای پایان دادن به حق شهروندی تولد در آمریکا آشکارا خلاف قانون است و به همین دلیل احتمالا لغو خواهد شد. در این شرایط، او مدعی می‌شود که قضات درحال مخالفت با اراده مردمی هستند که او را انتخاب کرده‌اند.

بااینحال تمایل ترامپ برای افزایش قدرت اجرایی غیرعادی نیست؛ بسیاری از روسای جمهور جاه‌طلب قبلا این کار را انجام داده‌اند. او هم مطمئن نیست موفق شود چراکه دادگاه‌ها تنها مانع او نیستند. او هراندازه برای مختل کردن بوروکراسی تلاش کند، این مانع در به تاخیر انداختن کارها بسیار خوب است. ایالت‌ها و شهرهایی که به وسیله دموکرات‌ها اداره می‌شوند نیز در برابر او مقاومت می‌کنند. او باید با اختلافات در تیم‌اش، شخصیت خودش و واقعیت مبارزه کند.

ترامپ در براندازی نظام قدیمی مهارت دارد، اما مشخص نیست چه چیز جایگزین آن می‌شود.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید