کلیدواژه «اغتشاش» علیه اصلاحطلبان/این، راه نجات از کرونا نیست/نوشداروی بی اثر برای مسکن/«دولت سایه» از پاستور نمیگذرد
به گزارش اقتصادنیوز وضعیت جسمانی استادمحمدرضا شجریان هنرمند شهیر ایرانی،آمار کرونا و بحث نامزدی زنان برای کرسی ریاستجمهوری سوژههای مشترک بسیاری از روزنامههای امروز به شمار میرود.
آرمان ملی عکس یک خود را به گفتوگو با فائزه هاشمی دختر مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی اختصاص داده و به نقل از او تیتر زده است: بانوان اصولگرا هم رئیسجمهور شدن یک زن حمایت میکنند. آفتاب یزد در این زمینه این تیتر را برگزیده است: وعده سرخرمن چپ و راست!
ابتکار در عنوان عکس نخست خود آورده است: رقص مرگ روی موج سوم کرونا
اعتماد عکس اصلی صفحه نخست خود را به محمدرضا شجریان اختصاص داده و تیتر زدهاست: صدای ماندنی استاد، همدلی هم با انتشار تصویری از این هنرمند تیتر «شمایلی به نام شجریان» را برگزیده است.
اطلاعات به نقل از اسحاق جهانگیری معاوناول رئیسجمهوری در تیتر نخست خود آورده است: نمیتوان پشتدرهای بسته برای مردم تصمیم گرفت
ایران ارگان دولت 235 را به عنوان تیتر نخست خود درج کرده و زیر آن نوشته است: این یک عدد نیست این آمار مرگ آدمهاست!
جام جم ارگان صدا وسیمانیز برای بحران کرونااین تیتر را انتخاب کرده است: انتقال پایتخت به ICU
خراسان هم در عنوان عکس اصلی صفحه اول خود آورده است: بازدید سرزده قالیباف از بخش ICU کرونایی بیمارستان امام، رسالت هم با انتشار عکسی از قالیباف تیتر زده است: مردی در میدان در روتیتر این مطلب کنایه به حسن روحانی نیز مشاهده میشود: پروتکل متفاوت دو رئیس قوه!
جوان تیتراول خود را به تولید بنزین اختصاص داده و آورده است: قرارگاه خاتم بنزین وحشی صد ساله را اهلی کرد. قدس هم در این زمینه اعلام کرده است: قرارگاه خاتم رکورد توتال را شکست!
دنیای اقتصاد در عنوان عکس اصلی خود نوشته است: شوی انتخاباتی ترامپ!
در ادامه برخی از مطالب مهم امروز روزنامههای ایران را مرور میکنیم:
آرمان ملی؛ «دولت سایه» از پاستور نمیگذرد
آرمان ملی در گزارش اصلی خود به خبرهای غیر رسمی انتخابات پرداخته ومینویسد: «دولت سایه» یا «دولت در سایه» معنای مشخصی دارد که چنین است: سعید جلیلی سال 92 و پس از شکست از روحانی طرح دولت سایه برای کمک به دولت مستقر و کم کردن کاستیهای این دولت را مطرح کرد اما تا انتخابات سال 96 خبری از کمکهای جلیلی و همراهانش به دولت روحانی شنیده نشد. در روزهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری 96 که جلیلی کاندیدا شد و به نفع رئیسی کنار رفت، بار دیگر بحث دولت سایه مطرح شد. ولی از همه سعید جلیلی در پیام پساانتخاباتی خود و بعد از او هم عزتا... ضرغامی، رئیس اسبق صداوسیما، در کانال تلگرامیاش پیشنهاد تشکیل دولت آلترناتیو یا نظارتی داد. هر دو از همراهان آقای رئیسی و سخنران سفرهای تبلیغاتی او بودهاند.