کمک موشکی چین به سعودی/ رقابت بن سلمان با ایران
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب، بلال صاب در فارین پالیسی نوشت: کاخ سفید بارها تاکید کرده است که دیدار جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در جده، عربستان سعودی، با رهبران عربستان و دیگر کشورهای عربی در اواسط ژوئیه، موضوعات مختلفی فراتر از افزایش شدید قیمتهای بینالمللی نفت را پوشش خواهد داد. دولت حق دارد بر این پیام پافشاری کند. گفتگوی بایدن با سعودیها نباید محدود به درخواست از آنها برای پمپاژ نفت بیشتر شود، که به هر حال در کوتاه مدت مشکلات بازار انرژی را حل نمیکند.
در ادامه این مطلب آمده است: اولویتهای دیگری نیز وجود دارد که مقامات ایالات متحده باید و امیدواریم در گفتگو با سعودیها به آنها بپردازند - همه آنها در نامه شش دموکرات برجسته مجلس نمایندگان در ۷ ژوئن خلاصه شده است. برنامه موشکهای بالستیک عربستان و توسعه آن با کمک چین یکی از این اولویتها است که بیش از همه وزارت دفاع ایالات متحده را نگران میکند. احتمالا برای بایدن سخت باشد که سعودیها را از تقویت قابلیتهای موشکی بالستیک و پهپادهای مسلح خود منصرف کند. ظاهرا ریاض قصد دارد این برنامه را پیش ببرد که در اواخر دهه ۱۹۸۰ با خرید تعداد نامشخص، اما احتمالاً کمی از موشکهای بالستیک میانبرد چینی آغاز شد. دو دلیل برای این برنامه وجود دارد: اول، محدودیتهای جدی دفاع موشکی عربستان و دوم، شکست قدرتهای جهانی، از جمله ایالات متحده، در مهار برنامه موشکی ایران، که بزرگترین برنامه در خاورمیانه است.
با این حال، علیرغم دشواری کار بایدن، او باید تمام تلاش خود را برای متقاعد کردن سعودیها انجام دهد، زیرا تکثیر موشکهای بالستیک در خاورمیانه ذاتاً بیثباتکننده است. در واقع، آخرین چیزی که منطقه به آن نیاز دارد، مسابقه موشکی تهاجمی با توجه به قدرت و مخرب بودن آن سلاحها است. اگر ایران و عربستان سعودی (و همچنین سایرین در منطقه) به سلاح هستهای دست یابند، موشکهای بالستیک با توجه به برد و سرعتشان، اگر نگوییم سیستم ایدهآل، حداقل سیستم مقرون به صرفه خواهند بود.
بسیاری از تحلیلگران به عدم اطمینان فزاینده به ایالات متحده در تامین امنیت عربستان سعودی به عنوان یکی دیگر از دلایل مهم سرمایه گذاری سعودیها در برنامه موشکی گسترده اشاره میکنند. (در سپتامبر سال گذشته، ایالات متحده با وجود موجی از حملات حوثیها علیه این کشور، سیستمهای پاتریوت خود را از عربستان سعودی خارج کرد). این واقعیت که سعودیها نسبت به تمایل واشنگتن برای محافظت از آنها در برابر تجاوز ایران کمتر از همیشه اطمینان دارند، ممکن است بر تصمیمگیری امنیتی آنها تأثیر گذاشته باشد. اما حتی اگر این نگرانیها وجود نداشت، مشخص نیست که ریاض به طور کلی گزینه موشکی تهاجمی را کنار میگذاشت.
عربستان سعودی مانند سایر نقاط جهان دریافته است که هر چقدر هم که دفاع موشکی قوی باشد، نمیتواند حملات موشکی و پهپادی پیشرفتهای را متوقف کند که ایرانیها و متحدان حوثیشان در یمن بارها علیه این کشور انجام دادند. ویرانگرترین حمله در پاییز ۲۰۱۹ علیه تاسیسات نفتی عربستان بود. در اواخر ماه مارس سال جاری، حوثیها با موفقیت چندین هدف غیرنظامی را در چندین بخش از پادشاهی از جمله تأسیسات نمکزدایی انرژی و آب مورد حمله قرار دادند.
