فاجعه بیخ گوش تهرانی ها/ وضعیت تکان دهنده ساکنان یک روستای نزدیک پایتخت
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه همشهری، اینجا نه از مغازههای سوپرگوشت لاکچری شمال شهر خبری هست، نه از شهربازیهای سربسته، نه مدرسه و نه حتی یکخانه بهداشت. اینجا تا چشم کار میکند خاک است و خاک و چند کوره آجرپزی فعال.
سالها پیش قرار نبود کورههای آجرپزی روستای شمسآباد به بافت تهران بچسبد اما رشد شهرسازی مجالی برای حفظ فاصلهها باقی نگذاشت و دیگر کورهپزخانهها در حریم جنوبغربی پایتخت تافته جدا بافته از شهر نیستند.
این روستا از قدیمالایام ۲۴ کوره فعال داشت و چند سالی هست که از آن تعداد ۱۰ کوره فعال مشغول کارند. صاحبان کوره با ایجاد امکان زندگی به کارگرها اسکان دادهاند و در کورهها از ۵ تا ۲۰ خانواده با شرایط نامطلوب زندگی میکنند؛ آنهایی که هر سال مهرماه میآید و میرود و آرزو میکنند کاش طوری شود و روزی برسد که بتوانند فرزندانشان را به جای لباس کار، در لباس دانشآموزی ببینند. اینجا مدرسه و محیط آموزشی مناسبی هم وجود ندارد و تنها گاهی یکی دو مؤسسه خیریه به بچهها یکسری از دروس پایه را آموزش میدهند. البته جای شکرش باقی است که طی ۲ هفته اخیر با همکاری ستاد مقابله با کرونا و شهرداری تهران، واکسیناسیون اهالی روستا آغاز شده است.
براساس اطلاعات شورای اسلامی روستای شمسآباد، حدود ۲۰۰ خانوار در همسایگی منطقه ۱۸ تهران، بدون سهمی از عدالت شهری، روز را به شب میرسانند. این روستا بنا به دلایلی از بیتکلیفترین روستاهای حریم تهران بهحساب میآید. بهگفته ساکنان برای دریافت خدمات، سر در گم هستند و نمیدانند باید به شهرداری منطقه ۱۸ مراجعه کنند یا به فرمانداری اسلامشهر. آنها از مدیران، امکاناتی در خور قشر کارگری را درخواست میکنند تا شرایط زندگی برای کودکان و میانسالان خانوادهشان بهتر از پیش شود؛ چیزی در حد کف زندگی طبقه پاییندست جامعه و نه داشتن امکانات خاص.
یکی از اهالی میگوید: «امیدمان به شهردار جدید است تا امکانات بهطورعادلانه در شهر تقسیم شود و زندگی ما رونق بگیرد. اینجا کمترین چیزهای لازم برای زندگی هم وجود ندارد.»
در همین باب ناگفته نماند علیرضا زاکانی، شهردار تهران به موضوع توزیع عادلانه خدمات و شرایط پیشرفت در شهر و پایتخت توجهی ویژه دارد و عنوان کرده است: «تهران برای آنکه متحول شود نیاز به عدالت در تقسیم خدمات، تامین آرامش روحی و امنیت معنوی، ظهور و اعتلای مظاهر اسلامی، عمران، حفظ طبیعت و صفای طبیعی دارد.»
اما مشکلات این محدوده جنوبی پایتخت کشور، تنها با اقدامات شهرداری رفع نمیشود و نیاز است تا دیگر نهادها هم وظایف خود را انجام دهند؛ نکته اینجاست که شمسآباد در حریم تهران واقع شده و این خود، نقطه شروع دردسرهاست.
زندگی اشرافی که میگویند، اینجاست!
شهر در این گوشه از تهران بهگونهای دیگر رقم خورده است و نحوه زندگی، شیوه خاص خودش را دارد. بازی کودکان با خاک عجین شده و کارگران هر روز آجرهایی را لمس میکنند که سقف خانهای با اتاقخوابهایی امن را نصیبشان نمیکند. هر کوره در گودهای بزرگ خاکی با ارتفاع ۴۰ تا ۵۰ متری با تلی از خاک محصور شده و خانههای کارگری در فاصله کمی قرار گرفتهاند. شاید باورتان نشود اما در این محدوده از حاشیه شهر، چند اتاق درون دالانهای سربسته و دخمههای تاریک قرار گرفتهاند و هر خانواده درون یکی از اتاقها روزگار میگذراند.
خیابان اصلی روستای شمسآباد تا محلههای شاتره و چهاردانگه کشیده شده و اینجا تنها ۴کوچه دارد که در هر کوچه کورههای بزرگ با خانههای کارگری و گودهای کارگاهی واقع شدهاند.
یکی از ساکنان همین خانه، زن سرپرست خانواری است که تمایل به معرفی خودش ندارد و از استان گلستان به تهران آمده و با پسر و عروسش زندگی میکند. درد او برای زندگی نداشتن گاز شهری، خانه بهداشت و چند مغازه خواربارفروشی است. او که لباس محلی گرگانیها را به تن دارد، با تلخندی میگوید: «زندگی اشرافی که میگویند، اینجاست! بعد از چند سال زندگی، بهتازگی سرویس حمام داخل خانه ساختهایم. همیشه برای حمام به خانههای همسایه میرفتیم و فکر نمیکنم در این دوره زمانه شهروندی مانند اهالی روستای شمسآباد در تهران زندگی کند.»
این مادر ۵۰ ساله بهدلیل گردوغبار و خاک موجود در هوا، چشمهایش عفونت کرده است و برای درمان توان رفتن به درمانگاه را هم ندارد: «گهگاهی شهرداری ناحیه ۷ منطقه ۱۸ یا مؤسسههای خیریه برای ویزیت و درمان، پزشکانی را به روستا آوردهاند و معالجه بیماران را رایگان انجام دادهاند. انجام چنین اقداماتی یک دنیا برای ما ارزش دارد.»
کمی آن طرفتر از این به اصطلاح خانه، روی یک تخته چوب ۳ پسربچه مشغول بازی با کارتهایی با تصاویر فوتبالی هستند. آنها با نامبردن فوتبالیستهای سرشناس، خندههای کودکانه را زیر تیغ آفتاب پاییزی و کارگاههای آجرپزی رها میکنند و با هیجان بهدنبال برد در بازی از هم هستند؛ همانهایی که از درس و تحصیل بازماندهاند.
مشکلات اینجا بیداد میکند
امکانات موجود در کورهها برای کار و زندگی یکنواخت نیست و این بهدست و دلبازی صاحبان کورهها یا به زبان بومیها همان «اربابها» بستگی دارد. براساس گفتههای بومیها، اینجا همچنان شیوه ارباب و کارگری حاکم است. آنچه بهتازگی در جذب کارگرها مشهود است و بومیها در اینباره ابراز نگرانی میکنند، دریافت حقوق کم از طرف کارگران مهاجر است. شاید برخی از آنها اعتراضی به حقوق کم و نبود امکانات اولیه زندگی نداشته باشند اما اغلب بومیها بهدلیل ازدیاد مهاجرت اتباع افغانستانی به ایران، نگران آینده روستا هستند؛ انگار حس تعلقی به روستای حاشیه شهر تهران پیدا کردهاند.
«علی.س» از قدیمیهای روستاست و چند سالی میشود که در یکی از بهترین کورههای منطقه کار میکند. علی میگوید: «ما نگران حضور اتباع افغانستانی در اینجا هستیم. آنها با کمترین حقوق و بدون توقع امکانات، کار میکنند و برای آنها تنها سقف بالای سرشان مهم است. این روستا یک خیابان اصلی با ۴کوچه فرعی بزرگ دارد و امکانات شهری این روستا در حوزههای آموزشی، تفریحی، درمانی و رفاهی زیر صفر است و ما معمولا برای دریافت خدمات به روستای گلدسته یا محلههای اطراف میرویم. اینجا بعد از تاریکی هوا کسی جرأت نمیکند به کوچه برود چون هیچ روشنایی وجود ندارد. مشکلات در این بخش از تهران بیداد میکند. انتظار ما برای رسیدگی به وضعیت نامطلوب کورهپزخانهها و داشتن امکانات حداقلی شهری واقعا زیاد نیست. همیشه برای رسیدگی به روستایمان نگاهمان بهدست مسئولان بوده و هنوز هم برای زندگی خوب چشمانتظار مسئولان هستیم.»
علیرضا رمضانپور، عضو سابق شورای روستایی شمسآباد نیز درباره نبود امکانات آموزشی میگوید: «متأسفانه این روستا از ابتدا رنگ مدرسه و هیچ فضای آموزشی را به خود ندیده است. کودکان را در مدارس روستای گلدسته یا فیروزبهرام ثبتنام میکنند. مهمترین مشکل مردم برای حل مشکلاتشان وجود دوگانگی میان شهرداری منطقه ۱۸ و فرمانداری اسلامشهر است.»
مطالبه اهالی، خروج از بلاتکلیفی روستاهاست
وسط یکی از گودهای خاکی کورهپزخانه روستای شمسآباد، داربست چوبی دستساز والیبال دیده میشود. داوود اعتمادی، نایبرئیس شورای اسلامی شمسآباد به امکانات نداشته برای جوانان روستا اشاره میکند و میگوید: «این محل، پاتوق جوانان روستای گلدسته در روزهای آخر هفته است. متأسفانه جوانان هیچ پاتوقی برای تفریح ندارند. اینجا فقط خاک است و کوره و خانههای کارگری.»
مرد میانسالی در میان صحبتهای این عضو شورای روستایی به گودی در خیابان سوم اشاره میکند و میگوید: «یکی از مالکان کوره آجرپزی بعد از ورشکستگی با داشتن مجوز از سوی فرمانداری اسلامشهر گود ۵۰ متری را بهمدت یکماه با نخالههای ساختمانی پر کرده است. رفتوآمد کامیون، خاور و نیسانها آرامش را از ساکنان گرفته و ما از سر و صدا هم آزار میبینیم. ای کاش فکری به حال زندگی ساکنان در حریم شود و این بلاتکلیفیها به پایان برسد.»
علیرضا رمضانپور، عضو سابق شورای روستایی شمسآباد میگوید: «این روستا در شهرداری ناحیه ۷ منطقه ۱۸ واقع شده و الان چند مشکل اصلی داریم اما مهمتر از همه اینکه نمیدانیم واقعا جزء منطقه ۱۸ ناحیه ۷ هستیم یا زیر نظر فرمانداری اسلامشهر. یکسری از مجوزها را فرمانداری اسلامشهر و بخشداری چهاردانگه میدهند و یکسری مجوزها را شهرداری. البته جمعآوری زبالهها را نیروهای شهرداری انجام میدهند.»
مشکل حضور بیبرنامه خیرین!
رمضانپور، عضو باتجربه شورای روستایی، شناخت دقیقی از مشکلات دارد. او میگوید: «خیابان و کوچههای این روستا نیاز به روشنایی و امنیت در شب دارند و متأسفانه نبود روشنایی مشکلات عدیدهای را برای تردد ایجاد کرده است. معضل جدیدی که این چند ساله گریبانگیر اهالی روستا شده، حضور خیرین در روزهای آخر هفته در خیابان اصلی روستای شمسآباد است. حضور آنها باعث شده مردمان نیازمند از سایر نقاط تهران به خیابان اصلی بیایند و از خیرین درخواست کمک کنند. مردم روستا راضی نیستند و انتظار دارند برای کمکرسانی به شکل دیگری اقدام شود. درخواست ما برای بهبود وضعیت روزهای آخر هفته این خیابان، ساماندهی آنهاست. اگر سازمان یا نهادی میتواند، آنها را نظم ببخشد و خیرین را در کمکرسانی راهنمایی کند.»
آلودگی خاک نسبت به آلودگیهای دیگر شرف دارد
سال گذشته شهرداری منطقه ۱۸ برای رسیدگی به وضعیت بهداشت و سلامت مردمانی که در این روستا زندگی میکنند، تیم ۱۵ نفره پزشکان را در روستای شمسآباد مستقر کرد. آنها بعد از ۷۲ ساعت موفق شدند حدود ۱۵۰۰ نفر را ویزیت کنند که ۱۵۰ نفر بیمار دهان و دندان بودند.
