سیگنالِ مهم و پنهان پیامِ ظریف به آمریکا
به گزارش اقتصادنیوز؛ هنری رم تحلیلگر ارشد ایران در گروه اوراسیا، در مطلبی برای فارن پالیسی با عنوان «چرا ایران مداوم از بوش پدر نقلقول میکند» نوشته است: همانطور که رئیس جمهور اسبق دریافت، جلب نظر ایران برای مذاکره کاری دشوار است - به ویژه هنگامی که از سخنان شما علیه خودتان استفاده کند.
انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا این امید را به وجود آورد که ایران و ایالات متحده بتوانند در احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برنامه جامع اقدام مشترک - JCPOA) پیشرفت فوری داشته باشند. اما روند بازسازی توافق در عمل، بسیار سختتر از آنچه در ابتدا به نظر میرسید، پیش رفته است و دو طرف در بنبست قرار گرفتهاند.
در اکوایران ببینید: برنده تاخیر در مذاکره ایران و آمریکا کیست؟
واشنگتن که در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شد، تهران را به گفتوگو درباره بازسازی توافق و پرداختن به دیگر زمینههای نگرانی فرا میخواند. تهران پیشنهاد اولیه گفتگو را رد کرد و روز پنجشنبه، این درخواست خود را تکرار کرد که واشنگتن ابتدا باید تحریمها را برطرف کند.
حسننیت، حسننیت میآورد
برخی مقامات ایرانی در اظهارات خود، عبارت خاصی را تکرار کرده اند: «حسننیت، حسن نیت میآفریند». محمدجواد ظریف ، وزیر امور خارجه ایران این عبارت را در مقاله ژانویه خود در نشریه فارن افرز بکار برد و از آن زمان تاکنون تکرار متنوعی از آن توسط وی و دیگر مقامات ارشد بکار رفته است.
برای بسیاری از سیاستگذاران غربی، استفاده ایران از این عبارت ممکن است قابل توجه نباشد. اما در تاریخچه روابط ایران و آمریکا، این عبارت که توسط رئیس جمهور اسبق ایالات متحده جورج هربرت واکر بوش (بوش پدر) ابداع شده است، طنین ویژهای دارد. نه تنها دیپلمات ارشد ایران آگاهانه از رئیس جمهور سابق ایالات متحده نقل قول میکند، بلکه او در حال یادآوری یک قمار دیپلماتیک اشتباه و نهایتاً شکست خورده مربوط به ۳۰ سال پیش است.
یک تجربه تاریخی در تعامل تهران-واشنگتن
با توجه به استناد معنیدار ایران به این عبارت، میطلبد تا دقیقتر بررسی کنیم که "حسننیت، حسننیت میآفریند" به مثابه یک استراتژی دیپلماتیک به چه معناست، چرا شکست خورد و چگونه میتواند در شرایط فعلی صدق کند؟
وقتی بوش در ژانویه 1989 وارد کاخسفید شد، ایران در دستور کار سیاست او قرار نداشت. برنامه هستهای ایران نوپا بود، نفوذ منطقهایاش محدود بود و تازه از یک جنگ ویرانگر هشت ساله با عراق خارج میشد. اما بوش متعهد بود که شهروندان آمریکایی را که در لبنان به گروگان گرفته میشدند ، آزاد کند و دولت وی بر این باور بود که ایران بر گروههای شبهنظامی که آدمرباییها را ترتیب دادهاند، نفوذ دارد. بنابراین از تهران کمک خواست.
بوش در سخنرانی تحلیف خود با اشاره به شهروندان آمریکایی که در خارج از کشور نگه داشته شدهاند گفت: "مساعدتی که در این زمینه انجام شود، مدتها به خاطر سپرده خواهدشد. حسننیت، حسننیت میآفریند." بوش میخواست اولین گام در راستای کاهش تنش بین دو کشور را ایران بردارد، و سپس ایالات متحده در ازای آن، نگرانیهای ایران را برطرف کند. بوش در ادامه افزود: "حسننیت میتواند مارپیچی باشد که بیوقفه در حرکت است."
دولت جورج بوش پدر از سازمان ملل خواست که پیام را بطور خصوصی نیز به ایران برساند، و این یک بخشنامه سیاسی طبقهبندیشده بود که به بخشهای مختلف دولت دستور میداد که "برای یک رابطه عادی با ایران آماده باشند". بوش برای نشان دادن جدیت خود، به دولت عمان که بطور مستمر با ایران در گفتوگو بود، پیغام داد که آزادی گروگانها شرط اساسی بهبود روابط با تهران است.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت ایران به این نتیجه رسید که این پیشنهاد ارزش تلاش برای از بین بردن یک عامل تحریککننده در روابط با واشنگتن را دارد. اما تحویل پول نقد و پروسه آزادی گروگانها با کمک ایران زمانبر بود. طی سه سال بعد، ۸ شهروند آمریکایی که به گروگان گرفته شده بودند آزاد شدند و اجساد دو نفر دیگر که کشته شده یا در بازداشت مرده بودند، بازگردانده شدند؛ آخرین گروگان در دسامبر ۱۹۹۱ آزاد شد. جیاندومنیکو پیکو (Giandomenico Picco) فرستاده ویژه خستگیناپذیر سازمان ملل متحد، صریحاً به تهران و رفسنجانی بخاطر تسهیل آزادسازیها اعتبار داد. ظریف، دیپلمات جوان ایرانی آن زمان نیز از نزدیک درگیر این پروسه بود. بوش بارها از کمک ایران تشکر کرد.
حتی امروز، برخی از تحلیلگران ادعا میکنند که بوش در ازای تلاشهای ایران، کارچندانی نکرده است. این ادعایی نادرست است؛ ایالات متحده اقدامات مختلفی بر مبنای "حسن نیت" در سالهای 1990 و 1991 انجام داده است. این اقدامات شامل لغو قانون ممنوعیت واردات نفت ایران توسط شرکتهای آمریکایی، حلوفصل یک دعوی حقوقی برجسته در لاهه درباره تجهیزات نظامی تحویلنشده، و حمایت از صدور گزارش نهایی سازمان ملل مبنی بر مقصر شناختن عراق برای به راه انداختن جنگ با ایران، است. انگیزه ایالات متحده صرفاً با جبران متقابل آزادی گروگانها نبود؛ واشنگتن همچنین تلاش کرد تا ایران را ترغیب کند تا در جنگ خلیج فارس 1990-1991 نقشی سازنده داشته باشد، که این کار را هم انجام داد.
چگونه روند تعامل سازنده شکست خورد؟
در آن زمان، واشنگتن هیچ کانال مستقیم دیپلماتیک با تهران نداشت. وزیر خارجه پیشین جیمز بیکر به من گفت که ایالات متحده تلاش کرد مذاکرات را آغاز کند، اما تهران قبول نکرد. با این وجود، واشنگتن به این نتیجه رسید که تهران انتظار "حسن نیت" بیشتری دارد و در اواخر سال 1991 یا اوایل سال 1992 شروع به بررسی سیاست پنهانی کرد تا تصمیم بگیرد که چگونه به جلو حرکت کند.
با این حال، تا آوریل ۱۹۹۲، واشنگتن تصمیمگیری کرد و نتیجه گرفت که ایران [به زعم واشنگتن] در حال خطرناکتر شدن است و شایسته نشان دادن «حسن نیت» بیشتر نیست.
به ویژه کاخ سفید نگران احتمال ارتباط ادعایی ایران با ترور آخرین نخستوزیر پهلوی، شاپور بختیار در فرانسه و بمبگذاری ویرانگر یک کامیون در سفارت اسرائیل در آرژانتین بود. مسئله نگران کنندهتر این بود که ایران تلاش برای دستیابی به مواد اولیه و فناوری هستهای خود را از طریق آرژانتین، چین، آلمان، هند و روسیه تسریع کرده بود. یک مقام ارشد ایران این احتمال را مطرح کرد که همه ملتهای مسلمان باید برای توسعه فناوری هستهای باشند. همچنین سیآیای (CIA) یک ارزیابی عمومی صادر کرد مبنی بر [ادعای] اینکه «تهران به دنبال دستیابی به توانایی تولید تسلیحات هستهای است». اگرچه همزمان اذعان داشت که با این تهدید سالها فاصله دارد.
برای دولت جرج بوش پدر با وجود کمک ایران به آزادی گروگانها، اوضاع به طور اساسی تغییر کرده بود. برای تهران نیز آمریکا با خلف وعده، یک گشایش بالقوه را خراب کرده بود.
امروز ظاهرا تهران برای ارسال پیام روشنی به این اپیزود تاریخی روی آورده است تا واشنگتن را مجاب به برداشتن اولین گام کند، و همانطور که بوش پدر دههها پیش نشان داد، ایران نیز سهم خود را انجام میدهد.
با این حال، لازم به یادآوری است که، مانند اکثر مطالبهها در مراحل آغازین، احتمالاً به مرور زمان بازیگران انعطافپذیرتر خواهند شد. در حقیقت، مقامات عالی ایران نیز پس از اصرار اولیه بر مواضع "قطعی" پیشین، در اظهارات بعدی رویکرد تعدیلشدهتری در پیش گرفتند.
۲ درس تاریخی از اپیزود حسننیت متقابل
اپیزود "حسننیت، حسننیت میآفریند" شامل درسهای دیگری نیز هست که شاید ایران قصد ارسال چنین مضامینی را نداشته باشد.
۱. ریسکها و مزایای اقدام حسننیتآفرین
نخست، این تجربه تاریخی نشان داد که اقدامات مثبت ناهماهنگ، اساس یک رابطه پایدار را تشکیل نمیدهند. تهران ممکن است بخواهد ایالات متحده ابتدا به برجام برگردد یا حداقل یک اقدام اولیه جدی انجام دهد، اما بدون مذاکرات یا دستکم برخی ارتباطات شفاف میان طرفین، تأثیر اقداماتِ یکجانبه حسننیتآفرین، میتواند بسیار محدود و آماده برای انواع سوءبرداشت و سوءتفاهمها باشد.
درحالیکه مقامات آمریکایی در حال بررسی این هستند که آیا برخی مشوقها را برای بازگشت به مذاکرات به ایران پیشنهاد دهند یا خیر، باید ریسکها و همچنین مزایای چنین رویکردی را به یاد داشته باشند، به ویژه در مورد چگونگی برداشت مقامات ایرانی از چنین اقدام پیشدستانهای؛ حرکتی که بیش از حد سست باشد، ممکن است توهینآمیز تلقی شود یا اساساً حسننیت به حساب نیاید.
به نظر میرسد اظهارات علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس، در مصاحبهای با وبسایت Khamenei.ir که واشنگتن را از تلاش برای "فریفتن ایران با شکلات" بر حذر داشته است، اشاره به چنین وضعیتی دارد. هفته گذشته، یکی دیگر از مقامات ارشد ایران نیز در گفتوگو با فایننشال تایمز، با استفاده از استعارهای مشابه به واشنگتن هشدار داد که اقدامات کوچکتر، شبیه "آب نبات" دادن به تهران است.
از سوی دیگر، حرکتی بیش از حد سخاوتمندانه ممکن است موضع ایالات متحده در مذاکرات [احتمالی] را تضعیف کند یا واکنشهای جدی در واشنگتن را برانگیزاند. این بدان معنا نیست که ثمربخشی هیچ اقدام یکطرفهای را نمیتوان تضمین کرد، فقط تأکید بر این است که احتیاط ضروری است.
اقدامات کوچک، اما دقیق و هدفمند، هنوز هم میتوانند ارزشمند باشند؛ مشروط بر اینکه هدف از این اقدامات تسهیل گفتوگوهای رسمی باشد، نه اینکه جایگزین آن شود.
۲. تعامل همهجانبه
دوم، تجربه تاریخی "حسننیت، حسننیت میآفریند" بر این واقعیت تأکید دارد که کاهش تنش پایدار بین واشنگتن و تهران، را نمیتوان صرفاً با تمرکز بر "مسئله فوری مورد بحث" دنبال کرد؛ چه گروگانهای دهه 1990 و چه مسئله هستهای امروز.
این امر اهمیت موضع مورد تأکید کاخ سفید را نشان میدهد؛ اینکه دولت بایدن قبل از ورود مجدد به توافق هستهای، از تعهد ایران، نه تنها نسبت به مذاکره برای گسترش دامنه توافق بلکه برای بحث درباره طیفی از فعالیتهای ایرانی که به ادعای ایالات متحده مشکلساز هستند، اطمینان حاصل کند.
در غیر اینصورت، این اپیزود در دهه 1990 نشان میدهد که سایر مسائل، خواسته یا ناخواسته، فرآیند تعامل را تحتالشعاع قرار خواهند داد. و بار دیگر، حسننیت، منتج به حسننیت نخواهد شد.