تیکتاک ساعت بایدن در مورد ایران/ پایان برجام، آغاز جنگ است؟
به گزارش اقتصادنیوز؛ پروفسور ولیرضا نصر، استاد مطالعات خاورمیانه و امور بینالملل در دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز، در یادداشتی برای روزنامه نیویورکتایمز با عنوان «تیکتاک ساعت بایدن در مورد ایران» با تأکید بر اینکه برای حل مسئله ایران و احیای توافق هستهای، فرصت در حال از دست رفتن است، نوشت: ایالات متحده باید به سرعت در مورد لغو تحریمها تصمیم بگیرد و یک نقشه راه معتبر برای احیای توافق هستهای ایران ارائه دهد.
این عضو شورای روابط خارجی آمریکا، در ادامه این مقاله، نوشته است:
«از اوایل آوریل، مقامات ایرانی در وین با همتایان انگلیسی، چینی، فرانسوی، آلمانی و روسی، به عنوان اعضای باقیمانده توافق هستهای 2015 که ایالات متحده در سال 2018 از آن خارج شد- دیدار میکنند. ایالات متحده به طور غیرمستقیم در تعاملات شرکت می کند و دیپلماتهای اروپایی میان ایرانیان و هیئت دیپلماتیک آمریکا -به رهبری رابرت مالی، فرستاده ویژه پرزیدنت بایدن، در حال رفت و آمد هستند.
روز پنجشنبه، با وجود عدم اطمینان ناشی از خرابکاری روز یکشنبه در تأسیسات هستهای نطنز -که ایران، اسرائیل را عامل آن میداند- این مذاکرات از سر گرفته شد. اسرائیل دست داشتن در این حمله را به طور علنی انکار کرد. اما مقامات اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل آن را "یک عملیات طبقه بندی شده اسرائیل" توصیف کردهاند. و تهران نیز با افزایش ۳برابری سطح غنیسازی هستهای خود، این اقدام را تلافی کرده است.
پایان برجام، آغاز بحران تمامعیار در خاورمیانه است
مذاکره کنندگان در مورد تشکیل دو کارگروه توافق کردند؛ یکی برای تصمیم گیری درمورد اقداماتی که ایران برای بازگشت به انطباق کامل باید انجام دهد، و دیگری برای تهیه لیستی از تحریمهایی که ایالات متحده باید لغو کند. در دور اول مذاکرات، تفاهمی درباره لیست اقدامات ایران وجود داشت، اما هیچ پیشرفتی در زمینه تحریمهایی که ایالات متحده رفع کند، وجود ندارد.
این فرآیند دیپلماتیک برای جلوگیری از تنش بیشتر در خاورمیانه و رخصت دادن به آمریکا برای تمرکز روی رقابت با چین بسیار مهم است، اما تا زمانی که دولت بایدن به سرعت حرکت نکند، این روند متزلزل خواهد بود. مذاکرهکنندگان آمریکایی باید تحریمهایی را که ایالات متحده آمادگی دارد در ازای بازگشت ایران به تعهداتش رفع کند، لیست کنند. ایران حدود سه ماه تا زمان گریز هستهای* (زمان لازم برای تولید یک سلاح هستهای به لحاظ تئوری) فاصله دارد و اگر دیپلماسی شکست بخورد، ایالات متحده به سوی یک بحران تمامعیار دیگر در خاورمیانه سُر خواهد خورد.
* زمان گریز هستهای (Breakout time) یا فاصله زمانی تا نقطه گریز هستهای (Breakout point)، زمان مورد نیاز برای تولید میزان کافی اورانیوم با درجه غلظت لازم برای ساخت یک بمب هستهای، به لحاظ تئوریک است؛ یعنی غنیسازی حدود ۲۷ کیلوگرم اورانیوم (ایزوتوپ شکننده U-235) با غنای ۹۰ درصد. این مقدار اغلب SQ یا «کمیت قابل توجه» (significant quantity) نامیده میشود.
ایران مایل به تعامل با دولت بایدن است و قول داده است در صورت پیروی کامل ایالات متحده از توافق هستهای، به تعهدات خود ذیل توافق کاملاً پایبند باشد. آقای بایدن در جریان مبارزات انتخاباتی خود برای ریاست جمهوری در مقالهای برای CNN نوشت: «اگر ایران بطور دقیق به توافق هستهای پایبند شود، ایالات متحده مجدداً به توافق می پیوندد، که این به عنوان نقطه شروع مذاکرات بعدی است.»