آنطور که مشخص بود سعید جلیلی دولت سایه را تشکیل داده و مدیریت میکرد بدون مشاهده کوچکترین همراهی با دولت مستقر که این روند خلاف تعریف او از عملکرد دولت سایه است. اسمش را گذاشته «سلسله جلسات سایه تمدن اسلامی برای تایید، تکمیل و تصحیح برنامههای دولت دوازدهم» اما برخلاف این عنوان عریض و طویل، واقعیت امر تنها دو کلمه است «دولت سایه» مسالهای که حتی سایت جلیلی برای انتشار محتوای جلسات از آن در یک پرانتز استفاده میکند. دیپلمات اصولگرایان که از اوایل شهریورماه دفترش را به مقری برای دولت سایه و چیدن کابینه در سایه اختصاص داده است تقریبا هفتهای یکبار پرونده یک وزارتخانه را به بحث میگذارد و از کارشناسانی دعوت میکند تا عملکرد آن وزارتخانه را به نقد بگذارند؛ اما این کارشناسان تنها نقش کارشناسی برعهده ندارند، بلکه عموما چهرههایی هستند که جلیلی آنها را برای پست وزارت در آن حوزه مناسب میداند و با این اوصاف، هر جلسه نقد عملکرد یک وزارتخانه دولت مستقر، مراسمی است برای رونمایی از یک وزیر در کابینه سایه! با نگاهی به سوابق افرادی که به عنوان کارشناس در این جلسات حضور مییابند و بعد از جلیلی تریبون را در جهت نقد دولت به دست میگیرند یک حقیقت عیان میشود و آن میزان وفاداری جلیلی به همقطارانش در دولتهای نهم و دهم و البته دوستانش در دانشگاه امام صادق است؛ یعنی همان دانشگاهی که متولی دولت سایه، دکترای خود را از آن گرفته است. ششم شهریور 96 تشکیل جلسات دولت سایه جنبه علنی به خود گرفت؛ جلسهای که تنها یک سخنران داشت و آن هم خود جلیلی بود. او با علم به اینکه شاید حرف و حدیث درباره این جلسات زیاد شود، دست پیش را گرفته و گفت «سایه تمدن اسلامی برای دولت دوازدهم سایه پربار و برکتی خواهد بود» و در نهایت جملات پایانی سخنرانیاش را با انتقادات تند علیه دولت به پایان میرساند. در پایان این گزارش آمده است: زمانی که سعید جلیلی برای انتخابات مجلس نامنویسی نکرد شایعه کاندیداتوری او برای انتخابات 1400 قوت گرفت. به نظر میرسد فعالیت دولت سایه او در این سالها در قامت کارورزی برای ورود به پاستور بوده، چرا که هیچ کارکرد مثبتی از یاران جلیلی در این سالها مشاهده نشد و تنها به دولت روحانی نقد شد و سیاستهای وزرا به زیر سوال رفت. شاید دولت در سایه جلیلی در سال 1400 تبدیل به دولت سیزدهم شود!
دنیای اقتصاد؛چهار هیجانساز در بورس
دنیایاقتصاد درگزارس تیتر اول خود آورده است: روز دوشنبه برای دومین مرتبه در سه ماه اخیر شاهد عقبنشینی شاخص کل بورس تهران به سطوح پایینتر از ۵/ ۱ میلیون واحد بودیم تا کف جدیدی از تیر۹۹ شکل گیرد. هیجان منفی معاملهگران سهام سبب شده تا با وجود عقبگرد بیش از ۲۸ درصدی دماسنج سهام، همچنان شاهد فشار تمامنشدنی فروش در غیبت خریداران باشیم. این رفتارهای هیجانی که هم در دورههای صعودی و هم اصلاحی دامن سهامداران را میگیرد در مجموع به چهار عامل مهم فقر تحلیلی بازار، حرکتهای تودهوار ناشی از محدودیتهای خودساخته، فرصتسوزی سیاستگذار در دوره رونق برای توسعه عرضی بازار و البته سلب اعتماد ناشی از سیاستهای غیرکارشناسانه بازمیگردد. جایی که در روزهای رونق که هر روز رکورد جدیدی در متغیرهای اصلی بازار جابهجا میشد، شاهد انفعال سیاستگذار و رشد حبابی قیمتها بودیم و در شرایط اصلاحی نیز اصل مهم بازار یعنی نقدشوندگی سهام مورد تهدید قرار گرفت.
