تهدید مگان و هری برای هسته اصلی کاخ باکینگهام
به گزارش اقتصادنیوز، هفته پیش مگان مارکل و پرنس هری روبروی دوربین اوپرا وینفری نشستند و در گفتوگویی جنجالی با او برای یک هفته تبدیل به سرخط رسانههای دنیا شدند. مگان در این برنامه که از شبکه سیبیاس پخش شد، خانواده سلطنتی بریتانیا را به نژادپرستی و دروغ گویی متهم کرد و مدعی شد پس از ازدواج به خودکشی فکر میکرده است. کاخ باکینگهام هم پس از برگزاری جلسه مدیریت بحران، در بیانیهای اعلام کرد که به یاد آوردن خاطرات ممکن است متفاوت باشد اما خانواده سلطنتی مساله نژاد پرستانهای که مگان در این مصاحبه مطرح کرده را خیلی جدی میگیرند.
با این حال خانواده سلطنتی بریتانیا از اینکه این زوج در سالهای اخیر این مشکلات را داشتند بسیار متاسف هستند و هری، مگان و فرزندشان آرچی همیشه اعضای بسیار محبوب خانواده خواهند بود.
با وجود جنجالهای پیش آمده از سوی این زوج، این اولین بار نبود که آنها با رفتار و گفتارهای متفاوت از خانواده سلطنتی نگاهها را به خود معطوف کرده بودند. چندی پیش، هفتهنامه اکونومیست در یادداشتی تحلیلی با عنوان « هری، مگان و کارل مارکس » به تحلیل رویهای که آن ها در پیش گرفتهاند پرداخته و پیش بینی چنین وضعیتی را کرده بود.
سختجانی آخرین نهاد باقیمانده از فئودالیسم
روزگاری کارل مارکس پیشبینی کرده بود که سرمایهداری هر نشانه باقیماندهای از فئودالیسم را نابود خواهد کرد. به تعبیر مانیفست کمونیست مارکس و انگلس: «[سرمایهداری] رشتههای رنگیِن فئودالی را که انسانها را به اربابان مابعدالطبیعیشان پیوند میداد، سنگدلانه پاره کرد» و ِعرق مذهبی، شور جوانمردی و احساسات پرشور روزمره را در «آب یخ حسابگری خودخواهانه» غرق کرد و هر نهاد ملی را در برابر گرداب منطق انقلابی بازار جهانی رها میسازد.
سلطنت انگلیس، یکی از آخرین آثار باقی مانده از نظام فئودالی این کشور، نقیض شگفتانگیزی بر این ایدهی مارکسیستی است. این تاج، از ظهور سرمایهداری ویکتاریایی و همچنین احیای ارتدوکسی بازار در سالهای پس از 1979، جان سالم به در برده است. والتر بجت (روزنامهنگار سده نوزدهمی و از مشاهیر نشریه اکونومیست) در «قانون اساسی انگلستان»، پرده از اسرار این ماجرا برداشت: سلطنت، در شکل انگلیسی آن، بدون آنکه به سرمایهداری آسیبی برساند، موجب تقویت آن شد؛ بدین صورت که در جامعهای که به طبقات متعارض تقسیم شده،به صورت عامل پیوند و همبستگی نقش ایفا میکند و سد راه دسترسی واقعی تودهها به منابع قدرت میشود. سلطنت به زندگی انگلیسیها هیجان، درام، رمانس و راز و رمز تزریق میکرد و از دلهرههای ناشی از چرخدندههای سرمایهداری میکاست.
ساسکسها در جهت کارل مارکس
اما به نظر میرسد دوک و دوشس ساسکس (القاب سلطنتی پرنس هری و مگان مارکل) در شرف اثبات حقانیت ایده کارل مارکس باشند. از آن زمانی که بجت مشغول به نوشتن بود تا کنون، آنها بزرگترین چالش را برای رابطه میان نهاد سلطنت با مدرنیته به نمایش گذاشتهاند. تهدیدهای پیشین صرفا از ناحیه شخصی بوده است –ادوارد هشتم، پرنسس دایانا و اخیرا پرنس اندرو. اما چالش کنونی، یک نظام اقتصادی بینقص است. با کنارهگیری از «مقام ارشد سلطنتی» و بیان این نکته که آنها «برای آزادی کسب درآمد به شکل حرفهای ارزش قائلاند»، در واقع دوک و دوشس تهدید میکنند که در حال دمیدن روح سرمایهداری در هسته اصلی سلطنت هستند.
این اولین بار نیست که ویندزورها (خانواده سلطنتی) سرمایهداری را تجربه میکنند. پرنسس دایانا از خانواده سلطنتی به عنوان یک تجارتخانه یاد میکرد، چرا که رویکرد سلطنت بسیار تجاری بود.
پرنس چارلز سالانه بیش از 200 میلیون پوند (260 میلیون دلار) غذای ارگانیک با مارک دوش میفروشد. اما تاکنون این شرکت با سرمایهداری به مثابه خدمتگزار فئودالیسم رفتار کرده است. پرنس چارلز سود حاصل از مارک دوش خود را در امور خیریه هزینه میکند و از هیچ فرصتی برای تبلیغ برتری ارزشهای «دنیای قدیم» نسبت به این عصر پوکی دریغ نمیورزد. او روشهای کشاورزی صنعتی و معماری مدرن را نکوهش میکند و تجاری را که سود را مقدم بر اصول میشمارند، سرزنش میکند.