«سلیمان.ش» ۳ فرزند دارد و حدود ۱۰ سالی میشود در چند کوره از این منطقه مشغول کار است. او میگوید: «آنقدر شرایط زندگی سخت است که امکان رسیدگی به بهداشت و مسائل سلامتی را نداریم. اگر خیران به دادمان برسند، شاید بتوانیم وقتی برای درمان بگذاریم. اینجا حتی یک خانه بهداشت هم نداریم. قبلا یک خانه بهداشت داشتیم که زیرنظر بهداشت منطقه اسلامشهر بود اما آن را هم از ما دریغ کردهاند. اگر خدایی ناکرده برای کارگری یا یکی از بانوان در خانه اتفاقی بیفتد، باید تا خانه بهداشت گلدسته برویم.»
او ادامه میدهد: «بسیاری از بیماریهایی که مردم اینجا درگیرش میشوند آلرژیهای مختلف مربوط به گرد و خاک است؛ البته آلرژی به خاک نسبت به آلرژیهای ناشی از سوخت زباله، قیر یا فعالیت کارگاههای ریختهگری شرف دارد. متأسفانه آن ۱۴ کورهای که تعطیل شدهاند، صاحبانش کورهپزخانهها را به تفکیک زباله، مشتقات نفتی و قیر یا ریختهگری تبدیل کردهاند و فعالیت شبانه آنها سلامتی ما را به خطر انداخته است. کورههای آجرپزی این مشکلات را ندارد.»
سینما در کنار کوره
مؤسسه خیریه همیاری حدود ۷ سال است به اهالی اینجا و مخصوصا کودکان کمکهای آموزشی میکند و کودکان توانستهاند با کمک آنها استعدادهای خودشان را بشناسند. اعتمادی، نایبرئیس شورای اسلامی شمسآباد میگوید: «این مؤسسه نیز یک سالن سینمای کوچک راهاندازی کرده است. گهگاهی هم کودکان را به اردوهای تفریحی میبرد. خوشبختانه کودکان هم تعامل و ارتباط خوبی با آن مؤسسه برقرار کردهاند.»
او به کودکان با استعداد روستا اشاره میکند و درباره آنها میگوید: «این مؤسسه خیریه استعدادهای درخشانی را شناسایی کرده است و ما به چنین کارهایی نیاز داریم.»
امیرحسین قاسمی، مدیرعامل مؤسسه همیاری درباره اقداماتی که در این روستا انجام داده است، میگوید: «دغدغه اصلی مؤسسه همیاری در حوزه آسیب اجتماعی و بهخصوص کودکان کار است. هماکنون حدود ۳۵۰ کودک را در تهران و سایر شهرستانها تحت پوشش داریم. خدماتی که به کودکان ارائه میدهیم در حوزه ورزش، سلامت، پزشکی، آموزشی، هنری و مهارتی است. خوشبختانه طی ۷ سال فعالیت توانستهایم به نتایج خوبی دست یابیم. تعدادی از جوانان در کنکور قبول شدهاند و به دانشگاه رفتهاند و یکی از بچهها هنرپیشه خوبی شده است. همچنین تیمهای فوتبالی تشکیل دادهایم. به هر ترتیب این روستا کودکان بااستعدادی دارد اما متأسفانه امکانات خوبی در اختیار ندارند تا بتوانند آیندهشان را بسازند.»