آنچه این روزها سبب افزایش هیجان منفی در بازار سهام شده است را میتوان در بیتحلیلی بازار، قوانین محدودهکننده، فرصتسوزی بیپایان مقام ناظر و سلب اعتماد معاملهگران از سیاستگذار بورسی خلاصه کرد. جایی که در یک و نیم سال اخیر شاهد رشد افسارگسیخته قیمت کلیه گروهها بدون توجه به مولفههای بنیادی و تبعیت بورسبازان از صفهای خرید و فروش به دلیل محدودیتهای معاملاتی موجود بودیم. ضمن آنکه در دوره رونق بازار که پولهای تازه راه بورس را در پیش گرفته بودند، سیاستگذار برای عمقبخشی و گسترش عرضی بازار حرکتی انجام نداد و در دوره رکود در مقام دلسوزی، اعتماد بورسبازان را سلب کرد.
شرق؛ پاسخ خاتمی به احتمال حضورش در 1400
شرق در گزارشی به نامزدهای احتمالی انتخابات پرداخته و مینویسد: گمانهزنی بر سر گزینههای احتمالی ریاستجمهوری همچنان ادامه دارد و در این بین با اظهارنظر برخی شخصیتها فضا قدری شفافتر شده است. روز گذشته حسین نورانینژاد، عضو حزب اتحاد ملت، دراینباره که بسیاری بهویژه اصولگرایان، محمدجواد ظریف را بهعنوان کاندیدای اصلاحطلبان مطرح میکنند، به خبرگزاری «برنا» گفت: «این گمانهزنیها اتفاقی طبیعی است که در آستانه هر انتخاباتی شکل میگیرد، بدین گونه که برخی گمانهزنی کرده و گمانهزنیهای خود را به عنوان خبر منتشر میکنند یا بخشی نیز جنگ روانی یک جریان علیه جریان دیگر در قالب خبرسازی است تا از آن فیدبک دریافت کند یا ممکن است یک جریان برای جریان مقابل کاندیداتراشی کند یا اینکه تلاش میکند کاندیدایی را بسوزاند... . این گمانهزنیها جزء بحثهایی نیست که بتوان به عنوان اخبار قطعی روی آن تکیه کرد بلکه بیشتر از منظر گمانهزنی، شایعات و بحثهای جنگ روانی در آستانه انتخابات باید به آنها نگاه کرد».این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره کاندیداهای مطرح و اینکه آیا اصلاحطلبان در میان خود یک چهره برجسته جدید یا چهره جوان دارند و اینکه تا چه حد دراینباره شخصیتسازی صورت گرفته است، بیان کرد: «بنده با این بحث که شخصیتسازی در حوزه جوانان در میان اصلاحطلبان صورت نگرفته، موافقم؛ چراکه یکی از کمکاریهای آنها، این است که نتوانستند یا تلاش نکردند تا از نسل دوم و سوم خودشان، نیروهای برجستهای را تربیت کنند». نورانینژاد درباره گمانهزنیها مبنی بر اینکه با خاتمی درباره حضور در انتخابات ۱۴۰۰ مذاکرهای شده یا خیر، اشاره کرد: «دراینباره چیزی نشنیدهام؛ شخص آقای خاتمی پاسخ این گمانهزنیها را قبلا دادهاند و در قالب ویدئویی گفتهاند که قصد بازگشت به قدرت را ندارند».
