نقش دولتهای قبلی ایران برای عضویت در شانگهای
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، تلاش دولت های جمهوری اسلامی ایران برای عضویت در سازمان همکاری شانگهای از دولت نهم آغاز و در نهایت در دولت سیزدهم به پایان رسید که در نهایت منجر به عضویت دائم ایران در این سازمان شد.
سازمان همکاری شانگهای سازمانی میاندولتی است که برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شدهاست. این سازمان در سال ۲۰۰۱ توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان با هدف برقرار کردن موازنه در برابر نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه، پایهگذاری شد. نقش اصلی و تعیینکننده را، در سازمان شانگهای، دو کشور چین و روسیه تشکیل میدهند. سازمان همکاری شانگهای در حقیقت ترکیب جدید سازمان «شانگهای ۵» است که در سال ۱۹۹۶ تأسیس شده بود، ولی نام آن پس از عضویت ازبکستان به «سازمان همکاری شانگهای» تغییر داده شد.
علاوه بر اعضای اصلی، ابتدا مغولستان در سال ۲۰۰۴ و یک سال بعد پاکستان، هند و افغانستان در سال ۲۰۱۲ و پس از آن بلاروس به عنوان عضو ناظر به سازمان ملحق شدند. تلاش ها و پیگیری های مکرر جمهوری اسلامی نیز سبب شد تا ایران نیز در سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر به این سازمان بپیوندد. البته یک سال بعد برای عضویت کامل در این سازمان درخواست داد. این درخواست بحثهای زیادی را برانگیخت. تا قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای ایران و غرب، عضویت ایران در این سازمان بعید به نظر میرسید. مساله ای که زورآزمایی بین ایران و غرب را نیز نشان می داد. از یک سو تلاش ایران برای عضویت و از طرف دیگر فشار غرب به ویژه آمریکا علیه کشورهای عضو این سازمان برای عدم پذیرش ایران؛ به گونه ای که حتی دعوت از ایران برای حضور در این نشست با مخالفت مقام های غربی مواجه می شد. در همین راستا در سال ۱۳۸۵ جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در کنفرانس شانگهای دعوت شد. دونالد رامسفلد وزیر دفاع وقت ایالات متحده با انتقاد از این تصمیم گفت، برای او جالب است سازمانی که میگوید با تروریسم مخالف است، از یکی از حامیان عمده تروریسم دعوت کرده تا در کنفرانس شرکت کند.
چنین فضایی به ایران انگیزه ای دو چندان به ایران برای عضویت کامل می داد.محمود احمدی نژاد رئیس دولت های نهم و دهم براین باور بود آسیا و اوراسیا با کمک هم میتوانند مدیریت و روند عمومی حاکم برجهان را به نفع صلح ، عدالت و ملتها تغییر داده و قدرت لجام گسیخته نظام سلطه را مهار کنند. در خردادماه ۱۳۹۰ که احمدی نژاد به جلسه سازمان همکاری شانگهای دعوت شده بود ۲۲ سوال را از حاضرین پرسید که پرسش اصلی این بود: "به چه دلیل بردهداران، استعمارگران، تجاوزگران و مسببان اصلی همه مشکلات جامعه بشری باید بتوانند با تغییر چهره و با ادعای دفاع از دموکراسی و حقوق بشر ملتها و کشورهای ما را تحت فشار قرار دهند؟ " در واقع ایران با پیوستن به شانگهای درصدد شکستن انحصار ژئوپلتیک غرب بود و تلاش فراوانی برای عضویت در این پیمان منطقه ای به خرج داد.ادعا می شود حمایت ایران از گروهای اسلامگرا در تاجیکستان از عواملی بودهاند که مانع از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای شدند. علاوه بر آن در آن برهه ایران بر سر مسائل هسته ای با چین و روسیه دو کشور دوست و نزدیک نیز چالش داشت و این مساله یکی دیگر از چالش های مهم به شمار می رفت.