اما این موافقت آشکار، زیر اختلافنظرها درباره اینکه کدام طرف باید اولین قدم را بردارد و چگونگی مدیریت اقدامات بعدی برای پایبندی کامل، پنهان شد. اختلافات پس از روی کار آمدن رئیس جمهور بایدن شدت گرفت. اعضای کنگره -همانند اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی- کاخ سفید را تحت فشار قرار دادهاند تا بر یک توافق جدید اصرار ورزد که شامل اعمال محدودیت بر استراتژیهای نظامی و سیاستهای منطقهای ایران نیز باشد.
دولت بایدن اعلام کرده است که به دنبال توافق هستهای 2015، برای دستیابی به توافقی "طولانیتر و قویتر" است که شامل تغییرات اساسی در حمایت ایران از نیروهای همپیمان در عراق، سوریه، لبنان و یمن، و نیز ایجاد محدودیت در تعداد و بُرد موشکهای ایران باشد.
ایران در تنگنا راه خود را ادامه میدهد
به نظر میرسد ایران به آن اندازه که واشنگتن تصور میکرد، ناامید نیست. آیت الله علی خامنهای، رهبر عالی ایران، اخیراً در روز چهارشنبه گفته است که ایران فقط در مورد توافق هستهای 2015 گفتوگو خواهد کرد و تا زمان برقراری مجدد برجام، با ایالات متحده مذاکره مستقیم نخواهد داشت. وی تأکید دارد که از آنجایی که ایالات متحده از این توافق خارج شده است، دولت بایدن باید اولین گام را با برداشتن تحریمهای اعمال شده توسط رئیسجمهور ترامپ بردارد. تا آن زمان، ایران غنیسازی اورانیوم را به سرعت ادامه میدهد.
گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی تخمین می زند که ایران میزان غنیسازی خود را از غلظت مجاز ۳.۶۷ درصد به ۲۰ درصد افزایش داده است. اخیراً (پس از حادثه خبرابکاری در نطنز) ایران سانتریفیوژهای پیشرفتهتری به تأسیسات خود افزوده که ظرفیت غنیسازی را تا ۳برابر (غلظت ۶۰ درصد) ارتقاء داده است.
تهران همچنان در عراق فعال است و با چین نیز تفاهمنامه مشارکت راهبردی را امضاءکرده است. ایران با وجود تنگنا این مسیر را ادامه خواهد داد، که این فرصتی را برای اسرائیل و متحدان عربش فراهم خواهد کرد تا دیپلماسی را در واشنگتن و منطقه تضعیف کنند.
به نظر میرسد ترکیبی از این عوامل واشنگتن را متقاعد کرده است که مسیر دستیابی به توافق طولانیتر و قویتر را از طریق احیای توافق هستهای سال 2015 دنبال کند. قبل از آغاز مذاکرات در وین، راب مالی، نماینده ویژه امور ایران، اظهار داشت که ایالات متحده "در ازای پایبندی ایران [به توافق]، باید آن دسته از تحریمهایی که مغایر با اصول توافق هستند را لغو کند."
بنبست دیپلماتیک درباره لیست تحریمها
ایالات متحده و ایران در مورد اینکه کدام تحریمها باید برداشته شوند، اختلاف نظر دارند. ایران خواهان بازگشت به وضعیتی است که قبل از روی کار آمدن ترامپ وجود داشت. ایالات متحده مایل نیست متعهد شود که همه تحریمهای دوران ترامپ را لغو کند. این امر تا حدودی به این دلیل است که دولت ترامپ عمداً بسیاری از تحریمها را به عنوان تحریمهای مربوط به مبارزه با تروریسم اعمال کرد تا برداشتن آنها را دشوار کند.
از زمان آغاز مذاکرات در وین، مذاکرهکنندگان ایالات متحده نتوانستهاند لیستی از تحریمهایی که دولت بایدن میخواهد رفع کند، ارائه دهند. مذاکره کنندگان ایرانی گفتند که آنها با لیست خود برمی گردند. این می تواند دور بعدی گفتگوها را شکل یا شکست دهد.
عدم پیشرفت در وین، ممکن است به جنگ بیانجامد
اگر هیچ پیشرفتی در وین حاصل نشود و تهران به این نتیجه برسد که ایالات متحده تحریمها را لغو نخواهد کرد، مسئله هستهای ممکن است چرخشی خطرناک کند و به طور بالقوه ایالات متحده را به جنگ دیگری در خاورمیانه بکشاند.
دولت بایدن باید با لغو تحریمهای دوران ترامپ و ارائه یک نقشه راه معتبر برای احیای توافق هستهای که آمریکا و ایران بتوانند بر سر آن به تفاهم برسند، قاطعانه عمل کند.