ناگفتههایی از بی مهریها به زری خوشکام
مرحوم زری خوشکام پیش از فوت خود در گفتوگویی از سالهای ممنوع التصویری گفته بود.
زری خوشکام در یکی از آخرین مصاحبههایش ماجرای بیمهریهای مدیران سینمایی، در آخرین سالهای عمر علی حاتمی را بازگو کرده است.
در ادامه مهمترین محورهای گفتگوی او را میخوانید:
*حضور دوباره در سینما آرزوی من بود. اصلا نمیتوانستم از سینما دور باشم. ٣٠ سال اصلا اجازه نداشتم جلو دوربین بیایم. مرا ممنوعالچهره کرده بودند. با شروع ساخت فیلم تختی در نقش خودم (همسر علی حاتمی) حضور داشتم (که چقدر هم پشیمانم در آن پروژه همکاری کردم).
*متأسفانه مسئولان وقت هیچ توجهی به سابقه کاری و شخصیت حرفهای من نداشتند و براساس سلیقه تصمیم گرفتند.
*یکدفعه نامهای به دست آقای حاتمی از شبکه رسید که از ممنوعبودن نمایش چهره من خبر میداد و در آن گفته شده بود دیگر من در ادامه پروژه همکاری نداشته باشم.آقای حاتمی هم جواب داد که نه؛ چون این خانم نسبتی با من دارد، ولی کار از نیمه گذشته و من دیگر نمیتوانم بازیگر دیگری جای ایشان بگذارم. من تا آخر کار حضور داشتم و یک ریال دستمزد که به من داده نشد هیچ، یک کامیون آجر به ارزش ٥٠ هزار تومان آن زمان، که از زمان ساخت خانهمان باقیمانده بود را هم برای ساخت شهرک فرستادم و اهالی سازمان هزینهای در قبال آن ندادند. بعد هم تمام بخشهایی که من حضور داشتم را قیچی کردند و از سریال بیرون گذاشتند (با خنده). یکجورهایی قصه اصلا از بین رفت. طفلک علی اصلا نمیدانست چطور سروته قصه را بههم وصل کند.
*سازمان دستمزد مرا که نداد هیچ، دستمزدهای علی حاتمی را هم برای کارگردانی «هزاردستان» درست نداد. آن زمان آقای هاشمی که مدیرعامل بود، به حسابداری نامه نوشت که دستمزد علی حاتمی را پرداخت کنند. حسابداری برای پرداخت، باج میخواست و علی هم اهل باجدادن و باجگرفتن نبود. دائم به او میگفتم برو حقمان را بگیر، ولی او بابت این طرز برخورد، بهطورکامل از پیگیری حقوقش صرفنظر کرد.
*وزارت ارشاد تقریبا بعد از فیلم «دلشدگان» محترمانه کارکردن علی حاتمی را ممنوع کرد. دو سال تمام، علی به ارشاد فیلمنامه میفرستاد و تصور کنید فیلمنامههای علی حاتمی را رد میکردند! فقط به این دلیل که چرا در فیلم علی حاتمی تمبک هست.
*زمانی که آقای ضرغامی مسئول صداوسیما شدند خوشحال شدم. چون یکی، دوبار ایشان در دوره بیماری همسرم محبت کرده بود و به عیادت او آمد، گفتم حالا که مدیر شده، پس حتما روی ما را زمین نمیاندازد. از دفتر ایشان درخواست وقت ملاقات کردم، حتی یک زنگ نزد بگوید اصلا شما این وقت را برای چه میخواهی؟! ما را بیجواب گذاشت. هر بار زنگ میزدم و خودم را معرفی میکردم و میگفتم من همسر علی حاتمیام و هیچ جوابی نمیگرفتم.
*بعد از فوت علی انتظار داشتم یک کدام زنگ بزنند ببینند خانواده علی حاتمی در چه حال است. اما هیچکس تماسی هم نگرفت و واقعا از این بابت دلم گرفت.
*در پروژه «تختی» آقای شایسته به من پیشنهاد کردند نقش همسر علی حاتمی را خودم بازی کنم. من هم پذیرفتم، چون بیشتر فیلمبرداری هم در خانه من بود. بعدا بازی کردم و در تیتراژ هم آمد: با حضور افتخاری زهرا حاتمی. مشکلی هم ایجاد نشد، این طور متوجه شدیم که گویا دیگر ممنوعیتی در کار نیست.
*ما ایرانیها اهل پسرفت نیستیم، پس حتما وضعیت رو به پیشرفت است. اتفاقات بینالمللی بسیار خوبی که برای سینمای ایران در این سالها مثلا برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» افتاده، خب، امیدوارکننده است. فیلمهای «چارشنبه سوری» آقای فرهادی یا «درباره الی» شان واقعا شاهکار و امیدوارکننده بودند.