کلیدواژه «اغتشاش» علیه اصلاحطلبان
شرق در تیتر اصلی خود به تخریبهای جدید علیه اصلاحطلبان اشاره داشته و مینویسد:اصولگرایان که پیش از انتخابات مجلس یکصدا خود را نیروهای انقلاب مینامیدند و با شعار برخورد صریح و البته شدید با دولت در انتخابات مجلس حاضر شدند....اخیرا هدف هر آن کس را که به دولت انتقاد کند، اغتشاش معرفی میکنند. نمونه اخیرش مطلبی بود که روزنامه کیهان نوشت. این روزنامه اشاره کرد که طرح استعفای روحانی از سوی برخی شخصیتها لبنانیزهکردن ایران و ایجاد اغتشاش است که عباس عبدی هم در واکنش به این ادعا نوشت: «با این حساب در هفت سال گذشته این آقایان خودشان دنبال لبنانیزهکردن کشور و ایجاد اغتشاش بودند و اقرار نمیکردند». عبدی به انتقادهایی اشاره میکند که اصولگرایان از سال 92 تا همین پیش از مجلس به دولت داشتند و بارها از زبان آنها طرح استعفا یا استیضاح رئیسجمهور را شنیده بودیم.
استفاده از کلیدواژه «اغتشاش» علاوه بر این موضوع در مسائل دیگر هم از سوی اصولگرایان مطرح میشود؛ برای مثال درپی یادداشت اخیر سیدمحمد موسویخوئینیها که اصلاحطلبان را به شرکت در انتخابات دعوت کرد، برخی از اصولگرایان گفتند که او درپی ایجاد اغتشاش است. برای مثال سایت مشرق با ادبیاتی عجیب نوشت: «فرماندهان فتنه اقتصادی اوضاع را مساعد دیدهاند که یکانیکان از سایه بیرون خزیده و یکی مردم را به اغتشاش دعوت کند، دیگری نقش اصلی اصلاحطلبان در وضع موجود را انکار کند، یکی بهزعم خود راهحل صندوق رأی را درون قبر بگذارد برای اعتراض خیابانی خوشرقصی کند و نفر بعد هم به رهبری نامه بنویسد».
یا یکی از اصولگرایان تندوتیز به راحتی به نیروهای اصلاحطلب اتهام نفوذیبودن زد و در گفتوگو با سایت «فردا» گفت: «اصلاحطلبان بازوی اجرائی اهداف غربیها در ایران هستند. اگر به مقالههای اخیر آقایان حجاریان، عبدی، علویتبار، تاجیک و تاجزاده نگاه کنید، درمییابید که آنها مشخصا اصل نظام را هدف گرفتهاند و دیگر بهصراحت میگویند که مردم نباید دنبال صندوق رأی باشند... پروژه اصلاحطلبان علیه مجلس کاملا هماهنگ با سرویسهای برانداز بیگانه است تا اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران را بشکنند».
