برنامه آمریکا برای بیسرسازی دولت ایران/ عقبنشینی همزمان بازارها / روایت پاکسازی معلمان در دهه 60/سورپرایز اکتبر ایرانی
به گزارش اقتصادنیوز امروز ثبت رکورد بیسابقه جانباختگان کرونا در روزگذشته به سوژه مشترک بسیاری از صفحات اول روزنامهها بدل شده است.
آفتابیزد این تیتر را برگزیده است: روز سیاه کرونا، مرگ 337 نفر، ایران ارگان دولت نیز در کادر سیاه نیمتای بالایی روزنامه از این عنوان بهره گرفته است: 337 نفر فوت شدند، حمایت ارگان قوه قضائیه هم در تیتر عکس اصلی صفحه خود نوشته است: دوشنبه سیاه! ستاره صبح هم از این تیتر استفاده کرده است: روز سیاه کرونا. عصرایرانیان نیز آورده است: روزسیاه کرونا در ایران، وطنامروز هم در این زمینه با انتشار عکس تدفین یک جانباخته کرونا تیتر زده است: نان گران، جان ارزان. همدلی هم این تیتر را برگزیده است: جهش سیاه کرونا، همشهری نیز نوشته است: روز جولان کرونا در ایران و جهان
آرمان ملی تیتر اول خود را به بورس اختصاص داده و نوشته است: فرش قرمز زیر پای سهامداران بورس! ابتکار هم در این زمینه تیتر زده است: بورس بازان در انتظار 13 آبان
اطلاعات در عنوان اصلی خود آورده است: همفکری رئیسجمهور با متخصصان برای یافتن راهکار مقابله با کرونا
جامجم ارگان صدا وسیما به کمبودهای اخیر دارویی پرداخته و در گزارش اصلی خود آورده است: واقعیت ماجرای انسولین چیست؟
جوان بااشاره به جلسه محمدباقر قالیباف رئیس مجلس با تیم اقتصادی دولت نوشته است: نظارت میدانی مجلس بر تیم اقتصادی دولت
دنیای اقتصاد برای عکس اول خود این عنوان را در نظر گرفته است: آرای منفی هیلاری در سبد بایدن
قدس ارگان آستان قدس رضوی با اشاره به برخی مشکلات کارتهای بازرگانی در تیتر اول خود پیشنهاد کرده است: کدملی بهجای کارت بازرکانی!
کیهان برای گزارش اصلی صفحه اول خود این عنوان را برگزیده است: عدم نظارت راز فاصلهگیری ارز 4200 تومانی با سفره مردم
در ادامه برخی از مطالب مهم مطبوعات را مرور میکنیم
دنیای اقتصاد؛ عقبنشینی همزمان بازارها
دنیای اقتصاد در گزارش اصلی صفحه خود به تغییر انتظارات تورمی در شاخصهای دلار، سکه و سهام اشاره داشته و مینویسد: روند افزایشی شاخصها در بازارهای دارایی پس از گذشت چند هفته متوقف شد. تغییر روند بازارها در معاملات سکه و دلار کاملا مشهود بوده است. اسکناس آمریکایی در ۲ روز ابتدای هفته دو کانال افت قیمتی را ثبت کرد و سکه بیش از یک میلیون تومان کاهش یافت. بهنظر میرسد با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا، معاملهگران ارز و سکه برای نگهداری داراییشان مردد شدهاند. رفتارهای معاملهگران در بورس کالا هم خبر از احتمال ادامه افت سکه و دلار میدهد. ابزارهای مالی بورس کالا مخصوصا صندوقهای سرمایهگذاری طلا به وضوح کاهش نرخ و ایجاد حباب منفی در بازار ارز و سکه را نشان میدهند که به معنی عقبگرد محسوس خریداران است. بازار سهام هم که در نیمه اول سال ۹۹ بهعنوان سیگنال انتظارات تورمی مطرح شده بود، در ۲ روز کاری اول هفته، روند کاهشی را پشتسر گذاشته است و روز دوشنبه، شاخص کل بورس تهران به زیر مرز ۵/ ۱ میلیون واحد سقوط کرد؛ مجموع اتفاقات در بازارهای سهام، بورس کالا، ارز و سکه نشان از تغییر جهت انتظارات دارد.
جوان؛ پاس گل به دشمن شما را خسته نکند!
