پایان پوتین نزدیک است؟ /روسیه دیگر نه پول دارد نه ارتش قدرتمند!

فروپاشی روسیه در راه است؟

در همین راستا نشریه فارین پالسی نوشته است که کمیسیون امنیت و همکاری در اروپا، یکی از آژانس های مستقل دولتی ایالات متحده به همراه اعضایی از مجلس نمایندگان، سنا و وزارتخانه های دفاع و بازررگانی ایالات متحده اعلام کرده اند که پایان دادن به فعالیت های استعماری روسیه می بایست به عنوان یک هدف اخلاقی و استراتژیک قلمداد شود.

درس‌های«جمعه خوب» برای صلح در اوکراین

مجمع آزاد پساروسیه، نهادی متشکل از سیاستمداران و روزنامه نگاران تبعیدی روس نیز اوایل سال جاری نشستی در بروکسل برگزار و حالا در تلاش برای تبلیغ سه رویداد در شهرهای مختلف آمریکا هستند. این نهاد حتی با فرض گرفتن شکست در اوکراین و برکناری پوتین، نقشه روسیه جدا شده را منتشر کرده که در چارچوبش فدراسیون به 41 کشور مختلف تقسیم شده است.

تحلیلگران غربی به شکلی جدی این نظریه را مطرح می کنند که فروپاشی روسیه در راه است و غرب نه تنها باید برای مدیریت هرگونه جنگ داخلی در آینده آماده باشد بلکه می بایست برای جذب کشورهای جانشین غنی از منابع، از این شکست بهره مند گردد. بر مبنای استدلال این گروه، زمانی که اتحادیه جماهیر شوروی فروپاشید، غرب چشمان خود را بست و نتوانست فرصت سازی کند. حال باید استراتژی پایان دادن به تهدیدهای روسیه یک بار برای همیشه اجرایی گردد.

با این همه بسیاری دیگر از ناظران، روسیه را تهدیدی جدی تر برای صلح و امنیت جهانی دانسته و در باب تضعیف این دشمن هشدار می دهند. به باور آنها روسیه حتی زمانی که از منظر نظامی و اقتصادی در قیاس با غرب تضعیف شده، هنوز 6 هزار کلاهک هسته ای، شبه نظامیان مسلح و منابع وسیعی در اختیار دارد.

پایان پوتین؛ آغاز نبرد جمهوری ها

یانوش بوگایسکی، یکی از اعضای ارشد موسسه جیمز تاون اخیرا کتابی نوشته و استدلال می کند که تحریم های غرب، اقتصاد روسیه را تحت فشار قرار داده و در بسیاری از مناطق زمینه ساز ناآرامی ها شده، با این همه او از ارائه تضمین های امنیتی به پوتین دفاع می کند. دیگرانی که با این تفکر موافق هستند می گویند که شکست پوتین در اوکراین پایانی است بر قدرت رهبر روس. در چنین شرایطی نخبگان جمهوری های اسلاو به واسطه آن که مسکو ثروتی برای پر کردن جیب های آنها ندارد و قدرتی برای سرکوب مخالفانشان، قیام می کنند.

سرگئی سوملنی، ، کارشناس بر این باور است که پوتین با فاسد کردن نخبگان و القای ترس از درگیری به سبک چچن، جمهوری های مختلف را کنترل کرده است.

او در ادامه تاکید دارد که جنگ در اوکراین، پوتین را سرخورده و ضعیف کرده است. او در گفتگو با فارین پالسی گفت، پوتین در روسیه به عنوان رهبری که توان شکست هرکسی را دارد در اوکراین آنقدر ضعیف شده که بدون هیچ تلاشی شکست می خورد. اکنون نخبگان جمهوری ها به خوبی می بینند که مسکو نه پول دارد و نه ارتشی قدرتمند.

