باند سارقان مسلح 100 میلیاردی به آخر خط رسید
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه همشهری نوشت: هرچند آنها موفق به ارتکاب بیش از 30فقره سرقت مسلحانه در تهران به ارزش 100میلیارد تومان شده بودند، اما سرانجام در مخفیگاه‌شان به دام افتادند.
نخستین سرقت این باند اواخر سال 1401در شمال تهران اتفاق افتاد. 5مرد مسلح درحالی‌که کلت کمری و چاقو در دست داشتند به زور وارد خانه‌ای شدند و شروع به تهدید ساکنان آنجا کردند. آنها در ادامه به جست‌وجوی خانه پرداختند و پول، طلا و وسایل باارزشی که در آنجا وجود داشت را سرقت کردند و گریختند.
سراتو؛ نخستین سرنخ
کارآگاهان پلیس آگاهی در جریان بررسی صحنه وقوع این سرقت پی بردند که سارقان، اعضای یک باند حرفه‌ای هستند؛ چراکه هیچ ردی از خود به جا نگذاشته بودند. آنها در بررسی دوربین‌های مداربسته که در نزدیکی محل حادثه وجود داشت پی بردند که سارقان سوار بر یک خودروی سراتو از آنجا گریخته‌اند. هرچند پلاک این خودرو سرقتی بود، اما این نخستین سرنخی بود که در اختیار پلیس قرار گرفت.
سرقت‌های سریالی
مدتی پس از این سرقت، سرقت مشابهی به پلیس گزارش شد که در آن سارقان با همین شگرد دست به سرقتی مسلحانه از خانه‌ای در شمال پایتخت زده بودند. در ادامه، سرقت‌های دیگری نیز گزارش شد که نشان می‌داد اعضای این باند به شکل سریالی به خانه‌های ویلایی شمال تهران دستبرد می‌زنند. آنها در همه سرقت‌ها به شکل مسلحانه یا با فریب صاحبخانه‌ها وارد می‌شدند و در اغلب سرقت‌هایشان نیز خشونت به خرج می‌دادند و دست‌کم یک نفر را مجروح می‌کردند تا سایر اعضای خانواده در برابرشان مقاومت نکنند.
افسران پلیس سایه‌به‌سایه در تعقیب سارقان مسلح بودند، اما آنها بعد از چند سرقت برای مدتی دست به هیچ سرقتی نمی‌زدند و بعد از مدتی بار دیگر سرقت‌هایشان را از سر می‌گرفتند. با وجود این، تحقیقات در این‌باره همچنان ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان به اطلاعاتی درباره اعضای این باند دست پیدا کردند که نشان می‌داد آنها اهل یکی از شهرهای غربی کشور هستند.
آخر خط
هرچه می‌گذشت کارآگاهان یک گام به دستگیری سارقان نزدیک‌تر می‌شدند تا اینکه با شناسایی مخفیگاه‌شان، موفق شدند 4نفر از آنها را دستگیر کنند. در جریان بازرسی مخفیگاه سارقان 4قبضه سلاح جنگی، چندین قمه و مقدار زیادی اموال مسروقه کشف شد. همچنین معلوم شد آنها با خودرو‌های سراتو، دنا سفید،
ال نود و جنسیس که همگی سرقتی بودند دست به سرقت مسلحانه در شمال و غرب تهران می‌زدند. آنها همچنین به بیش از ۳۰ سرقت مسلحانه در پایتخت اعتراف کردند.
از سوی دیگر بررسی‌ها نشان می‌داد اعضای این باند 5نفر هستند که یکی از آنها چندی قبل در جریان درگیری مسلحانه با پلیس کشته شده است. ماجرا از این قرار بود که این تبهکار مدتی قبل مرتکب قتل خواننده‌ای در کرمانشاه شده بود و مأموران پلیس بعد از چندین روز تعقیب و گریز مخفیگاهش را شناسایی کردند، اما او حاضر به تسلیم نشد و در درگیری با پلیس به هلاکت رسید. به گفته سردار علی ولی‌پورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران، اعضای این باند حدود 30 فقره سرقت در تهران مرتکب شده‌اند که ارزش ریالی اموال مسروقه ۱۰۰میلیارد تومان برآورد شده است و برای آنها درخواست اشد مجازات‌کرده‌اند.
پایان 2سال سرقت در پایتخت
سرکرده باند که در همه سرقت‌ها حضور داشته در گفت‌وگویی جزئیات بیشتری از سرقت‌های اعضای این باند را بازگو کرد.
سرقت‌هایتان را از چه زمانی شروع کرده‌اید؟
از حدود 2سال قبل سرقت می‌کردیم.
بیشتر چه مناطقی را برای سرقت انتخاب می‌کردید؟
منطقه یک و دو و غرب تهران. معمولا نزدیک غروب به سرقت می‌رفتیم و برایمان مهم نبود که کسی در خانه حضور دارد یا نه. با زور یا با فریب وارد خانه می‌شدیم و نقشه‌مان را عملی می‌کردیم.
در سرقت چه سلاحی همراه داشتید؟
کلت کمری، قمه و چوب دستی. همان ابتدا ساکنان خانه را تهدید می‌کردیم یا اینکه یک نفر را می‌زدیم تا آنها وادار به سکوت شوند و بتوانیم سرقت‌مان را بدون دردسر انجام دهیم.
چند فقره سابقه داری؟
3، 4فقره سابقه دارم که 2مورد از آنها برای سرقت بوده و بقیه به‌خاطر درگیری.
بعد از جرم‌های قبلی چطور از زندان آزاد شدی؟
سرقت‌های قبلی‌ام مسلحانه نبود و به همین دلیل بعد از مدتی از زندان آزاد می‌شدم. قبل‌تر هم با سند آزاد شده بودم. بعد از آخرین مرتبه‌ای که آزاد شدم سرقت‌های جدید را شروع کردم و حدود 2سال است که با این شیوه سرقت می‌کنیم.
آیا بعد از ده‌ها فقره سرقت در 2سال گذشته فکر می‌کردی که پلیس بتواند تو و همدستانت را دستگیر کند؟
نه فکرش را هم نمی‌کردم؛ چون ما در این مدت سرقت‌های زیادی انجام داده بودیم و بعد از هر بار به شهرمان برمی‌گشتیم و تا مدتی سرقت نمی‌کردیم، اما بعد دوباره به تهران می‌آمدیم و سرقت‌هایمان را از سر می‌گرفتیم.
با اموال سرقتی که ظاهرا ارزش زیادی هم دارند چه می‌کردید؟
همه را با خودمان به شهرمان می‌بردیم و در آنجا به مالخری که داشتیم می‌فروختیم.