او همچنین از کلمهای مشابه اغتشاش یعنی «آشوب» استفاده کرد و مدعی شد که اصلاحطلبان درپی براندازی نظام هستند! ...به نظر میرسد چنین سخنانی یعنی تلاش برای اغتشاش دانستن انتقادهای اصلاحطلبان به دولت، طرح سیاست بنبست در جامعه برای براندازی و آشوب و متصلبودن انتقادهایی که به مجلس میشود به خارج از کشور، نه صادقانه است و نه واقعی؛ زیرا از یک سو اصلاحطلبان نشان دادهاند در هر شرایطی اصل انتخابات را زیر پا نمیگذارند و سعی میکنند در همین ساختار با بهرسمیتشناختن قانون اساسی در انتخابات شرکت کنند حتی اگر شورای نگهبان صلاحیت نامزدهایشان را احراز نکند و عملا حضور آنها بیاثر شود؛ از سوی دیگر ناممکن است که وقتی سیدمحمد خاتمی به عنوان رهبر جریان اصلاحات بحث آشتی یا همبستگی ملی را مطرح میکند، او و دیگر اصلاحطلبان درصدد آشوب باشند. .. طیفی از جریان اصولگرا -نه همه آنها- تصور میکند که هرچقدر انتخابات پرشورتر برگزار شود، اصولگرایان ناکام میمانند و فتح انتخاباتی جناح راست را در یک انتخابات حداقلی میپندارند؛ نمونهای که اتفاقا در انتخابات مجلس یازدهم هم رقم خورد و مجموع مشارکت در کشور حدود 40 درصد و در تهران حدود 20 درصد بود و با استفاده از این حربه میکوشند پیش از داغشدن فضای انتخاباتی با اتهامزنی هرگونه کنش سیاسی اصلاحطلبان را زمینهسازی برای ایجاد آشوب معرفی کنند تا با تمسک به چنین ریسمانی، اصلاحطلبان را قبل از ورود به انتخابات از منظر سیاسی حذف کرده باشند یا در صورت ردصلاحیت نامزدهای اصلاحطلبان باب هرگونه انتقادی را ببندند تا در چنین شرایطی با افزایش فشارها بر اصلاحطلبان از یک سو فضای سیاسی طوری شود که عملا اصلاحطلبان و به تبع آنها مردم در انتخابات شرکت نکنند و ثانیا اصلاحطلبان را متقاعد کنند که پیش از هرگونه پیامدهای سیاسی خودشان در انتخابات شرکت نکنند. در مقابل چنین اهدافی از سوی برخی اصولگرایان بر اساس قرائن و شواهد موجود اصلاحطلبان با اعتقاد به اصل انتخابات در این دوره هم مترصد آن هستند که در فضایی قانونی با معرفی یک نامزد کاملا اصلاحطلب دست به یک رقابت سالم بزنند.
خراسان؛ نوشداروی بی اثر برای مسکن
خراسان در تیتر اول خود به بحران مسکن پرداخته و مینویسد: وزیر راه و شهرسازی از ارائه پیشنهاد افزایش سقف وام مسکن به بانک مرکزی خبر داد و گفت: تا این بانک نظر خود را اعلام نکند، نمیتوانیم درباره افزایش تسهیلات تصمیمگیری کنیم. با این حال، به نظر می رسد به رغم نیاز متقاضیان مسکن به افزایش قدرت خرید، این تصمیم حتی در صورت تحقق درد زیادی از آنان دوا نخواهد کرد.به گزارش خراسان، بهبود قدرت خرید متقاضیان، یکی از مسائل عمده پیش روی نهادهای سیاست گذار در سال های اخیر بوده است. با روی کار آمدن دولت دوازدهم، صندوق پس انداز مسکن یکم در سال 94 به عنوان اصلی ترین سیاست دولت در بازار مسکن مطرح شد، اما با رشد قیمت مسکن به خصوص از سال 96 به بعد، این رویکرد که تنها به سمت تقاضای مسکن معطوف است، اثربخشی خود را به تدریج از دست داد چرا که رقم این تسهیلات که نرخ سود یارانه ای یکی از مزیت های آن است، ثابت ماند.به عنوان مثال، محاسبات نشان می دهد در شرایطی که متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران هم اینک به بیش از 24 میلیون تومان رسیده است، وام 80 میلیون تومانی مسکن یکم در این شهر، قدرت خرید تنها 3 تا 4 متر مربع واحد مسکونی را دارد. حتی با دو برابر شدن این وام برای زوج ها و 40 میلیون تومان وام جعاله نیز این میزان درد قابل توجهی را از خریداران مسکن دوا نمی کند و آن ها تنها می توانند حدود 8 تا9 متر مربع خانه خریداری کنند. بر همین منوال می توان گفت یک واحد 70 متری در تهران، هزینه ای در حدود یک میلیارد و 680 میلیون تومان خواهد داشت.