جوان در سرمقاله خود با عنوان« پاس گل به دشمن شما را خسته نکند!»به انتقاد از برخی موضعگیریهای چهرههای اصلاحطلب پرداخته وآورده است:کدر شرایط تشدید جنگ روانی مهمترین نقطه امید طراحان این جنگ دریافت پالسها و علایمی از داخل است که آنها را به این باور برساند که در تشدید فشارها و تحریمها و درنهایت جنگ ادراکی طراحیشده علیه مردم ایران، مسیر درستی را انتخاب کرده و بهزعم خود با یک فشار دیگر قادر خواهند بود که اراده مردم ایران را شکسته و آنها را به تسلیم وادارند.در این عرصه، آنچه این روزها از سخنان ترامپ و مشاور جدید امنیت ملیاش در مورد سخت شدن شرایط ایران پس از انتخاب مجدد ترامپ شنیده میشود، با سخنان و مواضع امثال تاجزاده و نقیبزاده و دیگر زادهها و متأسفانه صلحخواهی رئیسجمهور و سخنان رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس همه دو روی یک سکه هستند که البته نتیجه آن القای ناتوانی مردم در ایستادگی و مقاومت و ضرورت تسلیم و کوتاه آمدن البته در پوشش صلحخواهی و یا حتی جلوگیری از جنگ است.طبعاً درک چرایی تند شدن مواضع امریکاییها چندان دشوار نیست ترامپ مدت سه سال است که با تحمیل فشار حداکثری علیه مردم ایران تقریباً همه راههای ممکن را برای شکست اراده مقاومت مردم ایران به کار گرفته تا مردم ایران را علیه نظام اسلامی به عصیان کشانده و آنها را در مخالفت با نظام به خیابانها بکشاند و در آستانه انتخابات جدید امریکا، حرفی برای گفتن داشته باشد و بهزعم خود یک اقدام مثبت در کارنامه چهارسالهاش به مردم این کشور ارائه دهد تا مجدداً به انتخاب او راضی شوند و به همین دلیل در روزهای اخیر تلاش دارد در راستای همین جنگ روانی، رعبآورترین مواضع را علیه مردم ایران به کار برد. جوان در ادامه مینویسد:اما در اینسوی میدان طیف گستردهای از واکنشها را میتوان دید که برآیند آنها متأسفانه مطمئن کردن دشمن به ادامه فشار و تحریمها و امیدوار کردن به نتیجه بخشی آنهاست، همانگونه که بارها با انعکاس سخنان مسئولان کشور از مؤثر بودن آن سخن به میان آوردهاند. رئیسجمهور در شرایطی از صلح به بهانه تفسیر به رأی صلح حضرت امام حسن مجتبی با معاویه سخن به میان میآورد که حداقل کارنامه هفت ساله دولت یازدهم و دوازدهم گویاترین مصداق از اشتباه اعتماد به صلح با دشمن و نشستن در پشت میز مذاکره با کسانی است که نه از معیارهای لازم برای گفتگو و عمل به تعهدات برخوردارند و نه پایبند به تعهدات و امضاهای قبلی هستند...جوان در پایان نوشت:برآیند اینگونه مواضع بیفایده دانستن مقاومت و توصیه به تسلیم ذلیلانه در برابر فشارهای دشمن است و در این میان مدعیانی، چون احمد نقیبزاده هم به صحنه آمده و مدعی میشوند که در صورت عدم مذاکره با امریکا کل ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران دچار فروپاشی میشود. او در گفتگو با دیپلماسی ایرانی ضمن تأکید براین نکته که کشور به جبر شرایط و مشکلات کنونی، هیچ چارهای جز مذاکره با امریکا ندارد، مدعی میشود: در صورت تداوم و تشدید وضعیت کنونی در کشور بهخصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی که با پیروزی مجدد ترامپ، بحرانیتر هم خواهد شد، خطر فروپاشی کل ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد (؟!)در این میان به ناگاه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس وارد میدان شده و در حساب توئیتری خود مینویسد: «جناب روحانی اگر برای توجیه مذاکره با دشمن، علت صلح امام حسن با معاویه را خواست اکثر مردم از امام ذکر میکنید! امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمیشوند؛ با منطق شما، رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود!»
