امروز در مجلس فردی با ویژگیهای مدرس نداریم/ فخریزاده حکیم ذوالفنون بود/ نیمارهای بلوچ
به گزارش اقتصادنیوز پیامدهای ترور محسن فخریزاده دانشمندهستهای ایران، بحران کرونا و برخی تصمیمات اخیر مجلس سوژه اصلی روزنامههای کشور بود.
آرمان ملی در عنوان عکس اصلی خود به نقل از احمد نقیبزاده استاد روابط بینالملل تیتر زده است: اهداف اصولگرایان؛ توافق و گشایش اقتصادی به امضای خودشان
آفتاب یزد در تیتر اول خود آورده است: مقاوت صنایع غذایی دربرابر کاهش قیمت دلار
ابتکار با اشاره به مصوبات اخیر نمایندگان نوشته است: دوفوریتی جنجالی مجلس، اطلاعات هم تیتر زده است: طرح مجلس برای تقویت صنعت هستهای و عبور از تحریمها. خراسان نیز این تیتر را انتخاب کرده است: مجلس ماشه رفع تحریم را چکاند، کیهان هم نوشت: دو فوریت خروج از پروتکل الحاقی با رای قاطع نمایندگان تصویب شد. وطنامروز در این زمینه این عنوان را برگزیده است: بازگشت به اقتدار . جوان هم در تیتر اصلی خود درخواست کرد: دوربینها را خاموش و چراغ هستهای را روشن کنید
جامجم ارگان صداوسیما هم تیتر زده است؛ تلویزیون؛ با کیفیت تر از همیشه
صبح امروز و جمهوری اسلامی نیز با اشاره به مصاحبه دیروز وزیر امورخارجه این تیتر را برگزیدهاند: افشاگری ظریف. دنیای اقتصادنیز در این باره نوشته است: ناگفتههای ظریف از عدم انسجام در دیپلماسی، شرق هم تیتر زده است: صراحت ظریف
شهروند این خبر را به عنوان تیتر اصلی پوشش داده است: روند کرونا نزولی شد
در ادامه برخی از مطالب مهم روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
ابتکار؛ بار تعطیلات کرونا بر دوش اقتصاد
«ابتکار» در گزارشی از چالشهای ناشی از محدودیتهای کرونایی بر اقتصاد نوشته است. در بخشی از این گزارش آمده است:...اما و اگرها درخصوص احتمال تمدید محدودیتها درحالی است که برخی از تحلیلگران و کارشناسان معتقدند اقتصاد و معیشت مردم دیگر تاب و توانی برای ادامه محدودیتهای ناشی از ویروس کرونا را نداشته و تمدید تعطیلات خسارتهای هنگفتی را به برخی از کسبوکارها وارد میکند. قاسم ساعدی، عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفتوگو با اقتصاد24 درخصوص ادامه تعطیلات و فشارهای اقتصادی گفت: «اقتصاد ایران توانایی تعطیلی چندهفتهای را ندارد و اگر کشور بهطور کامل تعطیل شود نه تنها اقتصاد ایران، بلکه معیشت مردم با بحران عظیمی روبهرو خواهد شد. دولت با کمک کارشناسان حوزه اقتصادی و اجتماعی باید بستری را فراهم کند تا اوضاع اقتصادی جامعه بدتر نشود، یعنی بهنوعی تابآوری مردم بیشتر شود.»وی همچنین گفت: «کسب و کارهای بسیاری از این ویروس، آسیبهای شدیدی دیدهاند. کسب و کارهای خرد که اکثراً مجبور به تعطیلی یا تغییر شغل شده و کسب و کارهای متوسط هم با بحرانی بزرگ همراه هستند. ستاد مبارزه با کرونا میبایست جدا از قوانین بهداشتی که برای کاهش آمار کرونا وضع کرده، قوانینی متناسب با شرایط کرونا برای کسب و کارها تعیین میکرد، زیرا در بسیاری از کارگاههای تولیدی با توجه به طرح فاصلهگذاری اجتماعی، نیروی کار یا باید بهصورت شیفتی کار کند و یا باید تعدیل نیرو توسط کارفرما بهمنظور رعایت پروتکلهای بهداشتی اعمال شود.»