از سوی دیگر افزایش محدود وام بدون سپرده که هم اینک و به عنوان مثال در تهران به 100 میلیون تومان رسیده است نیز کفاف خرید مسکن را به خریداران نمیدهد. بماند این که نرخ سود این وام نیز با رقم 17.5 درصد، قدرت پرداخت اقساط یک میلیون و 600 هزار تومانی را برای بسیاری از متقاضیان مسکن دشوار خواهد ساخت.با این حال، به رغم این که در این مدت، پیشنهادهایی برای افزایش بیشتر رقم وام های مسکن مطرح شد، اما با این استدلال که این افزایش منجر به افزایش تقاضا و نیز افزایش قیمت در بازار مسکن می شود، یا مسکوت مانده یا تغییر خاصی را در میزان این وام ها و نیز قدرت خریدشان ایجاد نکرده است. هر چند این استدلال، مخالفانی هم دارد. چرا که در طی این مدت که وام های مسکن افزایش نیافته، قیمت مسکن باز افزایش پیدا کرده و بنابراین همبستگی این مورد محل تردید است.اما هم اینک وزیر راه و شهرسازی در گفت وگوی اخیر خود با روزنامه ایران، از ارائه پیشنهاد افزایش سقف تسهیلات مسکن خبر داده و گفته است: «ما پیشنهادی برای افزایش سقف تسهیلات مسکن ارائه کردهایم. البته بسته تأمین مالی آن باید توسط بانک مرکزی تدوین و ارائه شود و تا این بانک نظر خود را اعلام نکند، نمیتوانیم درباره افزایش تسهیلات تصمیمگیری کنیم.
افزایش تسهیلات مسکن به این بستگی دارد که آیا بانک مرکزی میتواند منابع آن را تأمین کند یا خیر.»با توجه به رشد نجومی قیمت مسکن و محدودیت های اعتباری بانک عامل در این حوزه، به نظر نمی رسد که این وعده به گونه ای که قدرت خرید متقاضیان را به طور قابل توجهی افزایش دهد، چندان عملی شود. حتی در صورت تحقق، باز مسئله پرداخت اقساط، پیش روی قشر بزرگی از مردم باقی خواهد ماند.
جمهوری اسلامی؛ این، راه نجات از کرونا نیست
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به بحران کرونا اشاره داشته و تاکید کرده است: پیشبینیهای مربوط به پائیز کرونائی بالاخره درست از آب درآمد و موج سوم کرونا با شدتی بیش از گذشته آغاز شد. آن روز که نوشتیم پائیز سیاه در انتظار است، عدهای با اغراض سیاسی تا توانستند به ما تاختند و حتی برچسبهای مخالفت با دیانت هم به پیشانی ما چسباندند. عدهای هم در نهایت جهالت، به شیوهنامههای بهداشتی ابلاغ شده از ناحیه مسئولین ستاد ملی مقابله با کرونا بیاعتنائی کردند و بهویژه در بخشهای مربوط به مسافرت، کسب و کار، گردشگری و مراکز تفریحی، به هیچیک از ضوابط، پایبندی نشان ندادند. مذهبیها که دو ماه محرم و صفر فصل مهم و پرمشغله آنها برای عزاداری است، در رعایت شیوهنامهها و ضوابط بهداشتی مربوط به کرونا نمره قابل قبولی گرفتهاند، برخلاف اصناف، مراکز تفریحی و پذیرائی و مسافرتی که جذب درآمد را بر حفاظت از جان خود و هموطنانشان ترجیح داده و شرایط دشوار امروز را رقم زدهاند.با اینحال، واقعیت اینست که اینها همه معلولند و علت را باید در عدم قاطعیت ستاد ملی مقابله با کرونا جستجو کرد. تصمیمات این ستاد نیز بشدت تبعیضآمیز بوده و هست و همین نامتعادل بودن موجب مشکلات کنونی شده است.