گمانه زنیها درباره گزینههای آمریکا در پلن B
به گزارش اقتصادنیوز گروه بینالمللی بحران (International Crisis Group) در ششمین سالگرد اجرای برجام و همزمان با حساسترین روزهای مذاکرات احیای توافق هستهای در وین گزارشی مبسوط با عنوان «ششمین سال اجرای برجام: حالا یا هرگز» منتشر کرده و ضمن ارائه تاریخچهای از مناسبات برجامی میان ایران، آمریکا و سایر طرفهای توافق، به تفسیر و تحلیل وضعیت کنونی پرداخته است.
گزارش گروه بحران که نویسنده اصلی آن «علی واعظ» رئیس پروژه ایران در این مؤسسه است، در ۵ فصل مجزا و ۴۲صفحه (همراه با فهرست، چکیده و ضمایم ۵۷ صفحه) تدوین شده و راهکارهایی برای عبور از مناقشه کنونی ارائه، و چشماندازی از سناریوهای پیش رو ترسیم شده است.
این گزارش در فصل اول (معرفی) نگاهی به کلیات توافق داشته و در فصل دوم (سابقه اجرا) چگونگی عمل به تعهدات از زمان اجرای برجام تا خروج دولت دونالد ترامپ از توافق و چالشهای پس از آن را بررسی کرده است. با توجه به اهمیت ۳ فصل پایانی گزارش، اکوایران ترجمه آن را از فصل سوم ادامه داده است.
فصل چهارم: در میانه تنش و سازش
در فصل چهارم گزارش گروه بحران آمده است: اغراق درباره سرنوشت برجام، هم از نظر خطرات عدم اشاعه و هم از نظر پیامدهای منطقهای، دشوار است.
در حالی که با توجه به بی اعتمادی عمیق و انتظارات ناسازگار به سختی می توان به توافق دست یافت، اما رویکرد «پایبندی در برابر انطباق» برای احیای برجام کمهزینهترین گزینه برای ایران و ایالات متحده باقی مانده است، به ویژه با توجه به اینکه گزینه های جایگزین بسیار بدتر یا دست نیافتنی هستند.
درک واقع بینانه از هزینه های مرتبط با گزینه های طرح B، صرفه جویی در طرح A - بازگرداندن برجام - را به یک ضرورت استراتژیک برای همه طرف ها تبدیل می کند.
الف- Plan B: گزینههای خوبی وجود ندارد
گروه بینالمللی بحران در ادامه این گزارش آورده است: در مذاکرات برجام، زمان مهم است. پیشرفت های هسته ای ایران به زودی این کشور را به آستانه هسته ای می رساند داد. یک مقام ارشد آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شد: با این سرعت، تا پایان ژانویه [2022]، ایران اورانیوم 60 درصدی غنیشده کافی برای تغذیه سانتریفیوژهای پیشرفته IR-6 برای حرکت سریع به سمت گریز هستهای خواهد داشت.
نگرانی دیگر این است که اگر ایران به نهفتگی هستهای دست یابد (یعنی برخورداری از فناوری و مواد لازم برای ساخت بمب بدون تولید آن)، میتواند سایر کشورهای منطقه - از ترکیه گرفته تا عربستان سعودی و مصر - را وادار کند که از این روش پیروی کنند.
تقریباً همه این سناریوها را در بهترین حالت بسیار نامطلوب میدانند و برخی راههای دیگری را برای جلوگیری از آنها به کار گرفتهاند. از جمله برخی کارشناسان معتقدند که مذاکرات هسته ای می تواند منجر به بن بست طولانی شود: مذاکرات نه به موفقیت می رسد و نه به طور کامل از بین می رود، در حالی که غرب تحریم ها را دو برابر می کند، خطوطی را ترسیم می کند که ادعا می کند ایران نمیتواند از آن عبور کند، و از طریق حملات سایبری و خرابکاری، پیشرفت برنامه هسته ای را به تعویق می اندازد.
به نظر میرسد اسرائیل نیز ترجیح میدهد که غرب اجبار بیشتری اعمال کند، زیرا معتقد است که میتواند به جلوگیری از تحریکات هستهای بزرگتر کمک کند و نتایج بهتری نسبت به احیای برجام ارائه کند که از نظر اقتصادی دشمنش را برای توافقی که مفاد هستهای آن به زودی غروب خواهد کرد، باز میکند.
برخی دیگر برای تعیین خطوط قرمز روشن در مورد اینکه گامهای هستهای ایران منجر به واکنش نظامی ایالات متحده میشود، یا تأکید بر اعتبار تهدید نظامی ایالات متحده فراتر از لفاظی مکرر «همه گزینهها روی میز هستند» استدلال میکنند - مثلاً از طریق تمرینهای نظامی، یا انتقال تسلیحات راهبردی باستر و سامانه های دفاع ضد موشکی به سرزمین دشمنان منطقهای ایران.