حتی بهترین فناوری ایالات متحده که سعودیها با سیستمهای دفاعی منطقهای پاتریوت و ترمینال در ارتفاع بالا دارند، قادر به دفاع در برابر حملات پیچیده و همزمان نبوده است. گزارش شده است که اسرائیل اخیراً در فناوری دفاع موشکی پیشرفتهایی داشته است و یک سیستم لیزری جدید به نام "پرتو آهن" را با موفقیت آزمایش کرده است، اما نتیجه گیری قطعی در مورد اثربخشی آن، به ویژه قبل از آزمایش در نبردهای واقعی، بسیار زود است. حتی اگر عربستان سعودی به همکاری دفاع موشکی با اسرائیل علاقهمند باشد - که هست - این سیستم جدید به این زودیها عملیاتی نخواهد شد.
علاوه بر نقصهای عملیاتی، دفاع موشکی، قیمت بسیار بالایی نیز دارد. برای دستیابی و نگهداری سامانههای دفاع موشکی پیشرفته میلیاردها دلار هزینه لازم خواهد بود. در نتیجه یک راه فوقالعاده ناکارآمد، اگرچه هنوز اجتنابناپذیر، برای دفاع در برابر پهپادها و موشکهای مهاجم ارزانتر است. (دومی، بسته به مشخصات آنها، ممکن است چند میلیون دلار هزینه داشته باشد، در حالی که قیمت اولی فقط چند هزار دلار است.) چنین کاری حتی برای ثروتمندترین کشورها نیز بصورت دایمی شدنی نیست.
البته هیچکدام از اینها به این معنی نیست که سعودیها از سرمایه گذاریهای خود در دفاع موشکی چشم پوشی کرده یا آن را محدود خواهند کرد. اما نشان میدهد که آنها - مانند بسیاری از کشورهای دیگر در سراسر جهان، از جمله کشورهای عضو ناتو - ممکن است دیگر برای حفاظت از شهرها و زیرساختهای حیاتی خود به دفاع موشکی تکیه نکنند. احتمال چنین سناریویی کمتر میشد اگر ایران کارت سفید برای توسعه و بهبود مستمر برنامه موشکی خود نداشت. دیپلماسی و تحریمهای آمریکا و همچنین استفاده اسرائیل از زور در سالهای اخیر، نتوانسته اند زرادخانه ایران را محدود کنند. هر بار که واشنگتن موضوع موشکها را با تهران مطرح کرده است، تهران بلافاصله هرگونه مصالحه را رد کرده است.
دیپلماسی منطقهای یا چندجانبه راه دیگری برای مقابله با موشکهای ایران است. طبق گزارشها، خود سعودیها و ایرانیها از سال ۲۰۲۱ تاکنون چندین دور مذاکرات مستقیم در بغداد انجام دادهاند، و اگرچه فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی از پیشرفتهای حاصل شده راضی به نظر میرسید، اما اعتراف کرد که هنوز راه زیادی در پیش است. مشخص نیست که آن حوزههای همگرایی چیست، اما بعید است ایران موافقت کرده باشد که برنامه موشکی خود را به هر نحوی محدود کند.
ایرانیها چه در گفتگو با کشورهای منطقه، چه اروپاییها و چه با ایالات متحده، در این موضوع کاملاً ثابت بوده اند. در سال ۲۰۱۸، سرلشکر فرزاد اسماعیلی، فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء (ص) برنامه موشکی ایران را «خط قرمز» خواند. سه سال بعد، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، موضع نظام اسلامی مبنی بر «غیرقابل مذاکره بودن» موشکها را تأیید کرد. برنامه موشکی ایران همواره یکی از عناصر اصلی استراتژی این کشور برای دفاع از خود، و حتی اعمال قدرت فراتر از مرزهایش بوده است.