اینجاست که دشمنان نظام به میدان آمده و از برآیند این پاس گل خودیها به دشمن روایت موردنیاز خود را استخراج و به مخاطبان داخلی ارائه میدهند.دویچه وله که گردانندگان شبکه فارسیزبانش از ضد انقلابیون قسمخورده علیه مردم ایران هستند، در تحلیلی از این ماجرا مینویسد: «گفتههای حسن روحانی و واکنش تند مجتبی ذوالنوری که ریاست کمیسیون مهم امنیت ملی مجلس را نیز بر عهده دارد، انعکاسی از کشاکش درونی نظام جمهوری اسلامی بر سر مذاکره با امریکا برای کاستن از فشار خردکننده تحریمهای اقتصادی علیه ایران است. تحریمهای بیسابقه اقتصادی امریکا که باهدف کشاندن ایران به میز مذاکره برقرارشده، هرچند هنوز موفق به این کار نشده، اما اقتصاد ایران را بهشدت فلج کرده است. تابآوری اقتصاد ایران و معیشت مردم در برابر اینهمه فشار در حال نزدیک شدن به مرزهای نهایی خود است و اگر تا دو سه ماه آینده، تحولی در روابط ایران و امریکا در جهت کاستن از فشار این تحریمها به وجود نیاید، باید در انتظار حوادث ناگوار زیادی در کشور بود.»
وطنامروز؛ سورپرایز اکتبر ایرانی
وطن امروز در گزارشی با اشاره به لغو محدویتهای تسلیحاتی ایران مندرج در قطعنامه 2231 مینویسد: انقضای این تحریمها که بامداد یکشنبه 27 مهرماه اتفاق افتاد و چشمانداز جدیدی که در حوزه تجهیز و نوسازی دفاعی برای کشورمان حاصل شده است، حساسیت و هشدارهای مقامات آمریکایی را در پی داشته است. «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا به انقضای محدودیتهای تسلیحاتی علیه ایران با صدور بیانیهای واکنش نشان داد. در بیانیه پمپئو آمده است: «روز ۱۹ سپتامبر تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران که بازاعمال ممنوعیتهای تسلیحاتی را هم شامل میشود، بازگردانده شد». این روزنامه در ادامه مینویسد: تهدیدات وزیر خارجه آمریکا در شرایطی اتفاق میافتد که نگرانیهای پمپئو از به هم خوردن توازن تسلیحاتی در منطقه به وضوح قابل مشاهده است.
با همه این تفاسیر، در ایران اما وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح روز گذشته در مصاحبه با شبکه «الجزیره» از توافقهای نظامی ایران با روسیه و چین جهت توسعه نیروی هوایی کشورمان خبر داد. امیر سرتیپ «امیر حاتمی»، در این مصاحبه گفت: «انقضای تحریم تسلیحاتی برای ما فرصتی است تا بتوانیم نیازهای تسلیحاتی خود را وارد و تسلیحات خود را به سایر کشورها صادر کنیم». وزیر دفاع در ادامه ضمن اشاره به توافقهای نظامی ایران با روسیه و چین برای مرحله پس از پایان تحریم تسلیحاتی، اظهار داشت: «ما برای توسعه سیستمهای هوایی خود با روسیه توافقنامههای مهمی داریم».