* انتخاب ناخوشایند در فقدان برجام
اما بن بست کنونی ناپایدار است و نه خط قرمزها و نه خرابکاری ها یا تهدیدها احتمالاً نتایج مورد نظر را ارائه نمی دهند. ایران که مشتاق خروج از تحریم های سخت است، بعید است که تشدید هسته ای را که قویترین اهرم خود می داند، متوقف کند.
بنابراین، در غیاب برجام، غرب با این انتخاب ناخوشایند روبرو خواهد شد: یا با ایران دارای آستانه هسته ای زندگی کند یا برای جلوگیری از به وجود آمدن آن اقدام نظامی انجام دهد.
* خطرات خط قرمز خودسرانه
به ادعای این گزارش، یک خط قرمز خودسرانه می تواند ایران را تشویق کند تا به سوی آن آستانه پیش برود.
یک مقام اسرائیلی میگوید: «اگر خط قرمز 90 درصد بگذاریم، اگر ایران تا 85 درصد غنیسازی کند که همچنان کاربرد تسلیحاتی دارد، چه خواهیم کرد؟»
خرابکاری ممکن است باعث شکست های موقتی شود، اما همچنین ممکن است برنامه هسته ای ایران را به دلیل تشدید ادراک تهدید یا غرور شکسته شده، تسریع کند.
* پیامدهای فاجعهبار گزینه نظامی
گروه بحران مدعی است، در مورد تهدید به گزینه نظامی، کسانی در تهران که شاهد خروج ایالات متحده از افغانستان در آگوست 2021 بودهاند، متقاعد شدهاند که واشنگتن میلی برای رویارویی نظامی همهجانبه - به ویژه رویارویی بسیار بزرگتر و با حریفی مسلحتر - ندارد. همین افراد تمایل دارند احتمال اقدام نظامی اسرائیل را کم اهمیت جلوه دهند، زیرا معتقدند ایران بازدارندگی متعارفی را در مرز شمالی اسرائیل در قالب ده ها هزار موشک حزب الله در لبنان ایجاد کرده است.
بدتر از آن، تهدیدها می تواند به سود کسانی باشد که در ایران از دستیابی تهران به بازدارندگی نهایی –عبور از آستانه هسته ای – حمایت می کنند.
عملی کردن تهدیدات گذشته و توسل به نیروی نظامی میتواند بدترین جهان را به بار آورد. حمله به برنامه هستهای گسترده، قوی و پراکنده جغرافیایی ایران هزینه های اساسی و خطرات شدید با منافع نامشخص را در پی خواهد داشت. ایران مطمئناً مستقیماً انتقام خواهد گرفت، همانطور که در واکنش به ترور [شهید] سردار سلیمانی توسط آمریکا در سال 2020 انجام داد، که با بخت و اقبال هیچ تلفاتی در پی نداشت.
به گفته ژنرال کنت مک کنزی، رئیس ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده مسئول عملیات نظامی در خاورمیانه و جنوب آسیا، «ایران ظرفیت هولناکی برای مقابله به مثل دارد. ظرفیت استراتژیک ایران اکنون بسیار زیاد است. آنها دارای تطابق بیش از حد در میدان هستند، یعنی سطحی از توانایی که کنترل یا غلبه بر یک دشمن را بسیار دشوار می کند».
توسل به گزینه نظامی میتواند از طرق دیگر نیز در برابر واشنگتن مانند گلوله برفی عمل کند. متحدان خاورمیانه ای تهران به احتمال زیاد وارد معارضه خواهند شد و به طور بالقوه به اسرائیل ضربه می زنند و تلاش می کنند ایالات متحده را از عراق و سوریه بیرون برانند و خطر تشدید تنش ویرانگر در سطح منطقه را به دنبال خواهد داشت. یک مقام ارشد حزبالله گفت: «اگر آمریکا و/یا اسرائیل به کشتی مادر [یعنی ایران] حمله کنند، یعنی در نهایت به دنبال ما خواهند آمد. پس چارهای جز پیشدستی نداریم».
تشدید تنش همچنین احتمال وقوع اشتباهات غم انگیز در گردوغبار جنگ را افزایش می دهد. به عنوان مثال، درست پس از حمله تلافی جویانه ایران به پایگاه های ایالات متحده در عراق در 8 ژانویه 2020، ایران یک هواپیمای مسافربری اوکراینی را که گفته شد با موشک کروز ایالات متحده اشتباه گرفته بود، سرنگون کرد.
