انتقام از رقیب عشقی/ داماد را در شب نامزدی دزدیدند!
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه ایران نوشت:با شکایت مرد میانسال، به دستور بازپرس عظیم سهرابی تحقیقات برای یافتن داماد ناپدید شده آغاز شد. کارآگاهان جنایی بلافاصله راهی گل فروشی شدند؛ و در بررسیها مشخص شد وی پس از خرید گل وارد خیابانی شده تا سوار بر خودرواش شود و دیگر ناپدید شده است.
در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل، تصاویری از یک خودروی پژو بدست آمد که پلاکش مخدوش بود و لحظاتی بعد از ورود پسر جوان به داخل خیابان، از آنجا خارج شده بود. تلاش کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت برای یافتن مرد ناپدید شده ادامه داشت تا اینکه با گذشت یک هفته از این ماجرا وی به خانه برگشت. پسر جوان در تحقیقات گفت: مردی که او را نمیشناختم با تهدید مرا سوار خودرواش کرد و به خانهای در اطراف تهران برد. من در تمام این مدت در اتاقکی محبوس بودم اما هیچ شکنجه و آزار و اذیتی در کار نبود و پولی برای رهاییام نخواستند.
با اطلاعاتی که مرد جوان در اختیار مأموران قرار داد، آنها به خانهای رفتند که پسر جوان در آن حبس شده بود. اما مدارکی که با آن، خانه اجاره شده بود، جعلی بود. با وجود اینکه هیچ سرنخی در این رابطه بدست نیامد، کارآگاهان دوربینهای مداربسته اطراف خانه را مورد بازبینی قرار داده و تصویر مرد آدمربا را بدست آوردند. پسر جوان با دیدن وی اطمینان داد که وی همان رباینده است و در ادامه کاراگاهان دریافتند متهم قبلاً نیز به اتهام درگیری و شرخری بازداشت شده بود.
با بدست آمدن هویت متهم، کارآگاهان وارد عمل شده و مرد جوان را بازداشت کردند. کاوه در تحقیقات گفت: آدمربایی را من انجام دادهام اما به دستور مردی به نام هاشم این کار را کردم. او برای این کار پیشنهاد 500 میلیون تومان داد و 100 میلیون تومان هم به عنوان پیش پرداخت به حسابم واریز کرد. هاشم گفت که هیچ اذیت و آزاری در کار نباشد و بعد از یک هفته هم پسر جوان را آزاد کنم. بعد از آزادی او چندین بار با هاشم تماس گرفتم اما تلفنش خاموش بود و 400 میلیون مابقی قرار داد را پرداخت نکرد.
با اطلاعاتی که متهم به مأموران داد، هویت هاشم بدست آمد و مشخص شد وی شریک سابق مرد گروگان بوده است بنابراین او را بازداشت کردند.
دوئل عشقی دو شریک
هاشم که خود را تاجر معرفی کرد وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من با دختری به نام پرستو دوست بودم و قرار بود باهم ازدواج کنیم. اما بعد از مدتی بدون هیچ دلیلی پرستو رابطهاش را با من بهم زد. از یک طرف شکست عشقی خوردم و از طرف دیگر شریکم هم شراکتش را با من به هم زد؛ ناراحت و افسرده شده بودم.
تا اینکه خیلی اتفاقی متوجه شدم پرستو، دختری که عاشقانه او را دوست دارم با شریکم وارد رابطه شده و قرار است باهم ازدواج کنند. من که کینه شریکم و پرستو را به دل گرفته بودم روزی که قرار بود جشن نامزدی آنها برپا شود نقشهای کشیدم و با اجیر کردن آدمربا، شریکم را ربودم تا نامزدیاش برهم بخورد. میخواستم از او به خاطر خیانتی که در حقم کرده بود انتقام بگیرم.
به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهمان در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار داده شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.