اعتماد؛ روحانی در چهارراهی که آسایش ندارد
اعتماد در گزارشی گزینههای حسن روحانی در چند ما باقیمانده از زمامداری او را مورد مداقه قرار داده است. او مینویسد: بیست و چهارم خردادماهِ 7 سال پیش که پیروزیاش در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری اعلام شد، هم شعار و هم نام دولتش، بیشباهت نبود به آنچه کارزار انتخاباتی میرحسین موسوی در سال 88 پیشروی شهروندان گذاشت. از همینرو جدا از بزرگان و سردمداران اصلاحطلب و بدنه اجتماعی حامی این جریان سیاسی، حمایت بخشی قابلتوجه از آرای خاکستری ایرانیان را نیز به دست آورد، منتقدان و مخالفانش «دولت پنهان» تشکیل دادند و تلاش کردند تا مانع پیشبرد اهدافش شوند اما دستکم تا 4 سال نخست، راه به جایی نبردند. انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری شد محل تقابل 2 دیدگاه برجامیان و نابرجامیان و درنهایت این حسن روحانی بود که بازهم در مقام فاتح، از آن میدان نبرد سیاسی بیرون آمد. حالا اما با گذشت حدود 3 سال از آن روزهای پیروزی، نه روحانی، روحانی آن روزهاست و نه حامیانش، حامیان آن روزها. گردش به راست رییسجمهوری همزمان با آغاز دولت دوازدهم و ناتوانی در تحقق وعدههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دولت دوم «تدبیر و امید»، چنان محسوس بود که حتی یاران و مشاورانش هم دیگر یارای کتمانش را ندارند و نتیجه شد، دوری بیش از پیش رییسجمهوری محبوب 92 و حتی 96 از پایگاه اجتماعیاش؛ فاصلهای که سبب شده حالا چپ و راست، هرکدام به طریقی خواهان خداحافظیاش با کاخ «پاستور» باشند و او مجبور به انتخاب تنها یک راه از چهارراهی که هرکدام مخاطراتی قابلتوجه برای او و آینده سیاسیاش به دنبال خواهد داشت. استعفا،استیضاح، تداوم وضع موجود و تغییر بنیادین
مخاطرات هر یک از سه راه ذکر شده و سختی مسیر شرایطی را ایجاد کرده تا حسن روحانی و دولتش این روزها فقط نظارهگر وضع موجود باشند و این احتمالا خود مسیر چهارم است. مسیری که میتواند آینده سیاسی حسن روحانی و طرح و برنامههای او را به کلی دستخوش تغییر کرده و او را به یک عضو عادی در مجمع تشخیص مصلحت نظام تقلیل دهد؛ همانند محمود احمدینژاد. دلار بهطور روزانه افزایش پیدا میکند، قیمت کالای مصرفی مردم چندین برابر شده و نایابی روغن خوراکی و انسولین و دهها مورد دیگر نارضایتیهای عمومی را به اوج خود رسانده ولی نه روحانی حاضر به استعفا است و نه مخالفانش توان استیضاح او را دارند و نه خبری از مذاکره میان تهران و واشنگتن است و درنتیجه حسن روحانی درقامت رییس قوه مجریه در شرایطی که خود در قرنطینه به سر برده و مشغول اطاعت از دستورات ستاد ملی مقابله با کروناست، این ویروس روزانه در ایران رکورد میشکند و مطابق آخرین آمار ارایه شده بیش از 300 نفر را به کام مرگ کشانده است.
احتمالا کم نیستند آنان که خواهان تداوم وضع موجود تا انتخابات 1400 و پایان دولت روحانی هستند ولی این مسیر میتواند با جرقهای کوچک اعتراضاتی بزرگ را به همراه داشته باشد و دوباره اوضاعی تکرار شود که آبانماه 98 از آسمان ایران گذشت؛ شرایطی تلخ که تاوان آن را هم مردم دادند و هم کلیت نظام و حالا با این شرایط از قرار معلوم باید منتظر ماند و دید دولت روحانی و البته مجموعه حاکمیت چه تصمیمی در ادامه مسیر خواهند گرفت و از میان چهارراه، به تغییر سیاستها که کمخطرترین مسیر ممکن به شمار میرود، تن خواهند داد یا اینکه در همچنان بر همان پاشنه پیشین خواهد چرخید.
شرق؛ روایت پاکسازی معلمان در دهه 60
شرق گفتوگویی با سیدکاظم اکرمی، وزیر آموزشوپرورش دولت میرحسین موسوی را در صفحه اول خود پوشش داده است. گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*بر اساس فتوای علما اینطور معروف شده بود و عدهای با آنها همغذا نمیشدند، اما بعضیها هم احترام میگذاشتند و سلام و علیک داشتند. نهایت سعی من هم این بود که رفتار بدی با آنها نکنم. آن ایام زندان در بند 2-3-4 قصر همراه آقایان رجایی، بهزاد نبوی، موسی خیابانی و... بودم. البته در بند ما چهار مارکسیست و دو مسلمان بودیم؛ آقای رجایی یک بار به من گفت با من زیاد صحبت نکن، ساواک تو را اذیت میکند. در زندان کسی که خیلی انسان خوبی بود، آقای حجتیکرمانی بود؛ بهعنوان یک فرد بزرگ در زندان فارغ از چپ و مسلمانبودن با همه برخورد خوبی داشت و آدم آزاده و شجاعی بود.