پذیرای مدرنترین و اصیلترین صورت سرمایهداری
اما ساسکسها در حال انجام کار جدیدی هستند. آنها پذیرای مدرنترین و اصیلترین صورت سرمایهداری شدهاند: جهانی به جای ملی ، مجازی به جای سفتوسخت، به همراه منطق ناگزیرش که در حال تولید مد و علایق جدید است.
این سبک از سرمایه داری نقیض فئودالیسم است. در یک جامعه فئودالی شما با پیوندهای متقابل التزامگرایانه نسبت به پیروانتان مقید هستید. اما در سرمایهداری قرن بیستویکمی شما فالوورهایتان را جمع میکنید تا بتوانید آنها را پول درآورید. در یک جامعه فئودالی شما ملزم به یک قطعه زمین هستید: پرنس هری، دوکِ ساسکس است و برادر بزرگتر او، دوکِ کمبریج. اما در جامعه سرمایهداری قرن بیستویکم شما به دنبال فرصتهای بازاریابی سراسر جهان را در مینوردید. و چه بهجاست که عامل اصلی بحران فعلی، یعنی مگان مارکل، خود محصول صنعت سرگرمی است که بیش از هر تجارت دیگری به کار تحقق این پیشبینی کارل مارکس آمده است: «هر آنچه سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میرود و هر آنچه مقدس است، عرفی می شود».
عزم یک برند جهانی
ساسکسها مصمماند تا تبدیل به یک برند بینالمللی شوند اولین اقدامشان پس از آنکه اعلام کردند از بسیاری از وظایف سلطنتی خود کناره گیری می کنند، رونمایی از نام تجاری خود ، Sussex Royal بود –که اگر چه در طراحی کمی شبیه سیبزمینی به نظر میرسد اما به زودی به زرقوبرقهای هالیوودی مزین میشود. آنها از ماه سپتامبر کار در وب سایت جدید خود را آغاز کردند و در ماه دسامبر از این مارک تجاری آرم در صدها مورد از جوراب گرفته تا خدمات مشاورهای استفاده کردند.
آنها با یک آژانس برندینگ به نام Article قرارداد بستهاند که مشتریان آن شامل کانال کودکان Nickelodeon، خانه مد Diane von Furstenberg و تیم هاکی روی یخ Toronto Maple Leafs است. در حال حاضر هم در حال بررسی امکان ایجاد رابطه با شرکت صنعت سرگرمی دیزنی هستند که راه کسب درآمد از شاهزادهها و شاهدختها را به خوبی میداند.
به عقیده کارشناسان مختلف حوزه برندینگ، هری و مگان یک برند حاضر و آماده دارند که در همان سال اول میتواند 500 میلیون پوند برای آنها درآمد کسب کند. وب سایت InfluencerMarketingHub اشاره میکند با 10 میلیون دنبال کننده اینستاگرام، آنها میتوانند برای هر پست حمایتگرانهشان انتظار 34000 دلار داشته باشند. به گزارش سمراش، یک شرکت تجزیه و تحلیل بازاریابی مستقر در بوستون، میزان جستجوی مگان مارکل در فضای مجازی در حال حاضر تقریباً سه برابر بیشتر از بیانسه است.
در هوای سلبریتی شدن
در حال حاضر هری و مگان در حال بازنگری در قوانین حق امتیاز هستند، به گونهای که آنها بتوانند مانند سلبریتیها رفتار کنند و نه به عنوان کارمندان دولت. آنها قصد دارند سیستم گزارشنویسی مخصوص خانواده سلطنتی را کنار بگذارند که به موجب آن اعضای خانواده سلطنتی تنها با روزنامهنگاران منتخب روزنامههایی گفتوگ میکنند که مطالب خود را با بقیه مطبوعات به اشتراک می گذارند. هری و مگان قصد دارند از این بازی کنار بکشند، تا بتوانند بازیهای رسانهای مورد علاقه خود را داشته باشند – اگر چه از آنجا که به نظر میرسد آنها همچنان تمایل به دریافت پول از پرنس چارلز را دارند، نسل قدیم برگ مهمی را همچنان در دست دارد. با اینکه مذاکرات در حال انجام است، مگان که در سفر کانادا بود در جلسه مدیریت بحران و رسیدن به یک تفاهم در ژانویه شرکت نکرد و هری به تنهایی مجبور شد تا در گوشه ساسکس در برابر مادربزرگ ، پدر و برادرش از حقوقش دفاع کند.
کارشناسان برندینگ ادعا میکنند هری و مگان علاقهمند به حفظ یکپارچگی نام تجاری خود هستند. اما منطق سرمایه داری قرن بیستویکم مخالف حلوفصل مسالمتآمیز است. آنها برای اینکه به پای سوپرثروتمندان جهانی برسند، نیازمند چیزی بیش از ارثیه شاهزاده هری هستند که در حدود 20 تا 30 میلیون پوند تخمین زده میشود. اطمینان از داغ و گیرا بودن نام تجاریشان و نیاز به تهیه راههایی برای انتشار محتواهایی پرکشش، آنها را ملزم خواهد کرد که استفاده بیشتری از سلطنت بگیرند – شاید از طریق افشاگری در مورد نژادپرستی و تبعیض جنسی در قلب خانواده سلطنتی. دیگر روشنایی روز، آنگونه که والتر بجت میپنداشت، تحت تاثیر جادوی سلطنت نیست، چرا که دیگر هیچ چیز جلودار سرمایهداری قرن بیستویکمی نیست.