ریاض میخواهد با نشان دادن اینکه در حال توسعه توانایی مبارزه با آتش است، بازدارندگی قویتری علیه تهران ایجاد کند. سوال نهایی برای سعودیها این است که آیا این رویکرد موفق خواهد بود یا خیر. به احتمال زیاد اینطور نخواهد شد، زیرا درک آنچه که ایرانیان را باز میدارد، موضوعی فوق العاده دشوار برای همه دشمنان تهران بوده است. ایالات متحده، برای چندین دهه تلاش کرده است تا از حملات ایرانیان علیه شرکای عرب و پرورش شبه نظامیان خشن در سراسر خاورمیانه جلوگیری کند. دولت ترامپ با سیاست فشار حداکثری خود دسترسی به همه چیز را برای ایران دشوار کرد و فرمانده ارشد نظامی آن قاسم سلیمانی را در ژانویه ۲۰۲۰ در یک حمله هواپیمای بدون سرنشین ترور کرد و همچنان نتوانست ایران و متحدان غیردولتی آن را از اقدامات خصمانه مختلف در منطقه باز دارد.
آرزوی سعودیها برای دستیابی به موشکهای قویتر احتمالاً میتواند تأثیر معکوس داشته باشد. ایران در نتیجه تجربه وحشتناک خود با عراق در طول جنگ ۱۹۸۰-۱۹۸۸ به موشکها بسیار حساس است، بنابراین ممکن است حملات پیشگیرانهای را برای کاهش یا از بین بردن تهدید انجام دهد که میتواند به انتقام گیری سعودیها و در نهایت جنگ همه جانبه منجر شود. شانس بایدن برای متقاعد کردن سعودیها برای تجدید نظر در همکاری با چین در زمینه موشکهای بالستیک (یا با هر کشور دیگری که بخشی از رژیم کنترل فناوری موشکی نیست) خیلی خوب نیست، اما او اهرم مهمی دارد. نقش ضروری ایالات متحده در ایجاد معماری یکپارچه دفاع هوایی و موشکی در منطقه.
بدون فناوری و مشارکت ایالات متحده، یک سیستم هشدار اولیه مشترک غیرممکن است. این سیستم بسیار حیاتی است، زیرا اولین لایه دفاعی است و فقط میتواند توسط ایالات متحده اداره و مستقر شود. این سیستم میتواند به عنوان مرکز داده از طریق ماهوارههای خود به تمام پایانههای سیستمهای هشدار اولیه مشترک در داخل کشورهای عربی خلیج فارس عمل کند.
این ابتکار پدافند هوایی و موشکی یکپارچه که اخیراً به یک لایحه دو حزبی در کنگره تبدیل شده و به دنبال ارتقای گستردهتر همکاری دفاعی بین اسرائیل و اعراب پس از توافقنامه ابراهیم است، بازدارنده بهتری در برابر ایران و یک تغییر واقعی بازی نه تنها برای ایران و عربستان، بلکه برای هر کسی است که در معرض خطر حملات موشکی و پهپادی ایران هستند، از جمله پرسنل آمریکایی مستقر در منطقه.
اما برای اینکه عربستان بتواند کمک همه جانبه ایالات متحده در دفاع موشکی را به دست آورد، باید به عدم اشاعه موشکی به نفع امنیت منطقهای و بین المللی متعهد شود. این معامله امنیتی است که بایدن باید در دیدار با رهبران سعودی بر آن تاکید کند. ریاض باید درک کند که همکاری بیشتر با چین در زمینه موشکهای تهاجمی منجر به از دست دادن حمایت کامل ایالات متحده در دفاع موشکی خواهد شد. این نباید انتخاب سختی باشد.