این گزارش مدعی است، نظامی کردن سیاست ایران که یک حمله می تواند آن را ایجاد کند نیز احتمالاً پیامدهای فاجعهباری برای کشور و تمایل به مذاکره پس از آن خواهد داشت. در واقع، ایران احتمالاً شاهد فراخوانهای بلندی در مراکز قدرت خود برای بازسازی برنامه هستهای و حرکت سریع به سمت آستانه هستهای خواهد بود. این خطرات بیشتر از آن چیزی است که مقامات و کارشناسان آن را در بهترین حالت به تاخیر دو تا چهار ساله در پیشروی برنامه هسته ای ایران ارزیابی میکنند.
* خطر فزاینده تطویل مذاکرات بدون توافق
با این حال، اگر طرفین به زودی به توافق نرسند، چرخه تشدید تنش که می تواند منجر به رویارویی نظامی شود، یک خطر فزاینده خواهد بود. دولت بایدن با متقاعد شدن به اینکه ایران، به قول یک مقام ارشد آمریکایی، برنامه هسته ای خود را به عنوان "اهرمی برای دستیابی به توافق بهتر" گسترش می دهد، در حال آماده شدن برای تقویت دست خود است.
برای مثال میتواند به چیزی مانند «فشار حداکثر ۲» حرکت کند که بهجای استفاده یکجانبه، بهصورت چندجانبه اعمال شود و اهداف محدودتری نسبت به خواستههای گسترده دولت ترامپ را هدف قرار دهد. واشنگتن با سیگنال دادن به اجرای قاطعانهتر تحریمهای موجود، خود را برای این رویکرد آماده کرده است.
مرحله بعدی، که ممکن است در اواخر ژانویه فرا برسد، شامل لغو تعلیق تحریمهای سازمان ملل توسط E3 و به دنبال آن اعمال مجدد تحریمهای چندجانبه اتحادیه اروپا با پیوستن بریتانیا خواهد بود. در حالی که روسیه و چین احتمالاً با چنین اقدامی در شورای امنیت سازمان ملل مخالفت خواهند کرد و به خوبی می توانند هر گونه استفاده از مکانیسمی را که با آن موافق نیستند به چالش بکشند یا نادیده بگیرند، اما نمیتوانند آن را متوقف کنند.
بنابراین، غرب به خوبی می تواند یک شوک روانی به بازار ایران وارد کند. با این وجود، برخی در ایران تأثیر اقتصادی و سیاسی چنین اقداماتی را نادیده میگیرند و میگویند که عقب نشینی سریع از مذاکرات، تهران را به خروج کامل از برجام و معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای سوق می دهد.
* توافق موقت، جایگزین بهینه پلن B
گزینه جایگزین طرح B، یک «توافق موقت» خواهد بود که از طریق ترتیباتی که معادل «برجام ماینِس» (مفهوم مقابل برجام پلاس) است، از یک چرخه تشدید خطرناک تنش جلوگیری میکند. توافقی که در آن ایران موافقت می کند برخی از حساسترین فعالیت های هستهای خود (مانند غنی سازی بالای 3.67 درصد، کار روی سانتریفیوژهای پیشرفته و تولید فلز اورانیوم) را متوقف کند، و در ازای آن سطح توافق شده صادرات نفت و/یا دسترسی جزئی به دارایی های منجمد خود را دریافت کند.
چنین توافقی، به عنوان ترتیبی برای احیای توافق (و نه یک توافق جدید) توقف فوری بحران عدم اشاعه را پوشش میدهد، برای ایران یک مهلت تنفس اقتصادی فراهم میکند و برای طرفین زمان میخرد تا در مورد پارامترهای یک توافق «بیشتر در ازای بیشتر»، یعنی یک برجام پلاس که به خواسته های گستردهتر آنها رسیدگی می کند، مذاکره کنند.
* تشدید مخالفتها با «توافق موقت» در تهران و واشنگتن
با این حال، در چند ماه گذشته، مخالفت با چنین ترتیبی در تهران و واشنگتن افزایش یافته است.
برخی در ایران از این بیم دارند که غرب به دنبال محروم کردن ایران از داراییهای هسته ای کلیدی خود در ازای تسهیلات ناچیز اقتصادی است.
در تصویری متقابل، اسرائیل و برخی از منتقدان برجام در ایالات متحده نگرانند که یک توافق موقت که محدودیتهای کمتری را بر برنامه هستهای ایران تحمیل می کند، می تواند دائمی شود.
حتی در این صورت، مادامیکه پلن B محتمل است، این گزینه (توافق موقت) باید اولین گزینه در صورت شکست مذاکرات برجام باشد.