زمین کورهپزخانهها، نیازمند تعیینتکلیف است
مرتضی منبعچی، رئیس اتحادیه فخاران (صنف آجرپزان) استان تهران: کورهپزخانهها در زمینی در حدود ۱۲۰ هکتار نزدیک به گمرک احمدآباد مستوفی واقع شدهاند. این شغل بیش از ۸۰ سال پیش بهصورت سنتی در این بخش از تهران تاسیس شد. این صنف تا زمانی که شرایط اقتصادی کشور مطلوب بود، درآمدزایی قابل توجه و رضایتبخشی برای صاحبانش داشت. اکنون دست بر قضا، این شرایط سبب نارضایتی شده و روزبهروز شاهد تعطیلی کورهها هستیم و در روستای شمسآباد شاید ۱۰ کوره هم فعال نباشد. مسئولان اتحادیه و مالکان کارگاهها پیش از آنکه چنین وضع نابسامان اقتصادی رخ بدهد، تلاشهای زیادی انجام دادند تا بلکه با تغییر کاربری زمینها یا ایجاد شرایط بهتر برای کارگران به کسبوکارها رونق بدهند، اما متأسفانه همه تلاشها بهدلیل آنکه مسئولان بالادست همکاری و حمایت نکردند، بیسرانجام به حال خود باقی مانده است. البته این وضعیت فقط درباره کورهپزخانههای روستای شمسآباد صدق میکند چون با تعامل خوبی که با شهرداری منطقه ۱۵ انجام شد، موفق شدیم مجوزها را برای توسعه و رونق کارخانههای کورهپزخانه پاکدشت در جاده امام رضا دریافت کنیم. بهزودی اتفاقات خوبی را در شرق تهران شاهد خواهیم بود، اما درباره کورهپزخانههای روستای شمسآباد بعد از ۴۰ سال هنوز هیچ جواب مشخصی به ما داده نشده است. در میان این کورههایی که تعطیل شدهاند، برخی از مالکان محیط کارگاهی را به شغلهای دیگر اجاره دادهاند که جز آسیب به محیطزیست ارمغان دیگری ندارد. بارها براساس نظارت و بازدید از محل، تذکرات لازم داده شده است. در نهایت باید تکلیف زمینهای واقعشده در حریم مشخص شود و به صنف آجر بها داده شود تا مانند گذشته شاهد انقلاب در آن باشیم؛ چون هماکنون ایران به ۲۰ کشور صادرات آجر دارد.
حریم تهران نیاز به مدیریت یکپارچه شهری دارد
ناصر امانی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران: در واقع بحث حریم تهران، معضل تاریخی است. این بخش از تهران که در حریم واقع شده با حریم تهران و شهرستانهای استان تهران هممرز است. با توجه به طرح تفصیلی در حریم تهران، هرگونه ساختوساز و تغییر کاربری ممنوع است. از طرفی مسئولان شهرستانهای استان که همجوار با تهران هستند ادعا دارند این بخشها در محدوده ما واقع شدهاند و با همین ادعاها شاهد ارائه مجوز برای ساختوساز یا تغییر کاربری هستیم. همین موارد، مشکلاتی را بین شهرداری نواحی مناطق تهران و سایر مدیران در استان و شهرستانهای تهران سبب شده و بعضا این مسائل به دستگاههای قضایی نیز ارجاع داده میشود. برای این موضوع صلاح نیست بهصورت نقطهای تصمیمگیری شود، بلکه معتقدم برای حل و رفع آن باید یک کارگروه تشکیل شود. برای این کارگروه نیاز است تا حوزه معاونت شهرسازی شهرداری و شورایعالی شهرسازی و معماری اقدام کنند و موضوع تعیینتکلیف شود؛ چون این موضوع سالهاست تبدیل به یک معضل شده و در این راستا در حریم تهران مسائل مختلفی وجود دارد. هفته پیش یکی از کارخانجات صنعتی که در حریم منطقه ۱۸ واقع شده و پروندهای در کمیسیونهای ماده ۱۰۰ داشت و ما مجوز تغییر کاربری ندادهایم بهراحتی از شهرستانهای دیگر این مجوز را گرفته است. برای رفع این مشکلات نیاز به مدیریت یکپارچه واحد شهری در تهران داریم. اگر یک مدیریت یکپارچه برای این موضوع وجود داشت، تصمیم لازم گرفته میشد و موضوع را جمع میکرد. امیدواریم با هماهنگی بین مدیریت شهری و سیستم اداری کشور در استان و فرمانداری تهران و با پیگیری شورای شهر نهتنها این معضل بلکه مشکلات کلی حریم تهران رفع شود. زمینهای کورهپزخانهها ظرفیت خوبی برای تهران به شمار میآیند؛ بهگونهای که با تغییر کاربری تبدیل به اماکنی خواهند شد که عموم از آنها بهره میبرند. بهعنوان نمونه یکی از این کورهپزخانهها در منطقه ۱۹ در حال تبدیلشدن به باغ ایرانیان و موزه آجر است. در واقع اگر این زمینها تعیینتکلیف شوند، شهرداری تهران اقدامات خوبی برای آنها انجام خواهد داد.