نارضایتی ها عامل محرک تجزیه روسیه خواهد بود؟

سال ها است که زمزمه های نارضایتی در بخش های مختلف فدراسیون شنیده می شود. همین اواخر، زمانی که پوتین فرمان بسیج همگانی را صادر کرد و تعدادی سرباز را از مناطق فقیر به خدمت گرفت، اعتراض ها در مناطق مختلف شعله ور شد. در حالی که در جمهوری های داغستان و چچن، رهبرانی چون رمضان قدیروف، متحدان پوتین قول وفاداری دادند و از تکمیل سهمیه سربازی شان گفتند، زنان بیرون آمده و شعار دادند، بگذارید فرزندانمان زنده بمانند. کارشناسان به این اعتراض ها اشاره کرده و می گویند که چنین خشمی نشان می دهد که تنش ها از گذشته وجود داشته است. برخی دیگر هم اعتراض ها به بسیج عمومی را به عنوان عامل اتحاد و محرک جنبش های استقلال طلب قلمداد می کنند. با این همه کارشناسان خاطر نشان می کنند که شهروندان جمهوری های خودمختار ممکن است هنوز از پوتین هراس داشته باشند، هرچند به گفته شان ضد پوتین بودن لزوما به معنای ضد روسیه بودن نیست.

آنها بر این باورند که در باب دموکراتیک بودن یا مستبد بودن جمهوری هایی که خواهان استقلال هستند، تضمینی وجود ندارد. این گروه نگران جنگ داخلی هستند و نبرد دیکتاتورهای منطقه ای بر سر سلاح های اتمی روسیه.

میخائیل خودروکوفسکی، زندانی سیاسی در روسیه، مقوله تجزبه را رد کرد و نسبت به جنگ های منطقه ای هشدار داد. به گفته او، روسیه به یک مکانیسم واحد حمل و نقل اقتصادی گره خورده، بیشتر مناطق غنی به دریا دسترسی ندارند. این مقوله خود زمینه ساز درگیری بالقوه میان مناطق مختلف با شرایط مختلف خواهد شد. طبیعتا جنگ بر سر مرزها خواهد بود و هر طرف تلاش می کند تا کنترل تسلیحات هسته ای را در دست بگیرند که این کابوس غرب خواهد بود.

روسیه در آستانه جنگ داخلی قرار دارد؟

او در ادامه تاکید کرد که در آن بازه زمانی دیکتاتور دیگری به جای پوتین در مسکو ظهور خواهد کرد تا سرزمین های از دست رفته را باز پس بگیرد.اگرچه غرب، کرملین را به مشکل سازی در داخل روسیه متهم می کند، اما بحث در باب تجزیه روسیه در پایتخت های غربی می تواند شور ملی گرایی را افزایش داده و روس ها را به همبستگی با پوتین وادارد. این مقوله همچنین می تواند حامیان راست افراطی پوتین در سراسر اروپا را برای تقویت احساس های ضد آمریکایی ترغیب کند.بدتر از آن، چنین سناریویی این توان را دارد تا به دستگاه های تبلیغاتی اطلاعات نادرست تر دهد.

جوآنا دیوس، پژوهشگر در این باره به فارین پالسی گفت که تجزیه روسیه غیر محتمل است. به باورش، حتی چنین کنایه هایی در غرب جذابیت پوتین را افزایش خواهد داد. دیوس در ادامه خاطر نشان کرد که بعد از فروپاشی شوروی، به روس ها گفته شد که به اروپا نزدیک تر خواهند شد، این اتفاق نیافتاد و غرور روس ها لطمه دید.

در میان کسانی که فروپاشی روسیه را قریب وقوع می دانند و گروهی که در باب آن هشدار می دهند، در باب جنگ داخلی اتفاق نظر وجود دارد. خودروکوفسکی بر تمرکز زدایی تاکید دارد و می گوید هر زمان که تحریم ها لغو شوند باید با دولتی که مشروعیت خود را از جمهوری ها گرفته، رایزنی ها آغاز شود. او در ادامه تاکید دارد که این وضعیت کفه ترازو را به سمت فدرال سازی متمایل می کند.