*وقتی مرحوم پرورش استیضاح شد، جلوی مجلس ایستاده بودیم؛ آقای حدادعادل گفت حالا وضعیت چه میشود؟ گفتم معلوم است شما وزیر میشوید و رفتم همدان کار خودم را کردم. یک روز عصر از دفتر آیتالله خامنهای تلفن کردند که من را خواسته بودند و فردای آن روز به تهران رفتم. آقای خامنهای گفتند میخواهیم شما را به عنوان وزیر معرفی کنیم، بعد هم به دیدن مهندس موسوی رفتم و در مجلس هم برخلاف تصورم آقای هادی غفاری و دوستانشان از من دفاع کردند و رأی آوردم، البته بچههای تندرو حزب جمهوری با من مخالف بودند و علیه من صحبت کردند. شاید یکی از عوامل معرفیشدنم وضعیت من در همدان بود، البته پیش از آن با آیتالله خامنهای و مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی آشنایی داشتم و احتمالا ایشان هم در معرفی من به دولت نقش داشتهاند.
*کابینه چندان در بطن اختلافات نخستوزیر نبود؛ آنچه من میدانم اختلاف مربوط به طرفداران بخش خصوصی و بازار آزاد با سیاستهای اقتصادی مهندس موسوی بوده است. عملکرد دولت مهندس موسوی در جنگ مثبت بود و طرفداری از رزمندگان و در اختیار قراردادن هر آنچه برای دولت ممکن بود و ارسال کمکهای گوناگون به جبههها بود. آقای مهندس، وزرا را برای تشویق رزمندگان موظف کرده بود زمانی که ممکن است به جبههها بروند و با حضورشان رزمندگان را دلگرم کنند. به یاد دارم آقای روغنیزنجانی دو بار خواست از تمامشدن امکانات مالی سازمان برنامهوبودجه مطلبی بگوید که فورا با منع آقای مهندس روبهرو شد. جمله آقای مهندس موسوی هم این بود که اگر خبری از نبود امکانات به جبههها برسد، رزمندگان سست خواهند شد. بعضی از سرداران محترم که در هفته دفاع مقدس امسال نسبت به دولت آقای موسوی نکتهای دال بر کمامکاناتی جبههها گفتند، بنده و امثال بنده که در دولت بودیم، شاهدیم و این افراد آن زمان نبودند که ببینند دولت چه توجهی به جبههها داشت، البته دولت مسئول زندگی مردم هم بود هنوز هم از اینکه دولت ارزاق اولیه را با کوپن در اختیار همه میگذاشت، بهخوبی یاد میشود. دولت وزارتخانهها ازجمله آموزشوپرورش را موظف کرده بود هر آنچه میتوانند به جبههها کمک کنند. به یاد دارم مدیرکل محترم آموزشوپرورش استان خراسان میگفت برای من فقط یک پیکان باقی مانده است که از سرخس (شمالیترین نقطه استان) به جنوبیترین نقطه بروم و همه را برای جبههها دادهایم. جمله معروف امام هم درباره مخالفان دولت مهندس موسوی و در تأیید دولت ایشان بود. یک بار هم در دولت بر سر معرفی وزرا آقای بهزاد نبوی گفته بود این اشخاص با ما اختلاف نظر دارند و مهندس گفتند من کاری به فکر افراد ندارم؛ آدمهای مسلمان و بهدردبخوری هستند، مگر هر کسی باید با من همفکر باشد؟
*قبل از انقلاب دو بار خدمت امام رفته بودم؛ یک بار برای این سؤال که حقوق ما با وجود اینکه دولت غاصب شاه پرداخت میکند چه حکمی دارد و یک بار هم برای دیدار کوتاهی رفتیم. در دوران وزارت زیاد به جماران میرفتیم. خاطرم هست مرحوم امام در برخی جلسات توجه خاصی به آقای مهندس موسوی میکرد؛ بهطوریکه این موضوع در خاطر من مانده است.
*در پاکسازیهای دهه 60 در مورد مجموعه آموزشوپرورش من اطلاعی ندارم. آنچه در استان همدان اتفاق افتاد، بیشتر پاکسازی معلمانی بود که همکاری با ساواک داشتهاند. شاید ذکر خاطرهای هم در اینجا مناسب باشد. آن ایام شهر اسدآباد رئیسی داشت که یک روز به اداره کل آمد و درخواست بازنشستهشدن صد نفر را به اتهام بیدینی و ضدیت با جمهوری اسلامی داد، گفتم آقای محترم همینطور که نمیشود با معلمان برخورد کرد، بروید و از آنان تعهد و پیمان همکاری و خدمت بگیرید. بعد از مدتی آمد و درخواست بازنشستگی 60 نفر را داشت. گفتم باز هم قبول نمیکنم. در اواخر خرداد آن سال آمد و تعدادی دیگر را ارائه کرد. گفتم در تابستان باید وضعیت یکیک آنها را بررسی کنم. اوایل تیرماه به عنوان نماینده میاندورهای به مجلس راه یافتم و از بقیه ماجرا آگاه نشدم. بعدا هم که به مجلس آمدم شکایتی از معلمان به دستم نرسید. امیدوارم در حق کسی اجحاف نشده باشد. وقتی به مجلس آمدم، مرحوم دکتر سحابی من را صدا کرد و گفت چرا آمدی اینجا؛ تو در همدان در آموزشوپرورش موفق بودی. گفتم شهید باهنر به من گفت به تهران بیا.
*مهندس موسوی، آدم صادقی بود و هست. ایشان گفت شما با تشکیل مدارس غیرانتفاعی مخالفی. بعد که توضیح دادم هرچه را قانون بگوید عمل میکنم و تشکیل این مدارس قانونی شده است، گفت شما را معرفی میکنم. مهندس موافق مدارس غیرانتفاعی بود، البته آقای دکتر عطالله مهاجرانی به عنوان مشاور ایشان آمد و گفت در پاکستان هزارو 500 مدرسه غیردولتی ایجاد شده است و امام نیز فرمودند مردم را در همه امور از جمله آموزشوپرورش شرکت دهید اما به شکلی که منافع مستضعفین در نظر گرفته شود. مهندس موسوی نیز برای کاهش هزینههای دولت تأکید بر شکلگیری مدارس غیرانتفاعی کرد.
*من شب عید 1367 که برای کارمندان عیدی تعیین میکردیم، کاغذ کوچکی به مهندس موسوی دادم که یکسری زنانی هستند که سواد ندارند و یتیم دارند، سرپرست خانوار هستند و از کمیته امداد و سازمان بهزیستی هم اطلاعی ندارند و باید فکری به حال آنها بکنیم. مدتی گذشت و من دیگر در وزارتخانه نبودم. روزی تلفن کردند و مرا به جلسهای در نخستوزیری دعوت کردند. دیدم آن نامه کوچک را مهندس موسوی نگه داشته تا برای آن چارهاندیشی کند و جلسهای تشکیل داده است. لازم به ذکر است بعد از اینکه همسرم و دخترم به منزل ایشان رفتند، گفتند مهندس موسوی خیلی سادهزیست است و مانند توده مردم زندگی میکند و در خانهاش یک کتابخانه و فقط وسایل ضروری زندگی بود و مرفه زندگی نمیکند.
کیهان؛ نمایندگان درخواستکننده استیضاح روحانی آب به آسیاب دشمن میریزند
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در سرمقاله این روزنامه با عنوان«چرا «دولت بیسر» به تحلیل خود از وضعیت سیاسی کشور اشاره میکند. او مینویسد: دولت بیسر (HEADLESS GOVERMENT)نام پروژهای است که آمریکا و متحدانش با هدف تنشآفرینی و ایجاد ناامنی و بیثباتی برای سه کشور ایران، لبنان و عراق تهیه کرده و اجرای آن را از چند ماه قبل کلید زدهاند. بخش اصلی این پروژه (بخوانید طرح توطئه) حذف رئیس دولت در کشور هدف است. با این تفسیر که وقتی رئیس یک دولت کناره میگیرد و یا کنار گذاشته میشود، زمینه لازم برای تنشآفرینی و برهمزدن ثبات و امنیت در آن کشور فراهم میشود. در این حالت انتخاب رئیس دولت جدید به آسانی ممکن نیست و معمولاً با اختلافنظرها و برخورد سلیقهها همراه خواهد بود و این دقیقاً همان بیثباتی ایدهآل و شرایط مطلوبی است که دشمن برای تنشآفرینی و ایجاد ناامنی به آن نیاز دارد. در ادامه این مطلب ادعا شده است: طرح توطئهآمیز «دولت بیسر» علیه جمهوری اسلامی ایران هم کلید خورد و به صحنه آمد و به یقین میتوان گفت که ایران اسلامی اصلیترین هدف آن بوده است چرا که ایران خاستگاه، اردوگاه و پشتیبان نهضت مقاومت در سراسر منطقه و جهان است. بنابراین به آسانی میتوان نتیجه گرفت توطئه یاد شده، قبل از همه روی ایران اسلامی که خاستگاه و اردوگاه اصلی مقاومت است هدفگذاری شده و به صحنه آمده باشد.