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی امیدها برای عضویت ایران افزایش یافت. تصویب برجام و ایجاد فضای جدید بین المللی این فرصت را در اختیار تهران قرار داد تا عضویت در دیگر سازمان های بین المللی را تجربه کند. روحانی که مسیر مهم تنش زدایی با غرب و رفع تحریم های ایران را در پیش گرفته بود قصد داشت دورنمایی از امید و روابط تازه را با جامعه جهانی به تصویر بکشد. دوره اول او با تصویب برجام و خارج شدن ایران از ذیل بند هفت منشور هفت ملل متحد همراه بود. علاوه بر این دولت روحانی که نگاه ویژه ای به تقویت روابط با همسایگان داشت و مبتکر طرح صلح هرمز بود، استحکام هر چه بیشتر روابط با کشورهای شرق آسیا را نیز دنبال می کرد. وی در تلاش برای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای بود و چند باری در اجلاس آن شرکت نمود. روحانی در آخرین سخنرانی خود در این اجلاس تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین مجاری انتقال انرژی و یکی از شاهراههای مواصلاتی در منطقه با برخورداری از منابع غنی انرژی، دسترسی به دو دریای مهم و موقعیت سوقالجیشی بینظیر، قادر به تامین نیازهای زیربنایی بسیاری از کشورهای منطقه و اعضای سازمان شانگهای میباشد. وی لزوم افزایش همکاریهای چند جانبه بین کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را نمونههایی از توجه جمهوری اسلامی ایران به مشارکت و همکاری برای حصول به امنیت پایدار در منطقه و جهان دانست. وی همچنین گفت که ایران از همکاری در قالب سازمان همکاری شانگهای برای مواجهه با چالشهای منطقه در حوزههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی استقبال میکند. روحانی همچنین تاکید کرد که ایران قادر به تامین نیازهای اصلی بسیاری از کشورهای منطقه و اعضای سازمان شانگهای است. تکمیل مسیر ریلی رشت – بندرانزلی در حاشیه دریای خزر، ساخت مسیر ریلی رشت– آستارا، اتصال ریلی یکپارچه از خلیجفارس تا روسیه و شمال اروپا از جمله اقدامات مهم دولت روحانی بوده است. به ویژه خط آهن خواف-هرات که به شبکه ریلی بینالمللی از طریق ایران، به مسیری ترانزیتی میان شرق آسیا و غرب آن تا اروپا تبدیل می شود.
روحانی اما در دوره دوم شاهد خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم ها و همچنین فشارهای ناشی از همه گیری بیماری کوویدـ ۱۹ بود که فشارهای سهمگینی به ایران وارد کرد که سبب شد تا اولویت ها و تمرکزها به مسائل دیگری مربوط شوند اما با این اوضاع دولت تلاش ها برای رفع تحریم ها و پیوستن به شانگهای را کنار نگذاشت و در آستانه توافق برجامی با دولت بایدن نیز قرار گرفت. اما به قول روحانی فرصت لغو تحریم ها از دولت گرفته شد تا پیگیری لغو تحریم ها و عضویت در سازمان همکاری شانگهای به دولت بعدی محول شود. البته قدرت گیری ترامپ باعث نزدیکی بیشتر چین به ایران شد و همگرایی تهران و پکن را افزایش داد. همین امر سبب امضای سند همکاری های جامع بین دو کشور شد و دولت دوازدهم با پیگیری سیاست نگاه به شرق در تلاش برای تمدید قرارداد ۲۰ ساله با روسیه نیز برآمد
اولین دستاورد دیپلماتیک دولت سیزدهم
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و تمرکز بر تقویت روابط با همسایگان با نگاه به شرق، ابراهیم رئیسی و تیم سیاست خارجی او اولین دستاورد دیپلماتیک خود یعنی عضویت در شانگهای را بدست آوردند. مساله که به نظر می رسد امید و انگیزه دولت تازه نفس رئیسی برای گشایش های بیشتر را دو چندان کند.رئیس جمهور در سخنرانی اخیر خود با تأکید بر اینکه اگر بر توان داخلی تکیه کنیم، انجام خیلی از کارها ممکن خواهد شد، اظهارداشت: متأسفانه شاهد بودیم که بعضیها واردات واکسن یا حتی پیوستن کشور به سازمان شانگهای را متوقف بر پذیرش FATF کرده بودند و حتی در جلسات رسمی نیز بر موضع خود پافشاری میکردند.
اگرچه عضویت ایران در شانگهای یک اتفاق تاریخی به شمار می رود اما باید دید در آینده ایران می تواند از مزایای اقتصادی این سازمان بهره ببرد یا خیر. بحث تنش زدایی با غرب و به نتیجه رساندن مذاکرات برجامی برای رسیدن به توافق می تواند گام مهمی برای تحقق امر به شمار رود. همچنین خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان شرایط افزایش نقش روسیه و چین در منطقه بهعنوان دو عضو اصلی پیمان شانگهای را فراهم کرده است. انتظار میرود حضور و عضویت رسمی ایران در سازمان شانگهای زمینهساز حضور بیشتر و فعالتر ایران در عرصههای منطقهای و بینالمللی شود.
منطقهگرایی و نگاه به شرق در آینده نیز در سیاست خارجی ایران نقش کلیدی ایفا خواهد کرد. اما معلوم نیست که آیا تهران خواهد توانست در ازای این امتیازات، منافع ملی بیشتری در این همکاری چند جانبه به دست آورد و به خواستههای خود در همه ابعاد سیاسی -اقتصادی و امنیتی دست یابد.