جمهوری اسلامی؛ امروز در مجلس فردی با ویژگیهای مدرس نداریم
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به مناسبت سالروز شهادت سیدحسن مدرس به سیره این چهره پارلمانی پرداخته است. این روزنامه نوشته است: امروز که دهم آذر و سالروز شهادت آیتالله مدرس به دست دژخیمان رژیم پهلوی و به دستور مستقیم رضاخان است و به همین مناسبت «روز مجلس» نام گرفته، جا دارد نمایندگان مجلس شورای اسلامی به فرستادن درود به روح بلند این مجتهد مجاهد اکتفا نکنند و درباره چرائی الگو بودن او بررسی و تحقیق نمایند. بیتعارف باید بگوئیم اکنون در مجلس شورای اسلامی، فردی با ویژگیهای مدرس نداریم و این یک نقص بزرگ و یک فقر واقعی برای مجلس و قوه مقننه نظام جمهوری اسلامی است. انتظار این بود که نظام جمهوری اسلامی بتواند در عمر بیش از 40 ساله خود، نه فقط یک فرد بلکه افرادی همچون مدرس تحویل جامعه بدهد و امروز یکی از افتخارات مردم ایران این باشد که در قوه مقننه کشور چندین شخصیت بزرگ با ویژگیها و امتیازات سیدحسن مدرس دارند. متاسفانه این انتظار برآورده نشده و اکنون مجلس شورای اسلامی بشدت نیازمند مدرسگونههائی است که بتوانند به اعضاء قوه مقننه درس سادهزیستی، مردمداری، قناعت، شجاعت، صراحت لهجه، صفا، صداقت، مجاهدت و مقاومت بیاموزند.اگر فقط سادهزیستی و قناعت و مردمداری شهید مدرس در وجود نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی باشد، سایر ویژگیها نیز به تدریج پدید خواهند آمد ولی افسوس که حقوقهای دهها میلیونی، وامهای کلان، دناپلاس و منازعات سیاسی و جناحی اجازه برآورده شدن این انتظار را نمیدهند و مجلس یازدهم با گذشت 6 ماه از فعالیت خود هنوز نتوانسته از چنبره شعارزدگی خارج شود و در مسیری قرار گیرد که با پیمودن آن بتواند گرهی از زندگی مردم باز کند. از این مجلس با توجه به اینکه در همین مدت کوتاه، دو بار مورد عتاب رهبری قرار گرفته و به خاطر مواضع و سخنان حرام و خلاف شرع بعضی افراد، مواخذه شده، انتظار اینست که مسیر صحیح را پیدا کند و کاری کند که از بلندگوی آن، سخنان وحدتآفرین و امیدوارکننده به گوش برسد.به مناسبت سالروز شهادت آیتالله سیدحسن مدرس و «روز مجلس» با توجه به نیاز شدید مجلس شورای اسلامی به الگوی مدرس و فقر شدیدی که نسبت به ویژگیهای این اسوه جهاد و سادهزیستی و مردمداری وجود دارد، لازم میدانیم به نمایندگان مجلس توصیه کنیم آشنا شدن با شخصیت شهید مدرس را در دستور کار خود قرار دهند. برای این کار، دو راه وجود دارد، یکی مطالعه سخنان و پیامهای امام خمینی درباره شهید مدرس و دیگری مطالعه کتابهائی که درباره زندگی این مرد بزرگ نوشته و منتشر شدهاند. برای نمایندگان مجلس باید یک درس مدرسشناسی گذاشته شود تا با خلق و خوی این مرد بزرگ آشنا شوند و راه و رسم او را سرمشق خود قرار دهند. فقط در اینصورت است که مجلس شورای اسلامی میتواند جایگاه واقعی خود را که در خور شان نظام جمهوری اسلامی باشد، پیدا کند.
دنیای اقتصاد؛ چه خطری معاملهگران سهام را تهدید میکند؟
دنیای اقتصاد در گزارش اصلی امروز خود به بورس پرداخته است. این روزنامه مینویسد: در حالی بورس تهران پس از افت نفسگیر ۴۰ درصدی در ثلث دوم سال ۹۹، در هفتههای اخیر با رشد نماگرهای اصلی خود همراه شده است و یک قدم تا تغییر فاز فاصله دارد که بار دیگر شاهد افزایش ضدتحلیلها در شبکههای اجتماعی هستیم. کانالهایی که گردانندگان آنها خود را کارشناس بازار سهام معرفی میکنند؛ اما با دادن آدرس غلط به سهامداران تازهوارد سعی در انحراف معاملات به مقاصد منتخب خود دارند. این نسخه انحرافی در حالی پیچیده میشود که بهبود عوامل بنیادی، انتظار برای غلبه تحلیل بر هیجان در معاملات سهام را افزایش داده است؛ اما پارازیتهای ارسالی از سوی کارشناسنماها میتواند در مجموع به تهدیدی برای معاملهگران سهام تبدیل شود. در این میان بررسیها موید آن است که بهرغم سرازیر شدن پول حقیقی به گردونه معاملات سهام، این بازار همچنان نیازمند نگاهی ژرفتر نسبت به تحولات پیشرو است و همین امر سبب میشود تا تحلیل آن بهخصوص در بعد رفتاری و همچنین مواجهه بورساولیها با تحلیلگران حرفهای از اهمیت بسیاری برخوردار باشد.
برای مثال یکی از موضوعاتی که بارها در مصاحبههای انجامگرفته طی روزهای اخیر به آن اشاره شده این است که شروع رشد بازار و تداوم آن طی چند روز پیاپی یکی از دلایلی است که میتوان آن را بهعنوان گواهی برای آغاز روند صعودی در نظر گرفت.
این مساله اگرچه میتواند شروع دور تازهای از رشد قیمتها را نوید بدهد، با این حال خود مسالهای است که باید در کنار عوامل دیگر مورد ارزیابی قرار گیرد. البته این نوشتار به دنبال بدبین کردن فعالان بازار سهام یا ارائه تصویر منفی از آنچه که این روزها میگذرد نیست، بلکه صرفا توضیحی است از آنچه که میتواند فعالان خرد بازار سهام را در روزهای پیشرو با دیدی بازتر به منظور رصد بازار هدایت کند. نکتهای که در اینجا حائزاهمیت است دعوت سرمایهگذاران به حضور در نمادهایی است که بیشترین ارزش خرید را طی روزهای گذشته داشتهاند. با توجه به آنکه ورود سرمایه به نماد یا نمادهایی خاص خود به تنهایی نمیتواند بهعنوان دلیلی برای ارزندگی سهام در نظر گرفته شود، انتظار میرود که برخی از کارشناسان بازار سرمایه به جای آنکه در جهت دادن آدرس غلط به سرمایهگذاران رفتار کنند حداقل در خلال صحبتهای خود بین مفهوم ارزندگی و پر طرفدار بودن تمایز قائل شوند.
کیهان؛ فخریزاده حکیم ذوالفنون بود
کیهان در سرمقاله خود را به ترور دانشمند اتمی ایران اختصاص داده و نوشته است:نکاتی که درباره خدمات شهید فخریزاده منتشر میشود، نشان میدهد او در جایگاه حکیم ذوالفنون(فراتر از یک شاخه علمی و فنی) قرار داشته است. از فلسفه و ادبیات تا فیزیک، و از ابداع پدافند هستهای، شناسایی پرندههای دشمن از طریق غیررادار و استفاده از لیزر در پدافند هوایی، تا نقشآفرینی در گسترش برنامه هستهای و این آخری، تولید کیت تشخیص کرونا و فاز اول آزمایش انسانی واکسن کرونا. در این میان، ترور، بهعنوان یک شبیخون خسارتبار، زنگ هشدار برای ذهنهای خوابزده است.
این روزنامه در ادامه نوشته است: همان کسانی که پس از ترور شهید سلیمانی گفتند تلافی نکنید، حالا هم میگویند در تله اسرائیل نیفتید و انتقام نگیرید! سند همکاری با بانیان صهیونیست ترور، روشنتر از این؟ این گروه، همانها هستند که وسط فتنه سبز، سنگ رژیم صهیونیستی را به سینه زدند و لقب «سرمایه و پیاده نظام اسرائیل» را از سران آن رژیم گرفتند. آنها ادعا میکنند صهیونیستها خواستهاند در مسیر مذاکره با دولت بعدی آمریکا کارشکنی کنند و حال آنکه دولت اوباما، بانی آشوبافکنی، خرابکاری و ترور هستهای، جنگ نیابتی داعش، تحریمهای فلجکننده و نقض سیستماتیک برجام بود. مغالطه درباره دولت بایدن در حالی است که به تعبیر سیانان، «عشق به اسرائیل، در DNA بایدن است. یهودیها کمتر از یک درصد جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند اما 67 درصد انتصابهای بایدن، یهودی و حامی اسرائیل بوده است». در مذاکرات منتهی به برجام، کری و شرمن، قبل و بعد هر مذاکره، به تلآویو میرفتند، هماهنگ میکردند و گزارش میدادند. در جنایت اخیر نیز، بایدن و تیم او سکوت توام با رضایت اختیار کردهاند و حال آنکه اگر نگران مذاکره کذایی و برجام بودند، باید جنایتی را که اسرائیل و ترامپ متهم آن هستند، محکوم میکردند. از اینها گذشته، احتمالا برخی سیاسیون دچار آلزایمر حاد شدهاند وگرنه نباید تصویر خلاف واقع از بانیان خدعهگر برجام ترسیم میکردند.
این روزنامه در ادامه نوشت:مجازات آمران و عاملان ترور، دیر و زود اگر داشته باشد، سوخت و سوز ندارد. آنها باید ضربات دردناک را متحمل شوند. گستاخی بزرگی کردهاند و باید به شکلی پشیمانکننده - تا سرحد «غلط کردم» - مجازات شوند. بحثهای رسانهای جای خود؛ اما آنها که باید ضربات کاری و راهبردی به بانیان جنایت بزنند، معطل تحلیلهای عناصر منفعل یا مأمور نمیمانند و انشاءالله کاری کارستان خواهند کرد. مجازاتکنندگانی که در وسعت جبهه مقاومت جا دارند، نه عجولانه رفتار میکنند و نه به نام صبر، تکلیف را ضایع میسازند. انتقام قطعی است، اما نه الزاما نقطهای و یک ضربه. این ضربات ممکن است هم در عمق رژیم صهیونیستی (تلآویو و حیفا و منطقه نقب) باشد؛ و هم خارج از آن. صهیونیستهای جاندوست و زراندوز، هرجا که هستند، باید با کابوس مرگ دست و پنجه نرم کنند. واقعیت همان است که شبکه انگلیسی اسکاینیوز اعلام کرد: «ایران قطعا از اسرائیل انتقام میگیرد. متحدان ایران در سراسر منطقه حضور دارند و این انتقام میتواند به شیوههای مختلف اتفاق بیفتد». در عین حال باید عرصه را بر شبکه نفوذ تنگ کرد. دستگاههای امنیتی و قضایی باید گریبان این حلقه را که مسیر خیانت و جنایت دشمن را هموار میکنند، بگیرند و با دقت استنطاق کنند.
وطنامروز؛ ادراک سازی خطرناک درباره ترور شهید فخریزاده
وطن امروز در یکی از یادداشتهای صفحه اول خود ترور محسن فخریزاده را مورد توجه قرارداده ومینویسسد: مسالهای که درباره ادراکسازی در مقابل ۲ حادثه خرابکاری در تأسیسات نطنز و ترور شهید فخریزاده نگرانی به وجود آورده است، ربط این ۲ حادثه به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و تلاش برخی در داخل کشور برای بیاهمیت نشان دادن آنها در جهت رسیدن به فرصت مذاکره با دولت بایدن است. این افراد در همراهی با رسانههای دموکرات آمریکایی بیان میکنند هدف اصلی رژیم صهیونیستی که احتمالا این کار را با آگاهی دولت آمریکا یا عربستان سعودی انجام داده، وخیمتر کردن شرایط بین ایران و آمریکا در جهت رساندن ۲ کشور به درگیری نظامی هر چند محدود و مقطعی است تا بلکه بتواند راه بازگشت دولت بایدن به برجام را بسته و شرایط را برای درگیری نظامی شدیدتر بین ۲ کشور فراهم کند. این مسالهای است که طی چند روز گذشته بشدت در رسانههای وابسته به دموکراتها در آمریکا دنبال میشود و در داخل نیز عدهای از کسانی که معتقدند برای رسیدن به مذاکره با آمریکا باید صبر استراتژیک پیشه کرد و پاسخی به این اقدامات صهیونیستها نداد، با این خط رسانهای همراهی میکنند. اما اگر این سیاست در پیش گرفته شود، این تنها ادراکسازی جمهوری اسلامی از قدرت و اقتدارش در مقابل دشمن خارجی نیست که زیر سوال میرود و علاوه بر فرستادن پالس ضعف در مقابل آمریکا و متحدانش در منطقه، ادراکی که جمهوری اسلامی در داخل کشور بین افکار عمومی ایجاد میکند نیز دارای اهمیت بسیاری است. در شرایطی که هنوز عده زیادی هستند که حمله به عینالاسد را پاسخ مناسب و درخوری به شهادت سردار قاسم سلیمانی نمیدانند، هنوز گزارش درستی از دلایل و چگونگی خرابکاری در سایت نطنز ندیدهاند و حالا هم با ترور شهید فخریزاده و دیدن واکنش رسانهای تعدادی از موافقان سازش با غرب، احساس میکنند کسی به احساسات وطنپرستانه و غرور آنها توجهی ندارد. مهمترین مساله بعد از ادراکسازی و تصویرسازی برای طرف غربی، ادراکسازی برای افکار عمومی در داخل کشور است. تصویری که ما از خود به عنوان یک ایرانی داریم چطور تحتالشعاع این حادثه قرار میگیرد؟ احساس عصبانیت، خشم و درخواست آنها برای انتقام سخت چطور کنترل و مدیریت میشود و قرار است مردم چه تصویری از اقتدار و قدرت کشور خود در مقابل دشمنان پست خارجی داشته باشند که تنها سلاحشان در مقابل قدرت ایران، هدف قرار دادن دانشمندان این کشور است؟
فراهم کردن شرایط برای رویارویی و مذاکره مستقیم با آمریکا جهت بازگشت این کشور به برجام شاید برای عدهای به قدری جذاب باشد که بتوانند از کنار برخی مسائل مهم مانند هدف قرار دادن مسؤولان نظامی، امنیتی و علمی کشور براحتی عبور کنند. با این حال ادراکسازی و نمایاندن تصویری از ایران به دشمن خارجی که به دلیل مذاکره با آمریکا خواهان واکنش نشان دادن در مقابل اقدامات خرابکارانه و تروریستی دشمنش در داخل خاک خود نیست، باعث ایجاد ناامیدی و احساس حقارت در داخل کشور خواهد شد که تا مدتها میتواند بر تمام ارکان سیاسی کشور - از جمله انتخابات که این روزها بیشتر از هر چیز دیگری مورد علاقه و توجه عدهای در داخل کشور است- سایه بیندازد. ادراکسازیها در روابط بینالملل در شرایط عادی رخ نمیدهد و این بحرانها هستند که تصویر موردنظر هر کشور را در ذهن مسؤولان دولتها و سازمانهای مختلف بینالمللی نقش میزنند.
شاید صهیونیستها به این فکر کرده باشند که برخی در داخل ایران به دلیل تلاش برای رسیدن به توافقی تازه با آمریکا فعلا عکسالعملی در مقابل این اقدامات از خود نشان ندهند و عدهای را نیز قانع کنند که نباید به سمت انتقام سخت رفت اما داشتن گزینههای مناسب برای پاسخگویی به مسؤولان مستقیم این نوع اقدامات در رژیم صهیونیستی، کشورهای عرب منطقه و آمریکا مطمئنا برای طرفداران گزینه مذاکره با آمریکا نیز جذاب خواهد بود. اگر قرار باشد به هر دلیلی ایران دوباره به میز مذاکره با آمریکا بازگردد، بهتر است طلبهای قبلی خود را با دشمنانش تسویه کرده باشد و با تصویر یک کشور مقتدر و توانا در عرصه نظامی و امنیتی و اطلاعاتی وارد میدان مذاکره شود. از دست رفتن برخی تواناییهای هستهای کشورمان در مذاکرات قبلی با آمریکا حالا بیشتر از هر زمان دیگری ایران را در موضع پایین در مذاکرات قرار داده است اما نباید اجازه داد در مذاکرات احتمالی بعدی، تصویری که از ایران در ذهن مخاطب خارجی وجود دارد، تصویری از مسؤولانی باشد که به دلیل هراس از از دست دادن فرصت مذاکره، جلوی اقدامات مختلف جهت به نمایش گذاشتن اقتدار ایران در مقابله با دشمنانش را گرفتهاند.
در کنار این موارد، نکته نگرانکننده تکرار این قبیل اقدامات تروریستی توسط رژیم صهیونیستی است. این برآورد که ایران در مقابل ترور مقامات ارشد خود واکنش قاطعی نشان نمیدهد، بسیار نگرانکننده است.
اعتماد؛ « نیمار»های بلوچ
اعتماد در گزارشی به فوتبال استان سیستان و بلوچستان پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است: «نیمار دا سیلوا سانتوس جونیور»، ستاره برزیلی فوتبال را بچههای کوچه و پسکوچههای شهرها و روستاها به همان شماره 10 و نام نیمار میشناسند. نیمار از آن معدود بازیکنانی است که اسمش توانسته خودش را در سطح آرزوها و انتظارات فوتبالیستهای کوچک ما بالا بکشد و در کنار مسی و رونالدو بنشیند. علی دهقانی، نوجوان 15 ساله اهل شهرستان سرباز سیستان و بلوچستان یکی از همان طرفداران نیمار است. او البته فراتر از هواداری صرف رفته است، فوتبال او از زمین خاکی سرباز تا زمین چمن تهران و لیگ پرشین رسیده و سال پیش هم از اعضای تیم منتخب فوتبال نونهالان بود که راهی اسپانیا شد. فوتبالیستهای تیم پرشین سرباز چند سالی هست که نام شهر و روستاهای آن محدوده را همراه خود به مسابقات قهرمانی فوتبال جام فوتبال کودکان کار و حاشیه پیوند زدهاند. این گزارش، داستان سعید بزرگزاده، مربی این تیم است و علی دهقانی، یکی از دو پسر اهل سرباز که نیوکمپ را دیدهاند.
«خدا شاهد است ایمان داشتم که با تمام این سختیها یک روز یک نفر من را میبیند. تا سال 94 که مشغول تمرین بودیم. ساعت 6:30 یا 7 صبح بود که دیدیم یک ماشین ایستاد و دو تا خانم پیاده شدند. یک راننده و یک راهنمای آقا هم همراهشان بودند، دیدیم دارند ما را صدا میکنند. این همان اتفاقی بود که منتظرش بودم. یک خانم واعظی بود که شروع کرد به پرس و جو کردن که اینجا مربی و سرپرست تیم کیست و چه میکنید؟ نگو که ایشان یکی از بچههای جمعیت امام علی است که آمده گشتی در منطقه ما بزند. خودمان را معرفی کردیم و گفتیم از جیب خودمان پول میگذاریم و تمرین میکنیم. همان روز بعد از اینکه گشتی در منطقه زدند، آمدند دم خانه و گفتند از شما دعوت میکنیم برای یک اردوی چند روزه به تهران بیایید. دیگر ما بودیم و یک رویا. خبر همه جا پیچید.» توصیفهای بعدیاش از این است که بچهها دیگر شبها خواب نداشتند و جمله «میرویم تهران را نمیبینیم» ذکرشان شده بوده، تهران را میدیدند و دوستان جدید پیدا میکردند. قرار بود دنیایشان برای اولین بار برود ورای مرزهای سرباز. بعد از سه ماه رویابافی بلیتهای قطار به دستشان رسید و همه چیز واقعی شد. «رفتیم ایرانشهر، از آنجا با اتوبوس رفتیم مرکز استان زاهدان، از آنجا سوار قطار شدیم. چقدر خوش گذشت به بچهها توی قطار. آنجا که رسیدیم ما را بردند بهترین جای تهران: دارآباد. یک خوابگاهی به ما دادند که هنوز یادم نمیرود. 18 نفر از بچههای ما دعوت کرده بودند و این بچهها در مسابقات فرحزاد از چهار بازی سه تا را بردند و یکی را مساوی کردند و تیم ما قهرمان شد.» سال 94 اولین بار بود که پای تیم آنها به تهران باز شد و آن حضور و نوع برخورد و بعد قهرمانی به قول بزرگزاده شروع کرد به شکل دادن شخصیت بچهها، خودباوری و اعتماد به نفس آنها. مسافران با خاطرات بازدید برج میلاد و پل طبیعت و قهرمانی برگشتند و مربیشان میگوید: «تمام بچههای خردسال بلوچستان عشق فوتبال دارند که بیایند جمعیت امام علی، تیم پرشین، تهران و دوستان جدید پیدا کنند: شیراز، مشهد، تبریز، ساری.» الان چند نفر عضو تیم پرشین سرباز هستند؟ «آنهایی که مستقیم با آنها در ارتباط هستیم بین 200 تا 300 نفر هستند اما اگر تمام گروههای سنی را در نظر بگیریم از خردسال و کودک و نوجوان و بزرگسال و پیشکسوت میتوانم بگویم 500 نفر هستند که به زمین میآیند و بازی میکنند.» اینها از روستاهای دور و نزدیک خودشان را به قلب تیم در سرباز میرسانند: «کسی را داریم که ساعت 5 صبح با موتوری که به زور راه میرود، میآید تا ساعت 6 صبح برسند به زمین تمرین. بعضیها 6 یا 7 کیلومتر پیاده میآیند تا برسند. با پای پیاده میآیند و با پای برهنه بازی میکنند.» تیم سرباز حالا دیگر از تیمهای مطرح لیگ پرشین است (البته با احتساب این یکسالی که شیوع کرونا بین بازیها و برگزاری لیگ فاصله انداخت) اما قهرمانان کوچکش هنوز همان زمین خاکی را دارند. مالک زمین چند سالی است آنها را معطل نگه داشته تا ببینند عاقبت میگذارد جمعیت برای آنها چمن مصنوعی بیاورد یا نه. آن زمان که پخش زنده آمد، شبکه سه معمولا فوتبال تیمهای آلمان را نشان میداد. یادتان باشد مهدویکیا و علی دایی و منصوریان و اینها آنجا بازی میکردند. من هم به عشق آقای مهدویکیا طرفدار تیم هامبورگ بودم. بعد به خاطر علی گل (علی دایی) طرفدار بایرن مونیخ شدم.» بعد که صدایش از ذوق اسم ستارگان قدیمی فوتبال به هیجان میآید، ناگهان یاد چیزی میافتد و بلافاصله میگوید: «خیلی در حق ما بلوچها بیانصافی میشود. ما به عشق تیم ملی شب و روز نداریم. تمام ورزشکاران ایران چه خواهر و چه برادر میروند برای مسابقه ما اینجا دنبال میکنیم. خدا شاهد است وقتی میروند روی سکو از خوشی اشک میریزیم. سر پرسپولیس و استقلال اینجا دعوا میشود.»
تابستان سال گذشته، برای اولین بار بود که تیمی با عنوان نوجوان منتخب راهی اسپانیا شدند. این تیم 17 نفره برای بازدید از لیگ فوتبال اسپانیا و چند بازی تدارکاتی راهی سفر شدند و از این 17 نفر، سه بازیکن از تیم کودکان پرشین وابسته به جمعیت امام علی بودند؛ دو نفرشان نوجوانان متولد 84 اهل شهرستان سرباز؛ علی دهقانی و اسفندیار ایراندوست.