اما چگونه؟ بخوانید!از چند ماه قبل یعنی دقیقاً همزمان با کلید خوردن طرح مورد اشاره از سوی دشمنان بیرونی، برخی از مدعیان اصلاحات-تاکید میشود که نه همه آنها- و غربزدگان داخلی که تا آن هنگام با همه توان و تمامقد از دولت آقای روحانی حمایت میکردند و کمترین انتقادی به ایشان و دولتشان را برنتافته و علیه منتقدان یقه چاک میدادند، بهناگاه و در یک چرخش یکصد و هشتاد درجهای دولت آقای روحانی را ناکارآمد و ناموفق در تامین خواستههای مردم معرفی کرده و خواستار استعفای ایشان شدند! موج دعوت رئیسجمهور به استعفا در قالب مصاحبه و مقاله و گزارش صفحات اصلی بسیاری از سایتها، کانالها و روزنامههای زنجیرهای و مدعی اصلاحات را به خود اختصاص دادند و کار به آنجا کشید که آقای واعظی رئیس دفتر آقای روحانی صدا به اعتراض بلند کرده و خطاب به مدعیان اصلاحات گفت: «اگر الان اصلاحطلبان منتقد شدند که البته همه آنها نیستند، انتقاد به رفقای خودشان هست که در داخل دولت هستند. حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمیکنند مراعات حال رفقا و همفکران خود را بکنند»! در همان حال، رسانههای فارسیزبان بیگانه که همواره با طیف یاد شده همراه و همسو بودهاند -بخوانید طیف یاد شده با آنها همسو بودهاند- نیز تغییر جهت داده و به جای دفاع از دولت، سازاستعفای رئیسجمهور را کوک کرده و در آن دمیدند...تکلیف رسانههای تابلودار دشمن که معلوم است و کمترین تردیدی در میان نیست که اصرار آنها بر استعفای آقایروحانی برای برطرف شدن مشکلات پیشروی نیست چرا که خود عامل بسیاری از مشکلات هستند و نه فقط رفع آن بلکه ادامه و سختتر و بیشتر شدن مشکلات را دنبال میکنند. و در سوی دیگر ماجرا، اکثریت قریب به اتفاق آن عده از مدعیان اصلاحات که در شیپور استعفای رئیسجمهور میدمند، کسانی هستند که در کارنامه سیاه خود ننگ وطنفروشی در فتنهآمریکایی- اسرائیلی ۸۸ را دارند. ضمن آنکه تغییر جهت یکصدوهشتاد درجهای آنها از حمایت روحانی به درخواست استعفای ایشان به تنهایی برای اثبات عدم صداقت آنان کافی است و...
کیهان درپایان مینویسد: اکنون و بالاخره سخنی برادرانه با طیف امیدآفرین نمایندگان متعهد و انقلابی مجلس شورای اسلامی در میان است و آن اینکه آیا تصور نکرده و یا لااقل احتمال نمیدهید که تصمیم اخیر شما عزیزان بزرگوار برای استیضاح رئیسجمهور آب ریختن ناخواسته به آسیاب توطئه «دولت بیسر» دشمن باشد؟! تردیدی نیست که ناکارآمدی برخی از دولتمردان و بیتوجهی دولت به مشکلات پیشروی مردم انگیزه شما در استیضاح رئیسجمهور است. اما، آیا برای پیشگیری از این نتیجه تلخ که خدای ناخواسته، حاصل کارتان به سبد دشمن ریخته شود نیز فکری کردهاید؟!
خراسان؛ کالبد شکافی جنجال نان و انسولین
در چند روز گذشته تصاویری از صف های نانوایی ها و کمبود انسولین بحث برانگیز شده است واقعیت چیست و چشم انداز مسئله چگونه است؟ خراسان در گزارش اصلی خود به این موضوع پرداخته و مینویسد:در روزهای اخیر تصاویری در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود و صف طولانی جلوی نانوایی ها در بعضی از شهرستان ها را نشان می دهد. صف طولانی نانوایی ها اگر چه در شهر مشهد دیده نمی شود اما در فضای مجازی شایعاتی را به دنبال داشته است. بعضی شهرستان های استان خراسان شمالی، ارومیه، برخی شهر های آذربایجان غربی و... جاهایی هستند که صف طولانی و وقت گیر نان مردم را نگران کرده است.
