پشت پرده ماجراهای غیراخلاقی تلویزیون!

کدخبر: ۴۴۷۵۵۰
اقتصادنیوز :یک فعال توییتری نوشت: من واسم این سوال پیش اومد که چطور در فرهنگ غنی و «خانواده‌محور» ژاپن، ممکنه کارتونی با مضمون غیراخلاقی برای کودک ساخته بشه .
پشت پرده ماجراهای غیراخلاقی تلویزیون!

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از سیمرغ ،در یادداشتی به قلم یک فعال توییتری آمده است: حدود ۱۰-۱۲ سال پیش که هنوز شبکه‌های اجتماعی مجازی به گستردگی امروز نبودن، اس‌ام‌اسی بین همه ردوبدل می‌شد با این مضمون که کاشف به عمل اومده: عمو جان سوباسا، عموش/دوستِ پدرش نبود و دوست‌پسر مامانش بود.

‌بلافاصله این «خبر» تبدیل به نَقل و نُقل محافل ایران شد و چرخید و چرخید و الان تقریباً به صورت یک «حقیقت» پذیرفته شده! اما از همون موقع من واسم این سوال پیش اومد که چطور در فرهنگ غنی و بسیار «خانواده ‌محور» ژاپن، ممکنه که چنین کارتونی با چنین مضمونی برای مخاطب کودک ساخته بشه؟

ماجرای عموی سوباسا در کارتون فوتبالیست ها

‌با یک تحقیق ساده اینترنتی می‌شه دید که روبرتو هونگوی برزیلی واقعاً دوستِ پدر سوباساست که برای عمل چشم به ژاپن میاد و با توصیه پدر سوبا، به دیدن بازیش می‌ره، محو استعدادش می‌شه و تصمیم می‌گیره مربی ‌گریش رو به عهده بگیره. هیچ رابطه‌ای هم بین روبرتو و ناتسوکو (مادر سوبا) نیست. 

‌با دوستی اهل ژاپن که مثل خودم طرفدار این کارتون و البته پیگیر فوتبال انگلیس بود، این موضوع رو مطرح کردم و گفتم چنین شایعه‌ای در ایران هست، آیا صحیحه؟! از تعجب نزدیک بود شاخ دربیاره و گفت در فرهنگ ما مادر و حتی مادربزرگ، یک جایگاه بسیار محترم و ویژه دارن و این حرف مشمئزکننده ‌ست.

آیا اوشین تن فروش بود؟

‌احتمالاً یکی از دلایل اصلی قوت گرفتن چنین شایعه‌ای، یک ادعای دیگه راجع به دوبله سریال اوشین (سال‌های دور از خانه) بود که می‌گفت «اوشین، شخصیت اصلی داستان، زنی تن‌فروش بود، ولی به صورت یک بانوی زحمت‌کش قدّیس‌گونه ارائه می‌شد» جالبه که این شایعه هم دروغ محضه. خانم مریم شیرزاد، دوبلور نقش اوشین و خانم ژاله علو، مدیر دوبلاژ این سریال، بار‌ها تاکید کردن که چنین ادعایی اساساً غلطه و تنها دست‌کاری‌های داستان، مربوط به رویکرد سیاسی و نگاه ضد‌ّجنگ اوشین بوده که با روحیات جامعه جنگ‌زده ایران در اون روز‌ها مطابقت نداشته.

‌حتی جایی از سریال، «کایو» دوست اوشین، که در یک روسپی‌خانه مشغول به کاره، با کمک اوشین از اونجا بیرون میاد! سوال من متوجه کسی که چنین شایعه‌ای رو برای اولین بار مطرح می‌کنه نیست؛ چون چنین مزخرفاتی می‌تونه از یک شوخی ساده یا گپ مسخره دوستانه یا نمک‌پرونی بی‌پایه‌واساس شروع بشه.

پرسش اصلی من در مورد کسانیه که این شایعه رو خیلی راحت اول «می‌پذیرن» و بعد «نشر می‌دن»! چرا در اولین شنیدن، سوال پیش نمیاد که: «مگه می‌شه مضمون رابطه نامشروع مادر یک کودک با مربی فوتبالش، در یک کارتون ژاپنی اخلاق ‌مدار که پر از درس‌های زندگی برای کودکان/نوجوانانه، گنجونده بشه؟»

و در قدم بعد، چرا بدون تحقیق، این شایعه رو پخش هم می‌کنن؟ اون علاقه به پذیرش این بی‌اخلاقی واضح، اون زحمت ندادن به یک سرچ ساده، اون لبخند کج و چشم‌های تنگ‌شده و صدای پایین حین تعریف این شایعه سخیف و غیراخلاقی که انگار داره یک راز مگوی جذاب پشت‌پرده رو برملا می‌کنه، از کجا میاد؟

قطعاً که این پدیده و چگونگی تبدیلش به انگاره رفتاری یک جامعه، نیاز به سال‌ها تحقیق و بررسی صد‌ها پارامتر داره. ولی حداقل کاری که می‌شه کرد اینه که ما به سهم خودمون جلوی چنین خزعبلاتی بایستیم، چون واقعاً در این مورد خاص: «قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود»؛ دریای لایتناهی جهل.

بدیهیه که این رشته‌توئیت اصلاً قصد تایید و تطهیر پدیده «سانسور» و دست‌کاری‌های گسترده در محصولات فرهنگی رو نداره! واضحه که یکی از اون صد‌ها پارامتر که گفتم، سانسور‌های بی‌مورده! مراد اصلی از این نوشتار، تاکید بر «نپذیرفتن بدون تحقیق شایعات» و «عدم کمک به انتشارشون» بود.

برای کسانی که کارتون رو ندیدن عرض شود که تاکید روی مذموم بودن رابطه مادر سوباسا و روبرتو، به این دلیله که مادر سوباسا «متأهل» بود، پدر سوباسا «زنده» بود، ناخدای کِشتی بود و اکثر اوقات خارج از ژاپن! برای بازی فینال بین تیم شاهین و توهو هم از سفر برگشت و اومد ورزشگاه.

اصلاً و ابداً، هیچ‌گونه نگاه سیاسی/جناحی پشت نوشتن چنین متنی نبوده و نیست؛ من به عنوان یک فرد عادی بدون هیچ ادعا یا وابستگی خاصی، صرفاً یک دغدغه فرهنگی در مذمت «شایعه‌پراکنی» رو بر اساس مشاهداتم و با مثالی که برای همه ملموس بود، مطرح کردم. 

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید