سراب توافق بهتر
به گزارش اقتصادنیوز ، به همین مناسبت پل پیلار، از حامیان مشهور برجام، با انتشار یادداشتی در نشنال اینترست سعی کرده استدلالهای مخالفان را به چالش کشیده و خیالی بودن سخن گفتن از «توافقی بهتر« را عیان کند. پل پیلار استاد دانشگاه و عضو سابق آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) است و در حال حاضر عضو ارشد غیرمقیم مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون و همچنین محقق مرکز اطلاعات و امنیت قرن 21 موسسه بروکینگز است.
اجماع مخالفان
همین چند سال پیش که مذاکرات برجام در حال انجام بود، اجماع مخالفان به حدی رسید که دستهای از سناتورهای مخالف درآمریکا تلاش کردند با نوشتن یک نامه در این مذاکرات ایجاد اختلال کنند. حال که دولت تازه بر سر کار آمده در ایالات متحده از نیت خود برای بازگشت به توافق هستهای سخن گفته، مخالفتها مجددا به راه افتاده است. عموم مخالفان همان شخصیتهای پیشیناند و همان حرفهای قبل را طرح میکنند. بسیاری از آنها در حال ارائه استدلالهای مشابهیاند. این در حالی است که از آخرین دفعهای که آنها نظرشان را بیان کردند، زمان زیادی گذشته و دو دولت با سیاستگذاریهای کاملا متفاوتی عمل کرده و اطلاعات قابل استنادی را درباره این موضوع فراهم آمده که کدام رویکرد جواب می دهد و کدام نه.
شکست حداکثریِ فشار حداکثری
برجام با برقراری محدودیت بر برنامه اتمی ایران، از جمله ممانعت از غنی سازی اورانیوم با درصد بالا، کنار گذاشتن دو سوم سانتریفیوژها، از کار انداختن راکتور آب سنگین و اقدامات دیگر، همه مسیرهای ممکن به سوی سلاح هستهای [مورد ادعای غربیها] را بست. برجام نظام نظارتی سختی توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی اعمال کرد و بازرسان آژانس تا یک سال پس از خروج ترامپ از توافق، تعهد ایران را به تعهداتش تایید میکردند.
خیلی زود مخالفت جدی ترامپ با دستاوردهای مطلوب برجام روشن شد. سیاست «اعمال فشار حداکثری» ترامپ در قبال ایران یک شکست حداکثری بود. پس از یک سال صبر، ایران نسبت به فشارهای آمریکا با فشار پاسخ داد و از تعهد به برخی محدودیتهای مصرح در برجام صرفنظر کرد. در حال حاضر اورانیوم با غنای پایین ایران دوازده برابر حد مجاز در برجام است و غنیسازی در سطوح بالاتر نیز آعاز شده است. این تحرکات نوعی ابزار چانهزنی برای ایران است که این کشور بارها اعلام کرده در صورت بازگشت آمریکا به توافق، آنها نیز این روندها را برعکس خواهند کرد. اما با این شرایط، برنامه هستهای ایران توسعه یافته و زمان شکست هم کوتاه تر شده است.
شکست رویکرد فشار حداکثری تنها در مسئله هستهای نبود. علیرغم اهداف اعلام شده توسط ترامپ درباره جنگ اقتصادی علیه ایران که به راه انداخت و ادعای قطع منابع این کشور برای فعالیت در منطقه، اکنون نفوذ ایران در منطقه افزایش هم پیدا کرده است. از نگاه سیاسی، سیاستهای ترامپ چشمانداز هرگونه توافقی با ایران درباره هر مسالهای را مسدود کردند. محافظهکاران ایران که نسبت کسب موفقیت در مذاکره با آمریکا تردید داشتند، اکنون در تهران با اعتماد به نفس میگویند که چنین نتیجهای را پیشبینی کرده بودند.
فشار حداکثری با اهداف متفاوت
با این شرایط و با توجه به نگرانیهای [غربی ها] نسبت به برنامه اتمی، ضرورت بازگشت آمریکا به برجام تقریبا جای هیچ تردیدی ندارد. بنابراین، مخالفتها با بازگشت دولت جدید به توافق هستهای قابل فهم نیست، غیر از اینکه انگیزههای دیگری برای آن متصور شد:
برای بسیاری از آنها، آنچنان که ادعا میکردند، هدف «یک توافق بهتر» نبود. آنها به دنبال توافق با ایران نبودند، بلکه هدف این بود که هیچ کشوری با ایران روابط دیپلماتیک یا تجاری نداشته باشد؛ دستهای دیگر، از جمله عدهای از جمهوریخواهان کنگره و شخص ترامپ، در پی این بودند که هر آن چیزی که به عنوان موفقیت باراک اوباما تلقی میشود را نابود کنند و برجام یکی از این موارد بود؛ برخی دیگر از مخالفان سرسخت برجام هم به صراحت تغییر نظام در ایران را دنبال میکردند؛ برای سایر مخالفان سرسخت برجام، علیالخصوص دولت دست راستی در اسرائیل هم هدف منزوی کردن ایران بود چرا که از نگاه آنها فشار تحریمها نفوذ رقیب منطقه ای را تضعیف میکند.
گزینههای واقعی و خیالی جایگزین برجام
با این حال، بزرگترین خطا در مباحث مخالفان برجام این است که در هیچ کدام اشارهای به جایگزینی برای توافق هستهای نشده است. بسیاری از مباحث مخالفان حول بندهای غروب به عنوان بزرگترین نقص برجام میگردد، اما در صورت فقدان جایگزینی برای توافق، مشکلات بزرگتری رخ خواهد داد. در شرایط کنونی، گزینه آلترناتیو برای برجام، «توافق بهتر» خیالی نیست، بلکه در صورت عدم توافق، شرایط به وضعیت پیش از دستیابی به توافق هستهای مقدماتی با ایران در سال 2013 برمیگردد.
در این گزینه جایگزین، به جای اینکه محدودیتهای توافق شده درباره ایران پس از ده، پانزده یا چند سال دیگر منقضی شوند، دیگر هیچ گونه محدودیتی وجود نخواهد داشت. ترامپ با ترک تعهدات ایالات متحده نسبت به یک توافق بین المللی، چنین شرایطی را فراهم آورد و طرف ایرانی را هم به سمت نادیده گرفتن محدودیتها سوق داد. اگر ایالات متحده به برجام و تعهدات خود بازنگردد، بدون تردید ذخایر اورانیوم غنی شده ایران خیلی زودتر از 2031 افزایش خواهند یافت.
سراب توافق بهتر
گفتوگوها برای رسیدن به توافق هستهای بسیار طولانی و دشوار بودند و تعاملات زیادی بین وزیر خارجه ایالات متحده و وزیر خارجه ایران وجود داشت. هر دو طرف تمام تلاش خود را صرف این کردند تا به بهترین دست یابند. اصرار مخالفان برجام بر رسیدن به یک «توافق بهتر»، بی اساس و عمدتا مبتنی بر لزوم افزایش فشارهای آمریکا بر ایران و مشورت «مداوم» با دولت بنیامین نتانیاهو در اسرائیل است که بیشتر به معنای پذیرش کارشکنی های اسرائیل در هر گفت و گو و روند دیپلماتیک احتمالی خواهد بود.
بهتر است مخالفان برای رسیدن به اشتراک نظر، صادقانه درباره اهداف خود صحبت کنند، چرا که در آن زمان درمییابند ادامه رویکرد شکست خورده دولت قبلی و تاریخ ناخوشایند تلاشهای ایالات متحده برای تغییر نظام در خاورمیانه یا توهم سقوط نظام جمهوری اسلامی، راه به جایی نمیبرد. تا زمانی که آنها درباره اهداف و حقیقت شرایط موجود به نتیجه نرسند، مباحثات نافیان برجام، سوای خطرات درگیری نظامی، تنها نتیجهای که میتواند داشته باشد گسترش تنشهای هسته ای، بر هم خوردن صلح و ثبات در خاورمیانه و درخطر قرارگرفتن منافع ایالات متحده است.