اینکه برای عزاداریهای محرم و راهپیمائی اربعین، تصمیمات جدی همراه با نظارت قابل قبول گرفته شود، بسیار پسندیده بود و دیدیم که نتیجه مثبت آن نیز عاید مردم و کشور شد. اما در کنار این تصمیم و درست همزمان با آن، آزاد گذاشتن سفرهای غیرضروری بدون کمترین محدودیت، بهیچوجه قابل درک نیست. در ایام تاسوعا و عاشورا در زمانی که مردم درحال عزاداری حسینی در خانهها یا فضاهای باز حسینیهها با رعایت شیوهنامههای ابلاغی ستاد ملی مقابله با کرونا بودند، عده زیادی بار سفر بستند و به مناطق تفریحی ازجمله سواحل دریا رفتند. درباره اصل سفر، سخنی نداریم ولی با توجه به شرایط کرونائی کشور و اینکه تقریباً هیچیک از ضوابط بهداشتی در سفرها رعایت نمیشود، نمیتوان از این موضوع گذشت. در همان زمان، هشدارها داده شد ولی گوش شنوائی وجود نداشت و متاسفانه وضعیت اسفناک امروز پیش آمد که ارقام ابتلا و مرگ و میر کرونائی به چهار تا پنج برابر زمانی که هشدار داده میشد رسیده است.متاسفانه این روزها و همزمان با اوج گرفتن شیوع ویروس کرونا در موج سوم، اخبار مایوسکنندهای شنیده میشود که نگرانیها را دوچندان میکند. وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، برخلاف سیاست ستاد ملی کرونا که مردم را از سفر کردن برحذر میدارد، درصدد تشویق مردم به سفر رفتن برآمده و برای اینکه بتواند به این هدف برسد، یک وام 20 میلیون تومانی هم در نظر گرفته است آنهم با سود 4 درصد و تسهیلات خاص!این اقدام وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، نشاندهنده عدم انسجام در دولت و ستاد ملی مقابله با کروناست. وزارت میراث فرهنگی و گردشگری اگر بخشی از دولت نیست، اعلام کند و اگر بخشی از دولت است، چرا برخلاف سیاست دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا که آنهم بخشی از دولت و نظام است، عمل میکند؟
کیهان؛ هشدار ولایتی به طرفهای درگیر
کیهان به بهانه جنگ اذربایجان و ارمنستان با علی اکبر ولایتی مشاور رهبری گفتوگو کرده است. گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*در این مورد خاک کشوری به دست کشور دیگری اشغال شده است. بخشهایی در جنوب جمهوری آذربایجان، حدود7 شهر، توسط ارمنستان اشغال شده است. در این مورد 4 قطعنامه در سازمان ملل تصویت شده است که همه اینها ملزم میکند ارامنهای که این بخشها از خاک آذربایجان را اشغال کردهاند آنجا را ترک کنند و به مرزهای بینالمللی برگردند. همه ما که عضو سازمان ملل هستیم باید به این اصول گردن بنهیم. پس ما میخواهیم که ارمنستان این بخشهای اشغال شده را به جمهوری آذربایجان بازگرداند. بیش از 1 میلیون آذری در پی اشغال این مناطق آواره شدهاند و باید به زودی به خاک خود برگردند؛ همانطور که ما با اشغال خاک فلسطین توسط رژیم صهیونیستی مخالفیم، اینجا نیز همان موضع را داریم.
*راهحل این کار به هیچ وجه نظامی نیست، بلکه باید از طریق سیاسی حل شود.
*ما با هر دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان همسایهایم. مصلحت ما اقتضا میکند که این همسایگانمان با یکدیگر جنگ نکنند. ارمنستان همسایه ماست و ما با جمهوری آذربایجان اشتراکات زیادی داریم، در دین، مذهب، تاریخ و فرهنگ. کمتر دو کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان هستند، که این اشتراکات را داشته باشند و اینقدر به هم نزدیک باشند. ما کاملاً نگران سرنوشت آذربایجان هستیم و معتقدیم تمامیت ارضی آن باید حفظ شود و مناطق اشغالیاش تخلیه شود. با ارمنستان نیز همسایه هستیم و تاریخ طولانی مشترک در همسایگی داریم و نمیخواهیم نه ارمنیها تلفات بدهند و نه آذریها؛ چه مسلمان چه مسیحی باید در امنیت کامل باشند.