بعضی کاربران از احتمال گرانی نان در روزهای آینده گفته اند و بعضی از کاربران کم شدن سهمیه آرد نانوایی ها را علت این اتفاق دانسته اند اگرچه مسئولان به صراحت اعلام کرده اند که سهمیه نانوایی ها را کم نکرده اند. درباره دلایل این صف ها پای عوامل مختلفی به میان آمده است . عواملی که طیفی از افزایش نرخ ارز و رونق قاچاق آرد، کمبود نهاده های دامی و... تا عوامل روانی و تاثیر شایعات را شامل می شود . خراسان در ادامه مدعی شده است: شلوغ شدن نانوایی ها انگار سر دراز دارد. ظاهرا در بعضی شهرستان ها کمبود نهاده های دامی باعث شلوغ شدن صف نان شده است. گزارش شیری خبرنگار خراسان از شهرستان بجنورد حاکی از آن است که بعضی دامداران که توان تامین هزینههای بالای نهاده ها را ندارند به نان در کنار علوفه برای تغذیه دام های خود روی آورده اند که بخشی از شلوغی صف ها را تشکیل می دهند. معاون اجرایی اتحادیه بجنورد در پاسخ به خبرنگار ما می گوید: « سهمیه آرد نانوایی ها کاهش نیافته اما گاهی برخی نانوایان برای پاسخ گویی به مشتریان به پخت بیشتر نان طی روز اقدام می کنند که در پایان ماه با کمبود آرد مواجه و ناگزیر به تعطیلی می شوند. اقدام بعضی شهروندان جهت خرید نان برای دام ها، تقاضا برای خرید نان را افزایش داده و صف نانوایی ها را شلوغ کرده است.» خراسان درباره کمپود انسولین نیز مینویسد: «انسولین برای یک دیابتی مثل آب است برای یک ماهی». این یکی از توئیتهایی است که روز گذشته منتشر شد و انبوه توئیتهای کاربران با هشتگ #انسولین_نیست، را بیشتر و تبدیل به موج رسانهای کرد. بااینحال هرچند نگرانیها درباره کمبود انسولین طی روزهای اخیر بیشتر شده است، اما آنطور که مسئولان وزارت بهداشت و انجمن دیابت ایران اعلام کردهاند، وضعیت برای بیماران دیابتی نگرانکننده نیست.
نکته جالب اینکه، در همین فضای مجازی هم برخی کاربران تلاش کردند از میزان نگرانیها درباره انسولین بکاهند و به بیماران دیابتی آرامش بدهند. مسئولان وزارت بهداشت هم درباره این نگرانیها دو وعده امیدبخش دادهاند: «پیگیری واردات جدید» و «مدیریت توزیع». دکتر «محمدرضا شانهساز» رئیس سازمان غذا و دارو در اینباره گفت: «به دلیل تحریم، واردات برخی از داروها از جمله انسولین با مشکلات عدیده مواجه شده است، به بیماران توصیه میکنیم با مشورت پزشک خود به جای انسولین قلمی از ویال انسولین رگولار و NPH که هیچ تفاوتی با انسولین قلمی ندارد و به وفور یافت میشود، استفاده کنند». البته دکتر شانهساز این را هم گفت که «دو محموله انسولین قلمی از گمرک ترخیص شده است و این هفته توزیع میشود، همچنین محمولههای بعدی طی فواصل زمانی وارد کشور خواهد شد». کیانوش جهانپور سخنگوی سازمان غذا و دارو هم در این خصوص به میزان گفت: «به دلیل مشکلات تحریم برای تبادلات بانکی، ممکن است مانند روزهای اخیر به صورت مقطعی با کمبود برخی اقلام انسولین قلمی مواجه شویم اما به زودی دو محموله وارد کشور میشود و کمبود فعلی رفع خواهد شد». جهانپور این را هم گفت که: «حداقل ۲ خط تولید انسولین قلمی در کشور راه اندازی شده و سعی بر این است که در ماههای آینده با توسعه این خطها به تدریج نیاز به انسولین قلمی در داخل کشور رفع شود».