*ما با ترکیه به عنوان دو کشور همسایه روابط خوبی داریم. امیدواریم و مایلیم ترکیه مشکلاتش حل شود. اما به عنوان دوست به ترکیه توصیه میکنیم به جای آنکه یکی از طرفین یا دو طرف این درگیری را تشویق به جنگ کند، طرفها را به صلح تشویق کند ولی با اعاده حقوق غصب شده طرفین، به خصوص، آذریها که ضرر کردهاند و تعداد زیادی آواره داشتهاند و شهرهایشان اشغال شده است و باید به آنان بازگردد.
*امیدواریم که خبر ورود تروریستهای تکفیری به این منطقه صحیح نباشد. اگر اینطور باشد تمام کسانی که محرک این رویداد بودهاند تا افراطیون القاعده و داعشی وارد این منطقه حساس شوند مسئولند.داعش و افراطیون وهابی ابزار دست آمریکاییها هستند. باید جلوی آنها را گرفت و قطعا مردم آذربایجان و ارمنستان به هیچ وجه راضی نیستند به اینکه این افراد، که سابقه بسیار سوئی دارند یعنی همین تکفیریهایی که در عراق و سوریه این همه جنایت کردند، با این سابقه سیاه بیایند در منطقهای که منطقه حساسی است و قطعا قصد خیر ندارند و همانطور که شما هم اشاره کردید، این به مصلحت هیچ یک از این دو کشور نیست که تکفیریها اینجا باشند. قصد کسانی که تکفیریها را به این منطقه میآوردند این است که سوءاستفاده کنند و با حضور این افراد در این منطقه نفوذ نمایند.
*بدون تردید جمهوری اسلامی ایران از امنیت خود و مرزهایش قویا دفاع خواهد کرد. در این باره نیز ما هیچ جای تردیدی برای کسی باقی نگذاشته ایم. به هیچ وجه اجازه نمیدهیم گروههای تروریست و ابزار دست آمریکا و اسرائیل در کنار مرزهای ما لانه کنند. قطعا با آنها برخورد خواهد شد.
موشها را از انبار نظام بیرون کنیم!
حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز خود به انتقاد از چهرههای سیاسی کشور پرداخته است. در بخشی از یادداشت او آمده است:
حالا نگاهی به خواستههای رسماً و علناً اعلام شده دشمنان اسلام و انقلاب بیندازید و خواسته آنها را با آنچه برخی از افراد و جریانات سیاسی بر زبان و قلم دارند مقایسه کنید. اگر احتیاط کنیم و نگوییم در تمامی موارد، به یقین در بسیاری از موارد، زبان و قلم و گاهی علاوه بر زبان و قلم، قدم آنان را هم با دشمنان تابلودار نظام و مخصوصاً با آمریکا و متحدان غربی و عبری و عربی آنها همسو میبینید. آمریکا برای دیکته کردن خواستههای خود در پوشش مذاکره، خودش را به در و دیوار میزند و جماعت یاد شده چپ میروند و راست مینشینند و از ضرورت مذاکره با آمریکا سخن میگویند! دشمن از موشکهای دوربُرد و نقطهزن ما به وحشت افتاده و جرأت تعرض ندارد، جریان مورد اشاره اصرار دارد که موشکها به چه دردمان میخورد؟! وقتی فلان جاسوس بازداشت میشود، جیغ بنفش میکشند که جرمی مرتکب نشده است! و...
آیا وقت آن نرسیده است که موشها را از انبار گندم نظام بیرون کنیم؟ به قول ملای رومی:
اول ای جان دفع شرّ موش کن
بعد از آن در جمع گندم کوش کن!